پاورپوینت کامل کاروان سالارشهیدان(ع)در محاصره عهد شکنان ۲۵ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل کاروان سالارشهیدان(ع)در محاصره عهد شکنان ۲۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل کاروان سالارشهیدان(ع)در محاصره عهد شکنان ۲۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل کاروان سالارشهیدان(ع)در محاصره عهد شکنان ۲۵ اسلاید در PowerPoint :

روز سوم محرم سال ۶۱ هـ.ق، «عمر بن سعد» با سپاهی چهار هزار نفره که قرار بود عازم «ری» شود، وارد کربلا شد. او نتوانسته بود خود را از سودای حکومت بر ری برهاند. به همین دلیل، دستور «عبید‌ا… بن زیاد» را برای جنگ با امام‌حسین(ع)، پذیرفته بود و فرماندهی سپاه کوفه را برعهده داشت. با این حال، پسر «سعد» می‌دانست که جنگ با فرزند رسول‌خدا(ص) و به شهادت رساندن ایشان، چه عواقب سنگینی برایش در پی خواهد داشت؛ پس تصمیم گرفت ابتدا باب گفت‌وگو را باز کند تا شاید بتواند راهی برای فرار از این مخمصه بیابد؛ گریزگاهی که هم او را از ننگ ابدی جنگ با سیدالشهدا(ع) برهاند و هم آرزوی دیرینه‌اش، یعنی حکومت بر ری را، تحقق بخشد.

روایتی از رویدادهای سوم تا هفتم محرم سال ۶۱ ه.ق

روز سوم محرم سال ۶۱ هـ.ق، «عمر بن سعد» با سپاهی چهار هزار نفره که قرار بود عازم «ری» شود، وارد کربلا شد. او نتوانسته بود خود را از سودای حکومت بر ری برهاند. به همین دلیل، دستور «عبید‌ا… بن زیاد» را برای جنگ با امام‌حسین(ع)، پذیرفته بود و فرماندهی سپاه کوفه را برعهده داشت. با این حال، پسر «سعد» می‌دانست که جنگ با فرزند رسول‌خدا(ص) و به شهادت رساندن ایشان، چه عواقب سنگینی برایش در پی خواهد داشت؛ پس تصمیم گرفت ابتدا باب گفت‌وگو را باز کند تا شاید بتواند راهی برای فرار از این مخمصه بیابد؛ گریزگاهی که هم او را از ننگ ابدی جنگ با سیدالشهدا(ع) برهاند و هم آرزوی دیرینه‌اش، یعنی حکومت بر ری را، تحقق بخشد. «عمر بن سعد»، با چنین خیالی، در پی «عزره بن قیس أحمسی» فرستاد و از او خواست نزد امام(ع) برود و درباره چرایی ورود آن حضرت به کربلا و تصمیم ایشان، تحقیق کند. «عزره» نپذیرفت. او در زمره افرادی بود که به امام‌حسین(ع) نامه نوشته و آن حضرت را به کوفه دعوت کرده‌بودند. «عُمر بن سعد» دستوری را که به «عزره» داده‌بود، به دیگر فرماندهان سپاه کوفه داد، اما همه آنها از انجام فرمانش سر باز زدند. سپاهی که به مصاف امام(ع) آمده‌بود، مملو از کسانی بود که آن حضرت را به کوفه دعوت کرده و وعده یاری و مساعدت به فرزند رسول‌خدا(ص) داده بودند.«عُمر بن سعد»، عصبی و مستأصل رو به اطرافیانش کرد و پس از شماتت آنها، گفت: هیچ‌کس نیست که این مأموریت را به انجام برساند؟ ناگاه، «کُثیر بن عبدا… شِعبی» برخاست و اعلام آمادگی کرد. همه او را می‌شناختند. مردی با انحرافات اخلاقی متعدد که سوابق فراوانی در شرارت داشت و برایش کشتن انسان‌ها به سادگی نوشیدن آب بود! «کُثیر» به «عمر بن سعد» گفت: من می روم! من به حسین نامه‌ای ننوشته‌ام که حالا از دیدارش واهمه داشته باشم. آن‌گاه با لبخندی موذیانه ادامه داد: اگر بخواهی، می‌توانم زمانی که با حسین دیدار می‌کنم، زخمی کاری به او بزنم و بگریزم! پسر «سعد» گفت: فعلاً نیازی به این کار نیست؛ فقط مأموریتی را که به تو محول کردم انجام بده

!

آن پیک شریر

!

یاران امام(ع) از دور سواری را مشاهده کردند که از سمت سپاه کوفه به قرارگاه سیدالشهدا(ع) نزدیک می‌شود. «ابوثمامه صائدی»، یار وفادار امام(ع)، پیک سپاه کوفه را شناخت؛ به سرعت خود را به امام(ع) رساند و گفت: یا اباعبدا…! خداوند تو را سلامت بدارد. شریرترین مردم و جری‌ترین آنها بر خونریزی و درنده‌ترین گرگ انسان‌نما، به سوی شما می‌آید! آن‌گاه با تنی چند از نزدیکان امام‌حسین(ع)، با شتاب به سوی «کُثیر» رفت و راه را بر او بست و فریاد زد: شمشیرت را بر زمین بگذار و جلو بیا! «کُثیر» پاسخ داد: هرگز چنین نمی‌کنم! اگر می‌خواهید مسلح جلو می‌آیم و پیام پسر «سعد» را می‌گویم و گرنه، از همین‌جا باز می‌گردم. «ابوثمامه» با خشم فریاد زد: هرگز نمی‌گذارم فاجری چون تو به امام(ع) نزدیک شود! بحث و جدل میان «ابوثمامه» و «کُثیر» بالا گرفت و در نهایت، «کُثیر» به اردوگاه «عمر بن سعد» بازگشت

.

اگر مرا نمی‌خواهید، باز می‌گ

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.