پاورپوینت کامل سیاه؛ وجدان بیدار آدمها ۵۴ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل سیاه؛ وجدان بیدار آدمها ۵۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل سیاه؛ وجدان بیدار آدمها ۵۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل سیاه؛ وجدان بیدار آدمها ۵۴ اسلاید در PowerPoint :
مروری بر تاریخچه نمایش شادیآور و سیاهبازی
ملت ایران زندگیاش با جشن و شادمانی پیوند خورده. به مناسبتهای گوناگون جشن میگرفته و با سرور و شادمانی و نمایش روزگار را میگذرانده است. بهطوریکه مطالعه تاریخ این ملت و بررسی آدابورسوم و سنتهایش، نمایانگر نحوه زندگی، خُلقوخوی، فلسفه حیات و جهانبینی آن است. از دوران سلسلههای پادشاهی هخامنشیان، اشکانیان و ساسانیان، نمایش شادیآور بوده و این هنر ارزش ویژهای داشته است.
مروری بر تاریخچه نمایش شادیآور و سیاهبازی
ملت ایران زندگیاش با جشن و شادمانی پیوند خورده. به مناسبتهای گوناگون جشن میگرفته و با سرور و شادمانی و نمایش روزگار را میگذرانده است. بهطوریکه مطالعه تاریخ این ملت و بررسی آدابورسوم و سنتهایش، نمایانگر نحوه زندگی، خُلقوخوی، فلسفه حیات و جهانبینی آن است. از دوران سلسلههای پادشاهی هخامنشیان، اشکانیان و ساسانیان، نمایش شادیآور بوده و این هنر ارزش ویژهای داشته است.
طبق شواهد موجود در شاهنامه فردوسی که مطلب آن از خداینامهها نقل شده و همچنین گاتاها، موسیقی بهویژه موسیقی دستهجمعی (ارکستر) از کهنترین اَدوار تاریخی برقرار بوده که با همنوازی و همآوازی دسته ارکستر را تشکیل میدادند. فیثاغورث حکیم در سفرنامه خود هنگام تاجگذاری داریوش مینویسد:
۳۶۰ زن جوان به شماره روزهای سال از ایالتها و ولایتهای ایران به پایتخت آمده و همگی با نغمه و آهنگ و آوازی مناسب همآواز گردیده سرود میخواندند و گروههای زیادی نمایشهای دستهجمعی انجام میدادند. این بیانگر آن است که همه اقشار جامعه حتی زنان در نمایشهای آن زمان شرکت داشتند. در دوره اشکانیان تنها سند مهمی که نشان میدهد آموزش «نوایخوش» یکی از مواد آموزشی مراکز آموزشی ایران بوده، «کارنامه اردشیر بابکان» است که به رویدادهای پایان دوره اشکانیان نیز میپردازد.
درخشانترین دوره تاریخ هنری ایران، اَعَم از تئاتر و موسیقی، مربوط به دوره ساسانیان است. در این دوره باربد ۳۶۰ آهنگ برای هر روز میسازد که در نقشهای طاقبستان شکارگاه خسروپرویز را میبینیم که در آن عصر، چنگ، آلت درجهاول موسیقی ساسانیان بوده است و آلات دیگری همچون شیپور، تنبور و نای روی بعضی از ظروف نقرهای دیده میشود که نیمی از این تصاویر مربوط به نوازندگان است و نیمی دیگر افرادی که در حرکات نمایشی هستند. آقای بهرام بیضایی در کتاب «نمایش در ایران» مینویسند از آنجا که در ایران امکان پیدایش نمایش بهطور وسیع وجود نداشته، مردم ذوق نمایشی خود را به نمایش و حرکات موزون و مراسم و جشنها منتقل کردهاند. یکی از مدارک موجود در این زمینه، چهار تصویر یک زن هنرپیشه بر تُنگ نقرهای است. در چهار تصویر هنرپیشه در حال نمایش و گلی در دست، مقابل آن روباه و در کنارش قرقاول، کیک و چند پرنده دیگر دیده میشود و حرکات خاصی دارد و تفسیر آن، میتواند این باشد که وی حیوانات آفت انگور را تنبیه میکند و به حیوانات بیآزار مهر میورزد. همچنین دکتر جنتیعطایی در کتاب «بنیاد نمایش» مینویسد از زمان ساسانیان متنی درباره نمایش باقی مانده که در کنار رقص پاد- واژیک (از بازیهای ساسانیان) و آواز «مکالمه دونفره موزون و مُقفی» جا دارد و پتواژگفتن نامی است که ساسانیان به هنر نمایش خود داده بودند و بازیگر «پتواژگوی» نامیده میشود که معنی تحتاللفظی آن پاسخگو میشود. این حرفه در ردیف یکی از بازیهای نجبای عصر مانند: چوگانبازی، شمشیربازی و رقصهای هنری بود.
طبقه هنرمندان و موسیقیدانان در زمره طبقات عالیه کشور به شمار میرفت و در دستگاه پرشکوه بعضی از شاهنشاهان- ساسانی- بالغ بر شش هزار هنرمند و استاد به کارهای هنری مشغول بودند. نظامی میگوید:
ششهزار اوستاد دستانساز
مطرب و پایکوب و لعبتباز
گرد کرد از سواد هر شهری
داد هر بقعه را از آن بهری
تا به هر جا که رختکش باشند
خلق را خوش کنند و خوش باشند
در کتاب «پژوهشی در اساطیر ایران»، نوشته «مهرداد بهار»- پهلوی واژه «
Siyawaxs
» و اوستا کلمه «
Syacarsan
» را دارند که معنی آن چنین است: «اسب سیاه یا قهوهای»… آیین سیاوش به آیینهای ستایش ایزد نباتی بومی مربوط است. به آیین نموز و اَشیز بابلی و از آن کهنتر، به آیینهای سومری میپیوندد و ازاینروی شاید واژه اَوستایی، به معنای مرد سیاه یا سیهچُرده باشد که اشاره به رنگ سیاهی است که در این مراسم به چهره میمالیدند، یا صورتکی سیاه است که به کار میبردند. اگر نظر نگارنده درست باشد، مراسم حاجیفیروز یا چهرههای سیاهشده، خود گویای این معناست و قدمت شگفتآور آن را میرساند، زیرا به احتمال قوی، آیین «خواجهپیروز یا حاجیفیروز» یکی از آیینهای کهن بومی ایران است که با «آیین سیاوش» مربوط و همزمان است. دکتر بیانی دراینباره مینویسد: بدون تردید، اغلب ۳۶۰ نوای باربد عنوان نمایشنامههایی است که باربد با سایرین برای آنها آهنگ ساخته و بهاصطلاح به صورت «درام لیریک» اجرا کردهاند. بدون شک، محتوای برخی از نمایشهای توأم با موسیقی، حوادث و داستانهای قدیم ایران بوده که هنگام اجرا به کمک آهنگها تجسم میشده است.
اسامی مرکب «مویه زال»، «هفتخوان»، «آیین جمشید»، «کین سیاوش»، «کین ایرج» و «گریستن مغان» که از خلال گفتههای سرایندگان و نویسندگان گذشته ما به چشم میخورند، مُبین داستانهایی است که بدون تردید، قهرمان آن وقایع با وجود بازیگران جان گرفته و به حوادث و داستانهای شکل و معنا بخشیدهاند. همه این مدارک و نوشتهها نمایانگر آن است که نمایش شادیآور و سیاهبازی حداقل از دوران ساسانیان وجود دارد و عمونوروز و آقافیروز دو شخصیتی هستند که در بین مردم نمایشهای خیابانی اجرا میکنند و آهنگها و شعرهای شاد میخوانند و تقلیدهای مردمپسند انجام میدهند. اینجانب جواد انصافی به مدت ۴۰ سال است درباره نمایش شادیآور و سیاهبازی تحقیق و پژوهش میکنم و تنها کتابی که در زمینه سیاهبازی نوشته شده، به قلم اینجانب است. نام کتاب: «سیاهبازی از نگاه یک سیاهباز» است که در سال ۱۳۷۴ به چاپ رسیده و کتاب دیگر که به اتفاق همسرم فروغ یزدانعاشوری با پنج سال پژوهش تألیف کردیم، «نمایشهای زنانه ایران» نام دارد که ۷۲ نمایش زنانه تماما ریتمیک و شاد را بررسی میکند. نمایش زنانه در فضای نمایشهای شادیآور است و کتاب ما در سال ۱۳۸۸ به چاپ رسیده که هر دو کتاب میتواند مرجعی برای دانشجویان هنر باشد و کتاب سوم درباره نوروز و پشتوانه علمی و فکری آن و نمایش نوروز و پیروز. اینجانب معتقدم سیاه نمایش سیاهبازی پیرو خط سیاوش یکی از اسطورههای ایرانی است که در پاکی، صداقت، راستگویی، نیکاندیشی و نیکگفتاری و صلحطلبی زبانزد است و سیاه ما میگوید: من میخواهم سیاوش باشم، یعنی وشَش را که صورت اوست سیاه میکند و به خونخواهی سیاوش لباس قرمز میپوشد.
سیاه ما مانند سیاوش پاک و بیآلایش و راستگو و پاکچشم است. هرگز دروغ نمیگوید حتی اگر به ضررش باشد. ارباب او زمانی که به مسافرت میرود، دخترش را به دست او میسپارد و همه اموالش را به او به امانت میدهد. سیاهِ سیاهبازی که از نوروز و آقاپیروز آغاز شده، حداقل به دوران ساسانیان برمیگردد و در شهرهای مختلف گونههای مختلفی از آن را میبینیم مثلا آتشافروز و غول بیابانی که در منطقه نطنز کاشان و اطراف کاشان هنوز هم دیده میشود و اشعاری که خوانده میشود، نزدیک به آقاپیروز و حاجیفیروز تهران است. برای مثال:
آتشافروز اومده
سالی یک روز اومده
آتشافروز صغیرم
سالی یک روز فقیرم
آتشافروز بهاری
میخونه همچون قناری
که دهه سرما فراری
رود و بود، اومده
هرچی نبود، اومده
فصل بهار و خبر میده
نوید سال نو میده
و اشعار دیگری نیز میخواند. یا تَکمچی که در آذربایجان قبل از نوروز اجرا میشود تکمگردان چنین میخواند:
نوروز گلیر. یاز گلیر
به معنای: نوروز میاد بهار میاد
نغمه گلیر ساز گلیر
به معنای: نغمه میاد. ساز میاد
باغچالار دا گل اولسون
به معنای: در باغچهمان گل باشد
گل اولسون. بلبل اولسون
به معنای: گل باشد. بلبل باشد
و بیشتر اشعار درباره نوروز و شادی و زندگانی است. با جشن ناقالی که قبل از عید در اراک و همچنین نهاوند و ملایر و اطراف آن انجام میشود. اشعاری که خوانده میشود:
ناقالی گندهگن
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 