پاورپوینت کامل آیا تنها نوابغ از پس فلسفه برمی‌آیند؟ ۴۲ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل آیا تنها نوابغ از پس فلسفه برمی‌آیند؟ ۴۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل آیا تنها نوابغ از پس فلسفه برمی‌آیند؟ ۴۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل آیا تنها نوابغ از پس فلسفه برمی‌آیند؟ ۴۲ اسلاید در PowerPoint :

«سر آنتونی کنی» نویسنده کتاب «تاریخ فلسفه غرب» است. این اثر از معروف‌ترین تاریخ فلسفه‌هایی است که به عنوان کتاب درسی در دانشگاه‌های معتبر جهان تدریس می‌شود. آنتونی کنی که از تأثیرگذارترین فیلسوفان مدرن است، این تاریخ فلسفه را برای دانشجویان دوره کارشناسی نوشته و گوشه چشمی هم به مخاطبان غیر آشنا با فلسفه داشته است. این کتاب در چهار جلد در سال ۲۰۰۵ از سوی انتشارات دانشگاه آکسفورد به چاپ رسید و تا کنون چاپ‌های متعددی از آن به فروش رفته است.کنی، در مقدمه این کتاب به نکات مهم و قابل توجهی در باب فلسفه اشاره کرده است که در ادامه ترجمه فرازهایی از آن را می‌خوانید

تأملی در باب «وظیفه فلسفه»ساماندهی دانسته‌ها

«سر آنتونی کنی» نویسنده کتاب «تاریخ فلسفه غرب» است. این اثر از معروف‌ترین تاریخ فلسفه‌هایی است که به عنوان کتاب درسی در دانشگاه‌های معتبر جهان تدریس می‌شود. آنتونی کنی که از تأثیرگذارترین فیلسوفان مدرن است، این تاریخ فلسفه را برای دانشجویان دوره کارشناسی نوشته و گوشه چشمی هم به مخاطبان غیر آشنا با فلسفه داشته است. این کتاب در چهار جلد در سال ۲۰۰۵ از سوی انتشارات دانشگاه آکسفورد به چاپ رسید و تا کنون چاپ‌های متعددی از آن به فروش رفته است.کنی، در مقدمه این کتاب به نکات مهم و قابل توجهی در باب فلسفه اشاره کرده است که در ادامه ترجمه فرازهایی از آن را می‌خوانید

:

فلسفه؛ علم است یا هنر؟

هرکدام از مکاتب فلسفی بهره‌ای از حقیقت دارند اما نه هرچه در آنها آمده کاملاً درست است و نه تمام حقیقت را در بر دارند. فلسفه، «علم» نیست و هیچ نشانی از «هنر» هم ندارد. فلسفه صرفاً یک دانش رو به رشد یا کسب حقایق تازه درباره عالم نیست. فیلسوفان اطلاعاتی در اختیار ندارند که دیگران از آن محروم باشند. فلسفه متعلق «دانش» نیست بلکه متعلق «فهم» است

.

به دیگر سخن، فلسفه «سازماندهی دانسته‌ها» است. اما از آنجایی که فلسفه همه‌شمول است، در محدوده خود به قدری کلی است که اگر بخواهیم دانش‌مان را سازماندهی کنیم به مشکلاتی برمی‌خوریم که تنها نوابغ از پس آن برمی‌آیند. برای ما که جزو نوابغ نیستیم، تنها راهی که برای فهم فلسفه باقی می‌ماند این است که امیدوار باشیم به ذهنیت فیلسوفان بزرگ پیشین دست یابیم

.

اگرچه فلسفه، علم نیست اما در طول تمام سرگذشتش، رابطه‌ نزدیکی با علوم داشته است. بسیاری از شاخه‌های علم که در زمان باستان و در قرون وسطی بخشی از فلسفه محسوب می‌شدند، دیرزمانی است که به علوم مستقلی تبدیل شده‌اند. تا زمانی، رشته‌ای «فلسفی» می‌ماند که مفاهیمش مبهم و روشش بحث‌انگیز باشد. شاید هیچکدام از مفاهیم علمی وضوح کامل پیدا نکرده باشند و هیچ روشی در علم کاملاً بی‌مناقشه نباشد. در این صورت، در هر علمی همواره عنصری فلسفی، باقی خواهد ماند. اما گاهی هم می‌توان مسائل را به نحوی مطرح کرد که دیگر «مسأله» نباشند. یعنی زمانی که مفاهیم به نحوی که بحث‌برانگیز نباشند، استاندارد شوند و بر سر روش‌شناسی پاسخ مسأله اجماع همگانی حاصل می‌شود، به این ترتیب علم به جای اینکه انشعابی از فلسفه دانسته شود، جایگاهی مستقل خواهد داشت

.

گاهی فلسفه را ملکه علوم و گاهی ندیمه علوم می‌خوانند. شاید بهتر این باشد که آن را «قابله» علوم بدانیم. در واقع، علوم به واسطه تقسیم‌بندی از فلسفه جدا شدند. فلسفه از آنجایی که با آثار اصیل رابطه مهمی دارد، به هنر شباهت دارد. وقتی یک فیلسوف مسائل فلسفی را مطرح می‌کند، ما را به مجموعه‌ای از متون قدیمی ارجاع می‌دهد. چرا که فلسفه موضوع دقیقی ندارد و فقط دارای روش‌های خاصی است

.

فلسفه رشته‌ای است که با فعالیت‌های بزرگان آن تعریف می‌شود. کسانی که به لحاظ زمانی پیش از سقراط آمدند و ما آنان را فیلسوف می‌دانیم، دانشمند نیز بودند و تعدادی از آنان، رهبران مذهبی به شمار می‌رفتند. آنطور که ما فلاسفه‌ قرن بیستم ادعای پیوستگی داریم، آنان هنوز فکر نمی‌کردند که همه از صنف واحدی هستند

.

افلاطون بود که نخستین‌بار در نوشته‌هایش از واژه «فلسفه» به معنایی نزدیک به معنای امروزین آن استفاده کرد. برخی از ما که خود را فیلسوف می‌دانند، امروزه می‌توانند ادعا کنند که وارث افلاطون و ارسطو هستند. اما ما فقط زیرمجموعه‌ کوچکی از وارثان این دو فیلسوف هستیم. آنچه ما را از دیگر وارثان این دو فیلسوف بزرگ یونانی متمایز می‌کند و به ما حق می‌دهد که القاب این دو را به ارث ببریم، این است که برخلاف فیزیکدانان، اخترشناسان، پزشکان و زبان‌شناسان؛ ما فیلسوفان، اهداف ارسطو و افلاطون را با همان روش‌هایی دنبال می‌کنیم که آن دو در دسترس داشتند

.

اگر جایگاه فلسفه مابین علم و هنر باشد، آنگاه چه پاسخی باید به این پرسش بدهیم: «آیا فلسفه پیشرفتی هم دارد؟

وظیفه فلسفه معالجه آشفتگی فکری است

هستند کسانی که فکر می‌کنند وظیفه‌ اصلی فلسفه «معالجه‌ آشفتگی فکری» ما است. وقتی با این دید متواضعانه به نقش فلاسفه می‌نگریم، باید وظایف آنها را در طول تاریخ مورد بررسی قرار دهیم. چرا که در هر دوره‌ای نحوه معالجه متفاوت است. ذهن‌های بی‌انضباط در هر عصری با مسأله‌ متفاوتی گره می‌خورند و راهنمایی‌های فکری متفاوتی برای باز کردن آن گره‌ها لازم است. برای مثال عارضه‌ رایج در عصر ما این است که گمان می‌کنیم ذهن ما شبیه به کامپیوتر است. حال آنکه در اعصار گذشته گاهی آن را شبیه «آدمک» و گاهی هم شبیه «روح» می‌پنداشتند

.

نگاهِ «درمانی» به فلسفه اگر چه دگرگونی فلسفه در طول زمان را توجیه می‌کند اما سخنی درباره‌ پیشرفت واقعی آن ندارد. قابل مشاهده‌ترین شکل پیشرفت فلسفی، پیشرفت در تحلیل فلسفی است. پیشرفت در فلسفه این نیست که مطالب جدید را با تبدیل کردن آنها به مقادیر کوچک اطلاعات مرتب کنیم. آنچه فلاسفه ارائه می‌دهند نه «اطلاعات» بلکه «فهم» است

.

البته فلاسفه هم‌عصر ما چیزهایی را می‌دانند که فیلسوفان بزرگ پیشین نمی‌دانستند. ولی آنچه فیلسوفان امروزین بیشتر از آنها می‌دانند نه موضوعات فلسفی بلکه «حقایقی» هستند که توسط علوم پدید آمده از فلسفه، کشف شده‌اند. چیزهایی هم هستند که حتی بزرگترین فیلسوفان نسل‌های قبل هم نتوانستند بفهمند اما فیلسوفان روزگار حاضر آنها را می‌فهمند. مثلاً فیلسوفان با تمایز نهادن بین معانی متفاوت کلمات به «زبان» وضوح می‌بخشند. وقتی چنین تمایزی ایجاد شود، فلاسفه بعدی هم باید آن را در تأملات‌شان دخالت دهند

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.