پاورپوینت کامل نقد تحلیلی شناخت از دیدگاه قرآن اثر آیت الله دکتر بهشتی ۵۱ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل نقد تحلیلی شناخت از دیدگاه قرآن اثر آیت الله دکتر بهشتی ۵۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نقد تحلیلی شناخت از دیدگاه قرآن اثر آیت الله دکتر بهشتی ۵۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل نقد تحلیلی شناخت از دیدگاه قرآن اثر آیت الله دکتر بهشتی ۵۱ اسلاید در PowerPoint :

آقاى ملکیان در این مقاله به نقد کتاب شناخت از دیدگاه قرآن اثر شهید بهشتى پرداخته است. به نظر ایشان، دکتر بهشتى از هشت مسأله مهم معرفت‏شناسى به چهار مسأله اشاره‏اى نکرده است و در بقیه موارد نیز صرفاً بر فهم عرفى اتکا کرده که این خود جاى نقد دارد. همچنین به نظر آقاى ملکیان حل و فصل مسائل فلسفى از طریق ارجاع به قرآن درست نیست. مسائل مطرح در کتاب همان مسائلى است که در کتاب‏هاى مارکسیستى و شبه مارکسیستى آمده است و نوعى عمل‏زدگى نیز در نحوه طرح مباحث دیده مى‏شود.

چکیده: آقاى ملکیان در این مقاله به نقد کتاب شناخت از دیدگاه قرآن اثر شهید بهشتى پرداخته است. به نظر ایشان، دکتر بهشتى از هشت مسأله مهم معرفت‏شناسى به چهار مسأله اشاره‏اى نکرده است و در بقیه موارد نیز صرفاً بر فهم عرفى اتکا کرده که این خود جاى نقد دارد. همچنین به نظر آقاى ملکیان حل و فصل مسائل فلسفى از طریق ارجاع به قرآن درست نیست. مسائل مطرح در کتاب همان مسائلى است که در کتاب‏هاى مارکسیستى و شبه مارکسیستى آمده است و نوعى عمل‏زدگى نیز در نحوه طرح مباحث دیده مى‏شود.

شناخت از دیدگاه قرآن صورت مکتوب سیزده جلسه درس مرحوم دکتر بهشتى است که در سال‏هاى ۵۶ – ۵۷ القا شده است. بیش از یک هفتم حجم کتاب راجع به مطالبى است که به شناخت هیچ گونه ربط مستقیم و حتى غیرمستقیمى ندارد. از طرفى رؤیت عنوان «شناخت از دیدگاه قرآن» ممکن است ذهن خوانندگان را به معرفت‏شناسى از دیدگاه قرآن معطوف سازد؛ ولى این کتاب حاوى مطالبى در معرفت‏شناسى و نیز روان‏شناسى، فلسفه نفس و فلسفه اخلاق است. با این همه مى‏توان گفت اهتمام اصلى کتاب معطوف به مسائل معرفت‏شناختى است.

مى‏توان گفت اهم مسائل معرفت‏شناسى هشت مسأله است که مرحوم بهشتى به پاره‏اى از آنها پرداخته است:

۱. معرفت چیست؟

مرحوم بهشتى در پاسخ گفته است که معرفت نه محتاج تعریف است و نه امکان تعریف دارد.

۲. انواع معرفت کدامند؟

بیشتر معرفت‏شناسان به دو نوع معرفت تجربى و عقلى قائلند. یکى از شؤون معرفت‏شناسان این است که معلوم کنند چه ادله‏اى به سود یا زیان این ادعا که دو نوع معرفت در اختیار داریم وجود دارد و لوازم قبول هر یک از اقوال چیست.

۳. منابع معرفت کدامند؟

در این کتاب از میان منابع معرفت، یعنى حواس ظاهرى، حواس باطنى، درون‏بینى، عقل یا فاهمه، حافظه، اقوال یا گواهى ‏هاى دیگران، دورآگاهى، غیب‏دانى، پیش ‏آگاهى و وحى، چهار منبع مقبول واقع شده‏اند: حواس ظاهرى، حواس باطنى، عقل و وحى.

۴. ساختار مجموعه معرفت‏هاى ما چگونه و ارتباط میان آنها تا چه حد است؟

بى ‏تردید پاره‏اى معرفت‏ها پیش‏فرض پاره‏اى دیگر هستند؛ اما آیا ارتباط و وابستگى کلى ‏تر و بیشترى در میان معارف وجود دارد؟ برخى معرفت‏شناسان، مبناگرا هستند و معتقدند ساختار معرفتى ما مانند ساختمانى است که بالاخره بر چند معرفت مبنایى یقینى و قطعى مبتنى است. در این‏که باورهاى مبنایى حسى‏اند یا عقلى اختلاف‏نظر وجود دارد و در برابر مبناگروى نیز موضع‏گیرى‏هاى سرسختانه‏اى به عمل آمده است. مخالفان عمده مبناگروى طرفداران سازگارى گروهى‏اند. به هر تقدیر، در درس چهارم، مبناگروى با روایت تجربه‏ گرایانه ‏اش مورد تأیید واقع شده است.

۵ . محدوده دانستى‏ها کدام است؟ آیا چیز نادانستى هم وجود دارد؟

۶. شیوه‏ هاى کسب معرفت کدامند؟

معرفت‏ شناس باید اطمینان حاصل کند که در ازاى هر یک از انواع معرفت، شیوه‏اى وجود دارد که معرفت بودن آن نوع را تضمین کند.

۷. ارتباط معرفت با باور و توجیه چگونه است؟

ایضاح مفاهیم باور و توجیه و ربط و نسبت آنها با معرفت ضرورت دارد.

۸ . چگونه باید در جهت کسب معرفت پیش برویم؟

حق پذیرش چه گزاره ‏هایى را داریم؟ معرفت‏ شناسى به این امر نیز اهتمام دارد که روش‏هاى تفکر و استدلال انسان‏ها را اصلاح کند. در این کتاب به چهار مسأله اخیر پرداخته نشده است.

برخلاف عنوان کتاب، بیشتر مطالب اصلى آن نه در قرآن مورد تنصیص واقع شده ‏اند و نه از قرآن قابل استظهارند. همچنین فضایى که این درس‏ها در آن القا شده است دو خصیصه چشمگیر دارد: یکى این‏که شدیداً تحت تأثیر ادبیات فلسفى و مارکسیستى و شبه مارکسیستى است و دیگر این‏که جداً عمل‏زده است و در تب و تاب فعالیت‏هاى اجتماعى و سیاسى مى ‏سوزد. خصیصه اول در نوع مسائل و مشکلاتى که در درس‏ها مطرح شده‏ اند اثر گذاشته و غالباً مسائل و مشکلاتى مطرح شده ‏اند که در کتاب‏هاى مارکسیستى و شبه مارکسیستى مطرح بوده ‏اند. خصیصه دوم در نحوه پرداختن به حل و رفع آن مسائل و مشکلات اثر گذاشته و شتاب‏زدگى زیادى در آن دیده مى شود؛ گویى همه از این‏که وقت و نیرو و جدیت و دقت خود را یکسره وقف مطالعه و تحقیق وسیع و عمیق در باب مسائل و مشکلات نظرى موجود کنند بیمناک و شرمنده‏ اند و فقط از سر ضرورت و به قدر ضرورت به این سنخ مسائل مى‏پردازند.

اما رویکرد مرحوم دکتر بهشتى، چه در حل مسائل معرفت‏شناختى و چه در حل مسائل مربوط به شناخت، رویکردى کاملاً مبتنى بر فهم عرفى، واقع‏نمایى شناخت، وجود شناخت‏هاى بدیهى و زیربنایى بودن آنها، مبنا بودن شناخت‏هاى حسى و… است و تشکیک در این امور به «وسوسه ‏انگیزى» تعبیر شده است؛ حال آن‏که هیچ یک از این مدعیات نیست که در میان فیلسوفان بزرگ و ژرف‏نگر مخالفانى نداشته باشد. چگونه رأیى که در فلسفه مخالفان و نقادان جدیى دارد، به ‏سرعت و سهولت ارسال مسلم مى‏شود و بدون ارائه هیچ‏گونه دلیل، قطعى و یقینى تلقى مى‏گردد؟ فلسفه ‏ورزى، به معناى درست واژه، از وقتى شروع مى‏شود که در آنچه مورد قبول فهم عرفى است چون و چرا رود؟ ممکن است پس از ژرف‏نگرى به این نتیجه برسیم که حق با فهم عرفى است؛ اما نباید از اول فهم عرفى را صائب و مخالفت با آن را عقل‏ ستیزى وسوسه‏ انگیز بدانیم.

همچنین نمى‏توان براى فیصله نزاع در مسائل فلسفى که در آنها لااقل یکى از طرفین نزاع رأیى مخالف فهم عرفى دارد به قرآن رجوع کرد. درست است که قرآن به گونه ‏اى سخن گفته است که ظاهر آن با سخن کسانى که طرفدار فهم عرفى ‏اند سازگار است، ولى این از آن روست که هم این کسان و هم قرآن بر مبناى زبان عرف سخن مى‏گویند و استفاده از زبان عرف به معناى پذیرش مبناى فلسفى فهم متعارف نیست.

دو نقد کلى بر کتاب وجود دارد:

یکى این‏که پیش فرض دکتر بهشتى در سرتاسر کتاب این است که قرآن کتاب علم و فلسفه است و بنابراین مى‏توان براى فیصله نزاع‏ هایى که در میان عالمان و فیلسوفان درمى‏گیرد به این کتاب رجوع کرد. این پیش فرض به عقیده بسیارى و از جمله خود من قابل دفاع نیست. نقد دوم نقدى روشى است و ماحصلش این است که وقتى مى‏خواهیم رأى و نظر یک کتاب، رساله یا مقاله را در باب یک موضوع دریابیم، باید به مفهوم و معناى آن موضوع توجه کنیم؛ نه لفظ و واژه‏اى که دال بر آن است. مثلاً اگر مى‏ خواهیم رأى قرآن را درباره کشف و شهود عرفانى بفهمیم، باید ببینیم که عارفان از لفظ و واژه «کشف و شهود» چه معنایى را اراده مى‏کنند و آنگاه به قرآن رجوع کنیم؛ نه این‏که سراغ واژه‏ هاى «کشف» و «شهود» را بگیریم.

چند نقد جزئى نیز وجود دارد:

یکى این‏که میان شناخت سطحى و شناخت عمیق چه تفاوتى وجود دارد؟ آیا تفاوت کیفى است یا کمّى؟ ظاهراً مرحوم بهشتى در باب تفاوت کیفى سخن مى‏گویند؛ ولى از توضیحات ایشان جز شناخت کمى برنمى‏آید و این چیزى جز افزایش اطلاعات درباره یک موضوع نیست.

درس ششم انصافاً حاوى رأیى بسیار نادرست و غیرقابل قبول است. جان کلام در این درس این است که در زبان‏هاى فارسى، عربى و اروپایى، الفاظ مرکبى که در آنها «دل» یا واژه‏ هاى مترادف آن به کار رفته است به‏مراتب بیش از الفاظ مرکبى است که در آنها «مغز» یا واژه ‏هاى مترادف آن استعمال شده است. از این واقعیت «مى‏فه

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.