پاورپوینت کامل عبید زاکانی و اخلاق الاشراف او ۸۸ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل عبید زاکانی و اخلاق الاشراف او ۸۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل عبید زاکانی و اخلاق الاشراف او ۸۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل عبید زاکانی و اخلاق الاشراف او ۸۸ اسلاید در PowerPoint :
دوره میان ضعف و سقوط ایلخانان تا ظهور تیمور گورکان یکی از پریشان ترین ادوار تاریخ ایران به شمار می رود . این پریشانی نه تنها در امور سیاسی و کشمکشهای میان امیرانِ مدعی سلطنت و حکومت بر ویرانه های قلمرو مغولان، که بار آن بر دوش رعیتِ مقهور سنگینی می کرد، بلکه مخصوصاً در اجزاء اخلاق فردی و جمعی و روابط اجتماعی مشهود بود؛ و پیداست که چنین احوالی عرصه استیلای اشخاص حقیر و فرومایه و ریاکار و بی هنر و مستبد، اعم از فرمانروایان و امیران و اعوانِ لشکری و کشوری آنها بر جان و مال مردم می شد و مبانی اخلاقی و روابط اجتماعی را سخت مورد تهدید قرار می داد و دگرگون می کرد.
دوره میان ضعف و سقوط ایلخانان تا ظهور تیمور گورکان یکی از پریشان ترین ادوار تاریخ ایران به شمار می رود . این پریشانی نه تنها در امور سیاسی و کشمکشهای میان امیرانِ مدعی سلطنت و حکومت بر ویرانه های قلمرو مغولان، که بار آن بر دوش رعیتِ مقهور سنگینی می کرد، بلکه مخصوصاً در اجزاء اخلاق فردی و جمعی و روابط اجتماعی مشهود بود؛ و پیداست که چنین احوالی عرصه استیلای اشخاص حقیر و فرومایه و ریاکار و بی هنر و مستبد، اعم از فرمانروایان و امیران و اعوانِ لشکری و کشوری آنها بر جان و مال مردم می شد و مبانی اخلاقی و روابط اجتماعی را سخت مورد تهدید قرار می داد و دگرگون می کرد. در چنین روزگاری عبید برای بیان فساد و ریا و دروغِ مسلط بر اکابر و اشراف روزگار خود، قالب طنز را بر گزیده است که عالیترین شکل آن در اخلاق الاشراف و به شیوه ای که بعضی محققان آنرا «وارونه گویی» خوانده اند؛ یعنی از کلمات و عبارات و آیات و احادیث و امثال و شعر، درمعنایی وارونه معنی رایج استفاده شود، متجلی شده است …
اخلاق الاشراف، یکی از مهمترین رساله های طنز آمیزِ نظام الدین عبیدالله زاکانی قزوینی (متوفای میان ۷۶۸-۷۷۲ق) است که در آن اخلاقِ رایجِ روزگار خود، و به تبع آن بعضی رفتارهای اجتماعی را به سخره گرفته است. درک انگیزه ها و دیدگاه های عبید و مضمون این رساله منوط به اطلاعی هرچند اجمالی از اوضاع و احوال زمان اوست:
دوره میان ضعف و سقوط ایلخانان تا ظهور تیمور گورکان یکی از پریشان ترین ادوار تاریخ ایران به شمار می رود ( تفصیل را نک: غنی، تاریخ عصر حافظ، جم؛ ناتل خانلری، یک منتقد اجتماعی، ص ۱۲۲؛ محجوب،
xiiv
) . این پریشانی نه تنها در امور سیاسی و کشمکشهای میان امیرانِ مدعی سلطنت و حکومت بر ویرانه های قلمرو مغولان، که بار آن بر دوش رعیتِ مقهور سنگینی می کرد، بلکه مخصوصاً در اجزاء اخلاق فردی و جمعی و روابط اجتماعی مشهود بود؛ و پیداست که چنین احوالی عرصه استیلای اشخاص حقیر و فرومایه و ریاکار و بی هنر و مستبد، اعم از فرمانروایان و امیران و اعوانِ لشکری و کشوری آنها بر جان و مال مردم می شد و مبانی اخلاقی و روابط اجتماعی را سخت مورد تهدید قرار می داد و دگرگون می کرد. در این میان واکنش طبقات مردم، مختلف بود. دسته ای منفعل از آن شرایطِ مناسب برای رشد ناراستی و کژ رفتاری، برای برخورداری از جاه و مال با آن امرا و اکابر و اشراف همساز می شدند و سپس خود در زمره همانها در می آمدند. گروهی از مردم آگاه که از آن احوال رنج می بردند و البته هیچ مقابله نمی توانستند کرد، گوشه عزلت و اِعراض کلی از دنیا را ترجیح می دادند و صوفیگریِ عزلت گزین از همین راه شیوع می یافت. دسته ای از عالمان و عارفان به مرکز قدرت و کنف حمایت خداوندان زور وزر نزدیک می شدند تا رفتارهای آنها را تا حدی تعدیل کنند؛ و جمعی از حساس ترین اعضاء جامعه ذهن و زبانشان را جلوه گاه اوضاع و احوال زمانه می گردانیدند و در جامه نظم و نثر فساد اخلاق طبقه جدید یعنی اکابر و اشراف نو رسیده زشتکار و دژم خوی را نشان می دادند. قسمتی از اشعار حافظ شیرازی ناظر بر همین احوال در شیرازِ عهد امیر مبارزالدین و شاه شجاع مظفری و کشمکشهای درونی و برون خاندانیِ این دوران در فارس است که اتفاقاً عبید زاکانی هم قسمتی از زندگی خود را در آنجا و در چنان احوالی گذرانده بود. همینجا باید اشاره کرد که بعضی شاعران مقدم بر عبید هم گاه خصلت های نامیمون و انحطاط جامعه روزگار خود را در قالب شعر بیان می کردند. بعید به نظر می رسد که عبید، با آن دستی که بر ادب فارسی می داشت، از آن نمونه ها برای بیان ناخشنودی از احوال اجتماعی آگاه نبوده است؛ اما خود هزل و طنز را بر آن شیوه ترجیح داده است ( اسپراکمن، فالنامه، ص ۹۶). مثلاً به جای بیانِ شعری و پر از تلمیحات و استعارات حافظ که مثلاً مفتی و محتسب و واعظ و شیخ و حتی خود را، که در چنان جامعه ای می زیسته، یکسره ریاکار و مزور خوانده است، عبید برای بیان فساد و ریا و دروغِ مسلط بر اکابر و اشراف روزگار خود، قالب طنز را بر گزیده است که عالیترین شکل آن در اخلاق الاشراف و به شیوه ای که بعضی محققان آنرا «وارونه گویی» خوانده اند؛ یعنی از کلمات و عبارات و آیات و احادیث و امثال و شعر، درمعنایی وارونه معنی رایج استفاده شود، متجلی شده است ( نفیسی، صص ۲۱۹-۲۲۰؛ براون، ص ۲۶۵؛ اسپراکمن، عبید و اریستوفان، ۷۲۲-۷۲۴).
نکته مهم آنکه منابع تاریخ و فرهنگ و ادب ایران و اسلام، عموماً مشتمل است بر شرح ظهور و سقوط دولتها و فرمانروایان، تاریخ جنگها، تحولات سیاسی، احوال فرهنگی و تراجم احوال دانشمندان و شاعران و نویسندگان، و اکثریت قریب به اتفاق آنها هیچ به احوال مردم و تلقی عامه از رفتار طبقه حاکم و اکابر و اشراف نپرداخته اند. گرچه تفحصِ درون متنیِ دیدگاه های مندرج در سیاست نامه ها و آداب الملوک ها و بعضی دواوین شعر و حکایات و افسانه ها می تواند تا حدی در این زمینه مفید باشد، اما اساساً در ایران ادبیات انتقادی یعنی انتقاد اجتماعی چنان نادر است که اندک نمونه های آنرا هم باید در حکم عدم دانست. چه آداب و رسوم ایران همواره مردم را به اطاعت مطلق از استبداد مطلق توصیه می کرده است و کمتر کسی آن مایه دلیری می یافته که به اعتراض و انتقاد بر خیزد و آن هم غالباً و بلکه همیشه دچار انواع عداوت و مجازات می شده است. از اینرو آثار عبید زاکانی، خاصه اخلاق الاشراف او از این حیث بکلی ممتاز است ( ناتل خانلری، یک منتقد اجتماعی، صص ۱۲۱-۱۲۲). چه عبید در این اثر از منظر عموم مردم به اخلاق و رفتار و افکار کسانی نگریسته است که مقدرات همان مردم را در دست دارند؛ و از این جهت یعنی بُعدِ مردم شناسانه آن نیز مهم می نماید( نیز نک: وامقی، ص ۲۵۲). افزون بر آن به نظر می رسد عبید با تصنیف و تألیف رسایل و اشعار طنز آلود و هزل آمیز، از جمله اخلاق الاشراف، و نگاهی مبالغه آمیز، غیر از بیان اخلاق مستولی بر جامعه، خشم و رنج و سرخوردگی اش از احوال روزگار و نقش اصحاب قدرت در دگرگونی اصول شرافت را تسلی می داده است (نیز نک: منگینی، عبید، ۳). در باره عنصر مبالغه باید متذکر شد که یکی از خصایص و عناصر طنز اجتماعی،یا مهمترین آن، «پلید بینی» یعنی مبالغه در بیان موضوع برای ایجاد نفوذ و جلب توجه مردم به ناسازی ها و زشتی ها ست. عبید نیز برای نمایاندن فساد اخلاقی اشراف و اکابر عصر خود، به نوعی مبالغه و تعمیم در بیان خصلت های آن گروه، زیر عنوان «مذهب مختار» دست زده است. یعنی پدیده های ناپسند را خبث و فساد و حقارت محض نشان داده است ( اسپراکمن، فالنامه،صص ۹۶-۹۷). یا به تعبیری، تصویری که عبید از جامعه روزگار خود به دست داده است، کاریکاتوری است از واقعیت که ناچار بعضی صفات جامعه، صفات زشت، را برجسته تر کرده است( پورجوادی، ص ۶۴). به همین سبب است که بعضی محققان، آثار طنز آمیز عبید را بیشتر در زمره اسناد تاریخی قرار داده اند تا آثار ادبی. چه در این آثار سیمای واقعی زندگی مردم شیراز به روزگار اینجوئیان و مظفریان، و روند انحطاط اخلاقی در ایران پس از مغول بازتاب یافته است ( اسپراکمن، عبید و آریستوفان، ۷۱۴-۷۱۵).
در حقیقت اخلاق فردی و جمعی، که غالباً تفکیک آن از حیات سیاسی و دینی سخت دشوار است، پهنه ای وسیع در اختیار نگاه و قلم طنز پرداز قرار می دهد، تا آنجا که تقریباً همه جنبه های زندگی آدمی را در بر می گیرد و گستره آن البته از حدود زمان و مکان خاص فراتر می رود. چنانکه اخلاق الاشراف نه تنها منبعی برای شناخت نگرشهای اخلاقی-دینی و اخلاقی-سیاسیِ روزگار عبید به شمار می رود (محجوب، همانجا) که از رهگذر نگاه به رفتار و افکار اشراف و اکابر و خبرگان و نجبای قوم آنرا به تصویر کشیده است، بلکه می توان مصادیقی عام تر هم برای آن یافت (منگینی،عبید، ۲-۳).
مضمون، تبویب و بعضی عبارات اخلاق الاشراف نشان می دهد که عبید در تصنیف این اثر، به دو کتاب از خواجه نصیرالدین، یعنی اوصاف الاشراف، و اخلاق ناصری، و نیز گلستان سعدی نظر داشته است. تعریف عبید از حکمت نظری و عملی به مثابه «مذهب منسوخ»، و تصریح به این معنی که «… هرگاه علم و عمل بدین درجه در شخص جمع آید، او را انسان کامل و خلیفه خدا توان گفت و مرتبه او بلندترین مراتب نوع انسانی باشد، چنانکه حق تعالی فرموده “یؤتی الحکمه من یشاء و من یؤتی الحکمه فقد اوتی خیراً کثیراً” » ( کلیات، ص ۲۳۴)، تقریبا همان است که خواجه در اخلاق ناصری آورده است که: « و هرکه این دو معنی در او حاصل شود، حکیمی کامل و انسانی فاضل بود و مرتبه او بلندترین مراتب نوع انسانی باشد؛ چنانکه فرموده است عزَّ من قال: “یؤتی الحکمه من یشاء و من یؤت الحکمه فقد اوتی خیراً کثیراً”»( اخلاق ناصری،صص ۳۷-۳۸؛ قس: جوادی، قسمت سوم، صص ۸-۹ که اخلاق الاشراف را اصلاً تقلیدی طنز آمیز از رسایل خواجه، خاصه اخلاق ناصری او دانسته است). همچنین آنچه عبید در باره بقا و فنای نفس در باب اول اخلاق الاشراف آورده است (کلیات، ص ۲۳۵) با دیدگاه خواجه در همین موضوع ( اخلاق ناصری،ص۵۴) قابل مقایسه است. غیر از آن به نظر می آید عبید در نامگذاری این رساله خود به کتاب اوصاف الاشراف خواجه هم، از باب طعنه و تسخر نظر داشته است. زیرا اوصاف رجال روزگار خود را وصف کرده که غالباً نه از اشراف، بل که از اراذل جهان بودند ( صفا، ۳/۲/۱۲۷۱-۱۲۷۰). بعضی ابواب اخلاق الاشراف و تعابیر و شیوه بیان عبید، گلستان استاد سخن سعدی را به ذهن متبادر می کند و بعضی محققان معتقدند که عبید در تصنیف اخلاق الاشراف، ابواب و بعضی مضامین گلستان را هم پیش چشم می داشته است. بخصوص بیتی از سعدی که عبید با اندکی تغییر در آخر مقدمه اخلاق الاشراف آورده است:
مگر صاحبدلی روزی به جایی کند در کار این مسکین دعایی
این معنی را تأیید می کند. غیر از آن، سعدی گلستان را به مثابه استعاره ای برای هشت باب بهشت، در هشت باب تدوین کرده است؛ و عبید هم در تقسیم اخلاق الاشراف به هفت باب، به هفت باب دوزخ، مندرج در قران کریم ( الحجر/۴۴) نظر داشته است ( کلیات عبید، ص ۲۳۳؛ اسپراکمن، طنز پارسی، ۲۲۸-۲۲۹). جملات و عبارات دیگری هم در اخلاق الاشراف می توان یافت، که سخن سعدی را تداعی می کند. مثلاً در بعضی نسخه ها آمده است: « …هرکس صدق ورزد پیش هیچکس عزتی نیابد… و بزرگان از این جهت گفته اند دروغ مصلحت آمیز به که راست فتنه انگیز» ( اخلاق الاشراف، ص ۲۰۸ چ حلبی).
بررسی رسایل منثور عبید همچون، «صد پند»، «تعریفات یا ده فصل»، اخلاق الاشراف»، «رساله دلگشا»، «فالنامه بروج» نوعی پیوستگی در معنی مقصودِ مصنف به ذهن متبادر می کند. به شکلی که بعضی عبارات مندرج در رسایل مختلف را می توان شرح یا تتمیم بعضی دیگر تلقی کرد. در حقیقت می توان اصول اخلاقی که عبید در اخلاق الاشراف، نظراً و در قالب «مذهب مختار» بیان کرده است، موارد یا مصادیق عملی آنرا در رسایل دیگر بخصوص در تعریفات و رساله دلگشا و صد پند، در قالب نصایح و حکایات و لطایفی، که به اقرب احتمال به روزگار او در افواه جاری بوده است، می توان دید. مثلاً این پند ها که « تا توانید سخن حق مگویید تا بر دلها گران مشوید…»، یا « مسخرگی و قوادی و …گواهی به دروغ دادن و دین به دنیا فروختن… پیشه سازید تا پیش پادشاهان و بزرگان عزیز باشید…» ( کلیات، ص ۳۱۸)، در حقیقت لب «مذهب مختار» در باب هفتم اخلاق الاشراف، در حیا و وفا و صدق است.
جز آن، بعضی اشارات در این رسایل، مقصود غایی عبید را از این طنز پردازیها و و دیدگاه او نسبت آن جامعه نشان می دهد. چنانکه در پایان مقدمه اخلاق الاشراف به کنایه یاد آور شده است که
آن کس که ز شهر آشنایی است داند که متاع ما کجایی است
و در آخر رساله صد پند آورده است که « آنچه ما دانسته ایم و از دوستان شنیده ایم و در کتابها خوانده ایم و از سیرت بزرگان مشاهده کرده ایم، از راه شفقت و مسلمانی …در این محنت سرا یاد کردیم…» ( کلیات ص ۳۲۴). به عبارت دیگر عبید به درستی توقع داشت که مردم تیز فهمِ باریک بینِ معنی شناس، مقصود او را از آنچه در جامه طنز بیان کرده است دریابند. اینکه اشاره شد که عبید در تصنیف اخلاق الاشراف به آثار خواجه نصیرالدین نظر داشته است، هم از همین رساله صد پند بر می آید که تصریح کرده است این رساله را بر نمطِ آنچه خواجه از وصیت افلاطون به ارسطو، همراه با پندنامه های دیگر آورده است، ترتیب داده است ( کلیات، ص ۳۱۷). اسپراکمن که بخصوص اخلاق الاشراف را با فالنامه بروج مقایسه کرده است، فضای مسلط معنایی و شیوه بیان یعنی پلید بینی را در هر دو یکی دانسته است ، اما بنا بر قرائنی معنوی حدس زده است که فالنامه پس از اخلاق الاشراف نوشته شده است( «فالنامه،صص ۹۷-۹۸). نیز تعریفات او در رساله ده فصل یا تعریفات که کلمات رایج در سخن مردم را با لحنی پر از نیش و کنایه های طنز آمیز ، آنطور که مردم دانا و حساس از آن کلمات اراده می کرده اند، شرح داده است ( ناتل خانلری، لغت نا
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 