پاورپوینت کامل نسبی انگار و شکاک ۳۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل نسبی انگار و شکاک ۳۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نسبی انگار و شکاک ۳۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل نسبی انگار و شکاک ۳۰ اسلاید در PowerPoint :
نفی گرایی سلبی اندیشانه ی اکثر متفکران غربی در رنسانس زمینه ساز تدریجی ظهور یقین اومانیستی و مدرن در اندیشه ی دکارت گردید. هر چند که اکنون و قریب به چهار قرن پس از دکارت یقین عقل گرایانه و مدرن او نیز در کوران طوفان شکاکیت پسامدرنیستی به تلاطم افتاده است و طلیعه های تفکری ورای عقل اندیشی اومانیستی و مدرنیته در افق فکری و فرهنگی و تاریخی جهان ظاهر گردیده است.
نفی گرایی سلبی اندیشانه ی اکثر متفکران غربی در رنسانس زمینه ساز تدریجی ظهور یقین اومانیستی و مدرن در اندیشه ی دکارت گردید. هر چند که اکنون و قریب به چهار قرن پس از دکارت یقین عقل گرایانه و مدرن او نیز در کوران طوفان شکاکیت پسامدرنیستی به تلاطم افتاده است و طلیعه های تفکری ورای عقل اندیشی اومانیستی و مدرنیته در افق فکری و فرهنگی و تاریخی جهان ظاهر گردیده است.
میشل اکم دو مونتنی فیلسوف شکاک و اومانیست فرانسوی به سال ۱۵۳۳ م به دنیا آمد. پدر او اشراف زاده ای از مردم گاسکونی و مادرش زنی اسپانیایی تبار و یهودی بود. با این که می توان مونتنی را متفکری با مذاق فلسفی دانست اما در این نکته تردیدی نیست که او دارای یک جهان بینی فلسفی سیستماتیک و منسجم نبود.
میشل مونتنی به اقتضاء عصر و شرایط تاریخی ای که در آن به دنیا آمده و زیسته است چونان آئینه ای نشانگر روح شکاک سلبی نگر رنسانس تمدن اومانیستی است. ظاهرا مونتنی فرزند خانواده های اشرافی بوده است. میشل مونتنی به سال ۱۵۷۰ یعنی در نزدیکی چهل سالگی از کار موظف روزانه [او دارای منصب فضایی بود] خود را بازنشسته کرده و در ملک ییلاقی خود انزوا گزیده و به مطالعه و تا حدی نگارش پرداخت.
در ملک مونتنی برج دواری وجود داشت که مونتنی در طبقه ی سوم آن برای خود کتابخانه ای درست کرده بود و اغلب ساعات روز را در آنجا می گذراند. در حدود دو سال بعد این زندگی انزوا گزینانه را کناری نهاد و برای سفر به آلمان و سویس و ایتالیا رفت.نزدیک به یک سال بعد به فرانسه برگشت و برای دو دوره به مقام شهرداری در بوردو برگزیده شد. از مونتنی رساله ی معروف «مقالات» به جای مانده است که تالیف آن حاصل دوران متاخر عمر او است. او به سال ۱۵۹۸ در گذشته است.
مونتنی متفکری اومانیست است. او در دوران رنسانس می زیست و کاملا به رویکردهای مبنائی آن دوره وفادار بود. در واقع گویا مونتنی هم به لحاظ تاریخی فرهنگی اومانیست بود [یعنی به دائر مدار بودن وجود بشر اعتقاد داشت] و هم به لحاظ ادبی از طرفداران رویکرد اومانیسم ادبی بود [یعنی علاقمند به خواندن آثار کلاسیک نویسندگان باستان و معتقد به الگو گرفتن از آنها]. مونتنی در دوران نوجوانی در مدرسه ی گاین بر پایه ی اصول اومانیست های ادبی آموزش دیده بود. او نزد اومانیست هایی چون مارک آنتوان موره و جرج بوگنن [که بعدها به اومانیست های معروفی بدل شدند] تحصیل کرده بود.
برای مونتنی به عنوان یک فیلسوف، مطالعه ی آدمی از منظر ماهیت و شرایط وجودی او و نیز مباحث مربوط به ارزش شناسی و اخلاقیات از اولویت و اهمیت بیشتری برخوردار است. او میل چندانی به دنبال کردن مباحث مابعدالطبیعه و هستی شناختی نداشت.
گویا مونتنی در مقام یک متفکر دوره ی رنسانس دریافته بود که بشر جدیدی پدید آمده و نسبت تازه ای با عالم برقرار کرده است. این بشر جدید همان انسان اومانیست مدرن است که مونتنی می کوشید تا از منظر و افق وجودی او به عالم و آدم نگاه کند و مباحث معناشناختی و ارزشی و اخلاقی و تا حدودی معرفت شناختی وی را طرح و تبیین نماید.
برخی مورخان مونتنی را یک اومانیست غیرمعمولی [در مقایسه با نمونه ی مثالی متفکر اومانیست قرن شانزدهم] نامیده اند، زیرا او بیش از همفکران معاصر خود [و از این نظر تا حدودی شبیه اومانیست های یکصد سال قبل از خود در سپیده دم رنسانس] شکاک و نسبی انگار بود. اما این شکاکیت درنهایت او را از جرگه ی اومانیست ها خارج نمی کند هر چند که شاید در مقایسه با اومانیست های انتهای رنسانس [در پایان قرن شانزدهم] به او موقعیت ویژه ای می بخشد.
می گویند بر دیوار اتاق مطالعه ی مونتنی نوشته شده بود: «آنچه یقینی است این است که هیچ چیز یقینی نیست.»
شکاکیت مونتنی به مراتب بیش تر و سهمگین تر از شکاکیت اراسموس [یکی دیگر از متفکران اومانیست رنسانس] بوده است. در واقع مونتنی و برخی دیگر از اومانیست های غربی در رنسانس بر پایه ی این شکاکیت و ترویج نسبی گرایی معرفت شناختی و اخلاقی به نفی میراث فکری قرون وسطی می پرداختند.
نفی گرایی سلبی اندیشانه ی اکثر متفکران غربی در رنسانس زمینه ساز تدریجی ظهور یقین اومانیستی و مدرن در اندیشه ی دکارت گردید. هر چند که اکنون و قریب به چهار قرن پس از دکارت یقین عقل گرایانه و مدرن او نیز در
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 