پاورپوینت کامل رنج انسان در کتاب ایوب ۸۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل رنج انسان در کتاب ایوب ۸۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل رنج انسان در کتاب ایوب ۸۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل رنج انسان در کتاب ایوب ۸۰ اسلاید در PowerPoint :

مسئله رنج را از دو جنبه می‌توان مورد بررسی قرار داد: مسئله رنج به‌عنوان قرینه‌ای علیه وجود خدا و مسئله رنج به‌عنوان مشکلی مهم در باب معنای زندگی؛ البته لازم به ذکر است که این دو جنبه کاملا با یکدیگر در ارتباط هستند به خصوص در سنت ادیان توحیدی که قائل به وجود خدایی با صفاتی همچون علم مطلق، قدرت مطلق و خیرخواهی محض هستند در نتیجه مسئله رنج می‌تواند در برابر معتقدان به این ادیان چالشی مهم باشد.در سنت ادیان توحیدی، باور به وجود خدایی با صفات یاد شده،یگانه معنابخش به زندگی و شرط لازم و حتی شرط کافی برای معنادار بودن زندگی انسان و واضح و آشکار است که هرگاه وجود خدا به واسطه مسئله رنج، مورد تردید و انکار واقع شود به دنبال آن معنای زندگی هم به صورت مسئله‌ای جدی و حیاتی ظهور می‌کند. در این مقاله مسئله رنج به طور کلی و مسئله رنج انسان‌های نیک، که ایوب پیامبر نمونه بارز آن است،به طور خاص بررسی شده است و اینکه چرا باید انسان نیکی همچون ایوب در رنج باشد و چرا خدایی با چنان صفاتی نباید مداخله کند و به رنج او پایان دهد.

مسئله رنج را از دو جنبه می‌توان مورد بررسی قرار داد: مسئله رنج به‌عنوان قرینه‌ای علیه وجود خدا و مسئله رنج به‌عنوان مشکلی مهم در باب معنای زندگی؛ البته لازم به ذکر است که این دو جنبه کاملا با یکدیگر در ارتباط هستند به خصوص در سنت ادیان توحیدی که قائل به وجود خدایی با صفاتی همچون علم مطلق، قدرت مطلق و خیرخواهی محض هستند در نتیجه مسئله رنج می‌تواند در برابر معتقدان به این ادیان چالشی مهم باشد.در سنت ادیان توحیدی، باور به وجود خدایی با صفات یاد شده،یگانه معنابخش به زندگی و شرط لازم و حتی شرط کافی برای معنادار بودن زندگی انسان و واضح و آشکار است که هرگاه وجود خدا به واسطه مسئله رنج، مورد تردید و انکار واقع شود به دنبال آن معنای زندگی هم به صورت مسئله‌ای جدی و حیاتی ظهور می‌کند. در این مقاله مسئله رنج به طور کلی و مسئله رنج انسان‌های نیک، که ایوب پیامبر نمونه بارز آن است،به طور خاص بررسی شده است و اینکه چرا باید انسان نیکی همچون ایوب در رنج باشد و چرا خدایی با چنان صفاتی نباید مداخله کند و به رنج او پایان دهد.

***

مقدمه

کتاب ایوب یکی از مهم‌ترین کتاب‌ها از مجموعه کتاب‌های عهد عتیق است.این کتاب به صورت گفت‌وگوهای متعددی میان ایوب پیامبر از یک طرف و سه دوست او به نام‌های الیفاز تیمانی، بلدد شوحی و سوفر نعماتی از طرف دیگر است و در آخر کتاب هم شخصی به نام الیهو وارد ماجرا می‌‌شود و سرانجام این خود خداست که فصل ختام داستان را بر عهده می‌‌گیرد. نام ایوب و کتاب ایوب با مسئله رنج درآمیخته شده است. کتاب ایوب از رنج انسان سخن می‌‌گوید و اینکه چرا انسان‌های نیکوکار و صالح باید در این دنیا رنج بکشند. کتاب ایوب دلیل وجود رنج و پاسخ به مسئله رنج را نشان نمی‌دهد اما به ما می‌گوید که دیدگاه و احساس درست و نادرست در مورد مسئله رنج و مفهوم زندگی چیست. ایوب انسانی بسیار حکیم، ثروتمند و نیکوکار است که ناگهان مصیبت‌های فراوانی دامنگیرش ‌می‌شود.سه نفر از دوستانش که اسامی آنها ذکر شد به دیدن او ‌می‌آیند و به ایوب می‌‌گویندکه او به دلیل گناهانش به این روز افتاده است و در واقع خدا اورا به این وسیله مجازات می‌کند، اما ایوب اصرار ‌می‌ورزد که چنین نیست و اعتقاد دارد که خداوند او را فراموش نکرده است؛ هرچند دلیل رنج و مصیبت خود را نمی‌تواند درک کند.مسئله رنج را ‌می‌توان یکی از شقوق مسئله شرّ قلمداد کرد و همان‌گونه که مسئله شرّ،پاسخی قطعی و نهایی ندارد مسئله رنج هم، چنین است. نبود وجود پاسخ قطعی باعث شده که بسیاری از صاحب‌نظران از آن به‌عنوان «راز»۱ تعبیر کنند.

ارزش و اهمیت کتاب ایوب

کتاب ایوب یکی از مهم‌ترین کتاب‌هایی است که تاکنون نوشته شده است. این کتاب شاهکاری کلاسیک و برجسته و برای خواننده زیرک و دقیق مانند جادویی واقعی است.(کریفت،۱۹۸۹، ص۶۱) این کتاب در عین زیبایی، موحش و در عین توحش، زیباست. اگرچه عمیقا اسرارآمیز بوده اما در عین حال ساده و واضح است. اگر کتاب ایوب را کتابی در زمینه مسئله شرّ بدانیم، پاسخ ایوب به این مسئله این است که «ما حلّ این مسئله را نمی‌دانیم».کتاب ایوب معمایی در پاسخ به معمایی دیگر است؛معمایی که پاسخ به آن اصلی‌ترین و عمیق‌ترین مشکل زندگی است؛ مشکل شرّ،مشکل رنج و مشکل بی‌عدالتی در جهانی که فرض شده تحت سیطره خدایی عادل است. کتاب ایوب «راز» است؛ رازی که نمی‌تواند عقل ما را متقاعد کند. ایوب عقل‌گرایی را از ما دور می‌‌کند همان‌طور که او سه دوست عقلگرایش را از خود دور کرد، اما امری ژرف‌تر در ما وجود دارد که کتاب ایوب آن را متقاعد و راضی می‌‌کند.کتاب ایوب در مقام تشبیه مانند خوردن اسفناج است که مزه مطبوعی ندارد اما باعث رساندن آهن به خون می‌شود.(همان،ص ۶۱)

توانایی کتاب ایوب مانند توانایی زبان عبری،که این کتاب و عهد عتیق به آن زبان نوشته شده، است که زبانی موجز اما در عین حال دارای نیرویی متمرکز مانند اشعه لیزر است که می‌تواند مطالب اندک را با صدایی بسیار بلند بگوید که بر همگان تأثیرگذار باشد. گویا این کتاب در عرش نوشته شده است.کتاب ایوب شبیه پیاز یا مجموعه‌ای از جعبه‌های در هم فرورفته یا بسته‌ای است که در لایه‌های مختلفی پیچیده شده و هرچه لایه‌های خارجی آن را جدا کنید، بیشتر و بیشتر به عمق و ژرفای آن نزدیک ‌می‌شوید.ژرفا و درون آن با عظمت‌تر از بیرون وظاهر آن است.

کتاب ایوب اثری فلسفی نیست.در این کتاب هیچ کوششی برای بیان پاسخ عقلانی به پرسش‌های عقل انسان در مورد حکومت به ظاهر غیرعادلانه خداوند بر جهان به عمل نمی‌آید. (اپستاین،۱۳۸۸،ص۸۶) اگر بخواهیم با جمله‌ای کوتاه کتاب ایوب را توصیف کنیم باید بگوییم که این کتاب نمادی ازلی برای مسئله رنج آد‌می‌‌است.

مروری اجمالی بر کتاب ایوب

کتاب ایوب را ‌می‌توان به چهار بخش تقسیم کرد. در بخش اول این کتاب،شاهد گفت‌وگویی میان خداوند از یک طرف و شیطان از طرف دیگرهستیم .در آغاز گفت‌وگو خداوند در مورد ایوب ‌می‌گوید:«روی زمین کسی همچون او پیدا نمی‌شود.او مردی درستکار و خداترس است و از گناه دوری ‌می‌ورزد». (کتاب ایوب،باب ۱،آیه۸) شیطان خطاب به خداوند ‌می‌گوید:«اگر خداترسی برای او سودی نمی‌داشت این کار را نمی‌کرد… دارایی‌اش را از او بگیر،آنگاه خواهی دید که آشکارا به تو کفر خواهد ورزید». (همان،۱:۹) خداوند در پاسخ شیطان ‌می‌گوید:«برو و هر کاری که ‌می‌خواهی با دارایی‌اش بکن،فقط آسیبی به خود او نرسان». (همان،۱:۱۲) بعد از این گفت‌وگو بود که در یک روز چهار قاصد پیام‌هایی برای ایوب ‌می‌آورند مبنی بر اینکه فلان دارایی و اموال تو در فلان محل از بین رفت و به این ترتیب تمام اموال و دارایی‌ایوب در یک روز از بین رفت.

بعد از این اتفاقات شیطان به خدا ‌می‌گوید:«انسان برای نجات جان خود حاضر است هرچه دارد بدهد. به بدن او آسیب برسان خواهی دید که آشکارا به تو کفر خواهد ورزید». (همان،۲:۴) خداوند در پاسخ به شیطان ‌می‌گوید:«هر چه ‌می‌خواهی با او بکن ولی او را نکش». (همان،۲:۶)این‌گونه بود که ایوب از سر تا به پا به دمل‌های چرکین و دردناک (شبیه بیماری جذام) مبتلا شد.

در بخش دوم از کتاب ایوب، سه نفر از دوستان ایوب،به نام‌های الیفاز،بلدد و سوفر به ملاقاتش‌می‌آیند و در جریان این ملاقات،گفت‌وگوهایی بین هر یک از این سه نفر و ایوب به وقوع ‌می‌پیوندد.از این سه نفر به عنوان «تسلی‌دهندگان»ایوب یاد ‌می‌شود در حالی‌که با نگاهی به گفت‌وگو های آنان با ایوب، این امر به ذهن انسان متبادر ‌می‌شود که آنان سزاوار این نام نیستند زیرا همان‌گونه که خود ایوب خطاب به آنان ‌می‌گوید: «شما تسلی‌دهندگان مزاحم هستید». (همان،۱۶:۲) ایشان با سخنانشان بر رنج و درد ایوب ‌می‌افزایند.

این سه دوست ایوب را ‌می‌توان به نوعی نمایندگان تفکر یهودیت و به عبارت دیگر سخنوران الهیات یهودی دانست که در تمام سخنانشان این نظریه یهودیت وجود دارد که «رنج انسان نتیجه گناه اوست».

در اینجا به گزیده‌هایی از گفت‌وگوهای ایشان و ایوب اشاره ‌می‌شود. الیفاز ‌می‌گوید:«ایوب گناهکار است. تجربه نشان داده که هرچه بکاری همان را درو ‌می‌کنی.کسی که گناه و بدی ‌می‌کارد همان را درو می‌کند». (همان،۴:۸) بلدد ‌می‌گوید:«خدا بدکاران را مجازات ‌می‌کند.این بلایی است که بر سر گناهکاران ‌می‌آید؛بر سر آنانی که خدا را نمی‌شناسند».(همان،۱۸:۲۱) سوفر ‌می‌گوید:«گناه ایوب سزاوار مجازات است. ای ایوب! بدان که خدا کمتر از آنچه سزاوار بوده‌ای تو را تنبیه کرده است. او خوب ‌می‌داند چه کسی گناهکار است. گناهانت را از خودت دور کن و از بدی دست بردار». (همان،۱۱:۱۵).

ایوب در مقابل سخنان این سه نفر و در مقام گفت‌وگو با هر کدام از آنان،بر این سخن تاکید دارد که «او بی‌گناه است».ایوب ‌می‌گوید:«من هرگز با دستورات خدا مخالفت نکرده‌ام زیرا ‌می‌دانم او مقدس است». (همان،۶:۱۰)

«مرا محکوم نکنید چون من بی‌گناهم»(همان،۶:۲۹) «ای خدا! فقط به من بگو چه کرده‌ام که با من چنین ‌می‌کنی؟چرا مرا برای گناهانی که مرتکب نشده‌ام چنین تعقیب ‌می‌کنی؟»(همان،۱۰:۲)«ادعای من این است که ‌می‌دانم بی تقصیرم»(همان،۱۳:۱۸)،«اگر بتوانید ثابت کنید که من اشتباه ‌می‌کنم،آنوقت از دفاع خود دست ‌می‌کشم»(۶:۲۴). ایوب در شکوه‌آمیزترین فراز از سخنان خود ‌می‌گوید:«بدکاران اغلب بدون مجازات ‌می‌مانند…من از خدا شکایت دارم نه از انسان… واقعیت این است که بدکاران تا سن پیری و کهولت زنده ‌می‌مانند و کامیاب ‌می‌شوند.خدا ایشان را مجازات نمی‌کند در حالی که هرگز طالب خدا نبوده و نخواسته‌اند راه‌های خدا را بشناسند.گناهکاران به هر کاری دست بزنند موفق ‌می‌شوند. تا به حال چندبار اتفاق افتاده خدا آنها را مجازات کند…هیچ‌کسی مرد شرور را رودررو متهّم نمی‌کند و کسی وی را به سزای اعمالش نمی‌رساند و حتی بعد از مرگش او را با احترام به خاک ‌می‌سپارند». (همان،باب ۲۱) در انتهای این گفت‌وگوها ایوب همچنان بر بی‌گناهی خودش تاکید ‌می‌کند و ‌می‌گوید: «من وفادارانه از خدا پیروی کرده‌ام و از راه او منحرف نشده‌ام… من به هیچ‌وجه حرف‌های شما راتصدیق نمی‌کنم و تا روزی که بمیرم به بی‌گناهی خود سوگند می‌خورم. بارها گفته‌ام و باز هم ‌می‌گویم که گناهکار نیستم». (همان، باب ۲۷)

در بخش سوم از کتاب ایوب، شخصی به نام «الیهو» وارد گفت‌وگو‌می‌شود. الیهو هم از سخنان ایوب و هم از سخنان سه دوست ایوب خشمگین بود. از ایوب خشمگین بود زیرا ایوب نمی‌خواست قبول کند که گناهکار است و خدا بحق اورا مجازات کرده است.از سه دوست ایوب خشمگین بود زیرا آنها بدون اینکه پاسخ قانع‌کننده‌ای برای ایوب داشته باشند و بتوانند ثابت کنند که ایوب گناهکار است، ایوب را محکوم ‌می‌کردند. الیهو ‌می‌گوید:«ای ایوب! تو اشتباه ‌می‌کنی و حرف‌های توهین‌آمیزی به خدا نسبت ‌می‌دهی. چطور ممکن است خدای قادر مطلق،بدی و ظلم بکند؟او هر کس را مطابق عملش جزا ‌می‌دهد…در حال حاضر تو برای شرارت خود مجازات ‌می‌شوی.از گناه دوری کن زیرا خدا این گرفتاری را به همین سبب فرستاده است تا تو را از گناه دور نگه دارد…ما با این فکر تاریکمان نمی‌دانیم چگونه با او سخن بگوییم. ما نمی‌توانیم به قدرت خدای قادر مطلق پی ببریم. او نسبت به ما عادل و رحیم است و بر کسی ظلم نمی‌کند». (همان، باب ۳۲)

در بخش چهارم و پایانی کتاب ایوب، خود خدا وارد گفت‌وگو‌می‌شود و از درون گردبادی با ایوب سخن می‌گوید. خداوند نشانه‌های فراوانی از قدرت و حکمتش را در طبیعت به ایوب یادآوری ‌می‌کند و از ایوب سؤال ‌می‌کند که «آیا تو این کارها را انجام داده‌ای یا من؟ آیا هنوز هم ‌می‌خواهی با من که خدای قادر مطلق هستم مباحثه کنی؟ تو که از من انتقاد ‌می‌کنی آیا ‌می‌توانی جوابم را بدهی؟»(همان، باب ۴۰)

ایوب به خداوند پاسخ ‌می‌دهد:«‌می‌دانم که تو هرچه اراده کنی ‌می‌توانی انجام دهی. من نمی‌دانستم چه ‌می‌گفتم. پیش از این گوش من درباره تو چیزهایی شنیده بود ولی اکنون چشم من تو را ‌می‌بیند. از این جهت از خود بیزار شده و در خاک و خاکستر توبه ‌می‌کنم». (همان، باب ۴۲)

در خاتمه هم خداوند ثروت، سلامتی و خوشبختی را به ایوب بازمی‌گرداند وبیش از پیش به ایوب برکت می‌دهد.

نگاهی به الهیات یهودی

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.