پاورپوینت کامل امکانِ اشرف ۷۱ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل امکانِ اشرف ۷۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل امکانِ اشرف ۷۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل امکانِ اشرف ۷۱ اسلاید در PowerPoint :
تصور میکنم مهمترین دلیل فلسفی حکیمان ما برای اثبات عالم مثال، بر قاعده امکان اشرف مبتنی است. بیشترین استناد و اشاره به این قاعده را برای نخستین بار در آثار شیخ اشراق میتوان یافت. و البته با توجه به تأکید وافر وی بر عالم مُثُل معلقه و اشباح نوری، چنین چیزی دور از انتظار نیست. همانطور که ملاصدرا نیز اشعار دارد،سهروردی در همه آثارش به این قاعده توجه جدی نشان داده است. نه فقط در آثار مبسوطش مانند مطارحات،تلویحات،حکمهالاشراق، بلکه در رسالههای مختصری چون الواح عمادیه،هیاکل النور و پرتونامه، این «قاعده» را برای اثبات عقول، مُثُل نوریه، ارباب انواع و مانند آن به کار بسته است.
تصور میکنم مهمترین دلیل فلسفی حکیمان ما برای اثبات عالم مثال، بر قاعده امکان اشرف مبتنی است. بیشترین استناد و اشاره به این قاعده را برای نخستین بار در آثار شیخ اشراق میتوان یافت. و البته با توجه به تأکید وافر وی بر عالم مُثُل معلقه و اشباح نوری، چنین چیزی دور از انتظار نیست. همانطور که ملاصدرا نیز اشعار دارد،سهروردی در همه آثارش به این قاعده توجه جدی نشان داده است. نه فقط در آثار مبسوطش مانند مطارحات،تلویحات،حکمهالاشراق، بلکه در رسالههای مختصری چون الواح عمادیه،هیاکل النور و پرتونامه، این «قاعده» را برای اثبات عقول، مُثُل نوریه، ارباب انواع و مانند آن به کار بسته است.
۱ـ سهروردی در المشارع و المطارحات، قاعده امکان اشرف را جزو قواعد فطری میداند (سهروردی، ۱۳۷۲، ج۱، ص۴۳۲). و اگر فطری را به معنای همان «فطریات» در منطق بگیریم،باید گفت تصدیق به این قاعده، نیاز به استدلال ندارد. زیرا در تعریف فطریات گفتهاند: «قضایا، قیاساتُها مَعَها»، «قضایایی هستند که قیاسها (یا استدلالهای قیاسی) شان را به همراه دارند». به عبارت دیگر استدلال مورد نیاز برای اثباتشان،در فطرت عقل نهفته است. در ادامه همان بحث، سهروردی مینویسد همه تفصیلی که برای تبیین قاعده امکان اشرف آورده،شرحی است از آنچه ارسطو به طور اجمال در کتاب «السماء و العالم» بیان داشته است. ماحصل سخن ارسطو در آنجا، بنا به تقریر سهروردی،این است: «یجب أن یعتقد فیالعلویات ما هو الأکرم لها و أشرف»،«باید در موجودات برتر [به تقدم] آنچه برتر از آنها و شریفتر از آنهاست، باور داشته باشیم» (همان،ص ۴۳۵). سهروردی در الواح عمادیه این قاعده را اینگونه تقریر کرده است «و چون ممکن خسیس موجود شده است واجب کند که ممکن اشرف پیش از او حاصل باشد زیرا که واجب الوجود اگر به جهت وحدانی اقتضای اخسّ کند و اشرف را رها کند، پس چون فرض کنیم که ممکن اشرف حاصل شد استدعا کند که از جهتی حاصل شود که آن از واجب الوجود شریفتر باشد. و این شریف شاید که ایجاد چیزی کند ازو شریفتر باشد، پس از واجبالوجود ممکن شریف حاصل شد و به واسطه او ممکن خسیس موجود شد». (سهروردی،۱۳۷۲، ج ۳، صص.۱۵ـ ۱۴۹).
ماحصل قاعد امکان اشرف این است که هرگاه یک موجود ممکن که در مرتبهای فروتر قرار دارد، موجود باشد و بتوان مرتبهای برتر از آن را برای همان ممکن فرض کرد،باید آن مرتبه نیز وجود داشته باشد. مثلا اگر انسان در مرتبه عالم جسمانی موجود است،وجود آن در مرتبه نفس و همچنین در مرتبه عقل نیز قابل فرض است،بنابراین باید در آن مراتب نیز موجود باشد. برهانی که بر اثبات این قاعده اقامه شده است، یک نوع برهان لمّی است (یعنی از علت بر معلول استدلال میکند.) این برهان، البته، خود مبتنی بر مقدمات بسیاری است و در یک نظام حکمی خاص فلسفه اسلامی و نظامهای مشابه کاربرد دارد. از جمله قواعدی که این برهان بر آن مبتنی است، قاعده «الواحد» است که میگوید از «علت» واحد جز «معلول» واحد صادر نمیشود. و دیگر اینکه خداوند در مقام واجبالوجود،مصداق تام و تمام چنین علتی است، زیرا واجبالوجود، «ابسطالبسایط» است، هیچگونه کثرتی،خواه کثرت و ترکیب خارجی و خواه کثرت و ترکیب در اعتبار ذهن در او راه ندارد. و به علاوه هیچ موجود برتر از او قابل تصور نیست. چنین موجودی، نه تنها در ذات و صفاتش هیچ نقص و ترکیبی نیست،بلکه در فعل او نیز هیچ کمبود و کاستی وجود ندارد. «ما تری فی خلقالرحمن من تفاوت»، در آفرینش آن خدای بخشایشگر، هیچگونه اختلاف و تفاوتی نمیبینی» (ملک، ۳). و یا فرمود: «صنعالله الذی أتقن کل شی»، «و این صنع خدایی است که هر چیزی را در کمال استواری پدید آورده است« (نمل،۹۰). و این همه « اشارت است به مناسبت محفوظ و نظام مضبوط که هیچ دور معطل نیست و از آثار عنایت حق تعالی عری و خالی نیست» (همان).
این قاعده علاوه بر ابتناء بر مقدمات و مفروضاتی از آن دست که در بالا آوردیم،منوط و مشروط به شرایطی است. یکی از شرایط قاعده این است که موجود اشرف (برتر) و موجود اخسّ (فروتر) در ماهیت متحد با هم باشند. بدیهی است در موردی که ماهیت موجود اخس متفاوت است با ماهیت موجود اخس،اصولاً امکان مقایسه وجود ندارد تا بتوان از وجودِ محققِ اخس،وجود اشرف را نتیجه گرفت. شرط دیگر این است که این قاعده در مورد موجودات دارای کون و فساد جاری نیست. این قاعده فقط در مورد موجودات ابداعی جریان دارد. منظور از موجودات ابداعی،وجودهایی است که ایجاد آنها متوقف بر ماده نیست. آفرینششان بدون ماده و مدت است. در واقع با توجه به این شرط دوم به اشکال مقدری که پیرامون قاعده مطرح است، پاسخ داده میشود. ممکن است کسی بگوید ما در همین عالم خودمان به بسیاری از موجودات و به طور خاص، انسانها،بر میخوریم که از کمالات در خور خویش بهرهمند نیستند. میتوان برای آنها حالتی برتر و شریفتر را تصور کرد که از آن محروم ماندهاند و بدیهی است که این خلاف آن چیزی است که اقتضای قاعده امکان اشرف است. اما باید دانست که این قاعده فقط درباره موجودات ثابت صدق میکند. و مراد از موجودات ثابت،آنهایی است که فقط از عللشان ثأثیر میپذیرند و امور خارج از ذاتشان در آنها تأثیری ایجاد نمیکند. ولی موجودات متغیر عالم ما،تحت تأثیر محرکها و عوامل خارج از ذاتشان قرار دارند و به همین دلیل ممکن است از کمالات در خور خویش محروم بمانند(شهرزوری، ۱۳۷۲، ص ۳۹۰).
حال پس از توضیح قاعده و بیان شرایط آن،باید برهانی را که بر اثبات آن اقامه شده است، از نظر بگذرانیم. حکیم صدرالمتألهین (متوفی به ۱۰۵۰)، در اسفار اربعه، برهان این قاعده را بر اساس آنچه در آثار شیخ اشراق و شارح او (شهرزوری) آمده است،در دو تقریر بیان کرده است. در اینجا فقط تقریر دوم را مورد بحث قرار میدهیم.
نمیتوان برای این امر که ممکن اخسّ قبل از ممکن اشرف یا پیش از ممکن اشرف ایجاد شده باشد، هیچ تبیین خردپسندی یافت. برای تبیین چنین موقعیتی چهار حالت قابل فرض است و هر چهار حالت به تناقض منجر میشود. زیرا ۱) یا موجود اخس به واسطه ممکن اشرف ایجاد شده است و این خلاف فرض اصلی (یعنی ایجاد ممکن اخس پیش از ممکن اشرف یا بدون ممکن اشرف) است. ۲) یا ممکن اشرف و ممکن اخس هر دو توأمان از علت واحد صادر شدهاند. و این خلاف قاعده «الواحد»است که میگوید از موجود واحد جز واحد صادر نمیشود. ۳) یا ممکن اشرف از ممکن اخس صادر شده است و این بدین معناست که «علت» (ممکن اشرف) از معلول (ممکن اخس) صادر شده باشد و این خلاف اصل برتری علت بر معلول است. ۴) یا برای تحقق ممکن اشرف، به جهتی (برتر) از جهاتی که در واجب تعالی موجود است، نیاز است، و این خلاف وجوب مبدأ اول است. زیرا در این صورت «جامع جمیع جهات کمال» نخواهد بود.
علامه طباطبایی در تعلیقهاش بر اسفار اربعه در مورد محال بودن حالت دوم مناقشه میکند. به اعتقاد ایشان حالت دوم فقط در مورد معلول نخستین (صادر اول) که بیواسطه از مبدأ واحد بسیط صادر میشود،صدق میکند. چون در مبدأ واحد (واجبتعالی) تعدد جهات قابل فرض نیست،بنابراین معلول او نیز یکی بیشتر نمیتواند بود. ولی در مورد همه عللهای مادون واجب تعالی تعدد جهات و حیثیات قابل فرض است. اساساً مگر نه این است که در جای خود اثبات شده است که از معلول نخستین (عقل اول) سه وجود (یعنی عقل، نفس فلک و جسم فلک) صادر میشود. (صدرالدین شیرازی، ۱۹۸۱، ج ۷، ص ۲۴۶). تصور میکنم این اشکال،برهان قاعد امکان اشرف را از اعتبار نمیاندازد. زیرا میتوان مفاد قاعده را این گونه اصلاح کرد که: «ممکن نیست ممکن اخس بدون ممکن اشرف و قبل از ممکن اشرف تحقق پیدا کند،حال خواه وجود آنها توأمان باشد و خواه ممکن اشرف مقدم بر ممکن اخس باشد.»
به هر حال شاید به دلیل همین اشکال است که علامه طباطبایی سعی میکند این قاعده را به روش دیگری که برگرفته از مبانی صدرالمتألهین است،به کرسی اثبات بنشاند. علامه روش خود در اثبات این قاعده را روشی محکمتر و مختصرتر (اسد و اخصر) میداند. این تقریر البته بر مقدماتی مبتنی است که اختصاص به حکمت متعالیه ملاصدرا دارد. آن مقدمات عبارتند از: ۱) وجود یک حقیقت اصیل است (ماهیت اعتباری است) و این همان اصل معروف «اصالت وجود» است.۲) وجود اصیل، یک حقیقت واحد است و همه اختلافهای میان به اصطلاح موجودات متعدد،به مراتب شدت و ضعف در وجود واحد برمیگردد. و این همان اصل وحدت تشکیکی یا وحدت متعالیه وجود است. ۳) تعلق جعل به وجود (به این معنا که اثری که مبدأالمبادی در مادون خویش ایجاد میکند، از سنخ وجود است و نه از سنخ ماهیت یا جز آن) مستلزم آن است که مراتب وجود بیش از دو مرتبه باشد و فقط دو مرتبه یکی در مقام علهالعلل و دیگری مرتبه وجود امکانی مطرح نباشد، بلکه وجود ذومراتب باشد. مراتب متعددی داشته باشد که برترین آن به واجبالوجود اختصاص دارد و مابقی مراتب از آن ممکنات،یکی پس از دیگری است. و ۴) میان این مراتب رابطه علی و معلولی برقرار است و به این معنا که مرتبه برتر علت است و مرتبه فروتر معلول آن است. اما بر طبق فهم متفاوت و ژرفتری که حکمای صدرایی ما از رابطه علیت دارند،معلول همه هستیاش وابسته به علت است. اینگونه نیست که معلول در حد ذات خود چیزی باشد و سپس علت در آن اثر کند، بلکه معلول سوای تأثیری که علت ایجاد میکند چیزی نیست. از همین روی به عبارتی فنی گفتهاند، معلول «عینالربط» به علت است. حاصل اینکه علت برپادارنده (مقوِّم) معلول است و معلول وجود رابط است که جز به واسطه علت وجودش برپای نمیایستد (قوام ندارد).
با توجه به این مقدمات، سلسلهای فرض میکنیم که لااقل دارای سه مرتبه باشد،مرتبه زیرین نسبت به مرتبه برتر از خود یعنی مرتبه میانی، وجود رابط است و مرتبه میانی،حالتی دوگانه دارد. نسبت به مرتبه زیرین دارای وجود مستقل و بر پای دارنده (نفسی و مقوِّم) است و نسبت به مرتبه برین وجود رابط دارد. حال اگر موجود زیرین تحقق پیدا کند ولی وجود میانی که اشرف از آن است، قبل از آن تحقق پیدا نکرده باشد (خواه به همراه آن تحقق بیابد، خواه پس از آن و خواه اصلاً تحقق پیدا نکند)
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 