پاورپوینت کامل خشت اول حزب همیشه ناکام ۶۳ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل خشت اول حزب همیشه ناکام ۶۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل خشت اول حزب همیشه ناکام ۶۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل خشت اول حزب همیشه ناکام ۶۳ اسلاید در PowerPoint :
درباره تاریخ اعلام موجودیت حزب توده روایتهای متفاوتی هست، برای مثال نورالدین کیانوری در کتاب خاطراتش ۱۰ مهر ۱۳۲۰ را روز اعلام رسمی تاسیس حزب توده میخواند در حالی که یرواند آبراهامیان در ایران بین دو انقلاب به نقل از خاطرات ایرج اسکندری در «زندگی من» ۷ مهر یعنی ۱۳ روز پس از استعفای رضاشاه را زمانی میداند که گروهی از ۵۳ نفر معروف تشکیل یک سازمان سیاسی با عنوان بلندپروازانه حزب توده ایران را اعلام کردند.
نگاهی به خاستگاه تاریخی و طبقاتی حزب توده
مهرماه ۱۳۲۰ خورشیدی ۷۵ سال از تاسیس حزب توده گذشت
درباره تاریخ اعلام موجودیت حزب توده روایتهای متفاوتی هست، برای مثال نورالدین کیانوری در کتاب خاطراتش ۱۰ مهر ۱۳۲۰ را روز اعلام رسمی تاسیس حزب توده میخواند در حالی که یرواند آبراهامیان در ایران بین دو انقلاب به نقل از خاطرات ایرج اسکندری در «زندگی من» ۷ مهر یعنی ۱۳ روز پس از استعفای رضاشاه را زمانی میداند که گروهی از ۵۳ نفر معروف تشکیل یک سازمان سیاسی با عنوان بلندپروازانه حزب توده ایران را اعلام کردند. واقعیت امر آن است که اختلافات درباره حزب توده تنها به این مسائل جزیی ختم نمیشود و داوریهایی درباره این متشکلترین حزب سیاسی و نحوه نقشآفرینی آن در تاریخ معاصر ایران بسیار متفاوت و متضاد است، گاه پیرامون سطح تاثیر این حزب چنان با اغراق سخن گفته میشود که مشابه همان بحث معروف «انگلیسیها»ی دایی جان ناپلئون است، بدین مضمون که گفته میشود حزب توده در عمق جان و تاروپود روشنفکری ایران ریشه دوانده است یا ریشه همه بدبختیها به «تودهای» بودن روشنفکران و فعالان سیاسی و «چپگروی» ناشی از آن بر میگردد، عدهای نیز حزب توده را از بنیاد وابسته به شوروی سابق و دستنشانده آن میخوانند که کاری جز خیانت و وطنفروشی از آن برنمیآمد. از سوی دیگر نیز گروهی مسیر تفریط میپیمایند و با نفی همه خطاها و اشتباههای ساختاری و خرد این حزب، انتقادات را سوگیرانه و ناشی از بدخواهی یا بدفهمی معرفی میکنند. رویکرد پژوهشی و بیطرفانه اما فراسوی این رویکردهای سیاستزده میکوشد واقعیت تشکیل این حزب را در بستر تاریخی آن باز بنمایاند و با این کار پرتوی بر علل ناکامی این حزب بتاباند، کاری که محققانی چون آبراهامیان و مازیار بهروز در تحقیقات شان در این زمینه صورت دادهاند. در جستار پیش رو بر این اساس میکوشیم نگاهی دوباره به تاریخچه تاسیس این حزب و نخستین گامهای آن بیندازیم و در پایان علل ناکامی این حزب را به نقل از مازیار بهروز مرور کنیم
.
متحد شوید
کارل مارکس در واپسین عبارات مانیفست کمونیسم به همراه انگلس نوشت: «کارگران چیزی برای از دست دادن ندارند جز زنجیرهایشان. آنها جهانی برای پیروزی دارند. کارگران جهان متحد شوید.» ایرج اسکندری، دبیر اول حزب توده ایران و از اعضای شاخص ۵۳ نفر و یکی از بنیانگذاران حزب توده ایران نیز در سخنرانیاش در نخستین کنگره حزب که در ۱۳ شهریور ۱۳۲۳ درنشریه رهبر منتشر شد، جملاتی گفت که بیشباهت به مانیفست مذکور نبود: «هدف حزب توده متحد کردن تودهها،کارگران، دهقانان، تجار، صنعتگران و روشنفکران مترقی است. البته این طبقات از نظر اقتصادی تفاوت دارند. مثلا در حالی که کارگران چیزی غیر از نیروی کار خود ندارند، صنعتگران کنترل ابزار تولیدشان را در دست دارند و دهقانان هم قطعه زمینی دارند یا در آرزوی به دست آوردن آن هستند. ولی در ایران معاصر، این اختلاف تحتالشعاع مبارزه مشترک علیه امپریالیسم، زمینداران غایب، سرمایهداران استثمارگر و صاحبان چپاولگر صنایع قرار گرفته است. وظیفه ما متحد کردن طبقات استثمار شده و ایجاد حزبی متشکل از تودههاست
.»
بدین منظور گروهی متشکل از ۲۷ نفر از اعضای جوان ۵۳ نفر مارکسیست زندانی شده در سال ۱۳۱۶، با گردهمایی در تهران سلیمان میرزا اسکندری، شاهزاده قجری رادیکال و محترم را به دبیرکلی برگزیدند. «اسکندری کسی بود که در انقلاب مشروطه جنگید، در تشکیل فرقه دموکرات در مجلس دوم شرکت داشت، کمیته مقاومت ملی را در جنگ جهانی اول رهبری کرد و دبیرکلی حزب اجتماعیون را از سال ۱۳۰۰ تا زمان انحلال آن در سال ۱۳۰۵ به عهده داشت»
نورالدین کیانوری موسسین حزب را ۴ دسته میخواند، نخست گروهی از ۵۳ نفر که «تعدادشان خیلی زیاد نبود»، دوم آن دسته «از عناصر ملی بودند و سابقه آزادیخواهی داشتند، مانند سلیمان محسن اسکندری که سابقه سوسیالیست داشت و البته در دوره اول حکومت رضاخان به اشتباه وزیر فرهنگ شد چون تصور میکرد که رضاخان مترقی و مردمی است و از توده مردم برخاسته است؛ علی امیرخیزی، که از آزادیخواهان قدیمی و از خانواده آزادیخواهی بود، پروین گنابادی که نویسنده برجستهای شد و عبدالحسین نوشین که جزو هنرمندان درجه اول تئاتر بود. گروه سوم موسسین حزب، کمونیستهای قدیمی بودند که قبل از ۵۳ نفر دستگیر شده بودند و ۱۰ سال در زندان بودهاند مثل اردشیر آوانسیان و رضا روستا. گروه چهارم کسانی بودند که ایرج اسکندری و… میخواستند آنها را به عنوان عناصر ملی جلب کنند. » به گفته کیانوری این گروه اخیر «یا به کلی فاسد بودند، یا برای جاه و مقام به حزب توده روی آوردند. از گروه فاسدین عباس اسکندری، دایی ایرج اسکندری و محمد یزدی، برادر دکتر مرتضی یزدی را باید نام برد. از گروه دوم، که برای وزیر شدن و وکیل شدن آمده بودند، باید دکتر فریدون کشاورز را اسم برد. آدمهایی عجیب و غریب و به کلی قلابی هم دعوت شده بودند، مثل عبدالقدیر آزاد.» البته در داوریهای کیانوری باید با دقت نگریست، او خود از چهرههای خوشنام تاریخ سیاسی ایران نیست و انتقادهای بسیاری به عملکرد و دیدگاههایش از سوی طیف گستردهای از فعالان و پژوهشگران تاریخ معاصر صورت گرفته است. بسیاری در قضاوتهای او نسبت به وقایع و افراد تردید کردهاند، برخی در بسیاری موارد ادعاهای او را صادقانه ندانستهاند و خودش را مشمول همان صفتهایی خواندهاند که به دیگران نسبت میداد
.
اهداف حزب
حزب توده اگرچه از همان هسته اولیهاش به نحوی میراثخوار و وارث ۵۳ نفر و حزب کمونیست ایران تلقی میشد، اما از همان ابتدا چنان که مازیار بهروز تاکید میکند، تمایل نداشتند خود را کمونیست بخوانند. ترس از علما، ممنوعیت هر گونه «مرام اشتراکی» در قانون اساسی که از ۱۳۱۰ علم شده بود؛ جو ضد کمونیستی ناشی از تبلیغات ۲۵ ساله حکومت، علاقه به جذب اصلاحطلبان، رادیکالها و انقلابیون مترقی و درک این واقعیت که طبقه کارگر صنعتی هنوز بخش کوچکی از کل جمعیت را تشکیل میدهد، از عللی هستند که رهبران حزب از به کار بردن عنوان «کمونیست» برای خود پرهیز میکردند. آبراهامیان البته دلایل پیچیدهتری نیز برای پرهیز از عنوان کمونیست برمیشمرد، مثل اینکه «بنیانگذاران حزب توده نمیخواستند مطیع رهبران کهنهکار آن سازمان شوند. ایشان اغلب جوان، تهرانی و فارسی زبان بودند. روشنفکرانی با تحصیلات دانشگاهی که به واسطه جنبشهای چپ اروپای غربی به مارکسیسم گرویده بودند.» در حالی که رهبران حزب کمونیست آذربایجانی و آذری زبان بودند، فعالان روشنفکر خودآموختهای که از طریق لنینیسم حزب بلشویک روسیه مارکسیست شده بودند. به همین دلیل است که بر خلاف تصور غلط محققان غربی، نباید رهبران حزب توده را «همان پیشگامان کمونیستهای کهنه کار خواند
.»
در بدو امر نیز ۴ هدف اولیه و موقت نیز برای تشکیل حزب عنوان شد: «آزادی باقیمانده ۵۳ نفر؛ به رسمیت شناخته حزب توده به عنوان سازمانی قانونی؛ انتشار روزنامه؛ و تهیه و تدوین برنامهای که بر خلاف برنامههای غیرمذهبی پیشین و بدون برانگیختن علما، امکان جذب دموکراتها، سوسیالیستها و کمونیستهای کهنهکار، مارکسیستهای جوان و حتی غیرمارکسیستهای رادیکال را فراهم کند.» چنان که آبراهامیان مینویسد، در ۶ ماه بعدی این اهداف تامین شد. «هنگامی که دولت، در اواسط مهرماه، همه مخالفان زندانی شده در دوره رضاشاه را عفو کرد، باقیمانده ۵۳ نفر هم آزاد شدند. در اواسط بهمن ماه که پلیس اجازه داد تا حزب توده مجلس یادبودی برای سالگرد در گذشت تقی ارانی، رهبر فقید ۵۳ نفر برگزار کند در واقع شناسایی رسمی حزب هم حاصل شد.» خیلی زود حزب چندین روزنامه به نامهای سیاست (که در دوره پیش از رضاشاه منتشر میشد و دوباره مجوز گرفت)، مردم و جبهه آزادی منتشر کرد
.
همچنین حزب توده در سوم اسفند ۱۳۲۰ برنامه موقتی خود را منتشر کرد. «در این برنامه بر لزوم محو آثار دیکتاتوری رضاشاه؛ حراست از قانون اساسی، آزادیهای مدنی و حقوق انسانی؛ حمایت از حقوق همه شهروندان به ویژه حقوق تودهها؛ و همیاری در مبارزه جهانی دموکراسی علیه وحشیگری فاشیسم؛ تاکید شده بود.» مازیار بهروز درباره اهداف حزب تا پیش از سال ۱۳۲۴ خورشیدی مینویسد: «سیاست حزب توده تا پایان جنگ جهانی دوم (شهریور ۱۳۲۴) در جهت ائتلاف با ایالات متحده و انگلستان بود و در ایران این سیاستها در جهت حفظ وضع موجود، یعنی ائتلاف ضد فاشیستی بود
.«
نخستینهای حزب
بیشتر اعضای نخستین گروه کادر رهبری حزب توده را روشنفکران نسل جوان فارسی زبان ساکن تهران تشکیل میدادند، چهرههایی چون دکتر محمد بهرامی از اعضای اصلی ۵۳ نفر و فرزند پزشکی برجسته اهل تهران، دکتر مرتضی یزدی از اعضای ۵۳ نفر و استاد دانشگاه تهران و جراح شناخته شده فرزند یک واعظ تندروی یزدی که در تهران متولد شد، ایرج اسکندری برادرزاده سلیمان اسکندری و فرزند یحیی میرزا اسکندری شاهزاده تندرو معروف که در انقلاب مشروطه کشته شده بود، نورالدین الموتی حقوقدان برجسته، عبدالحسین نوشین کارگردان برجسته تئاتر که در نوجوانی
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 