پاورپوینت کامل اگر خاقانی نبود، سعدی و حافظ هم نبودند ۳۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل اگر خاقانی نبود، سعدی و حافظ هم نبودند ۳۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل اگر خاقانی نبود، سعدی و حافظ هم نبودند ۳۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل اگر خاقانی نبود، سعدی و حافظ هم نبودند ۳۰ اسلاید در PowerPoint :
غزل یکی از قالبهای جاندار و مایهدار شعر فارسی است. یکی از بهترین و موفقترین قالبها در تمام دورههای تاریخ ادبیات ما هم هست؛ مخصوصاً در ۷۰ـ ۸۰ سال ظهور شیوه شعر نیمایی. قالب غزل به دلیل احتوایی که بر مسائل احساسی و غنایی و عاطفی دارد، شایستگی، کارکرد و توانایی داشته است که تا امروز هویت خود را حفظ کند. مسیر درخشان غزلسرایی با سنگلاخ و دشواری روبرو بوده است؛ اما پایهگذار غزل (به معنی درست و بایسته آن) چند شاعر قرن ششم مثل سنایی، انوری، نظامی و خاقانی بودهاند.
غزل خاقانی از پایههای اصلی غزل سنتی فارسی است که در قرنهای هفتم و هشتم به اوج رسیده و موفق شده است در کنار قصاید پیچیده و هنری با حفظ استواری سخن، مضامین احساسی و عاشقانه را به شیوهای پذیرفتنی و دوستداشتنی بسراید. بیستوششمین مجموعه درسگفتارهایی درباره خاقانی به «بررسی و تحلیل سبک و ساختار غزل خاقانی» اختصاص داشت که در مرکز فرهنگی شهر کتاب برگزار شد. ـ آناهید خزیر
مسیر دشوار غزلسرایی
غزل یکی از قالبهای جاندار و مایهدار شعر فارسی است. یکی از بهترین و موفقترین قالبها در تمام دورههای تاریخ ادبیات ما هم هست؛ مخصوصاً در ۷۰ـ ۸۰ سال ظهور شیوه شعر نیمایی. قالب غزل به دلیل احتوایی که بر مسائل احساسی و غنایی و عاطفی دارد، شایستگی، کارکرد و توانایی داشته است که تا امروز هویت خود را حفظ کند. مسیر درخشان غزلسرایی با سنگلاخ و دشواری روبرو بوده است؛ اما پایهگذار غزل (به معنی درست و بایسته آن) چند شاعر قرن ششم مثل سنایی، انوری، نظامی و خاقانی بودهاند.
در تاریخ ادبیات ما غزل چند معنا دارد. یکی به معنی «تغزل» است؛ یعنی آن احساسات جوانگرایانهای که با توصیف بهار و شراب و مستی در آغاز قصائد میآمده است. معنی دوم غزل، شعری است که با موسیقی همراه بوده است. به عبارتی دیگر، شعر ملحون را غزل میگفتند. شاعر هم خواننده بود، هم صاحب شعر و هم نوازنده. معنی سوم غزل، مطلقِ شعر عاشقانه است. هر گونه شعر غنایی یا احساسی یا عاشقانه را بهدرستی غزل میگفتند. در نتیجه شما میتوانید حتی «خسرو و شیرین» نظامی را که مثنوی و منظومهای غنایی است، به اعتبار موضوع آن غزل بنامید. شق چهارم غزل آن است که شعری است که از ۷ تا ۱۴ بیت تشکیل شده و حاوی بیان احساس و مسائلی از این دست است. گفتهاند که این ۷ یا ۱۴ بیت، نوعِ استقلالیافته تغزل است. اگر قصیدههای فرخی، کسایی، رودکی و منوچهری را نگاه کنیم، اولش، تصویر و ترسیم فضایی عاشقانه است؛ مثل:
الا یا خیمگی، خیمه فروهل
که پیشاهنگ بیرون شد ز منزل
بعد در دوره سلجوقی، چون سلاجقه فرهنگ بایسته و شایستهای نداشتند، شاعر رغبت نمیکرد آنها را مدح کند؛ در نتیجه کمکم حالت استقلال برای تغزل پیش آمد. از اواخر غزنویانِ دوم بود که غزل را هم میبینیم. این نشان میدهد که در دوره پایان غزنویان، شاعر برای دل خودش غزل میگفت. مسعود سعد و امیرمعزی و ظهیر فاریابی اینگونه بودند.
حق بزرگ شاعران بر گردن غزل فارسی
این وضع ادامه داشت تا سنایی و انوری. این دو شاعر حق بزرگی بر گردن غزل فارسی دارند. سنایی قصیدههای مدحی خودش را تبدیل کرد به قصائد زهدی و سپس قصائد عرفانی. انوری هم چنین کرد. انوری از شگفتیهای تاریخ ادبیات ماست، با فراز و نشیبهای باور نکردنی؛ یعنی با اوجها و حضیضهایی که باورکردنی نیست. درست است که بسامد لطافتهای غزل انوری کم است، کار به جایی میرسد که از ممدوح، سکنجبین و خربزه و علف و جو و یونجه برای مرکبش میخواهد؛ اما همو میرسد به بیان عارفانه:
نظارگیان روی خـوبت چون درنگرند از کرانها
در آینه روی خویش بینند زین است تفاوت نشانها
ببینید سخن چه علوّی پیدا میکند! این اتفاقی است که در خراسان میافتد. از آرزوهای برآوردهنشده خاقانی، رفتن به خراسان بود. در آن قصیده معروف «چه سبب سوی خراسان شدنم نگذارند؟ر عندلیبم به گلستان شدنم نگذارند» نمیخواسته برود خراسان نبات و زعفران بیاورد؛ میخواسته برود آنجا و احتجاجی بکند با شاعران متین، محکم و استواری مثل سنایی و انوری. خاقانی با چنین وضعیتی شاعری خود را شروع میکند و به قول امروزیها، در اوج بدبیاری و بداقبالی. مادرش کنیزک مسیحی نومسلمان است؛ پدرش نجار معمولی است؛ شَروان هم شهر کوچکی است که خیلی نمیشود با آن پُز داد! طبیعی است شهری که کوچک است، شَروانشاه آن هم عددی نیست! خاقانی همه اینها را تحمل میکند و با فراستی که دارد، مسیر شاعری را به سویی میبَرد که از سایه سنگین اتهامات و شائبهها بیرون بیاید؛ اتفاقاً موفق هم میشود. اما نمکش را زیاد میکند و از آن طرف متهم به مفاخره و خودستایی میش
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 