پاورپوینت کامل روایت رادا کریشنان از فسلفه زرتشتی ۵۹ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل روایت رادا کریشنان از فسلفه زرتشتی ۵۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل روایت رادا کریشنان از فسلفه زرتشتی ۵۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل روایت رادا کریشنان از فسلفه زرتشتی ۵۹ اسلاید در PowerPoint :
برخی از پیروان مزدیسنا آیین خود را دینی میشمارند که همچون مسیحیت و اسلام از طرف خدا وحی شده است، و از این رو نباید آن را در شمار نظامهای فلسفی درآورد. اما هیچ دین آسمانی نمیتواند به جلب اعتقاد و ارادت مردم خردمند و روشنفکر امیدوار باشد، مگر اینکه تعلیماتش بتوانند در برابر محک عقل بایستند. از این جهت دین زرتشت را نیز که مانند سایر ادیان جنبهی فوق طبیعی دارد، میتوان از لحاظ فلسفی مورد داوری قرار داد.
آیا آیین زرتشت، فلسفه است؟
برخی از پیروان مزدیسنا آیین خود را دینی میشمارند که همچون مسیحیت و اسلام از طرف خدا وحی شده است، و از این رو نباید آن را در شمار نظامهای فلسفی درآورد. اما هیچ دین آسمانی نمیتواند به جلب اعتقاد و ارادت مردم خردمند و روشنفکر امیدوار باشد، مگر اینکه تعلیماتش بتوانند در برابر محک عقل بایستند. از این جهت دین زرتشت را نیز که مانند سایر ادیان جنبهی فوق طبیعی دارد، میتوان از لحاظ فلسفی مورد داوری قرار داد.
کندوکاوی در آرای زرتشت درباب دوگرایی
در میان ادیان بزرگ یکتاپرست، محققاً دین زرتشت اگر قدیمیترین همهی آنها نباشد، میتواند ادعا کند که یکی از کهنسالترین آنهاست. با وجود این بنا بر عرف عام، دین زرتشت دوگرای به شمار رفته است و گفتهاند در این دین دو روح یا دو مظهر خیر و شر وجود دارند. این نکته در مورد آیین زرتشت در مراحل انحطاطی خود صدق میکند. به این معنی که در آن مراحل، صفا و شور اصیل تعالیم زرتشت از میان رفت و یک دوگرایی فلسفی که متضمن اسپنتامینو (آفریننده همهی نیکیها) و انگره مینو (خالق همه بدیها) بود پدید آمد. ما در این باره مثال روشنی در وندیداد که تحریفی از کتاب وی – دائه وا – داتا (قانون ضد دیو)است به دست میدهیم. در «فرگرد» نخست چنین میخوانیم: «من که اهورا مزدا هستم سرزمین « ایریانا – وی جو » را به عنوان اولین و بهترین سرزمینها و کشورها و بس شایسته به وجود آوردم، آنگاه برای مقابله با آه، انگره مینوی مرگبار به دست دیوان اژدهایی قدرتمند و سرمایی شدید پدید آورد.» و باز میخوانیم: من که اهورا مزدا هستم گائو را که در برگیرندهی سغد است به عنوان دومین کشور نیک آفریدم، و آنگاه انگره مینوی مرگبار برای مقابله با آن، طاعونی ببار آورد که برای چهارپایان – خرد و کلان – کشنده است. این نکته در جاهای دیگر هم دنبال شده است. مثلاً نویسندهی کتاب شکند گمانیک ویچار (گزارش گمان شکن) با آنکه برای تأیید نیکی ذاتی اهورا مزدا از لحاظ فلسفی طرح دو گرایی را لازم میبیند و از این جهت همانند برخی از متفکران جدید از قبیل ویلیام جیمز (
William James
) و انگارگرایان شخصی (
Personal Idealists
) به استدلال میپردازد، باز اصرار دارد که تفوق نهایی اهورا مزدا را به اثبات رساند و اعلام دارد که سرانجام اهورا مزدا همهی بدیها را خواهد زدود و انگره مینو را نابود خواهد کرد. بر روی هم اینگونه مباحث در دورهی انحطاط آیین زرتشت پدید آمدند، چنانکه آیین ارتدادی مانی به تصدیق تاریخ خود دوگرایی را حتی به توحید مسیحی میکشاند.
آیا اساساً دوگرایی در اندیشهی زرتشت راه دارد؟ و اگر چنین است مفهوم آن چیست؟ تا آنجا که به نظریهی او دربارهی آفرینش مربوط است، این نظریه سراسر یکگرای است و اهورا مزدا خدای یگانه و خالق عالم است. شب و روز آنطور که در دورهی انحطاط دین زرتشت آمدهاند دو نیروی متضاد نیستند. هیچ حیوانی وجود ندارد که بتوان آن را صرفاً شر خواند، و هیچ چیز در دنیای مادی یافت نشود که شر محض باشد. در گاتاها، جایی که زرتشت دربارهی آلام خود ترنم میکند، ناگزیر شری را که در وجود انسان است مورد تأکید قرار میدهند و نوعی دوگرایی یعنی دوگرایی اخلاقی فراهم میآورد. او درمییابد که خالق ذاتاً نیک است اما چیزی در جهان وجود دارد که مانع عمل خیر میگردد. در این باره در گاتاها به عبارات متعددی برمیخوریم. در یسنا (۴۵-۱) آمده است: «ای کسی که از دور و نزدیک میآیی بشنو، من با تو به راستی سخن خواهم گفت. در همهی امور تأمل کن و سخنان مرا از روی دقت و فکر روشن، بسنج». این گفتار از مسئولیت اخلاقی انسان حکایت میکند. زرتشت این پیام را در یسنا (۳۰-۲) روشنتر بیان میکند: «هرکس آیین خویش را خود برگزیند». (اما این انتخاب بین چه چیزهایی صورت میگیرد؟).در عبارت معروف یسنا (۴۵-۲) به این پرسش، پاسخ داده شده است: «من اکنون دربارهی آن دو روح همزاد با شما صحبت خواهم کرد، آن دو روحی که از آغاز زندگی زاده شدهاند. روح طالب نیکی با روح شر چنین سخن گفت: هیچکدام از افکار ما و دستورات ما و دریافتهای ما و اعمال ما و شعور (وجدان) ما و روحهای ما یکی نیستند». در اینجا تضاد میان خیر و شر به نحو قاطع روشن گردیده است، اما این تضادتضاد بین دو جوهر واقعی نیست، بلکه تضادیست بین دو اصل فکری.
اینکه این دو روح را باید به عنوان دو شخص حقیقی یا دو تشخص مجازی فرض کرد بسته به چگونگی تفسیر ماست. روانشناسی شعور دینی در سالهای اخیر به خوبی نشان داده است که انسان به منظور پرستش بنا گزیر حقایق ذهنی خود را به صورتی عینی یا خارجی متجلی میسازد. اگر اهورا مزدا در ذات خود روح نیکی و به منزلهی یک شخص است، روح مخالف او نیز با وجودی که محکوم به نابودی نهایی است باید طبعاً چنین باشد. دین زرتشت به این ترتیب به عنوان نیروی جدیدی که ضد انگره مینو پیکار میکند ظاهر میگردد و زرتشت به عنوان پیامبری که با انگره مینو در حال نبرد است و دشمن دیرینهی همهی شرهاست، قد علم میکند. او باید با آلام و رنجهای خود روبرو گردد و این کار را با کمال رغبت انجام میدهد و انسانیت را نیز به پیکار با آن فرا میخواند. زبان گاتاها جای هیچ تردیدی باقی نمیگذارد که زرتشت خود یک مجاهد پر شور بود و مادام که قدرت شر را به زانو درنمیآورد آرام نمیگرفت. لحن سخن زرتشت هم شکی باقی نمیگذارد که اهورا مزدا متضمن هیچگونه شری نیست، و بنابراین باید شر را در خارج او جست. در اصطلاح، فلسفه شر نفی خیر است و به صورت انگره مینو تصور میشود. تضاد میان خیر و شر صور دیگری نیز به خود میگیرد، مانند تضاد بین نور و ظلمت، علم و جهل و راستی و دروغ. اما همهی این تضادها به تضاد اساسی بین خیر و شر باز میگردد.
دانشوران زرتشتی با تأکید بر یکتاپرستی زرتشتی، ثنویت را به عنوان جزیی اساسی از آیین زرتشت به کلی رد میکنند، و استدلال میکنند که اهورا مزدا یکی است و اسپنتامینو روح خیر و انگره مینو روح شر هر دو در تحت قدرت او قرار دارند. این پژوهندگان از این واقعیت که بیانشان شخص اهورا مزدا را مسئول وجود شر و عواقب ناشی از آن قرار میدهد غفلت ورزیدهاند و این مطلب با تمام روح گاتاها به طور کلی مغایرت دارد. عبارتی که قبلاً از یسنا (۴۵-۲) نقل کردیم محلی برای شک باقی نمیگذارد. هیچ رابطهای بین خیر و شر وجود ندارد. خیر و شر دو قطب ناهمگرای و جدا از یکدیگرند که هرگز نمیتوانند با هم برخورد داشته باشند. پیکار به شکست شر منتهی خواهد شد و بایدهم بشود. یک چیز محقق است و آن اینکه زرتشت به دقت ناظر بر موضوع شر بوده است و نمیتوانسته است آن را به اهورا مزدا که مظهر همهی نیکیهاست نسبت بدهد. از این روی تنها راهحل این مسئله را در این دیده است که شر را به عنوان نیروی خارجی که در انسان علیه ارادهی خداوند اعمال قدرت میکند مشخص سازد. از نظر فلسفی میتوانیم بگوییم که شر همانا نفی خیر است، و چون این نفی تجسم یابد به صورت انگره مینو ظاهر میشود.
دربارهی این مسئله که آیا چنین راه حلی صحیح است با نه افکار متضادی وجود دارد. اما باید خاطرنشان شد که این راه حل از طرف همهی ادیان بزرگ یکتاپرست در قرنهای متمادی مورد قبول واقع شده است. در کتاب عهد قدیم وجود شیطان که ارادهی خدای قدیر را خنثی میکند ملاحظه میشود. در شخص مسیح همین همین پیکار را مییابیم و عظمت او در این است که بر تمام وسوسههایی که شیطان طرح کرده است پیروز میگردد. در دین اسلام نیز چهرهی ابلیس چشمگیر است. طرح مظهر شر برای خود منطقی انکارناپذیر دارد، و ما مسیحی بزرگی چون دکتر آلبرت شوایتزر (
Albert Shcweitzer
) را میبینیم که آشکارا
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 