پاورپوینت کامل استاد حسین خطیبی، مرد علم و عمل ۸۷ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل استاد حسین خطیبی، مرد علم و عمل ۸۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل استاد حسین خطیبی، مرد علم و عمل ۸۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل استاد حسین خطیبی، مرد علم و عمل ۸۷ اسلاید در PowerPoint :

پاورپوینت کامل استاد حسین خطیبی، مرد علم و عمل ۸۷ اسلاید در PowerPoint (31 تیر ۱۲۹۵،تهران -۳۱ شهریور ۱۳۸۰، تهران)

دبا – سی و یکم شهریور امسال پانزدهمین سالروز درگذشت دکتر حسین خطیبی نوری، استاد دانشگاه، محقق، دولتمرد و شخصیت برجسته و تأثیر گذار در عرص خدمات اجتماعی است. او مرد خودساخته ای بود که به رغم عمری خدمت و تلاش مستمرّ به میهن خود، با تنی در هم شکسته و روحی آزرده رخت از این جهان بیرون برد.

پاورپوینت کامل استاد حسین خطیبی، مرد علم و عمل ۸۷ اسلاید در PowerPoint (31 تیر ۱۲۹۵،تهران -۳۱ شهریور ۱۳۸۰، تهران)

دبا –

سی و یکم شهریور امسال پانزدهمین سالروز درگذشت دکتر حسین خطیبی نوری، استاد دانشگاه، محقق، دولتمرد و شخصیت برجسته و تأثیر گذار در عرص خدمات اجتماعی است. او مرد خودساخته ای بود که به رغم عمری خدمت و تلاش مستمرّ به میهن خود، با تنی در هم شکسته و روحی آزرده رخت از این جهان بیرون برد.

خاندان.

پدرش ،شیخ محمد نوری،مدرّس و نایب التولی مدرس مروی بود و زمانی که شیخ مرتضی آشتیانی (د. ابان ۱۳۲۵)، متولیِ این مدرسه، از کار کناره گرفت و به مشهد رفت، شیخ نوری به جای او منصوب شد.خاندان خطیبی از نورِ مازندران به تهران مهاجرت کرده بودند. حسین بزرگترین نفر از پنج فرزندی بود که پدرش از همسر سومش داشت.

از دارالفنون تا دانشگاه.

خطیبی تحصیلات متوسط را در رشت زبان و ادب فارسی در دارالفنون به پایان برد و سپس به دانشسرای عالی رفت و پس از سه سال به دریافت درج لیسانس در رشت ادبیات فارسی نائل آمد. حسین خطیبی یکی از نخستین زبده تحصیل کردگان جوانی بود که به دور جدید التأسیس دکتریِ ادبیات فارسی در دانشگاه تهران راه یافت. وی پایان نام خود را با عنوان نثر فنّی فارسی از آغاز تا پایان قرن هفتم هجری،زیر نظر ملک الشعرای بهار نوشت و به داوری ابراهیم پورداود، علی اصغر حکمت و فروزانفر با درج بسیار خوب، در ۱۳۱۸ حائز درج دکتری در زبان و ادبیات فارسی شد. او حتی پیش از اخذ دکتری، به توصی استادش ملک الشعرا، هفته ای دو ساعت در دانشگاه دستور زبان فارسی تدریس کرد. سال ها بعد نیز از پیِ درگذشت ملک الشعرا، استاد کرسی سبک شناسی، به جای وی نشست و تا واپسین ماه های ۱۳۵۷ در این مقام باقی ماند.

از مدیریت کتابخانه تا مدیرست روزنام رسمی.

خطیبی پس از انجام دو سال خدمت سربازی به مدیریت کتابخان دانشکد حقوق دانشگاه تهران منصوب شد، و از آنجا که دکتر عبدالله معظّمی (د. ۱۳۵۰) رئیس دانشکد حقوق و معاونش به ندرت می توانستند در دانشکد حقوق حضور یابند، خطیبی عملاً این دانشکده را اداره می کرد. لیاقت و علاق خطیبی در این کار توجه معظّمی را چنان جلب کرد که وقتی نایب رئیس چهاردهمین دور مجلس شورای ملّی شد، خطیبی را به مجلس منتقل کرد، و به معاونت روزنام رسمی،اُرگان مجلس شورا، برگماشت. در این منصب نیز فی الواقع تمامی امور روزنامه را می گرداند تا اینکه خود به مدیریت این نشریه برگزیدده شد. خطیبی این مسئولیت را بر عهده داشت تا اینکه در ۱۳۴۲ به عنوان نمایند مجلس از لار انتخاب گردید. از خدمات شایست خطیبی در این مدت تدوین و نشر مذاکرات مجلس شورا از اول تا پایان دور ششم بود. او مخصوصاً بر سرِ گردآوری مذاکرات دور اول زحمت زیاد کشید، زیرا جز بخش های ناقص و پراکنده ای از آن مذاکرات، موجود نبود؛ بیشترِ آنها در بمباران مجلس به فرمان محمد علی شاه، از میان رفته بود. خطیبی شخصاً هر آنچه را که توانست، از منابع دیگر جمع آوری کرد و موفق شد مذاکرات دور اول را تدوین و منتشر کند.

اهتمام به نشر لغت نام دهخدا.

در این اوان روانشاد دهخدا که حاصل یک عمر تلاش و رنج خود را برای چاپ آماده می کرد، از اینکه هیچ توانگرِ با همتی برای تأمین هزینه های این کار سترگ پا به میدان نمی گذاشت دلتنگ و آزرده خاطربود. خطیبی دکتر معظّمی، رئیس مجلس را از تلخکامی علامه با خبر ساخت. او نیز مشتاقانه برای دیدار استاد به خان او رفت و در همانجا قول داد که حد اکثر تلاش خود را در راه تحقق آرزوی آن پیر فرزانه به کار ببرد. به دنبال تصویب مجلس شورا، کمیته ای با عضویت خطیبی تشکیل شد تا مقدّمات لازم را برای اجرای طرح نشر لغت نام دهخدا فراهم آورند. به پیشنهاد خطیبی، از تنی چند پژوهشگر جوان دعوت شد تا پیرمرد را در تنظیم انبوه یادداشت های وی کمک کنند. سرانجام نخستین جلد این فرهنگ فارسی در ۱۳۲۵ به طبع رسید. پیشگفتار آن به قلم دکتر خطیبی و امضای عبدالله معظمی بود. کارِ درست نیز همین بود؛ چه معظمّی هم در باز کردنِ میدان فعالیت برای دکتر خطیبی نقش مهمی ایفا کرد و هم سلسله جنبانِ نشرِ یکی از بزرگترین گنجینه های فرهنگی ایران گردید.

در جمعیت شیر و خورشید سرخ.

خطیبی به واسط عبدالله معظمی با «جمعیت شیر و خورشید سرخ» (هلال احمر امروزی) آشنا شد و متعاقبِ آن با کمک دکتر علی فرهمندی، به منظور جمع آوری اعانه اقدامات مفصلی را برنامه ریزی کرد. توفیق چشمگیر او در گردآوری مبالغی خارج از حد انتظار (۶۰۰،۰۰۰ تومان، که در آن زمان پول کمی نبود) جمعیت را بر آن داشت که وی را دعوت به همکاری بیشتر کند، و خطیبی بدون بی هیچ مزد و منتّتی خدمت به جمعیت را پذیرفت. در ۱۳۲۷ به مدیریت بخش انتشارات جمعیت منصوب شد.و با همکاری ذبیح الله صفا (د ۱۳۷۸) و جلال آل احمد (د.۱۳۴۸) مجلّ جمعیت را راه اندازی کرد. در اردیبهشت ۱۳۲۸ مدیر عامل جمعیت شیر و خورشید شد و تا اواخر ۱۳۵۷بارِ این مسؤلیت را بر دوش کشید. اگر چه او، با قابلیت های شگرفی که داشت، می توانست در مقام استادی دانشگاه به حدّی بسیار بیش از آنچه بدان رسید برسد، اما ترجیح داد که وقت و نیروی خود را بیشتر به دفع آلام دردمندان و کمک به بهبود زندگی محرومان اختصاص دهد.هنگامی که خطیبی عهده دار مسؤلیت جدید شد،جمعیت شیر و خورشید فقط سازمانی کوچک با بودجه ای محدود بود.با این حال، او موفق شد جمعیت را به سرعت گسترش دهد و ده ها بیمارستان، درمانگاه، دارالایتام و مراکز امداد رسانی در سراسر ایران ایجاد کند. به منظور حصول اطمینان نسبت به تداوم و ارتقاء کیفی و کمّی کار کمک رسانی در گوشه و کنار کشور، خطیبی به تأسیس سازمان جوانان به عنوان بخشی از جمعیت شیر و خورشید کمک کرد. این سازمان با همکاری مؤثر وزارت فرهنگ (آموزش و پرورش امروزی) جوانانی را برای این مقصود آماده می کرد.عشق و اعتقاد عمیق خطیبی به خدمات انسان دوستانه، انگیزه های ایثارگرانه و صداقت بی چون و چرای وی در این قسم کارها اعتماد عام مردم را به او جلب کرد و باعث جذب کمک های فراوان مردمی و غیر دولتی به جمعیت شیر و خورشید سرخ شد که به صورت پول نقد، زمین، موقوفات، فنّآوری و مشاوره های کارشناسانه اهدا می شد.

در خدمت دکتر مصدق

. در واپسین ماه های دوران نخست وزیری محمد مصدق، خطیبی به ریاست کلّ یکی از دو دفتر او گمارده شد.وی در این مقام، مسؤل مکاتبات رسمی نخست وزیر با وزیران دولت او و نمایندگان خارجی بود.او هر روز به اقامتگاه مصدق می رفت. آخرین دیدارش با نخست وزیر درست مصادف بود با روز وقوع کودتایی که به سقوط مصدق انجامید. دکتر خطیبی که از روابط تیر شاه و مصدق به خوبی آگاه بود، خود را پنهان کرد تا اینکه پس از چند روز به کار باز گشت و به ادار جمعیت شیر و خورشید سرخ ادامه داد.

بعضی طرح ها و سازندگی ها.

خطیبی یکی از نیروهای بسیار مؤثر در توسعه و کارآمد کردنِ سازمان داوطلبان وابسته به جمعیت شیر و خورشید بود. اعضای این سازمان نه تنها خدمت رایگان به جمعیت می کردند، بلکه حقّ عضویت ماهیانه ای نیز می پرداختند. او طیّ دوران طولانی و پرافتخار خدمتش در راه افزایش کمّی و کیفی مراکز انتقال خون، شیرخوارگاه ها، آزمایشگاه ها، مراکز تربیت پرستار و کمک پرستار، ماما و پیراپزشکیِ وابسته به جمعیت گام های مؤثر و تحسین برانگیزی برداشت. در آستان پیروزی انقلاب (بهمن ۱۳۵۷) جمعیت شیر و خورشید ایران بالغ بر ۵۰۰ مرکز درمانی با بیش از ۱۵ هزار تخت بیمارستانی در اختیار داشت. خطیبی برای هر چه کارسازتر کردنِ سازمان امداد گرانِ جمعیت نیز فراوان زحمت کشید. در زمان تیرگی روابط ایران و عراق که به دستور صدام حسین، هزاران هزار مهاجران ایرانیِ ساکن در عراق با وضع تحقیرآمیزی از این کشور رانده شدند، جمعیت شیر و خورشید، تحت مدیریت کارآمد و کارساز خطیبی به یاری آنان شتافت و حتی المقدور از مصائب و آلام بی خان و مان های هموطن کاست. جمعیت خدمات مشابهی را نیز در حق کردهای بارزانی که به ایران پناه آورده بودند، مبذول داشت و برای آنان اردوگاه هایی در چند شهر ایران بر پا داشت.

خدمات برون مرزی.

به علاوه، جمعیت، به سعی و اهتمام خطیبی، خدمات پزشکی-درمانی در چند کشور همسایه مانند اردن، عربستان سعودی، و شیخ نشین های حاشی خلیج فارس انجام داد، از جمله بنای چند بیمارستان بسیار مجهّز (برای فهرست کامل تری از اقدامات انسان دوستانه و خدا پسند خطیبی، نگاه کنید به سایت جمعیت هلال احمر جمهوری اسلامی).

ایجاد مهد کودک.

یکی از خدمات ابتکاریِ دکتر خطیبی ایجاد مهد های کودک برای نگهداریِ فرزندان کارگران و دیگر مستخدمان فقیر در طول روز بود. او خود واضع نام «مهد کودک» بود و فکر چنین نهادی را زمانی پیدا کرد که به دعوت صلیب سرخ فرانسه به این کشور رفته بود.از طنزهای روزگار اینکه تنها ممرّ درآمد او در بخشی از واپسین سال های عمر، مهد کودک همسرش ، در محلّ قلهک، اول خیابان دولت (کلاهدوز فعلی) بود: محلی که ظاهراً در قسمتی از آن خود و خانواده اش زندگی می کردند و چند سالی بعد از آنجا نقل مکان نمودند.

در مجلس شورای ملّی.

چند سالی پس از انتقال به مجلس شورا، ظاهراً علی رغم انتظار او، دکتر خطیبی به عنوان نمایند مردم لار برای دور بیست و یکم مجلس شورا انتخاب شد. برای دوره های بیست و دوم تا بیست چهارم مجلس، این بار نه از لار که از تهران، انتخاب شد. در اواخر مجلس بیست و یکم، وی نایب رئیس شد و تا پایان دوران نمایندگی اش این مقام را برای خود حفظ کرد.

بر مسند تدریس.

خطیبی زندگی شغلی خود را با دبیری در دبیرستان ها آغاز کرد.سپس به عنوان مربّی در دانشگاه تهران به تدریس دستور زبان فارسی پرداخت تا اینکه به مرتب دانشیاری و، سرانجام، به مقام استاد سبک شناسی در نثر و نظم فارسی ارتقا یافت. او عهده دار تعلیم این درس در دانشگاه و دانشسرای عالی تهران بود،و تا بهمن ۱۳۵۷ که از دانشگاه اخراج شد، در این منصب علمی باقی ماند. اشتغال تمام وقتِ او به جمعیت شیر و خورشید سرخ فرصت چندانی برای تحقیقات دانشگاهی و نشر مقاله و کتاب به او نمی داد.تنها آثار منتشر شد او در قالب کتاب، یکی تاریخ تطوّر نثر فنی، قرون ششم و هفتم ( تهران، ۱۳۴۴) و فنّ نثر در ادب پارسی: تاریخ تطور مختصّات و نقد نثر پارسی از آغاز تا پایان قرن هفتم ، جلد ۱،(تهران، ۱۳۶۴، تجدید چاپ ۱۳۷۵) است؛ این کتابِ دوم اساساً ویرایش مبسوط تری از رسال دکترای او است. خطیبی دستنویس جلد دوم این اثر را فراهم کرده بود، که دست اجل مجال نشر آنرا به وی نداد.او در نظر داشت نقد و بررسی فنّ نثر و بعضی از «ژانر» های آن را تا قرن چهاردهم ادامه دهد. این اثر نه تنها نشان دهند تتبّعِ انتقادی و گسترد خطیبی در ادبیات منثور کلاسیک فارسی است، بلکه گواه صادقی هم بر شمّ صائب ادبی و احاط ستودنی وی بر نثر فارسی است. نگارش محققانه، منسجم و استوار، و در عین حال، خوش آهنگ و دلنشین او حکایت از قریح شاعران او نیز دارد. اگر چه او ادعای شاعری نداشت، و عموماً نیز به عنوان شاعر معروف نبود، اما اشعاری که از او بر جای مانده (از جمله سروده های دوران زندان وی) هم بر شناخت استادان او از ظرایف و محسّنات شعری دلالت دارد هم بر طبع توانای او در شاعری. خطیبی اندوخت چندین هزار بیتی از سروده های گویندگان پیشین ایران در حافظه داشت. در نتیج همین شعر شناسی و استعداد شاعری هم بود که از حاصل مطالعات مفصل خود در دیوان های شاعران کلاسیک یادداشت هایی فراهم آورده بود تا به موقع آنها را در دو جلد تدوین و منتشر کند. با وجود اشتغالات غیر دانشگاهیِ فراوان، خطیبی افزون بر بیست مقاله، که طبعاً بیشتر آنها در موضوعات سبک شناختی بود، در نشریات مختلف به چاپ رساند.آخرین اثر تحقیقی وی نوشته ای بود دربار ملک الشعرا بهار، استاد و الگوی وی از بسیاری جهات، که چند ماهی پیش از درگذشتش، در مجلس بزرگداشت بهار (پاریس، اردیبهشت ۱۳۸۰) عرضه کرد، که بعدها در کتاب رنج رایگان او نشر شد. دو وجه مشترکِ برجسته میان این استاد و شاگرد، یکی حوز مطالعات دانشگاهی و دیگری گرایش های اجتماعی-سیاسی آنها بود.اشتغال جدّیِ آنها به این دو حوزه بود که برایشان گرفتاری ها به بار آورد و هر دو را، به فاصل حدود ۴۵ سال، روان زندان کرد و روح و جسمشان را فرسود؛ منتها دوران محبس شاگرد نزدیک به چهار برابر ایامی بود که استاد در بند سپری کرد.

در محضر درس خطیبی.

دو سال تحصیلی ( مهر ۱۳۳۸- خرداد ۱۳۴۰) دانشجوی درس سبک شناسی او بودم: سال اول در باب نثر و سال دوم دربار شعر فارسی. از روش ادار کلاس هایش در دانشگاه تهران خبر ندارم، اما در کلاس های دانشسرای عالی، تمامی تدریس او محدود می شد به آنچه از حافظه القا می کرد و دانشجویان از آن یادداشت بر می داشتند. او هرگز نه متن درسی داشت و نه مطالبی اضافی برای خواندن بیرون از کلاس تعیین می فرمود. این کارِ او

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.