پاورپوینت کامل رابطهی تاریخ با نشانه بهمثابه رخداد ۴۶ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل رابطهی تاریخ با نشانه بهمثابه رخداد ۴۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل رابطهی تاریخ با نشانه بهمثابه رخداد ۴۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل رابطهی تاریخ با نشانه بهمثابه رخداد ۴۶ اسلاید در PowerPoint :
دوازدهمین هماندیشی حلقه نشانهشناسی تهران با موضوع «نشانهشناسی تاریخ» در مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی برگزار شد. در این هماندیشی ۱۳ مقاله ارائه شد و اساتید حوزه تاریخ و نشانه شناسی سخنانی ایراد کردند. گزارش نخست این هم اندیشی به سخنان دکتر منصوربخت اختصاص داشت که در خصوص وارونه خوانی (یا خوانش توهمی) از نشانه های تاریخ در جهان معاصر (نمونه موردی ایران) سخن راندند.
فاطمه شمسی: دوازدهمین هماندیشی حلقه نشانهشناسی تهران با موضوع «نشانهشناسی تاریخ» در مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی برگزار شد. در این هماندیشی ۱۳ مقاله ارائه شد و اساتید حوزه تاریخ و نشانه شناسی سخنانی ایراد کردند. گزارش نخست این هم اندیشی به سخنان دکتر منصوربخت اختصاص داشت که در خصوص وارونه خوانی (یا خوانش توهمی) از نشانه های تاریخ در جهان معاصر (نمونه موردی ایران) سخن راندند. بخش دوم گزارشی بو د از سخنان دکتر محمدعلی اکبری در این هم اندیشی با موضوع تاریخ بهمثابه خاطرهی جمعی و پروژهی هویتسازی ملی در ایران معاصر. بخش سوم این گزارش اختصاص داشت به سخنان دکتر پاکتچی که تلاش کرد مسئلهی رفتار دورههای نشانهای را در ساختار محله علیقلی آقا در اصفهان بررسی کند. بخش چهارم این گزارش مربوط است به سخنان دکتر شعیری که رد آن دیالوگ بین تاریخ و نشانه شناسی را بررسی کرده است. پیش از سخنان ایشان صادق سجادی هم سخنان کوتاهی در خصوص تاریخ و نشانه شناسی ایراد کردند.
صادق سجادی:
نشانهشناسی تاریخی مخصوصاً برای ما اهلتاریخ که همواره به دنبال کشف لایههای زیرین و ناپیدای متون تاریخی هستیم بسیار مهم است. اساساً در نشانهشناسی در عرصهی علوم انسانی دریچههای نو بر درک و فهم متون، رمزها، نشانهها، اشکال، تصاویر و دهها جلوهی تاریخی و آنچه در دنیا بر انسان گذشته، باز کرده است و این خود میدان جدیدی در برابر دیدگان اهلتحقیق در زمینههای مخصوصاً علوم انسانی و بالاخص تاریخ باز کرده است. نگاهی که یک مورخ بیتوجه به نشانهشناسی به ابنیه، امارات، سکهها، کتیبهها و باقی پدیدههای بصری میافکند، تا اندازهای بهکلی غیر از نگاهی است که متخصص نشانهشناسی بر همین جلوههای فکر و تمدن میافکند؛ به همین سبب نشانهشناسی یک عرصهی ناپیدا و جدیدی در زمینهی تحقیقات علوم انسانی مخصوصاً تاریخ گشوده است. ما در زمینههای مختلف که جریان تحول یک دانش را بررسی میکنیم، در حقیقت با تاریخ آن دانش ارتباط داریم.
شعیری: دیالوگ نشانه شناسی و تاریخ
بحث من در مورد رابطهی نشانهشناسی و تاریخ است، یعنی اینکه چگونه نشانهشناسی و تاریخ با هم وارد دیالوگ میشوند. از این منظر برای اینکه گاهی سلطهی تاریخ را بر نشانه بهعنوان نظام نشانهای را نشان دهم از بارت متنی را میخوانم. بارت میگوید: «هروقت که راوی قلم به دست میگیرد تا بنویسد چیزی را جز آنچه که تاریخ به نوعی از خود به جا گذاشته است و یا اسطورههای تاریخی تدوین کردهاند، نمینویسد و نمیگوید. نوشتار و گفتار از تاریخی که بر راوی از پیش حاضر است رهایی ندارد. راوی همواره هنگام کنش نوشتار با کنشی تراژیک و غمانگیز مواجه است، به محض آنکه در مقابل صفحهی سفیدی قرار میگیرد که مسئولیت تجلی بخشیدن به آن را از طریق بهکارگیری واژگان دارد، تلاش دارد واقعیت موجودی که در آن زمان با آن مواجه است را از طریق زبان تحقق بخشد. اما واقعیت دیگری مشهود است که قلم او را به قلم تزئینی تبدیل میکند، او در برابر چیزی قرار دارد که از پیشینیان او بر او جاری گشته است. کنش تراژیک راوی کنش مقابله با سلطهی ادبیاتی است که از عمق تاریخ نشئت گرفته و اینک به طور آیینی او را در سیطرهی خود دارد؛ بنابراین ادبیاتی که او به صحنه فرامیخواند، به جای آنکه ادبیات آشتی باشد، ادبیات آیینی است.» این گفتهی بارت در کتاب «درجهی صفر نوشتار» نشان میدهد که ما از تاریخ رهایی نداریم و نشانهها از تاریخ رهایی ندارند. در باب رابطهی نشانهشناسی و تاریخ من سه منظر را مدنظر دارم: ۱. تاریخ بهعنوان پایگاه و مبنا و زیربنا و مادهی اصلی نشانهشناسی و نظام نشانهای؛ ۲. تاریخ بهعنوان همگام و همسو با نظام نشانهای یا نشانه؛ ۳. تاریخ فراتر از نشانه و یا بهعبارتدیگر نشانه بهعنوان پایگاه و بستر تولید تاریخ.
در موضوع اول اگر تاریخ بهعنوان مادهی اصلی نشانه باشد، بنابراین نشانهها باید آبشخور اصلی خود را در تاریخ جستوجو کنند؛ از این دیدگاه نشانهها تاریخی هستند. مثالی که در حوزهی تعامل متقابل نشانه و تاریخ میآورم در رابطه با جنگ صفین است؛ در آن جنگ سربازان معاویه که در حال شکست بودند برای فرار از شکست به پیشنهاد عمروعاص، قرآن بر سر نیزه بردند؛ قرآن در اینجا بهعنوان یک امر نشانهای وارد میشود و تأثیر خود را بر جریان و روند یک جنگ میگذارد و نتیجهی آن را عوض میکند، یعنی امر نشانهای باعث تغییر نتیجهی یک جنگ میشود؛ اگرچه این امر نشانهای بهعنوان امر نشانهای انحرافی یعنی بهعنوان نشانهی انحرافی وارد عمل شده و سازوکار جنگ را تغییر داده است، نباید فراموش کرد که این امر نشانهای مادهی اصلی خود را به تاریخ مدیون است، چراکه آنچه همه میدانیم این است که قرآن در بستر تاریخ دینی شکل گرفته است و متعلق به تاریخی است که از زمان وحی تا زمان رحلت پیامبر آن را همراهی کرده تا بتواند شکل گیرد. همانطور که میدانیم در جنگ صفین هرچه علی گفت که به این قرآن توجه نکنید -زیرا قرآن ناطقی هم وجود دارد- اثر نکرد. چرا تفاوت بین دو قرآن به وجود میآید؟ به دلیل همان امر نشانهای انحرافی، یعنی اگر قرآن بر سر نیزه قرآن نیست پس چیست؟ اگر در آن لحظه و در آن بافت قرآن ناطق قرآن واقعی است پس چه رابطهای بین این دو وجود دارد؟ چه رابطهای بین این دو و قرآنی که تاریخ مذهبی و تاریخ دینی به ما داده است وجود دارد؟ آن دو قرآن دیگر باید آبشخور اصلی خود را در بستر تاریخی پیدا کنند که از زمان وحی به بعد شکل گرفته است.
نکتهی دوم اینکه میتوان تاریخ را بهعنوان پایگاهی در نظر بگیریم که میتواند برای ما بهعنوان آگاهی نشانهای عمل کند، یعنی تاریخ مادهای دارد که آن ماده همواره و در طول زمان قابل پخش و قابل تکثیر و قابل تعمیم به امور نشانهای مشابه است و اگر تاریخ بتواند امور نشانهای مشابه را همواره تغذیه کند، بنابراین مادهای (
substance
) است که آبشخور اصلی نظامهای نشانهای را تشکیل میدهد. در مثال دومم از ضربالمثل تاریخی «پیراهن عثمان کردن» استفاده میکنم؛ این ضربالمثل به یک واقعیت تاریخی موجود اشاره دارد که معاویه پیراهن عثمان را در مسجد آویخت تا به بهانهی خونخواهی عثمان، مسلمانها را به شورش علیه امام علی وادارد؛ و بعد این بافت تاریخی در طول جریان زندگی ما بهعنوان یک امر نشانهای عمل میکند، بدین صورت که هر جا کسی چیزی را بهانه میکند و بعد از طریق این بهانه به دنبال سوءاستفاده است، میگویند
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 