پاورپوینت کامل تا آخر عمر، پژوهشگر بمانیم ۳۱ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل تا آخر عمر، پژوهشگر بمانیم ۳۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل تا آخر عمر، پژوهشگر بمانیم ۳۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل تا آخر عمر، پژوهشگر بمانیم ۳۱ اسلاید در PowerPoint :
نه هر که حرّاف شد، سخندان محسوب میشود و نه هر که به زعم خود فلسفه بافت، فیلسوف و فلسفهدان. دانشجویان اصلی فلسفه، اعم از جوان یا پیر، این گفته را باید آویزه گوش خود کنند و از یاد نبرند که فلسفه یک رشته کاملاً تخصصی است و آن را در درجه اول باید به جدّ آموخت، چون به هر ترتیب در مکتب فلسفه نمیشود مستمع آزاد بود. متعاطی فلسفه آزاد نیست، ولی ذهن او مقید به آزادگی است، زیرا در هر صورت او آزادی را در گرو آزادگی میداند. تعمق اصولی و فراروی از سهلانگاریهای متداول، از شرایط بنیادی امکان آزادگی در فلسفه است، به نحوی که تا شخص آزاده نشود، نمیتواند واقعاً به حیطه فلسفه ورود پیدا کند. اگر با جان و دل قادر نباشیم به فلسفه بپردازیم، بهتر است بالکل از آن صرفنظر کنیم
سخن هر چه باشد به ژرفا ببین(ابوالقاسم فردوسی)
نه هر که حرّاف شد، سخندان محسوب میشود و نه هر که به زعم خود فلسفه بافت، فیلسوف و فلسفهدان. دانشجویان اصلی فلسفه، اعم از جوان یا پیر، این گفته را باید آویزه گوش خود کنند و از یاد نبرند که فلسفه یک رشته کاملاً تخصصی است و آن را در درجه اول باید به جدّ آموخت، چون به هر ترتیب در مکتب فلسفه نمیشود مستمع آزاد بود. متعاطی فلسفه آزاد نیست، ولی ذهن او مقید به آزادگی است، زیرا در هر صورت او آزادی را در گرو آزادگی میداند. تعمق اصولی و فراروی از سهلانگاریهای متداول، از شرایط بنیادی امکان آزادگی در فلسفه است، به نحوی که تا شخص آزاده نشود، نمیتواند واقعاً به حیطه فلسفه ورود پیدا کند. اگر با جان و دل قادر نباشیم به فلسفه بپردازیم، بهتر است بالکل از آن صرفنظر کنیم.
متعاطی واقعی فلسفه، روش پژوهشی و نحوه بیان نظرات خود را نیز به معنایی باید از بطن رشته خود بیرون بیاورد، زیرا فلسفه از هر نوعی که باشد، فقط در مسیر تحقیق و تفحص بر اساس دقت و تأمل مستمر متعاطی است که قدرت واقعی خود را نمایان میسازد. از این رهگذر است که با آسیبشناسی به موقع در رفت و برگشتهای اضطراری تفکر، از مصادره به مطلوبهای متداول و نتیجهگیریهای عجولانه، میتوان خود را در امان نگه داشت. روش تحقیق، همان توجه به فضیلت زیربنایی تحقیق است. در اینجا آن را باید نوعی شرافت اخلاقی دانست که اصالت و صلابت تحقیق را مصون میدارد. شاید گزاف نباشد اگر بگوییم که با استقامت در روحیه دانشجویی، میتوان نحوه درست پژوهش و روش آن را آموخت. به همین جهت است که اگر متعاطی فلسفه عمیقاً متحول نشود و آنچه را که از ضوابط کار خود میداند به درستی مراعات نکند، به تعمق لازم نخواهد رسید. تفکر فلسفی بر اساس ضرورت درونی خود ارزیابی میشود و الّا با مشتی از تداعیهای صوَر نفسانی منفعل و سر در گم روبهرو خواهیم بود که از خارج به ما تحمیل میشوند و بدین ترتیب عملاً آنچه در ذهن ما انعکاس مییابد، جز بازتابهای شرطی زودگذر چیز دیگری نمیتوانند باشند. به همین دلیل با اطمینان میتوان گفت تا تداعی شکسته نشود، شناخت علمی و فلسفی آغاز نخواهد گردید.
فلسفه را مجموعهای از اصطلاحات نامأنوس برگرفته از زبانهای خارجی یا صرفاً تعدادی عبارات مفرده و یا حتی منتخباتی شامل کلمات قصار نمیتوان دانست. فلسفه، تفاخر به دانایی به سبب نوعی عقده خودبزرگبینی نیست، خاصه که همین عقده نیز در واقع از عقده عمیقتری ناشی میشود که به نحو متداول به عقده حقارت معروف است. به همین دلیل فلسفه نوعی موضعگیری زودرس و خود فریب نیست تا بتوان از آن در جهت اسکات خصم و اثبات خود استفاده کرد. فلسفه نوعی تحقیق جدی همهجانبه درباره مسائلی است که شاید مستقیماً مصرف و کاربردی نداشته باشند، ولی در عین حال بدون تأمل در آنها، حتی اگر نتوان الزاماً نتایج آنی و زودهنگامی استنتاج کرد، به نحوی کل فرهنگ انسانی و جنبههای مختلف آن، هم از پیشرفت باز خواهند ماند و هم بصیرت لازم و آن نوع آگاهی که در ابعاد استثنایی انسان وجود دارد، خارج از دسترس قرار خواهند گرفت. با «من!…من!» گفتنهای متوالی و رایج، هیچ فلسفهای ساخته نمیشود و تا ضرورت عقل و جهت حرکتی واقعی و موجّه آن در نظر گرفته نشود، هر نوع موضعگیری، عبث و تصنعی خواهد بود.
در طی تاریخ، فیلسوف واقعی نه جزمی مسلک بوده است و نه شکاک. اگر او سخن اول خود را با «نمیدانم» شروع میکرد، همین نیز از عشق او به «دانستن» نشأت میگرفت. منظور او از «نمیدانم» این نبوده است که در ادامه نمیتوان آموخت. حتی نزد فلاسفه شکاک نیز نفی «دانش» متداول، دعوت به تأمل و رسیدن به نکات جدید بوده است. آنها راه طولانی و سختی را پیش روی خود داشته و با عوالم روحی بسیار متعددی آشنا بودهاند. آنها، گاه گفتن، گاه ناگفتن و حتی گاه سکوت کامل را ترجیح میدادهاند. گاه مردد، گاه مصمم، گاه مراقب، گاه بیاعتنا و گاه شوخ با توسل به طنز و مزاح ب
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 