پاورپوینت کامل کیفر مبارزه با خدایان استبداد ۴۱ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل کیفر مبارزه با خدایان استبداد ۴۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل کیفر مبارزه با خدایان استبداد ۴۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل کیفر مبارزه با خدایان استبداد ۴۱ اسلاید در PowerPoint :

و این است کیفر سهمگین خدمت به انسان[۳]

جهان پر از خدایان بیمناک است؛[۴] کارمایه‌هایی هستند که از تعادل و توازنشان کیهان پدید می‌آید و چون هر حادثه و اقتداری به‌ فرمان آنان روی می‌دهد و سررشت هر کاری در دست ایشان است، با کسانی که در برابرشان قد می‌افرازند، سنگدلانه و آشتی‌ناپذیر، مطلق‌العنان و از روی نیشخند و زهرخند درگیر می‌شوند و هم نداها و فراخوان‌های نوین زندگی را در هم می‌کوبند، سر به‌ فرمان هیچ حکمی نمی‌سایند، خنده و شادمانی در قلمرو آن‌ها برای انسان مقدر نشده است؛ آگاهی، مرگ در پی دارد و امید بیهوده است.

در باب میل به آزادی با نگاهی به قدرت خدایان یونان

و این است کیفر سهمگین خدمت به انسان[۳]

جهان پر از خدایان بیمناک است؛[۴] کارمایه‌هایی هستند که از تعادل و توازنشان کیهان پدید می‌آید و چون هر حادثه و اقتداری به‌ فرمان آنان روی می‌دهد و سررشت هر کاری در دست ایشان است، با کسانی که در برابرشان قد می‌افرازند، سنگدلانه و آشتی‌ناپذیر، مطلق‌العنان و از روی نیشخند و زهرخند درگیر می‌شوند و هم نداها و فراخوان‌های نوین زندگی را در هم می‌کوبند، سر به‌ فرمان هیچ حکمی نمی‌سایند، خنده و شادمانی در قلمرو آن‌ها برای انسان مقدر نشده است؛ آگاهی، مرگ در پی دارد و امید بیهوده است. آندره بونار در کتاب «تراژدی و انسان»‌ می‌گوید: «زئوس شاه نیست، غاصب ستمکار تخت و تاج شهریاری است، قدرتش از درشتی و تعدی ناشی است و فارغ از عدل و انصاف اعمال می‌شود.» و می‌بینیم اشیلوس آن را حکومت ستمگر یا حکومت جابرانه (

tyranny

) می‌نامد که در لغت یونانی به معنای غصب است و اسم فاعل آن

tyrant

یعنی غاصب؛ بنابراین، در بدترین معنای واژه یعنی قلدری. شاه خودکام غاصب تخت و تاج، مشاورانی ندارد، بلکه تنها زیردستان و خدایان مأمور و مستخدم با چاپلوسی و با پستی و فرومایگی به انجام دادن وظایفشان مشغولند و در میانش گرفته‌اند.

خدایان، آزادی بی‌حدوحصر را فقط برای خود می‌خواهند، به میل و اراد خویش قوانین وضع می‌کنند و آن‌ها را به ‌سختی الزام می‌دارند. خدایان و ارباب قدرت، گو اینکه به هیچ عهد و پیمانی با جهانی که بر آن حکم می‌رانند و نیز با وجدان انسان‌ها که خواستار عدالت اویند، مقید نیستند؛ هر امری محصول بلهوسی‌های اربابان است. آنجا که قلدران حکم می‌رانند، از تدبیر کاری ساخته نیست، هر تدبیر اندیشمندانه و معقول و هر چاره‌جویی خردمندانه را رد می‌کنند و بیش از همه، انسان و پیشرفتش و ترقی‌اش مطرود و بدآیند اویند. اربابان قدرت، یکه‌تازان قلمرو هراس، نوازندگان سمفونی مرگند و در یک‌ کلام، دشمن انسانند و با انسان سر ستیز دارند. زئوس بی‌آنکه انسان حتی یک گناه که مستحق چنین مجازاتی باشد مرتکب شده باشد، بر آن است که بشریت کنونی را با بشریت نوینی جایگزین کند، بشری بسازد دل‌خواه خویش، مطیع، سربه‌زیر، توسری‌خور، چاپلوس و ریاکار؛ و این نیز نشان از خودرأیی و خیره‌سری اربابان قدرت است؛ این «خوی قدرت است که ابله می‌سازد». اربابان یکه‌تاز و خودکامه، مخالف تلاش و کوشش‌ انسانند، چون آن را تهدیدی برای ایمنی خود می‌دانند و مخالف هرگونه آگاهی و دگرباشی و دگرگشتی؛ پس بایست آگاهی و بصیرت و بینش دگرخواهانه را در نطفه خفه کنند. آزادی هست، آن ‌هم از نوع بی‌حدوحصرش؛ البته و اما برای خدایان قدرت،‌ برای کاخ‌نشینان المپ، برای فرازنشینان.

انسان باید میان زیستن با ذلت یا مرگ شرافتمندانه یکی را برگزیند، چه و آزادی وی در انتخاب او نهفته است؛ زیرا ارباب ظلم حتی سکوت در برابر خود را برنمی‌تابند، آن‌ها تأیید و تعظیم می‌خواهند. همگان می‌دانند اگر در میان صف طویل سرهایی که به اطاعت در برابر سلطانی، امیری، مستبدی به تعظیم فرو می‌آید، یک سر به سرافرازی گردن فرو نیاورد چه معنایی دارد، چه اتفاقی خواهد افتاد؛ معنی آن، این است که آن سر «یک خطر بالقوه» است، یاغی است، آشوبگر است، انقلابی است… این در سرنوشت سیاه آنتیگونه نیز ثبت است، آنتیگونه دختر اودیپوس (

Oedipus

) و جوکاستا

Jocasta

شاهزاده خانم پاک‌دلی است که به جرم دفاع از حقوق انسانی در برابر میراث‌خوار زئوس، یعنی کرئون عموی ظالم و بی‌رحمش به عقوبتی دردناک دچار شد، چنانچه پرومته دچارش گشت، وقتی اودیپوس شاه خود را از دو چشم نابینا کرد و سرزمین تبس را ترک نمود آنتیگونه هرگز از او جدا نگشت و تا واپسین دم حیات در کنار او ماند؛ اما وقتی پدر دیده بر جهان فروبست، وی بار دیگر راه تبس در پیش گرفت. برادر او پولینیس (

Polynices

) بر قلمرو تبس که تحت فرمانروایی برادر دیگر بود تاخت و در نبردی مرگ‌بار هر دو برادر به خاک هلاکت افتادند. کرئون، شاه تبس، عموی آنتیگونه فرمان داد جنازه پولینیس را به صحرا افکنند تا طعم درندگان و پرندگان شود. آنتیگونه که از این راز خبر یافت، جناز برادر را علی‌رغم فرمان شاه مستبد و با دستان خود به گور سپرد و آن‌گاه منتظر عقوبتی شد که قرار بود شاه مستبد، سفاک و خودرأی صادر کند. برای دیکتاتورها سر پیچیدن از اوامرشان اهانتی بزرگ است،‌ کفر است، جسارتی است نابخشودنی … حتی اگر عاصی،‌ نزدیک‌ترین و پار‌ تن او باشد.

آنتیگونه این دختر دلاور، سر از فرمان کرئون می‌پیچد، مصیبت‌دیده از مرگ دو برادر به‌سوی اجرای تصمیم می‌رود، سپید صبح تازه دمیده است و نگهبانان بر فراز تپه‌های مشرف‌ به دریا به پاسداری مشغولند تا مبادا کسی به جناز پولینیس نزدیک شود.‌ آنتیگونه به همه‌چیز بی‌اعتناست، به عواقب و پیامد کارش هم آگاه است، از جنون و شرار خشم کرئون خبر دارد، می‌داند که در قلمرو دیکتاتور نمی‌شود آزادانه گفت، خندید و حتی مرد؛ او آزادی نداشت که برادر خویش را حتی به گور سپارد، چراکه تنها یک فرمان است که لازم و حتمی‌الاجرا است و آن کلامی است که همراه نیشخند کرئون بر زبان جاری می‌شود. تنها امیدش این است که با ریختن پوششی از خاک بر جسد او ننگ و خفت و خواری را پنهان سازد. نگهبانان، حلقه‌به‌گوشان و مریدان چشم‌وگوش‌بست کرئون،‌ او را به‌سوی کاخ، معبد ظلم و ستم و استبداد می‌کشانند، هم ناظران آن صحنه به حیرت و ناباوری می‌افتند؛ دختری که سر به‌ فرمان شاه مستبد نساییده است کسی جز آنتیگونه، شاهزاد عزیز، دختر برادر کرئون نیست؛ دیروز شاهزاده دلبندی بود، اما اینک مغضوب، چراکه به خودرأیی شاه اهانت روا داشته بود.

کرئون فریاد برمی‌آورد: سر بردار آنتیگونه، به آن

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.