پاورپوینت کامل خودکمبین یا بَرمَنش ۲۸ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل خودکمبین یا بَرمَنش ۲۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل خودکمبین یا بَرمَنش ۲۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل خودکمبین یا بَرمَنش ۲۸ اسلاید در PowerPoint :
زمینه این گفتار پاسخ به این پرسش ناگزیر و بنیادین در خاقانیشناسی است که آیا خاقانی خودکمبین است؟ پرسشی است که در این چندساله روایی و گسترش یافته است. کسانی بر این باورند؛ حتی جستارهایی هم در این زمینه نوشتهاند و گاهی در بزمهای ادبی و انجمنهای دانشجویی این پرسش را در میان مینهند. آنچه خاستگاه این پرسش شده است در پیوند با خاقانی، چامههایی است که او در ستایش خویشتن سروده است.
زمینه این گفتار پاسخ به این پرسش ناگزیر و بنیادین در خاقانیشناسی است که آیا خاقانی خودکمبین است؟ پرسشی است که در این چندساله روایی و گسترش یافته است. کسانی بر این باورند؛ حتی جستارهایی هم در این زمینه نوشتهاند و گاهی در بزمهای ادبی و انجمنهای دانشجویی این پرسش را در میان مینهند. آنچه خاستگاه این پرسش شده است در پیوند با خاقانی، چامههایی است که او در ستایش خویشتن سروده است.
خاقانی سخنوری است خودستای؛ در ستایش خویشتن هیچ مرزی نمیشناسد. اما آیا میتوان خودستایی خاقانی را نشانهای ناب، برهانی بُرا، گواهی گرانمایه بر بیماری خودکمبینی در او دانست؟ برای آنکه با اینگونه سخن خاقانی آشنا بشوید، نمونهای از خویشتنستاییهای او را از یکی از چامههای خودستایانهاش برمیخوانم:
نیست اقلیم سخن را بهتر از من پادشاه
در جهان مُلک سخنراندن مسلم شد مرا
مریم بکر معانی را منم روحالقدس
عالم ذکر معالی را منم فرمانروا
بستر خودستایی خاقانی در نوجویی
یکی از بُنمایههای خودستایی خاقانی که بارها بدان بازگشته است و آن را بستر پندارینه شاعرانه خود گردانیده، نکتهای است که در این بیت از آن سخن میگوید. خاقانی بر آن است که سخنوری است نوآور. آنچه او میسراید پیشینهای در پهنه بیمرز سخن پارسی ندارد. در این بیت که بستر خودستایی خاقانی است در نوجویی، داستان زادن عیسی مسیح(ع) است. از سویی دیگر، یکی از زمینههای دامنگستر در پندارشناسی سخن خاقانی همان است که من آن را «ترساگرایی» مینامم. خاقانی بیش از هر سخنوری از آیین و فرهنگ ترسایی در سرودههای خود یاد آورده و بهره جسته است. شاید این ترساگرایی، هم به مامش بازگردد که ترساکیش بوده در آغاز، سپس به اسلام گرویده است، هم به جغرافیای شَروان که با سرزمینهای ترسایانه نزدیک و هممرز بوده است. به هر روی، بخش بهینه و گستردهای از پندارهای خاقانی برآمده و برگرفته از آیین و فرهنگ ترسایی است.
او در آن بیت میگوید: «مریم بکر معانی را منم روح القدس» خواست او این است که معناهایی که او در سرودههای خود میآفریند، معناهایی است یکسره نوپدید و نوآیین. هیچ سخنوری پیش از او نتوانسته است بدانها بیندیشد و دست بیابد. در بیتی دیگر هم این پندار نغز نازک را در زمینهای دیگر به کاربرده است، در چامه «برافکند»:
آن عدّهدار بکر طلب کن که روح را
آبستنی به مریم عذرا برافکند
بیت شگفتآوری است در هنروری و پندارشناسی. «عدهدار بکر» استعارهای است از باده؛ بادهای که دست ناسوده است. چون شیرابه انگور را در خم میریختهاند و در خُم را به گل میگرفتهاند تا هوا راهی به درون آن نیابد. هر زمان که باده پرورده میشده است و شایسته نوش، آن گل را میشکستهاند و برمیگرفتهاند و باده از خُم به تُنگ از آن پیمانه ریخته میشده است و در بزم پیموده و گسارده میشده است. خاقانی در این بیت میگوید باده را بخواه، آن بادهای که مریم دوشیزه روح را بار میدهد و میزایاند. آنچه از این مریم زاده میشود، عیسای سرمستی و شادمانی است.
خودستایی خاقانی ریشه در خودکمبینی او ندارد
اما آیا کسی که خود را چنین پرشور، مرزشکن، ناباک، بیپروا میستاید و بزرگ میدارد، خودکمبین است؟ پاسخی که من بدین پرسش میدهم هرآینه «نه» است. در چرایی این نکته ناب نغز، من تنها به دو پاسخ بسنده میکنم: یک پاسخ این است که خودستایی زمینهای کمابیش فراگیر در چامههای پارسی، حتی در دیگر کالبدهای این سخن، مانند غزل، دارد؛ اما سخنوران بزرگ و حتی گمنام در غزل هم گاه خود را میستایند و بیشتر در بیت فرجامین که در آن از خود سخن میگویند. من تنها به یک بیت از شوریده شیراز بسنده میکنم:
در آسمان نه عجب گر به گفته حافظ
سرود زهره به رقص آورد مسیحا را
خودستایی به گ
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 