پاورپوینت کامل از سوغات میرزا صالح تا مکافات شمس ۵۵ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل از سوغات میرزا صالح تا مکافات شمس ۵۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل از سوغات میرزا صالح تا مکافات شمس ۵۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل از سوغات میرزا صالح تا مکافات شمس ۵۵ اسلاید در PowerPoint :
روزگار پنج روزنامهنگاری که نامشان ماندگار شد
«مزار شریف سقوط کرد. هفدهم مردادماه ۱۳۷۷، اینجا محل کنسولگری ایران در مزار شریف است، من محمود صارمی خبرنگار خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران هستم، گروه طالبان چند ساعت پیش وارد مزار شریف شدند. خبر فوری، فوری. مزار شریف به دست طالبان سقوط کرد، عدهای از افراد طالبان در محوطه کنسولگری دیده میشوند، به من بگویید که چه وظیفهای …» این کلمات آخرین خبری بود که محمود صارمی خبرنگار خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران در آخرین لحظات زندگیاش مخابره کرد.
روزگار پنج روزنامهنگاری که نامشان ماندگار شد
«مزار شریف سقوط کرد. هفدهم مردادماه ۱۳۷۷، اینجا محل کنسولگری ایران در مزار شریف است، من محمود صارمی خبرنگار خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران هستم، گروه طالبان چند ساعت پیش وارد مزار شریف شدند. خبر فوری، فوری. مزار شریف به دست طالبان سقوط کرد، عدهای از افراد طالبان در محوطه کنسولگری دیده میشوند، به من بگویید که چه وظیفهای …» این کلمات آخرین خبری بود که محمود صارمی خبرنگار خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران در آخرین لحظات زندگیاش مخابره کرد. خبرنگاری که هرچند نه اولین و نه آخرین خبرنگاری بود که جانش را در راه خبر داد اما روزی که آخرین خبر را ارسال کرد در ایران شد روز خبرنگار. روزی که فارغ از هر نگاه و هر اختلافی متعلق به همه کسانی است که در راه خبررسانی تلاش میکنند، کسانی که نانشان را در کلمات و اتفاقات روز میزنند. روزی که بهانه خوبی است برای یادآوری نام خبرنگاران بزرگی که روزگاری در این سرزمین برای رساندن دقیق اخبار تلاش زیادی کردهاند. هرچند هر روز که خبری بتواند تاثیری در جامعه بگذارد میتواند روز خبرنگار باشد اما به بهانه هفدهمین روز خبرنگار در ایران از ۵ روزنامهنگار ایرانی در طول تاریخ یاد میکنیم. روزنامهنگارانی که هرچند در عرصه خبری تأثیر زیادی گذاشتهاند و زندگی و جانشان را بر سر این کار گذاشتند، اما گاهی کمتر از آنها یاد شده است.
خشت اول
درست است که بسیاری ابوالفضل بیهقی را به خاطر نگاشتن تاریخی دقیق و بدون قضاوت به نوعی یکی از نخستین گزارشنویسان ایرانی میدانند اما قدمت روزنامه به تعریف مدرن آن از ۱۸۰ سال فراتر نمیرود و به نام میرزا صالح شیرازی گره خورده است.
میرزا صالح شیرازی یکی از چند جوانی بود که به دنبال سئوال معروف عباس میرزا از مسیو ژوبر به فرنگ فرستاده شد تا دانش فرنگی را بیاموزد و به ایران بازگردد. میرزا محمد صالح کازرونیالاصل و پسر حاج باقر کازرونی بود. منابع تاریخی درباره این که چرا میرزا صالح برای رفتن فرنگ انتخاب شد سکوت کردهاند. حتی خود میرزا صالح هم در گزارش سفرش به فرنگ از انتخاب خود نگفته است. او در سال ۱۸۱۵ در بحبوحه جنگهای ایران و روس راهی انگلستان شد و بعد از آموختن زبان انگلیسی و فرانسه و تاریخ و درسهای طبیعی تصمیم گرفت فن چاپ و حکاکی را بیاموزد. میرزا صالح شیرازی در انگلستان و فرانسه با اندیشههای مدرن آشنا شد و درباره مفاهیمی چون مشورتخانه و حکومتداری و دستگاه قضاوت مطالعات زیادی کرد و درباره آنها نوشت. او در مکاتباتش با عباس میرزا و میرزا عیسی قائممقام فراهانی و همچنین در سفرنامه مشهورش از ترقیات فرنگیها مینوشت. یکی از این ترقیات که از دید او بسیار جالب بود انتشار روزنامههای یومیه بود. او در بخشی از سفرنامه خود نوشته است: «کاغذ اخباری که نیوز میگویند به کشتی آورده بودند.»
او در جای دیگری از حیرتنامه مینویسد: «در انگلند علیالخصوص در لندن کاغذ اخبار را به تعجیل هر چه تمامتر به ولایت انگلند مصحوب کوچ (یعنی پست) میفرستند به علاوه اینکه اموراتی که در کل دنیا واقع میشود مجمع مردم انگلند، بلکه اهالی انگریزی در هندوستان، اطلاع مییابند، وجوه عظیمه از بابت مخارج خراج کاغذ اخبار حاصل دولت انگلیس میشود. اولاً هر کاغذی را چهار پول سیاه خراج شاهی به دولت انگریز میدهند و ثانیاً هر که را خانه و اسبابی است که بخواهند به فروش رسانند و یا بخرند و هر کاری دارد بخواهد مردم را اطلاع دهد، در چاپخانه رفته موافق سطور اخبار اجرت به چاپخانه داده مطلب او را در کاغذ اخبار چاپ میکنند و کمترین وجهی که از برای مطالب مزبور به استادان چاپزن دهند شش شیلینگ و نیم است و هر چه مطلب زیاده دارند زیاده وجه اجرت را به استادان داده و به علاوه اینکه از هر کاغذ اخبار چهار پول سیاه خراج دیوانی میگیرند. هر یک از اخباراتی که مردم علاوه وجهی داده چاپ میزنند سه شیلینگ و نیم به دیوان میدهند…»
میرزا صالح پس از بازگشت به ایران هم نسخهای از این کاغذهای اخبار را به عباس میرزا نشان داد و از او خواست تا نخستین روزنامه را در ایران راهاندازی کند؛ روزنامهای که البته مدتی طول کشید تا مقدمات انتشارش در ایران فراهم شد. این مقدمات هم دستگاه چاپ بود که آن چنان که در خاطراتش مینویسد از فردی به اسم داتس میخرد و از او یاد میگیرد که چطور با دستگاه پرس یا همان چاپ روزنامه کار کند. ۱۱ اردیبهشت ۱۲۱۶ نخستین روزنامه فارسیزبان ایرانی با چاپ سنگی منتشر شد. این روزنامه دو برگهای بزرگ نام مشخصی نداشت و لوگوی آن تصویری از یک شیر و خورشید و شمشیر با عبارت اسدالله الغالب بود. اما از آن جایی که از فرنگیها اقتباس شده بود میرزا صالح آن را کاغذ اخبار نامید که معنی دقیق روزنامه به انگلیسی بود. درباره این روزنامه و این که چه کسانی نویسندگان آن بودند اطلاع زیادی در دست نیست. تنها چیزی که از کاغذ اخبار به دست ما رسیده است تصویری از صفحات چند شماره نخست آن است که در موزهای در لندن نگهداری میشود و این که میرزا صالح نتوانست چندین شماره بیشتر از آن منتشر کند و روزنامهنگاری او در همین نقطه به پایان رسید.
شکوفه مطبوعات
همیشه پیشروها نخستینها نیستند. مریم عمید مدیرمسئول و نویسنده روزنامه شکوفه شاهد خوبی بر این مدعا است. خانم عمید بعد از خانم دکتر کحال دومین زنی بود که دست به انتشار روزنامه برای زنان زد. اما «شکوفه» او برخلاف «دانش» خانم کحال که بیشتر به فن خانهداری و بچهداری میپرداخت، به موضوعات زنان و حقوق آنها و مقایسه زندگی زنان ایرانی و فرنگی اختصاص داشت؛ ویژگی که شاید به شخصیت مریم عمید مربوط میشد. مریم عمید تنها دختر سید رضیالدین رئیسالاطبا پزشک مخصوص قشون سلطنتی بود که اصلیتی سمنانی داشت. برادر مریم خانم میرزا ابراهیم عمیدالسلطنه بود که نماینده سمنان و شاهرود در مجلس شد. مریم عمید دروس مقدماتی و زبان فرانسه و عکاسی آموخت. ۱۶ ساله بود که با حسینقلی میرزا عمادالسلطنه سالور ازدواج کرد و بعد از یک سال در حالی که فرزند کوچکی داشت از او جدا شد و بعد از چند سال با قوامالحکما ازدواج کرد. او یکی از زنانی بود که به جنبش مشروطه پیوست و به همراه زنان دیگر انجمن همت خواتین را که به ترویج استفاده از کالاهای داخلی و تشویق زنان برای فراگیری هنرهای دستی میپرداخت را راهاندازی کرد. او همچنین به همراه صدیقه دولتآبادی به جنبش مبارزه برای تحصیلات دختران پیوست و مدرسه دارالعلم و صنایع مزینه را راهاندازی کرد. اما مهمترین کاری که مزینالسلطنه انجام داد انتشار دومین نشریه زنان یعنی «شکوفه» بود. این نشریه که تا زمان مرگ مریم عمید منتشر میشد با لحن انتقادی و گاهی هم طنز به مسائل زنان و حقوقشان میپرداخت.
نشریه «شکوفه» در سال ۱۲۹۲ شمسی اولین شمارهاش به چاپ رسید و به مدت چهار سال (۷۷ شماره) تقریباً هر دو هفته یک بار منتشر میشد. این نشریه در چهار صفحه با خط نسخ نوشته میشد که از شماره پنجم نگارش آن نستعلیق شد و از سال دوم به بعد با حروف سربی به چاپ رسید. در صفحه آخر یک کاریکاتور داشت که مرتبط با موضوع هر شماره بود. روی صفحه اول این نشریه نوشته شده بود: «صاحبه امتیاز و مدیرمسئوله مزینالسلطنه صبیه مرحوم آقا میرزا سید رضی رئیسالاطبا، روزنامهای است اخلاقی، ادبی، حفظالصحه اطفال، خانهداری، بچهداری، مسلک مستقیمش تربیت دوشیزگان و تصفیه اخلاق زنان راجع به مدارس نسوان عجالتاً گاهی دو نمره طبع میشود.»
مزینالسلطنه در نشریه شکوفه فعالیتها و سخنرانیهای مربوط به این انجمن را انعکاس میداد و این نشریه به عنوان سخنگوی انجمن فوق درآمده بود. او در گسترش این تفکر نقش بسزایی داشت.
روزنامه
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 