پاورپوینت کامل ملامتیان و فتوّتیان ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل ملامتیان و فتوّتیان ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل ملامتیان و فتوّتیان ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل ملامتیان و فتوّتیان ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :
با آنکه تحقیقات بسیار گستردهیی درباره تصوّف و جریانهای مختلف فکری آن به زبانهای اروپایی و شرقی به عمل آمده و در دهههای اخیر مقالات علمی در این باب کم نبوده است، اما فیالواقع تألیفات خاصی که به تجزیه و تحلیل معتقدات و ریشههای تاریخی و اجتماعی هر جریانی بپردازد، در میان انبوه این کتابها و مقالات اندک است. برخی از پژوهشگران بر اساس دیدگاه خاصی که داشتهاند کوشیدهاند تنها به نکاتی بپردازند که با دیدگاههای خود آنان موافق باشد. در کتابهایی که درباره صوفیان تدوین کردهاند، مفهوم «تصوّف»، «ملامت» و «فتوّت» بهم بافته است. در این مقاله ضمن بررسی تاریخی این پدیده فرهنگی، برخی ویژگیها و اصطلاحات و مسائل فتوت مورد بررسی قرارگرفته است.
با آنکه تحقیقات بسیار گستردهیی درباره تصوّف و جریانهای مختلف فکری آن به زبانهای اروپایی و شرقی به عمل آمده و در دهههای اخیر مقالات علمی در این باب کم نبوده است، اما فیالواقع تألیفات خاصی که به تجزیه و تحلیل معتقدات و ریشههای تاریخی و اجتماعی هر جریانی بپردازد، در میان انبوه این کتابها و مقالات اندک است. برخی از پژوهشگران بر اساس دیدگاه خاصی که داشتهاند کوشیدهاند تنها به نکاتی بپردازند که با دیدگاههای خود آنان موافق باشد. در کتابهایی که درباره صوفیان تدوین کردهاند، مفهوم «تصوّف»، «ملامت» و «فتوّت» بهم بافته است. در این مقاله ضمن بررسی تاریخی این پدیده فرهنگی، برخی ویژگیها و اصطلاحات و مسائل فتوت مورد بررسی قرارگرفته است.
از برجستهترین مورخانی که پیش از دیگران در این باب دست به تالیف زده است، ابوعبدالرحمن سلمی(م۵۴۱۲) است. یکی از تالیفات وی در این باب کتاب الفتوه است که آقای دکتر سلیمان آتش به تصحیح آن پرداخته۱، دومین اثر او الملامتیه و الصوفیه و اهل القنوه است که دکتر ابوالعلاء عفیفی تصحیح کرده۲ و به نام ملامتیان و صوفیان و جوانمردان در ۱۳۴۴ در کابل به وسیله علی رضوی به فارسی ترجمه شده است۳. نامگذاری کتاب دوم در بادی امر چنین القا میکند که ملامتیه پیش از صوفیان و صوفیان پیش از اهل فتوّت بودند. استاد دکتر شفیعی هم در قلندریه به گفته خودشان «مجموعه این تپشهای تاریخی را» به چهار رده تقسیم کردهاند:
۱. مذهب کرامیه (به پیشوائی محمدبن کرام، متوفی ۲۵۵)
۲. مذهب ملامتیه (به پیشوایی حمدون قصار، متوفی۲۷۱)
۳. مذهب صوفیه (به پیشوایی تمام عیار بایزید بسطامی (متوفی ۲۶۱)
۴. مذهب اصحاب فتوّت (به سرکردگی نوح عیار نیشابوری نیمه دوم قرن سوم).
مذهب کرامیه را که ممتعترین بحث درباره آن از شخص استاد شفیعی است، فعلاً مد نظر نمیگیرم، در ردهبندی استاد شفیعی هم تصادفاً رده چهارم نصیب اهل فتوّت شده است۴.
جوانمردی که فتوّت ترجمهاش کردهاند، از پدیدههای بسیار مهم تاریخ اجتماعی ایران است. آنچه در تاریخ اجتماعی ایران به عنوان آیین جوانمردی و گاه فتوّت خوانده میشود، شیوهیی از حیات روحی است که ریشههای تاریخی و جغرافیایی آن را هیچکس تاکنون به کمال نتوانسته است مورد پژوهش علمی قرار دهد و هر لایهیی که از روی این مفهوم برداشته شود پوسته و لایهیی دیگر آن را احاطه کرده است۵. ادلهیی در دست است که این مسلک اجتماعی در ایران پیش از اسلام پایهگذاری شده است و یادگار دورهیی است که سختگیریها برمردم سختگران میآمده و کسانی که ناکامی میکشیدهاند به این مسلک پیوستهاند که طبقات ممتاز با مردم سازگارتر و مهربانتر باشند. دلیل دیگر این که بسیاری از افکار مانویان در آن راه یافته است و در اواسط قرن دوم هجری که ایرانیان در گوشه و کنار و مخصوصاً در مشرق ایران و بیشتر در سیستان و خراسان در برابر بیدادگریها و تعصبهای نژادی امویان و دستنشاندگان آنان برخاسته بودند راهنمای این جنبشهای مردانه ملی بیشتر جوانمردان بودهاند. بزرگترین راهنمای این دسته ابومسلم خراسانی بود که در سال ۱۰۹هـ به دنیا آمد و در ۲۴ شعبان ۱۳۷هـ به فرمان خلیفه حقناشناس عباسی به قتل رسید۶. در اینکه چرا این جنبش بیشتر در خراسان و سیستان برپا میشد به این دلیل بود که موالی که با آل عباس خصومت داشتند و به آل علی(ع) پیوسته بودند بیشتر در نواحیی بودند که دور از مرکز خلافت باشد۷. از قدیمترین دورانها تا نخستین روزهایی که نیروهای انتظامی لشکری و کشوری منظم و مسلح پدید آیند، حفظ نظم شهرها به عهده همین جوانمردان بود. همچون یعقوب لیث صفار خدمات بزرگی کرده بودند و خیانتهای بزرگی هم داشتهاند۸. به اعتقاد متصوقه فتوّت طریقتی اخلاقی است که از پیامبران به میراث مانده است۹. آنچه فتوّت یا آیین جوانمردی در ایران قبل از اسلام وجود داشته در یکی از تحولات خود با تصوّف تلاقی کرده است۱۰. «فتی» به معنی جوان است. اندک اندک مفهوم «دلیری» و «بخشندگی» هم در کلمه دمیده شد. به تدریج تمامی نیکیهای معنوی و تمام زمینههای دلیری به این کلمه گره خورده است. از اوایل قرن دوم هجری نشانههای صفات دیگری درباره فتیان به چشم میخورد که به هیچ روی ریشه در تعالیم دینی ندارد. در شام و عراق در آغاز قرن دوم «فتیانی» بودهاند که اهل خمر و لهو و غنا بودهاند و در پایان همین قرن عیاران و شاطرانی بودهاند که رو در روی دولت قرار داشتهاند…۱۱ چون طریقه فتیان نیز تا حدی بر اصل اخلاص در عمل و اجتناب از ریا مبتنی بود، طریقه اهل فتوت تدریجاً با سنتهای اهل ملامت بهم آمیخت و قلندران که بعدها وارث سنتهای اهل ملامت شدند مثل آنها در ترک لباس اصرار کردند و… آداب و رسومی پیدا کردند، به مرور در آنان نیز مانند صوفیه نشانی از رؤیت خلق و انحراف از اصل پیدا شد۱۲. عفیفی مینویسد که فتوّت در کشورهای اسلامی که دارای مدنیت کهن بود، بالاخص در ایران رنگ تصوّف به خود گرفت۱۳. در نیمه دوم قرن سوم در نیشابور خراسان سه تن میزیستند:
یحیی بن معاذ رازی (م۵۲۵۸هـ)، حمدون قصار (م۵۲۷۱هـ) و بوحفض حداد(م۲۶۴هـ). یحیی به مسائل نظری تصوّف عنایت بسیار داشت، اهل نیشابور هم نبود، نیشابوریان مردان عمل بودند. از این سه تن که پیشروان اولیه اهل ملامت بودند، اقوال بسیاری در ستایش فتوّت نقل شده است۱۴. ملامتیه فرقهیی برآمده از میان فرقههای صوفیه بود۱۵. حال با توجه به این اظهار نظر که آیین مردانگی یکی از مفاخر ایران ماست و خدمت بسیار ارزندهیی است که ایرانیان به فکر بشر کردهاند۱۶، ما هم به ترتیبی دیگر سه کلمه تصوّف، فتوّت و ملامت را بررسی میکنیم:
چنانکه میدانیم ریشه و خاستگاه کلمه تصوّف دقیقاً معلوم نیست. هم در باب ریشه کلمه و هم خاستگاه و منشا آن سخنان فراوانی گفته شده است. تصوّف که به هر حال طریقه معنوی برای تزکیه نفس و تصفیه باطن است و گفتهاند قابل تعریف نیست۱۷و برای آن چندین تعریف در کتب صوفیه مثلاً عوارف المعارف سهروردی (م۶۳۲هـ) است و حتی دده عمر روشنی، مؤسس شاخه روشنیه از طریقت خلوتیه (م۸۹۲هـ) در یک مثنوی بلند در سی و هشت بیت، سی چند تعریف از تصوّف آورده است۱۸.
فتوّت، اسم مصدری است که صفت آن «فتی» به صورت فتیان، فتیه و فتیات به معنی جوان، غلام و کنیز در قرآن کریم به کار رفته است. فتوّت مجموعهیی از فضایل است که اهم آنها کرم و مروّت و سخا و شجاعت است. این کلمه به این معنی اخلاقی قبل از اسلام و در صدر اول تاریخ اسلام میان اعراب و ایرانیان وجود داشت۱۹. مروّت در عربی به معنی انسانیت و مردانگی و فتوّت به معنی جوانی،پهلوانی و جوانمردی بود۲۰.
تفاوت مفهوم عربی مروّت (=مروء) که ریشه جاهلی داشت با مفهوم فتوّت اسلامی عبارت شد از تفاوت بین کمال مطلوب حیات مدنی با کمال مطلوب زندگی بدوی۲۱.
«فتی» به معنی جوان در قرآن کریم در سوره یوسف،۱۲/۳۰ در مورد یوسف(ع) از آن جهت که تن به کار زشت نداد، در آیات ۱۰ و ۱۳ سوره کهف، ۱۸ در مورد اصحاب کهف که بر خدا مومن بودند و سر به پیش بت خم نکردند، در آیات ۶۰ و ۶۳ همان سوره در مورد یوشع(=یسَع) که با موسی(ع) همراهی کرد و در سوره انبیا،۲۱/آیه ۶۰ در مورد ابراهیم(ع) به کار رفته است. در جاهای دیگر به معانی جوان و غلام و کنیز استعمال شده است.
اعراب دیرین از اصطلاح«فتی» در مخیله خود اصیل و انسان به معنی کامل [انسان کامل] را قصد میکردهاند۲۲.
رسول اکرم(ص)، علی (ع) را به پاس سخاوت آن حضرت که هرچه داشت به سائل بخشید، «فتی» خطاب کرد و فرمود:لا فتی الا علی۲۳. در روایتی مفصلتر نوشتهاند که در اثنای غزوه احد گروهی از دشمنان به پیامبر (ص) حملهور شدند. پیامبر به علی(ع) فرمود که آنان را دفع کند. علی (ع) در حملهیی دمار از آن خاکساران برآورد. در آن حال آوازی آشکارا به گوش همگان رسید که: لا فتی الا علی لا سیف الا ذوالفقار۲۴. اهل فتوت را گاه جوانمردان،گاهی اهل اخوت یا احسان، گاهی عیاران و بعضاً هم شُطار نامیدهاند. جوانمرد معادل کنایی سخی، کریم، جواد، بامروت و بافتوت است. در واقع چنانکه معروف است در اصل «فتی» ترجمه عربی جوانمرد بوده است. اخیان،جمع اخ که در زبان ترکی هم به کار میرود، گروهی است که غریبنوازی، احکام، برآوردن حاجات مردم، دستگیری از مظلومان و کشتن شرطهها کار آنان بوده است۲۵. اخی پیشکسوت فتیان (=اخیان) را گفتهاند۲۶. در اشتقاق کلمه «اخی» نظراتی متفاوت ابراز کردهاند. برخی گفتهاند که از کلمه «آخو» در ترکی به معنی جوانمرد و بخشنده اخذ شده است۲۷. شاه اسماعیل صفوی در دیوان ترکی خود عنوان «اخی» را در حق یاران و متابعان خویش به کار میبرد که این مسئله ارتباط بین فتوتداران و اصناف را در آناطولی با قزلباش و شیعه نشان میدهد۲۸. اهل فتوت همانند خانوادهای بودند که کلماتی نظیر: «نوچه» و «کوچک» را «ابن»، پیشینیان را «اب» و «جد» و همه افراد را «اخی» میگفتند۲۹. به هر حال کلمه اخی اگر آکی یا آخو هم تلفظ شود به عربی است۳۰. ابن اخی ترک که در مثنوی در مورد حسامالدین چلبی به کار رفته است، از این مقوله است۳۱.
اما عیار نامی است که اعراب به جوانمردان دادهاند که به معنی گریزنده است و فردی است که میخواهد خود را رها کند۳۲. عیاری را دهلیز یا مدخل جوانمردی شمردهاند. ارباب فتوت که در آغاز در خراسان گرد آمده بودند،بغداد را مرکز خود قرار دادند. سپاهیان غیرمنظم که عیارخوانده میشدند به فتوت درآمدند۳۳. گفتهاند که جوانمردان یا اهل فتوت طبقه تربیت یافته و عیاران طبقه عوام این قوم بودهاند۳۴.
درباره کلمه «عیار» هم نظراتی ابراز شده است. مرحوم ملکالشعرای بهار حدس زده است که این کلمه فارسی و به معنی «یار»۳۵ . مرحوم استاد محمدامین ادیب طوسی میگفت: «عیار» فارسی است و به جای «ای یار» رایج شده است۳۶. تخمین ایشان با توجه به کلمه «اخی» به معنی برادر من، و برادر! در تداول عامه امروز و «ای دوست» که برگردان آوازهای ایرانی است، کاملا صحیح به نظر میرسد. همچنین گفتهاند که «ایار» بدون تشدید معادل «یار»بوده است۳۷. مردم معتقد بودند که پایه و اساس تصوف بر اصول عیاری نهاده شده است و در واقع عیاری صورت مادی و جسمانی صفا و عرفان بوده است. میگفتند: جوانمردی جسم و تن آدمیت است و اگر این جسم و تن روح یابد تبدیل به تصوف میشود۳۸. عیاران کسانی بودند که فتوت و جوانمردی را حرفه خویش قرار داده بودند۳۹. تشکیلاتی منظم داشتند، هرده تن سرپرستی به نام «عریف» ـ به معنی شناسنده و کارگزار قوم ـ هر ده عریف یک «نقیب» و هر ده نقیب یک قائد (=سرهنگ) و هر ده قائد یک امیر داشت۴۰.
عیار را گاهی «شاطر» به معنی چالاک، دلاور و … (جمع آن شُطَّار) هم میگفتند۴۱. در زبان فارسی هنوز در زبان مردم کلماتی رد و بدل میشوند که علاوه بر معنی لغوی خود به طور کنایی به معنی جوانمرد و خوشقول و حامی به کار میروند و بسیاری از آن کلمات بار معنایی مثبت دارند. نظیر: اخ، اخی، اخوی، برادر، داداش (داش)، مشهدی(مشدی) (داشمشدی)، لوطی و …۴۲. در اوایل قرن پنجم در شهرهای شام گروهی جوانمردان پدید آمدند که آنان را «احداث» و هر یک تن را «حَدَث» مینامیدند. این کلمه در عهد صفویه به ایران و زبان فارسی وارد شده است۴۳. در اواخر عهد بنیامیه یعنی در ثلث اول قرن دوم هجری در شام و عراق طبقهیی از مردم که فتیان خوانده میشدند، برای تفریح و میگساری و آوازخوانی فراهم آمدند۴۴. در قرن سوم جوانمردان در فساد و رذایل غوطهور شده بودند۴۵.
فتی و دیگر کلمات مترادف آن که نخست با شجاعت و بخشندگی معادل بود، به مرور به ایثار و برخاستن از هوای نفس تغییر معنی داد۴۶. بدون تردید بعضی از صفات اهل فتوت، به ویژه از خودگذشتگی و ایثار، به مکتب نیشابور راه یافته است، اما معلوم نیست از چه راهی و توسط چه کسانی؟۴۷.
در فتوتنامه ها نخستین پیشروان اهل فتوت را آدم صفی(ع)، ابراهیم خلیل(ع) و حضرت محمد(ص) و پس ازایشان، حضرت علیبنابیطالب(ع) و سلمان فارسی شمردهاند ۴۸. آنان حاتم طایی را در سخاوت و حضرت علی(ع) را در شجاعت اسوه خود به حساب آوردهاند۴۹. فضیلبن عیاض (م۱۸۷ هـ) و پوریای ولی ـکه به صورت بوربای، بگسیار، بوکیار و بریار هم نقل کردهاند که ملقب به قتالی خوارزمی (م۷۲۲ هـ) است، کمال اهل فتوت و عرفان بودهاند تا نوبت به الناصرلدینالله خلیفه عباسی رسیده است۵۰.
فرقههای فتوت متعدد شده بود. در اواسط قرن چهارم هجری عیاران و فتیان کوشیدند تا راه و رسم و مسلک خویش را به تکیهگاهی دینی متکی سازند و فتوت را بر اصلی دینی نسبت دهند. خواه این اسناد درست باشد و خواه مورد تردید گروهی باشد. همین امر، نفاقی بین بیوت و قبایل و احزاب جوانمردان برانگیخت و آنان برای سرکوب دیگران به فرقهها و گروههای متعدد تقسیم شدند. این فتنه و آشوب خطری بزرگ برای دولت عباسی و پادشاهان آلبویه پیش آورد. از این مبارزه جوانمردان و عیاران که با دولت و قدرت حاکمه آن زمان داشتند، در کتب تواریخ اشاراتی بیش نمانده است. مخصوصاً وقتی که فتوت سیمای عیاری و شاطری یافت، یا شاطران و عیاران خود را جوانمرد خواندند ـ که نتیجه هر دو یکی است ـ این اشارتها کمتر میشود. مثلاً از عیبهایی که بر مستکفی خلیفه عباسی (۳۳۳ ـ ۳۳۴ هـ) میگرفتند یکی این بود که سخن گفتن او به عیاران میمانست و قبل از رسیدن به خلافت پرندهباز بود و با کمان گروهه تیراندازی و نشانهگیری میکرد و برای لهو و لعب و گشت و گذار به بستانها میرفت و این کارها جزو عادتهای جوانمردان آن عصر بوده است.۵۱
الناصرلدین الله (۵۷۵ ـ ۶۶۲ هـ) جامه فتوت پوشید که آن را سرابیل الفتوه یا لباس الفتوه میگفتند و کاس فتوت که آب و نمک بود نوشیدو سیدالفتیان نام گرفت.۵۲ پیوستن الناصرلدینالله به گروه فتیان و پوشیدن سراویل جزو وقایع بسیار بزرگ و قابل ملاحظه تاریخ فتوت بلکه بزرگترین حادثه آن است.۵۳ فتوت ناصر در شرق و غرب رایج شد. ناصر به عزالدین کیکاووس بنکیخسروبن قلج ارسلان سلجوقی (م ۶۲۵ هـ) سراویل فتوت فرستاد.۵۴ شیفتگی به آیین فتوت همه فرمانروایان عصر را زیر چتر خود قرار داد و در مصر و شام و آسیای صغیر و بسیاری بلاد حکام و فرمانروایان به آیین فتوت رو کردند.۵۵
الناصر منشوری برای سران احزاب جوانمردان صادر کرد که در آن منشور نخست گفت: آنچه در آن تردید نیست این است که اصل فتوت و منبع و مطلع آن حضرت امیرالمؤمنین علیبن ابیطالب(ع) است و تمام محاسن و آداب فتوت را از وی نقل میکنند و تمام بیوت و قبایل فتیان خود را بدو منسوب میدارند و برادری جوانمردی را تقلیدی از برادری و برادرخواندگی آن حضرت با رسول اکرم(ص) میدانند…۵۶ در اینکه حضرت علیبن ابیطالب(ع) را شاه مردان و مولیالموالی لقب دادهاند، احتمالاً تا حدی وابسته بدان است که آن حضرت اولین کسی بود که در باب موالی نوعی همدردی و همدلی نشان میداد.۵۷
باری فتوت بدانگونه که ناصر خلیفه شروع کرد نوعی حزب سیاسی به شمار میآمد. امرا و رجال دولت در ممالک و بلاد مختلف بدان منسوب شدند. اندک اندک به نظامات شوالیهها در اروپای قرون وسطی شباهت پیدا کرد. لاف زدن و تظاهر از لوازم احوال اینگونه فتیان بود و انحطاط مفهوم واقعی فتوت نیز از لوازم آن.۵۸ فتوت در عصر ممالیک ـ نیمه دوم قرن هفتم ـ رواج پیدا کرد و در عراق روی به تراجع نهاد.۵۹ در سال ۶۵۶ هجری که دولت عباسیان سقوط کرد، فترتی در کار فتوت پدید آمد.۶۰ بعد از سقوط خلافت عباسیان فتوت به صورت یک تشکیلات رسمی سیاسی و اجتماعی از بین رفت. از این زمان به بعد جنبه اخلاقی و اجتماعی آیین فتوت بر جنبه سیاسی آن غالب آمد.۶۱ اگر فتوت ناصری با سقوط خلافت در عراق خاتمه یافت، در قلمرو سلجوقیان روم همچنان ادامه داشت و حاصل ادبی آن تألیف یک سلسله فتوتنامه در آداب فتوت بود.۶۲
شاید مجال آن رسیده باشد که پیش از بحثی کوتاه درباره ملامتیه، به رغم این گفته که فتوت نیز مانند تصوف قابل تعریف نیست، چند تعریف از فتوت نقل کنیم که ملامت را هم تعریف کرده باشیم:
حسن بصری(م۱۱۰ هـ) مفهوم فتوت را در آیه قرآن کریم یافته است: «انالله یأمر بالعدل و الاحسان وایتاء ذیالقربی و ینهی عنالفحشاء و المنکر یعظکم لعلکم تذکرون»: خداوند به عدل و احسان به خویشاوندان فرمان میدهد و از فحشا و زشتکاری و ستم نهی میکند. شما را پند میدهد، باشد که پذیرای پند شوید (نحل، ۱۶/۹۰)۶۳
امام جعفر صادق(ع) (۱۴۸هـ) برای جوانمرد دو شرط قرار داده و یکی از آن دو شرط را که ایمان باشد، برتر از تقوی قرار داده و فرموده است که خداوند اصحاب کهف را به سبب ایمان آنان، «فِتْیه» خوانده است:
«اَلْفتی مَنْ آمَنَ باللهِ وَ اتقی، اِنّ اصحابَ الکهفِ کانوا کهولاً فَسَمْاهُمُ اللهُ فِتْیه بایمانِهم: جوانمرد کسی است که مؤمن به خدا و پرهیزگار باشد، اصحاب کهف میان سال بودند، به سبب ایمانی که داشتند خداوند آنان را جوانمرد خواند. »۶۴
گفتند از: هرکس که با نفس خود مخالفت کند در حقیقت جوانمرد است.۶۵
لایق نام جوانمرد کسی است که همه فضایل و خصائل انبیا و اولیا را در خود دارد و با این همه خود را کوچک میشمارد و هرگز اندیشه به خود راه نمیدهد که به جایی رسیده است. ۶۶
میرسیدشریف جرجانی (م ۸۱۶ هـ) تعریف لغوی و اصطلاحی فتوت را با این عبارات آورده است: الفتوه فیاللغه السخاء و الکرم، و فیاصطلاح اهل الحقیقه هی اَن تؤثر الخلق علی نفسک بالدنیا و الآخره: فتوت در لغت بخشندگی و جوانمردی است و در اصطلاح اهل حقیقت، ایثار و مقدم داشتن مردم بر خویشتن است در دنیا و آخرت.۶۷
پیش از بحث درباره ملامتیه جالب است یادآوری شود که چند تن از پیشروان ملامت یا خود به تعریف فتوت برخاستهاند و یا از آنان تعریف فتوت را پرسیدهاند. از ابوحفص حداد (م ۲۶۴ هـ) ـ که ملامتیان بزرگ نیشابور همه پرورشیافتگان مکتب وی بودهاند ـ از فتوت پرسیدند. گفت: فتوت در عمل به کار آید، معامله است نه سخن. ۶۸
حمدون قصار (م ۲۷۱ هـ) که پیشوای ملامتیان بود، از نوح عیار نیشابوری که به فتوت مشهور بوده و «جمله عیاران» نیشابور «در فرمان او» بودهاند، پرسید که جوانمردی چیست؟ نوح گفت: جوانمردی تو یا جوانمردی من؟ گفت: از آنِ هر دو. جواب داد: جوانمردی من آن است که این قبا بیرون کنم و مرقّعه بپوشم و از شرم خلق اندر آن جامه از معصیت بپرهیزم، اما جوانمردی تو آن است که مرقّعه بیرون کنی تا تو به خلق و خلق به تو فتنه نگردید. پس جوانمردی من حفظ شریعت بود بر اظهار و از آن تو حفظ حقیقت بر اسرار.»۶۹
دعوی از خصال صوفیه است. اگر در بعضی جوانمردان صوفی یا صوفیان جوانمرد دعوی برتری و امتیاز بر دیگران دیده شود، آن را باید از ناحیه تصوّف دانست نه فتوّت.۷۰ در این باب ادّعای ابلیس، فرعون و حلاّج شایان توجه است:
«حسین [بن منصور حلاّج] در شطح گوید که مناضلت (=تیراندازی، مجازاً نبرد، دفاع) با ابلیس و فرعون کردم در باب فتوّت. ابلیس گفت: اگر سجود کردمی آدم را، اسم فتوّت از من بیفتادی. فرعون گفت: که اگر ایمان به رسول او بیاوردمی، اسم فتوّت من از من بیفتادی. من گفتم که اگر از دعوی خویش رجوع کردمی، از بساط فتوّت بیفتادمی…»۷۱
اما ملامت راه گروهی بود که از میان اهل تصوّف علیه تشکیلات عریض و طویلشده تصوف واکنش نشان دادند. نام خود را از دو آیه قرآن کریم برگزیدهاند: «یا ایها الّذین آمنوا من یرتدّ منکم عن دینه فسوف یأتی اللهُ بقومٍ یحبّهم و یحبّونه اذلّه علی المؤمنین اعزّه علی الکافرین یجاهدون فی سبیل الله و لایخافون لومه لائمٍ ذلک فضل الله یؤتیه من یشاءُ والله واسعٌ علیمٌ.» ای کسانی که ایمان آوردهاید هر که از شما از دینش برگردد، چه باک! زودا که خداوند مردمی را بیاورد که دوستشان بدارد و دوستش بدارند. در ب
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 