پاورپوینت کامل هویت پریشان مولوی در مذاهب و ملل ۴۴ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل هویت پریشان مولوی در مذاهب و ملل ۴۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل هویت پریشان مولوی در مذاهب و ملل ۴۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل هویت پریشان مولوی در مذاهب و ملل ۴۴ اسلاید در PowerPoint :
جلال الدین بلخی،ملقب به مولوی، مشهور به مولانا که مغربیان و همچنین برخی از قشریون، اعم از شیعه و سنی، اورا به رومی و ملای رومی و مولای رومی می شناسند؛ اگرچه از اجله علمای اهل سنت و شیخ حنفی با مسلک اشعری است، اما این اعجوبه ذوق و شعور و اندیشه جهان بشریت، در میان اهل سنت به عنوان یکی از اوتاد مذهب تسنن، چندان پایگاه معروف و محوریت قابل توجه و شهرت و سیره و سان قابل تأسی و التفاتی ندارد. الا شخصیت غیر مذهبی اوکه از نقش وجدانیاش قابل باز شناسی است.
جلال الدین بلخی،ملقب به مولوی، مشهور به مولانا که مغربیان و همچنین برخی از قشریون، اعم از شیعه و سنی، اورا به رومی و ملای رومی و مولای رومی می شناسند؛ اگرچه از اجله علمای اهل سنت و شیخ حنفی با مسلک اشعری است، اما این اعجوبه ذوق و شعور و اندیشه جهان بشریت، در میان اهل سنت به عنوان یکی از اوتاد مذهب تسنن، چندان پایگاه معروف و محوریت قابل توجه و شهرت و سیره و سان قابل تأسی و التفاتی ندارد. الا شخصیت غیر مذهبی اوکه از نقش وجدانیاش قابل باز شناسی است.
جهان شیعه،البته شیعه ایرانی، شاید به دلیل زبان و ملیت و مفاهیم ایرانی و سیاق شعر و ادبیات خراسانی بودن و تمثیلات و تنظیرات و حکایات متناسب با روح فرهنگ ایرانی اش، مورد توجه و تعلق و التفات ایرانیان است.
در مالزی که یک کشور اسلامی مقید به سنت نبوی شریف و عامل به تکالیف دینی اهل سنت هستند ، در حوزه مذهبی ، فاصله بسیار دور و نا مأنوسی با مولوی احساس می کنم ، هنوز تفحص جدی و محققانه قابل گزارشی نکرده ام ببینم آیا اورا در محیط و حوزه های مذهبی و اعتقادی می شناسند یا خیر؟ قدر متیقن این است که شهرت و موقعیت مشهوری در عامه مسلمین از او ملاحظه نمی شود.
دوستان آکادمیک من در مالزی از آشنایی قشر دانشگاهی با مولوی خبر می دهند که این آشنایی به کیش و آیین او ارتباط مستقیم و متعلقی نمی رساند.دکتر ناظم عزیز و خانم دکتر شمس و دکتر سهل آبادی و جناب محسنیان و نوای محسنیان گرامی و جناب دردکشان عزیز و خانم احمدی بزرگوار، هنوز چنین ارتباط محققانه ای را با مالایی های اهل نظر و تحقیق ترتیب نداده اند. اصولاً خود من هم مع الاسف در این موارد همیشه مأخوذم، اما همین مقدار سطحی که شاهد جامعه دینی مالایی هستم ، رنگ و بوی مولانا از فضای اجتماعی ایشان قابل استشمام نیست.
دو سال پیش در کشور امارات نیز این تفحص را به عمل آوردم، اما مولانا چنان که در جهان غرب و ایران، اقبالاً و ادباراً مشهور است، در میان اهل سنت که هم آیینان او هستند، مشهور و مورد التفات و عنایت نیست. شاید این غرابت و نامأنوسی، به دلیل عنوان انتسابی مولانا که اورا به اهمال و تساهل در زمره صوفیان قلمداد می کنند، باشد.
گویا جز از ره مقایسه و نسبت و پیوند، نمی شود شخص را بالاستقلال و منحصراً مورد تحقیق و تحری قرار داد! مثلاً مولانا را بدون نسبتش به هیچ صنف و گروه و نحله و آیینی ، صرفاً به عنوان یک پدیده ممتاز، با توجه به آثارش، بدون ارتباط به مذاهب و ادیان و احکام پیش داورانه آنها مورد شناسایی و تحقیق قرار دهند.
وقتی نام مولوی بر زبان می آید،شناسه ها و سابقات متصلب و دانسته های استحکام یافته و ایدئولوژی و مکتب و مانیفیست بر سر او می ریزند و به او مجال معرفی خویشتن را نمی دهند. شیعه اورا از اهل سنت می شناسد، لذا به جای شناسایی مولوی، بما هو حقه، بما هو مولوی ، اختلافش با مذهب اهل سنت را بر سر او می کوبد.
اهل سنت با شنیدن نام مولوی، اورا از صوفیه قلمداد میکند، لذا اختلاف خود را با متصوفه بر او متوجه می کند. وقس علی هذا …مولوی اتفاقاً در سلوک فکری و نظری و ذوق و معرفت، از سنت و جماعت و تسنن و تشیع ، ممتاز گردیده و این اختلافات غالباً متعصبانه و قشری و نزاع انگیز را با منزلت نظری خود مناسب نیافته ، خود را از اشتراکات نزاع انگیز و تفرقه ساز، به پایگاه منیع فردیت رسانده است.
او ضمن این که یک مسلمان از قبیله اهل سنت است، نه مسلمانی او یک مکتب متصلب و متکلفانه است و نه مذهب او در حوصله تأسی های قالبی و تسنن های شمرده و متحجرانه گنجایش دارد. چنان که خود، مذهب و ملت خود را،عشق معرفی می کند و دین خود را حیرانی.
آن طرف که عشق می افزود درد
بو حنیفه و شافعی درسی نکرد
یا در ارتباط با دین می گوید :
گه چنین بنماید و گه ضد این
جـز که حیــرانی نباشد کار دین
گزاره های بسیار در آثار مولانا حاکی از مولویت او و نقش منحصر به فرد و ممتاز او دارد که ارباب فحص ، کمتر به این مهم عنایت دارند. او اصل دین را بر خلاف سنت و جماعت، روزن کردن و ره به روشنی گشودن تعبیر می کند:
دوزخ است آن خانه کان بی روزن است
اصل دین ای بنده روزن کردن است
داستان در مثنوی که به اعتباری، همه مثنوی را شامل می شود، شرح حال و بیوگرافی منحصر به فرد خود مولوی است.
بشنوید ای دوستان این داستان
خود حقیقت نقد حال ماست آن
مولوی به فهمی نائل آمده است که این فهم، اورا در مذهب و مسلک و روش و دیانت و شریعت در عمق و محتوا(نه در صورت)به یک نقش فردی و منحصر و بی شریک، ره بخشیده است که این مرام فردی و منحصر، در طی داستان و ظرفیتهای
شگفت آن که در مثنوی موافق دغدغه های فردی مولوی بازآفرینی و تقریر یافته است، به تبیین و بروز و نقل و تعلیم راه یافته. او در مقام فردیت، به عناصر نیندیشیده داستان بشر،به ویژه ساحت گسترده معنوی(که این واژه، صفت بارز مثنوی گردیده) پرداخته است.سالی در کشور ترکیه برای عثمانی ها به زبان ترکی از مولانا سخن گفتم. در طی سخنرانی بنده، عدهای از ایشان بدون درک عمق مطالب،با اخلاص و اعتقاد، گریه می کردند و وردی بر زبانشان بود. اورا قدیس باور داشتند و به تقدسش دل داده و اشک می فشردند.در مجلس معروف سماعشان که به همت شهرداری با وسعتی چشمگیر بنا گردیده و ایرانیان با امید مواجهه با معجزات مولوی، آنجا را از نفوس خود مشحون
میسازند؛ یک رباعی با لهجه ترکی به نام مولوی همراه موسیقی مقامی عرفانی آن خطه می خوانند که فقط همان یک رباعی را می شناسند و از بر نموده اند. شگفتا که آن یک رباعی هم از رباعیات شیخ ابوسعید ابوالخیر است!
باز آ باز آ هر آن که هستی باز آ
گر کافر و گبر و بت پرستی باز آ
این درگه ما در گه نومیدی نیست
صد بار اگر توبه شکستی باز آ
ایرانیان همه ساله با شوق و شوریدگی زایدالوصفی با هزینه قابل ذکر و توجهی، راهی شهر دوران زندگی فکری و تحول معنوی مولوی، یعنی قونیه می شوند، اما در طی چند سالی که همراه ایرانیان به دعوت کاروان سالاران،در معیت ایشان بودم، با یک زاویه اختلاف صوری و قشری، در همه اطوار، از لحاظ هویتی و مبنایی، با زیارت عتبات و امکنه و مقدس تفاوت اساسی نداشت. فقط صورت قضیه و اطوار آن متفاوت یا مخالف و بعضا با صورت زائران عتبات خصمی می نمود.
برخی متشرعین نیز با قلم عتاب یا تکفیر و از موضع شریعت و حکم تکلیف ، با استناد به روایات و احادیث و مستندات روایی،
از ره غلبه بر طبع عوام
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 