پاورپوینت کامل چند وام واژه سغدی در شاهنامه فردوسی ۱۰۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل چند وام واژه سغدی در شاهنامه فردوسی ۱۰۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۰۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل چند وام واژه سغدی در شاهنامه فردوسی ۱۰۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل چند وام واژه سغدی در شاهنامه فردوسی ۱۰۰ اسلاید در PowerPoint :

زبان فارسی از قابلیت ویژه ای در جذب و پذیرش واژه های بیگانه برخوردار است . افزون بر آن بر بی شمار واژه ی عربی و شمار زیادی واژه های آرامی و ترکی باید از قابل توجهی واژه های ایرانی شرقی نیز در آن نام برد . از آنجا که هیچ زبان شرقی در میان گویش های پدید آورنده ی فارسی نو نیست که بتواند ادامه ی زبان متداول و فرهنگی و تجاری توسعه یافته در ایران دوران ساسانی باشد . لذا واژه های ایرانی شرقی را میتوان در زبان فارسی در زمره ی وام – واژه ها محسوب کرد .

زبان فارسی از قابلیت ویژه ای در جذب و پذیرش واژه های بیگانه برخوردار است . افزون بر آن بر بی شمار واژه ی عربی و شمار زیادی واژه های آرامی و ترکی باید از قابل توجهی واژه های ایرانی شرقی نیز در آن نام برد . از آنجا که هیچ زبان شرقی در میان گویش های پدید آورنده ی فارسی نو نیست که بتواند ادامه ی زبان متداول و فرهنگی و تجاری توسعه یافته در ایران دوران ساسانی باشد . لذا واژه های ایرانی شرقی را میتوان در زبان فارسی در زمره ی وام – واژه ها محسوب کرد .

از جمله ی زبانهای ایران شرقی و رایج ترین آنها سغدی است که زبان فرهنگ ، ادبیات و تجارت بوده و گستره ی آن در مناطق فارسی زبان تا مرزهای چین بوده است . از این گذشته اگر نقش بسیار مهم بخارا و سمرقند – مادر شهرهای زبان سغدی – را در گسترش ادبیات آغازین فارسی مد نظر داشته باشیم ناگزیر باید آمیخته شدن تعداد قابل ملاحظه ای واژه ی سغدی را در زبان فارسی بپذیریم . اگر چه ممکن است تعدادی از واژه هایی که گفته خواهد شد ، به غیر از سغدی ، از سایر زبانهای ایرانی شرقی به عاریت گرفته شده باشد ، اما تفوق تاریخی و فرهنگی زبان سغدی احتمال آن را میدهد که نامبرده زبان وام دهنده باشد .

معدودی از این واژه ها در سغدی و فارسی هم آوا هستند ، از این رو مشکل میتوان گفت که از سغدی به عاریت گرفته شده اند و یا برگردان آن از فارسی ، یا آن که میراثی مشترک در هر دو زبان هستند ، مانند :

۱ ) خذوک

xaouk ( xuouk

) ، خشم ، نا امیدی ، قهر ، رشک ، آزردگی ، م.ج ۱ ، ص ۷۲ ، ل.ف.۲ ، ص ۹۹ – ۱۰۰ ، ب.ق ۳ ، ص ۷۲۰ ، ف.ف ۴ ، ص ۱۴۰۳ ، ل.شه . ۵ ، ش ۸۲۳ با این بیت

به هر کار چون داوری هوش دار خدوکی مکن پند را گوش دار

معجم ص ۵۸ با این بیت :

خدوکی مـــکن پند را گوش دار به هرکار چون در روی هوش دار

در سغدی

yowk

مانوی :

xowk

. اگر این واژه که در هر زبان بسیار کمیاب است توسط فارسی به عاریت گرفته شده بود بیشتر انتظار می رفت غلوک یا خلوک شود .

۲ ) نوک

nauk

« سر هر چیز که تیز باشد ، منقار پرندگان » ، م. ج ، ص ۸۴ ، ل.ف ، ص ۱۰۵ ، ب.ق ، ص ۲۲۰۴ ، ف.ف ، ۴۸۵۵ ، ل.شه . ش ۲۵۳۵ با این بیت :

کنون خوردنت نوک زوبین بود تنت را کفن چنگ شاهین بود

معجم ندارد ، ش بروخیم ، ج ۳ ، ص ۷۳۰ ، ب ۸۸۵ :

کنون خوردنت زخم ژوبین بود تنت را کفن چنگ شاهین بود

ش مسکو ۴ ، ج ۳ ، ص ۲۱۹ ، ب ۳۳۳۵ :

کنون خوردنت نوک ژوبین بود برت را کفن چنگ شاهین بود

نمونه ی دیگرش : ش بروخیم ، ج ۶ ، ص ۱۵۲۰ ، ب ۴۱۷ و ش مسکو ، ج ۶ ، ص ۹۴ ، ب ۴۲۴ :

چگونه رسد نوک تیر خدنگ برین آسمان بر شده کوه و سنگ

در سغدی :

nwk

. احتمالا با

nauha

و

nuha

سکایی در ارتباط است . این واژه در فارسی امروزی تداول بسیار دارد .

۳ ) ستیغ

sitey

«راست ، عمودی ، هم چنین طولانی ، دراز ، طویل و قله ی کوه» م . ج ، ص ۶۶ ، ل . ف ، ص ۸۲ ، ب . ق ، ص ۱۱۰۴ ، ف . ف ، ص ۱۸۳۸ ، ل . شه ، ش ۱۴۴۴ با این بیت :

یکی بود مردانه با گرز و تیغ همه کار و گفتار کردش ستیغ

معجم ، ص ۵۲ :

یکی بود مردانه با گرز و تیغ همه کار وکردار وگفتش ستیغ

با تبدیل

y

به

x

، ستیغ

sitex

را داریم م . ج ، ص ۲۴ ، ب . ق ، ۱۱۰۳ ، ف . ف. ، ص ۱۸۳۷ ، معجم ، ص ۱۰۸ از شواهد لغت فرس از فردوسی :

خم آورد پشت سنان ستیغ ســــرا پرده بر کند هفتاد میخ

این واژه بر اساس فرهنگ ولف یک بار در شاهنامه آمده است . ش بروخیم ، ج ۲ ،ص ۴۸۷ ، ب ۸۷۲ :

خم آورد پشت و سنان ستیخ بــزد تند و بر کند هفتاد میخ

ش مسکو ، ج ۲ ، ص ۲۲۱ ، ب ۶۵۷ :

خم آورد زان پس سنان کرد سیخ بــــزد نیزه بر کند هفتاد میخ

صورت بهتر

sitey

است = در سغدی

stey ., st,yy

« راست ، عمودی» اگر

sitey

از

vsta

باشد اصل سغدی آن محرز می گردد . اما به همان اندازه احتمال دارد که این واژه از ریشه ی (

s

) « نوک دار شده » مشتق شده باشد (مقایسه کنید : واژه ی اوستایی

stija

) در آن صورت با

tiy

فارسی خویشاوندی نزدیک دارد و هر دو صورت میتواند متعلق به میراث مشترک هر دو زبان باشد . این مطلب در مورد واژه ی بعدی نیز صدق میکند .

۴ ) راغ

ray

«جلگه ، دشت ، دامنه ی تپه» (پربسامد) م . ج . ص ۶۴ ، ل . ف ، ص ۷۹ ، ب . ق ، ص ۷۲۰ ، ف . ف ، ص ۱۴۰۳ ، ش بروخیم ، ج ۲ ، ص ۳۱۷ ، ب ۳۲ و ش مسکو ، ج ۲ ، ص ۷۷ ، ب ۲۸ :

نوازنده بلبل به باغ اندرون گرازنده آهو به راغ اندرون

در سغدی :

r,y

(مقایسه کنید

rraa

– سکایی «بیابان» ) معنای « بیابان» با صفت سغدی

r,yyh

«وحشی . متروک ، بیابان » و

r,y

«متروک ، خشک و خالی »تایید میشود . کونو(

konow

) معتقد است که

raya

پشتو احتمالا مشتق از فارسی است . به احتمال زیاد

raga

ایرانی باستان با

ravah

– اوستایی « فضای باز ، آزادی » ، هم چنین « جلگه ، دشت » ( مانند در

ravascarat

) اگر از قشلرشا – باشد ، مرتبط است (مقایسه کنید : واژه ی

ray

بلخی و آسی ).

۵ ) ارمان

arman

« اندوه ، غصه ، دردسر ، زحمت »ل . ف . ، صص ۳۶ و ۱۴۶ شاهد از فردوسی :

به ارمان و اروند مرد هنر فراز آورد گنج و زر و گهر

ب . ق ، ص ۱۰۸ ، ف . ف ، ص ۲۰۶ ، ل . شه ، ش ۵۶ :

به ارمان و اروند مرد هنر فراز آورد گونه گون سیم و زر

معجم ، ص ۲۲ :

به ارمان و اروند مرد هنر فراز آرد از هر سوی سیم و زر

احتمالا در سغدی : ( ,

pw ) rm,,n

« ( بدون ) دردسر و زحمت» واکه های پیش هشت در سغدی معمول است .

۶ )چغد

cuyd

«جغد» (واژه ای کهن و پربسامد ، امروزه با تلفظ

juyd

رایج است) ل . ف ، ص ۳۳ شاهد از فردوسی :

به موبد چنین گفت دهقان سغد که بر ناید از خانه ی باز چغد

ب . ق ، ۶۴۴ ، ف . ف ، ۱۲۹۵ ، نمونه ی دیگر : ش . بروخیم ، ج ۵ ، ص ۱۳۱۹ و ب ۹۱۰ :

وز آنجا بیامد سوی مرز سغد یکی نو جهان دید آرام چغد

ش مسکو ، ج ۵ ، ص ۲۸۹ ، ب ۹۰۰ :

وز آنجا بیامد سوی شهر سغد یکی نوجهان دید رسته ز چغد

در سغدی :

cywt

-برای آنها که با نظام خطی سغدی آشنا نیستند باید خاطر نشان کرد که املای

cywt

– وجود واژه ی

cuyd

را اثبات کرده و تلفظ گویشی هم بودی-

cuyud

– را ارائه میکند که ممکن است چغو

cuyu

« جغد » فارسی را توجیه کند . ل . ف ، صص ۲۷ ، ۳۳ و ۱۶۸ با این بیت از بوشکور :

اگر بازی اندر چغو کم نگر وگر با شه ای سوی بطان مپر و

ب . ق ، ص ۶۴۶ ، ف . ف ، ص ۱۲۹۷ ، معجم ، ص ۷۲ با همان بیت از شکور .

۷ ) زیور

zevar

« پیرایه ، زینت » ب . ق ، ص ۱۷۷۳ ، ف . ف ، ص ۱۰۵۵ ، ش بروخیم ، ج ۳ ، ص ۶۰۵ ، ب ۱۵۱۲ و ش مشکو ، ج ۳ ، ص ۹۲ ، ب ۱۴۱۸ :

پس پرده ی شهریار جهان سه ماهست با زیور اندر نهان

در سغدی :

zywr

پیش از آن که چند وام – واژه ی اصلی سغدی که در شاهنامه ی فردوسی آمده است بررسی شود لازم است چند قانون مهم آوایی سغدی ذکر شود :

الف )

B

سغدی ( =

B

و

F

در سغدی مانوی و مسیحی ) همواره با ف که عملکرد مضاعف

f

و

B

را دارد جایگزین میشود ( = ف در بعضی از دستنویس های کهن فارسی ، در خوارزمی و غیره ) .

ب )

o

سغدی ( بودایی و مانوی ) =

d

سغدی مسیحی ( یعنی

o

) و

t

( یعنی

o

) علی القاعده به صورت ل ظاهر میشود . به نظر میرسد که در بیشتر گویش های سغدی (

s ) d

و

o

ایرانی باستان . آوایی به خود میگیرد که به در غرب بسیار نزدیک است ( به گونه ای که از وام . واژه ی فارسی و نظام نوشتاری سغدی پیداست : حرف

I o

آرامی ) ، حال آن که در تعدادی از گویش های شرقی بیشتر شبیه

d

تلفظ میشده است ( زیرا ایغوریان حرف

o

سغدی را به جای

d

خود به کار می برده اند . از سوی دیگر تمایز میان

o

و

o

در سغدی مسیحی و دقیقا در یغنابی (

d

مبین

t/s

است ) یا خوارزمی باقی مانده است .

ج )

y

سغدی ( =

y

و

x

در سغدی مانوی و مسیحی ) علی القاعده با

y

غ و ندرتا با

x

خ نشان داده می شود . اما به یاد داشت که دو حرف

heth

و

Gimel

معادل حرف

y

سغدی اند ، این مسئله با توالی حروف الفبای ایغوری ( یعنی الفبای تقریبا دست نخورده ی سغدی ) کاملا اثبات می شود که در آن (

q) y

دو بار ظاهر میشود :

a v y ( q ) w z y ( q ) y k d m n s b ( p ) c r s t I ( { s } m q

) .

د ) –

yt

– سغدی که –

yd

– و – –

Bt

سغدی که –

Bd

– تلفظ میشده است به درستی به غد و فد جابجایی حاصل کرده است .

ه ) در وام – واژه ها (-

a,-a )e

– = ه جایگزین پی بند اسمی-

e

( با املاهای – ,

w , – k , – , kw – y , – , y

, و غیره ) شده است به عبارت دیگر پی بند سغدی دقیقا نظیر پی بند فارسی که از نظر ریشه شناسی با آن همانند است ، نوشته می شده است . به هر روی از این روش نگارش می توان استنتاج کرد که پی بند سغدی دارای واکه ای کوتاه بوده است .

به نظر نمی رسد که وام گیری منحصر به گروه خاصی از واژها بوده باشد ، بنابراین نمی توان آنها را به ترتیب موضوعی منظم کرد . پس بهتر است با آغاز

ayaz

شروع کنیم :

۱ ) آغاز

ayaz

« شرع ، ابتدا» م . ج ، ص ۴۸ ، ب . ق ، ص ۴۷ ، ف . ف ، ص ۶۶ ، ش بروخیم ، ج ۱ ، ص ۳ ، ب ۳۶ و ش مسکو ، ج ۱ ، ص ۱۴ ، ب ۳۵ :

از آغاز باید که دانی درست سرمایه ی گوهران از نخست

در سغدی : ,,

y,z

(پربسامد) . افعال

ayaz

– و

ayast

« شروع کردن » ،

frayaz

– و ماضی آن

frayaz

-« شروع کردن» و غیره . در فارسی آغازیدن

ayazIdan

که مصدر قیاسی است به کار می رود . ب . ق ، ص ۴۷ ، ف . ف ، ص ص ۶۷ ، ش بروخیم ، ج ۲ ، ص ۳۱۶ ، ب ۵ و ش مسکو ، ج ۲ ، ص ۷۶ ، ب ۵ :

اگر شاخ بد خیزد از بیخ نیک تو با شاخ تندی میاغاز ریک

۲ ) مل

mul

«شراب» م . ج ، ص ۸۹ ، ل . ف ، ص ۱۲۳ ، ب . ق ، ص ۲۰۳۰ ، ف . ف ، ص ۴۳۲۷ ، در معجم ول . شه . نیامده است ، ش . کلکته ، ص ۱۳ ، ب ۱۳۰۲ :

شده ژاله در گل چو مل در قدح همی تافت از چرخ قوس و قزح

ش بروخیم ، ج ۸ ، ص ۲۲۶۹ ، ب ۳۴ :

پر از ژاله در چنگ گلبن قدح همی تافت از چرخ قوس و قزح

ش مسکو ، ج ۸ ، ص ۱۱ ، ب ۷۷ :

شده ژاله بر گل چو مل در قدح همــی تافت از ابر قوس و قزح

ش کلکته ، ۳۸ ، ب ۳۴ :

سزاوار مسماری و بنـــد و غل نیی در خور تاج و دیهیم و مل

ش بروخیم ، ندارد .

ش مسکو ، ج ۴ ، ص ۹۱ ، ب ۱۲۷۵ :

سزاوار مسماری و بنــد و غل نـه اندر خور تاج و دیهیم و مل

در سغدی

maou

از

muo

( مقایسه کنید

mwoy

فاعلی در مقابل

mow

مفعولی ) که

y

سغدی به صورت ل فارسی در آمده است .

۳ ) ریژ

rez

« مراد ، آرزو » غالبا با

kam

همراه است : « ریژکام » یا « ریژ و کام » (-

u-) rez kam

ل. ف ، ص ۵۷ ، ب . ق ، ص ۹۸۷ ، ف . ف ، ص ۱۷۰۳ ، ل . شه ، ش ۱۱۴۱ :

ترا ریژ آنست که کشته شوم در این آرزو من به سر می دوم

در سغدی

rez

«آرزو ، میل » و به صورت فعلی نیز به کار رفته است :

rez

– «دوست داشتن ، مایل بودن » .

۴ ) کاس

kas

« خوک » در فارسی کاسموی

kasmui

« موی خوک » در فرهنگ ها آمده است . م . ج ، ص ۱۳۸ و ۱۳۹ ، ل . ف ، صص ۵۸ و ۱۷۸ ، ب . ق ، ص ۱۵۶۳ ، ف . ف ، ص ۲۸۲۵ ، ل . شه ، ش ۱۹۸۴ و م . ج ، ص ۱۳۹ مانند آورده اند که از فردوسی نیست :

زبان در کام اعدایش چو خنجر مژه در چشم خصمش کاسمویست

معجم ندارد به نظر میرسد که واژه ی کاس

kas

به تنهایی هرگز به کار نرفته است . البته فرهنگ نویسان با دانستن واژه ی کاسموی ، واژه ی

kas

« خوک » را در فرهنگ ها ضبط کرده اند . ب . ق ، ص ۱۵۶۳ ، ف . ف ، ص ۲۸۲۲ ، ل . شه ، ش ۱۹۸۳ :

اگـــر باز خزند گفت از هراس بـــه هر نامداری یکی مــاده کاس

معجم ندارد . حتی مشکوک است که فردوسی کاس را به معنای « خوک » به کار برده باشد ( نک : ل . شه ، ش ۱۹۸۳ و مقایسه کنید با فهرست ولف ) .

ش بروخیم ، ج ۸ ، ص ۲۵۱۸ ، ب ۳۷۱۴ :

اگــــر باز خزند گفت از هراس بــه هر نامداری یــکی باده کاس

ش مسکو ، ج ۸ ، ص ۲۶۷ ، ب ۳۶۷۹ :

اگــــر باز خرند گفت از هراس بــه هر مایه داری یکی مایه کاس

در سغدی

k,s

۵ ) پتفوز

patfoz

« دهان ، نوک ، پوزه » . این واژه در فارسی معمولا برای حیوانات وحشی ، سگ ها ، پرندگان و نیز آدمی به کار می رود . م . ج ، ص ۵۱ (بتفوز) ، ل . ف ، ص ۴۰ (در دست نویس بتنور که هورن (

Hom

) به غلط بتپوز آورده است و ص ۵۳ بتفوز) ، ب . ق .، ص ۳۶۸ ، ف . ف ، ۶۹۸ ، ل . شه . ، ش ۳۰۵ قرائت بنفوز را ، که غلط است ، ارائه می کند و آن را با بن پوز

bun-I poz

تا آنجا که با

poz

و

poze

فارسی «پوزه ، لب بالایی و غیره» ارتباط دارد ، احتمالا صورت درستی است . ل . شه . ، ش ۳۰۵ :

چـــو رستم بدان اژدهای دژم بدان یال و بنفوز و آن دود و دم

معجم ندارد . ش . کلکلته ، ۱۲ ، ۴۱۰ :

چـــو رستم بدان اژدهای دژم بر آن یال و بتفوز و آن تیـــز دم

ش بروخیم ، ج ۲ ، ص ۳۴۲ ، ب ۴۱۰ :

چو رستم بــدان اژدهای دژم نگه کرد و بــــــر یال آن تیز دم

ش مسکو ، ج ۲ ، ص ۹۷ ، ب ۳۸۷ :

چـو رستم بران اژدهای دژم نگه کرد بــــــر زد یکی تیز دم

در میان قرائت های نادرست متعددی که در ل . شه . آمده است تمفوز یا قابل توجه است زیرا با واژه ی پشتو «پوزه» تائید می شود.

این واژه در سغدی « نوک ، منقار» است در « با منقار یا نوک دراز » .

۶ ) ژغار « فریاد ، نعره» . م . ج .، ص ۳۶ ، ب . ق .، ۱۰۵۹ ، ف . ف ، ص ۱۷۷۶ ، ل . شه . ، ش ۱۳۱۶ :

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.