پاورپوینت کامل چگونه‌ فلسفه‌ اسلامی‌، اسلام‌ را جهانی‌ کرد؟ ۶۲ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل چگونه‌ فلسفه‌ اسلامی‌، اسلام‌ را جهانی‌ کرد؟ ۶۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل چگونه‌ فلسفه‌ اسلامی‌، اسلام‌ را جهانی‌ کرد؟ ۶۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل چگونه‌ فلسفه‌ اسلامی‌، اسلام‌ را جهانی‌ کرد؟ ۶۲ اسلاید در PowerPoint :

در این‌ نوشتار‌، پس‌ از مروری‌ بر مفاهیم‌ بنیادین‌ جهانی‌شدن‌، و تشریح‌ اینکه‌ اسلام‌ توانست‌ نخستین‌ جهانی‌شدن‌ را به‌ معنای‌ واقعی‌ شکل‌ دهد، نقش‌ فلسفه‌ و تفکر اسلامی‌ در کنار دو عامل‌ دیگر (تجارت‌ و تکنولوژی‌) در جهانی‌شدن‌ اسلام‌، توضیح‌ داده‌ می‌شود.

در این‌ نوشتار‌، پس‌ از مروری‌ بر مفاهیم‌ بنیادین‌ جهانی‌شدن‌، و تشریح‌ اینکه‌ اسلام‌ توانست‌ نخستین‌ جهانی‌شدن‌ را به‌ معنای‌ واقعی‌ شکل‌ دهد، نقش‌ فلسفه‌ و تفکر اسلامی‌ در کنار دو عامل‌ دیگر (تجارت‌ و تکنولوژی‌) در جهانی‌شدن‌ اسلام‌، توضیح‌ داده‌ می‌شود.

جهانی‌شدن‌ چیست‌؟ (روایت‌ غربیان‌ از گونه‌های‌ جهانی‌ شدن‌)

به‌ طور کلی‌، جهانی‌شدن‌ به‌ معنای‌ توسعه‌ی‌ جهانی‌ مقوله‌های‌ مادی‌ و معنوی‌ است‌ که‌ منجر به‌ بازسازی‌ تولیدات‌ جدید در قلمروهای‌ سیاسی‌، اقتصادی‌، اجتماعی‌ و فرهنگی‌ شده‌ است‌ و معنای‌ متفاوتی‌ را در این‌ حوزه‌ها به‌ وجود آورده‌ است‌. این‌ تغییر، به‌ صورت‌ اساسی‌، تحت‌ تأثیر عوض‌شدن‌ مفهوم‌ زمان‌ و مکان‌، اینجا و آنجا است‌. تصویرکردن‌ جهان‌ به‌ عنوان‌ یک‌ کل‌ واقعی‌ و همچنین‌ به‌ عنوان‌ یک‌ ذهنیت‌ فلسفی‌ در اندیشه‌های‌ فلاسفه‌ در سطح‌ بسیار گسترده‌ای‌ دیده‌ می‌شود. گاهی‌ این‌ جهان‌ بسیار فراتر از تعاملات‌ عینی‌ و هستی‌ جهان‌عینی‌ در کره‌ی‌ زمین‌ است‌، بلکه‌ با نگاهی‌ هایدگری‌ «بر آنچه‌ هست‌ در تمامیت‌ آن‌… که‌ به‌ کیهان‌، به‌ طبیعت‌ محدود نیست‌» اطلاق‌ می‌شود.» در این‌ نگاه‌ حتی‌ «تاریخ‌ به‌ جهان‌ تعلق‌ دارد» (هگل‌، ۱۳:۱۳۷۵). در این‌ نگاه‌ تصویرهای‌ متفاوتی‌ از جهان‌ ترسیم‌ می‌شود. در نگاه‌ هایدگری‌، ضمن‌ وجود معنای‌ سنتی‌ از جهان‌، «جهانی‌ علمی‌» وجود دارد که‌ لامحاله‌ و نوعاً خود را در آن‌ می‌یابیم‌ (هال‌، ۱۶۸:۱۳۷۵). این‌ در واقع‌ همان‌ جهانی‌ است‌ که‌ در گفتمان‌ جدید جهانی‌شدن‌ از آن‌ سخن‌ می‌رود و رولند رابرتسون‌ (۱۹۹۲) تلاش‌ می‌کند حس‌ ارتباطی‌ را که‌ فرد در این‌ جهان‌ عملی‌ در خود می‌یابد و از هر روز گذشته‌ی‌ تاریخی‌ بودنِ جمعی‌تری‌ را در جهان‌ عملی‌ احساس‌ می‌کند و بر این‌ احساس‌ آگاهی‌ دارد منعکس‌ کند. غربیان‌ سه‌ جهانی‌شدن‌ را از هم‌ متمایز می‌کنند:

الف‌: جهانی‌شدن‌ اولیه‌ (

Proto-Globalization

)

مرحله‌ی‌ اول‌، «مرحله‌ی‌ ابتدایی‌ جهانی‌شدن‌» است‌ که‌ قبل‌ از ظهور مدرنیسم‌ و تحولات‌ صنعتی‌ اتفاق‌ افتاده‌ است‌. به‌ اعتقادِ کوهن‌ و کِنِدی‌ (۲۰۰۰) دوره‌ی‌ ابتدایی‌ و یا اولیه‌ی‌ جهانی‌شدن‌ مربوط‌ به‌ دوره‌ی‌ ظهور امپراطوریهای‌ بزرگ‌ با سیطره‌ی‌ جهانی‌ و همچنین‌ ظهور ادیان‌ بزرگ‌ الهی‌ مثل‌ مسیحیت‌ و اسلام‌ است‌. مشخصه‌ی‌ این‌ دوره‌ اثرگذاری‌ امپراطوریهای‌ بزرگ‌ بر مناطق‌ تحت‌ سیطره‌ی‌ خود و مناطق‌ مستعمره‌ی‌ آنها است‌. مورّخان‌ دوره‌ی‌ ما قبل‌ جهان‌ مدرن‌ نشان‌ داده‌اند که‌ چگونه‌ امپراطوریهای‌ بزرگ‌ در دوره‌ی‌ تمدنهای‌ باستان‌ موفق‌ شدند که‌ بخشهایی‌ از جهان‌ را اراده‌ کنند و تحت‌ سیطره‌ی‌ خود قرار دهند و نوعی‌ یکسان‌ سازی‌ را در حوزه‌های‌ حکومتی‌ به‌ وجود آورند (نیدهام‌ (

Needham)

،

۱۹۶۹

، مک‌نیل‌ (

Mc Neill

) ، رابرتس‌ (

Roberts)

،

۱۹۹۲

و کوون‌ (

Cowen)

،

۲۰۰۱

). اگر چه‌ اراده‌ی‌ سیاسی‌ امپراطوریهای‌ بزرگ‌، مثل‌ ایران‌، چین‌، روم‌ و یونان‌، موفق‌ شدند نوعی‌ یکسان‌سازی‌ منطقه‌ای‌ را به‌ وجود آورند و در واقع‌ مفهوم‌ تأثیرات‌ فرا ملّی‌ و فرامنطقه‌ای‌ در آن‌ زمان‌ معنا پیدا کرد، اما این‌ اثرگذاری‌ بسیار کُند و زمان‌بَر بوده‌ است‌ و به‌ طور عمده‌ تکیه‌ بر «ارتباطات‌ طبیعی‌» و «ارتباطات‌ چهره‌ به‌ چهره‌» داشته‌ است‌؛ در حالی‌ که‌ جهانی‌شدن‌ با مفهوم‌ امروزین‌ آن‌، به‌ معنای‌ چیره‌ شدن‌ بر عامل‌ زمان‌ و مکان‌ و در واقع‌ از بین‌ بردن‌ فاصله‌ و زمان‌ است‌. از طرفی‌ حوزه‌ی‌ اثرگذاری‌ امپراطوریهای‌ بزرگ‌ محدود به‌ نخبگان‌ سیاسی‌ و اقتصادی‌ و علمی‌ و فرهنگی‌ در دوره‌ی‌ باستان‌ می‌شده‌ است‌، ولی‌ مخاطب‌ جهانی‌شدن‌ در عصر ارتباطات‌ جمعیتهای‌ بزرگ‌ است‌. بر خلاف‌ کوهن‌ و کِنِدی‌ (۲۰۰۰)، چنین‌ به‌ نظر می‌رسد که‌ ظهور ادیان‌ بزرگ‌ همراه‌ با اندیشه‌ها و نظریه‌های‌ فلسفی‌ جهانگرا منشأ شکل‌گیری‌ یک‌ «جهان‌گرایی‌ ذهنی‌»

Subjective Globalism

شد که‌ بستر ظهور «جهانی‌شدنهای‌ عینی‌» را به‌ عنوان‌ یک‌ «تعامل‌ هم‌ زمان‌

Simultaneous Interaction

» فراهم‌ آورد. به‌ عبارتی‌، جهانی‌شدن‌ به‌ عنوان‌ یک‌ تحول‌ ارتباطی‌ عینی‌، حاصل‌ یک‌ جهان‌گرایی‌ پیشینی‌ ذهنی‌ بود که‌ ورود به‌ این‌ دوره‌ را امکان‌پذیر و تعامل‌ با آن‌ را «اجتماعی‌» کرد.

ب‌: جهانی‌شدن‌ مدرن‌

مرحله‌ و فاز دوم‌ اثرگذاری‌ و حضور جهانی‌ پدیده‌های‌ سیاسی‌ و فرهنگی‌ و اقتصادی‌، به‌ تحولات‌ ابزاری‌ و فکری‌ دوره‌ی‌ مدرنیته‌

Modernization Era

– که‌ با انقلاب‌ صنعتی‌ و تحولات‌ موسوم‌ به‌ «روشنگری‌

Enlightement

» آغاز شده‌ است‌- باز می‌گردد. در این‌ دوره‌، اندیشه‌ی‌ انتقادی‌ مارکس‌ درباره‌ی‌ توسعه‌ی‌ جهانی‌ نظام‌ سرمایه‌داری‌ مدرن‌ و یا دیدگاههای‌ سنت‌ سیمون‌ در خصوص‌ ریشه‌ پیدا کردن‌ مدرنیته‌ در جهان‌، اندیشه‌ی‌ جهانی‌شدن‌ مدرنیته‌ را مطرح‌ کرد (هلد و مک‌گرو، ۱: ۲۰۰۲) به‌ لحاظ‌ عینی‌، به‌ طور حتم‌ اختراع‌ ماشین‌، هم‌ در صنعت‌ کارخانه‌ای‌ و هم‌ در صنعت‌ ارتباطات‌، نقش‌ تعیین‌ کننده‌ای‌ در تحولات‌ جهانی‌ داشته‌ است‌ و هنجارها و کنشهای‌ اجتماعی‌ بسیاری‌ را در کل‌ جهان‌ به‌ وجود آورده‌ که‌ «انتزاع‌ فرامکانی‌ و فرازمانی‌

Transcendence Perception

» را امکان‌پذیر کرده‌ است‌. تغییر نظام‌ زندگی‌ اجتماعی‌، تقسیم‌ کار اجتماعی‌، تخصصی‌شدن‌ مشاغل‌ و به‌ وجود آمدن‌ نظام‌ مدرسه‌ای‌ واحد، به‌ طور نسبی‌ نمونه‌های‌ مهم‌ و جدی‌ «یکسان‌سازی‌» در سطح‌ جهان‌ به‌ حساب‌ می‌آیند. در این‌ دوره‌، چرخه‌ اثرگذاری‌ در جهان‌، متکی‌ بر صنعت‌ مکانیکی‌ و الکترونیکی‌ بوده‌ است‌، ولی‌ در عین‌ حال‌، سرعت‌ تعاملات‌ بین‌المللی‌ در سطح‌ جهانی‌ به‌ کندی‌ صورت‌ می‌گرفته‌ است‌. انقلاب‌ صنعتی‌، طی‌ دو قرن‌ بعد از تولد خود در سواحل‌ اروپای‌ غربی‌، توانست‌ به‌ بیشتر نقاط‌ جهان‌ گسترش‌ پیدا کند. در بریتانیا که‌ نقطه‌ی‌ آغازین‌ انقلاب‌ صنعتی‌ بود، حتی‌ در نیمه‌ی‌ دوم‌ قرن‌ نوزدهم‌، نیمی‌ از تولید ناخالص‌ ملی‌ از بخش‌ کشاورزی‌ و غیر صنعتی‌ تأمین‌ می‌شد. از طرفی‌، توسعه‌ی‌ غرب‌ صنعتی‌ و مدرن‌ در این‌ دوره‌ همراه‌ بود با جنگ‌ و روندهای‌ استعماری‌، ولی‌ در دوره‌ی‌ جدید جهانی‌شدن‌، که‌ فاز سوم‌ آن‌ است‌، قدرت‌ شکل‌ پنهان‌تری‌ پیدا کرده‌ است‌ (کستلز

Castells

،

۱۹۹۹

).

ج‌: جهانی‌شدن‌ ارتباطات‌

دوره‌ی‌ سوم‌ جهانی‌شدن‌، که‌ در واقع‌ همه‌ی‌ تئوریها و مباحث‌ معاصر جهانی‌شدن‌ ناظر بر آن‌ است‌، معلول‌ ظهور «صنعت‌ جهانی‌ ارتباطات‌

Global Communication Industry

» است‌ و به‌ عنوان‌ یک‌ روند ارتباطی‌ هم‌ زمان‌ و ظهور «فضای‌ واحد ارتباطی‌

Communicational Single Space

» شده‌ است‌، پدیده‌ای‌ نو محسوب‌ می‌شود و از سه‌ خصیصه‌ی‌ «فرا ملّی‌ بودن‌

Transnationalization

»، «فراگیر بودن‌

Pervasiveness

» و «پیوستگی‌

Connectivity

» برخوردار است‌. در واقع‌، این‌ خصیصه‌ها ظرفیتهای‌ جهان‌ جدید را معرفی‌ می‌کنند. برخلاف‌ جهان‌ قبل‌ از ظهور صنعت‌ هم‌ زمان‌ ارتباطات‌، که‌ «چسبیده‌ به‌ مکان‌» بود، فضای‌ جدید اساساً «فراملّی‌» و «فراجغرافی‌» و به‌ تعبیر دقیق‌تر «بی‌ مکان‌

Spaceless

» است‌. لذا همه‌ی‌ تولیدات‌، ضمن‌ برخورداری‌ از خصیصه‌های‌ ملی‌ و بومی‌، در یک‌ فضای‌ «فراملی‌» بروز پیدا می‌کند. لذا روندهای‌ «فراملی‌ شدن‌» در سطحی‌ به‌ مراتب‌ گسترده‌تر از گذشته‌ در حال‌ جریان‌ است‌. روندهای‌ جدید برای‌ یک‌ بار در فضای‌ مجازی‌ ارائه‌ می‌شود و قابلیت‌ دسترسی‌ «فراگیر» را بر اساس‌ «خاص‌گرایی‌

Particularism

» و «عام‌گرایی‌

Universalism

» (رابر تسون‌،

a 1992

) جدید به‌ وجود آورده‌ است‌. به‌ تعبیر دیوید هلد (۱۱:۲۰۰۰)، جهان‌ جدید یک‌ «جهان‌ وصل‌ شده‌» و عصر جدید یک‌ «عصر اتصال‌

Ther Age of Connexity

» است‌ که‌ به‌ راحتی‌ شاخصهای‌ ارتباطی‌ و انفجار ارتباطی‌ را منعکس‌ می‌کند.

نسبت‌ مدرنیته‌ و جهانی‌شدن‌

در پاسخ‌ به‌ این‌ سؤال‌ که‌: آیا جهانی‌شدن‌ یک‌ مدرنیته‌ی‌ بزرگ‌ شده‌

Enlargement of Modernity

(گیدنز، ۱۹۹۹)، مدرنیته‌ی‌ متأخر

Late Modernity

(رابر تسون‌، ۱۹۹۲) و مدرنیته‌ی‌ جایگرین‌ و یا مدرنیته‌های‌ چندگانه‌

Alternative or Multiple Modernities

(دیرلیک‌

Dirlik

،

۲۰۰۳

) است‌ ، دیدگاههای‌ متفاوتی‌ شکل‌ گرفته‌ است‌. ابتدا باید دید که‌ منظور از مدرنیته‌ چیست‌ تا تمایز و یا رابطه‌ی‌ مفهومی‌ جهانی‌شدن‌ با آن‌ تحلیل‌ شود.

مدرنیته‌ یا دوره‌ی‌ نوسازی‌، دوره‌ی‌ تغییر «ایده‌ها» و «ارزشها» تلقی‌ شده‌ است‌ که‌ پیوند نزدیکی‌ با دوره‌ی‌ روشنگری‌ اروپا دارد و به‌ عنوان‌ مجموعه‌ای‌ از اندیشه‌ها، نهادها، تکنولوژیها، اعمال‌ و سیاستهای‌ اروپایی‌ که‌ منجر به‌ ورود به‌ ساختار جدید اجتماعی‌ و اقتصادی‌ و سیاسی‌ شده‌ تعریف‌ گردیده‌ است‌ (مراجعه

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.