پاورپوینت کامل عاشورا، انقلابی در جانها و وجدان‌ها ۵۱ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل عاشورا، انقلابی در جانها و وجدان‌ها ۵۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل عاشورا، انقلابی در جانها و وجدان‌ها ۵۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل عاشورا، انقلابی در جانها و وجدان‌ها ۵۱ اسلاید در PowerPoint :

«اشهدُ انّک قد امرتَ بالقسط و العدل و دعـوتَ الیهما، و انّک صادق صدیق صدقت فیما دعوت الیه»۱ گواهی می‌دهم که تو (ای حسین(ع)) به قسط و دادگری فرمان دادی، و همگان را به عدالت فرا خواندی. تو راستگو و راست‌کرداری و به آنچه فرا خواندی، صادقانه فرا خواندی

«اشهدُ انّک قد امرتَ بالقسط و العدل و دعـوتَ الیهما، و انّک صادق صدیق صدقت فیما دعوت الیه»۱ گواهی می‌دهم که تو (ای حسین(ع)) به قسط و دادگری فرمان دادی، و همگان را به عدالت فرا خواندی. تو راستگو و راست‌کرداری و به آنچه فرا خواندی، صادقانه فرا خواندی

.

نوشتن از حسین بن علی(ع) و حماسه بزرگ عاشورا کاری بس دشوار است. حادثه چندان شکوهمند و ژرفناک است که دست و دل نویسنده می‌لرزد. عظمت دریایی پهناور و موج‌خیز را می‌بیند و حقارت خویش را؛ چونان قطره‌ای که پهنای دریا خجل و سرافکنده‌اش می‌دارد

:

یکی قطره باران ز ابری چکید

خجل شد چو پهنای دریا بدید

آری، نوشتن در این عرصه بس دشوار است. مگر عنایتی باشد و هدایتی، و عشقی که لاابالی و بی‌پرواست

:

لااُبالی عشق باشد نی خرد

عقل آن جوید کز آن سودی برد

عاشورا عظیم‌ترین و گسترده‌ترین نماد «حق» است و حق، راستین‌ترین کائن. هر کجا حقی پایمال شد، جانها افسرده، طبیعت کدر، زمان پلید، و عرصه‌ها و‌ هامونها تاریک می‌گردد؛ چرا که حق به مثابه یک واحد سیّال، در انسان و طبیعت جاری است، و اگر در عرصه یا قلمروی پایمال شد، انسان و طبیعت می‌پژمرد و تنها یک تن یا یک گروه صدمه نمی‌بیند، بلکه جنایت به اعماق تاریخ و روح زمان سرایت می‌کند، و حق در سرشت همه اشیا و اعیان مصدوم می‌گردد. آب حیات می‌خشکد، سرسبزی و رشد و نشاط و تعالی از تکاپو فرو می‌ماند و روحهای آزاد به بردگی و زبونی کشیده می‌شوند؛ همان‌سان که عبدالله مطیع به امام(ع) گفت: «خدا ما را فدای تو کند… از حرم خدا دور مشو…. که پس از تو همه ما چون غلامان شویم.»۲ و شاید قرآن کریم نیز بر همین واقعیت صحّه می‌گذارد، آنگاه که کشتن یک جان بی‌گناه و مظلوم را «قتل همگان» معرّفی می‌فرماید.۳

و چنین است که نوشته‌اند: زمانی که حق و برجسته‌ترین نمادش یعنی حسین بن علی(ع) بر خاک افتاد، زمین لرزید و زمان تیره و کدر شد، و آسمان به عزا نشست؛ همان‌سان که فیلسوف «معرّه» گفت: «فجر و شفق رنگ خون گرفت.»۴

و اما حق، با همه دیرپایی و بی‌کرانگی، سخت شکننده است و به همان نسبت که سمج و پایدار است، لطیف و آسیب‌پذیر هم هست، و اگر از آن حراست نشود، با همه سترگی و درخشندگی، در پس ابرهای تیره و کف خروشان باطل می‌پژمرد، و غبار زمان و پلیدی تزویر و طغیان، آن را در محاق تنهایی و تأخیر می‌برد. در همین گریوه خطیر و حسّاس است که به قول «کارلایل»، قهرمانان به میدان درمی‌آیند و با تمام هستی و موجودی خود، نیز با خون پاک خویش، نهال تشنه حق را سیراب می‌کنند. روحهای بزرگی که در زمین و زمان جاری‌اند و همواره بر فراز قرون می‌درخشند، و حسین بن علی(ع)، سرحلقه این شهیدان و شاهدان، و مراد این قهرمانان در تاریخ است

.

طبری می‌نویسد: عمر بن سعد صبح روز عاشورا سخت وحشت‌زده و مضطرب بود. به یکی از سران لشکر خود گفت: سوگند به خدا، حسین بن علی تسلیم نخواهد شد. روحی بزرگ و تسخیر ناشـدنـی در کالبد اوست: «انّ نفسا ابیتا بین جنبیه».۵

در مرام حسین بن علی(ع)، «آزادی و عدالت»، دو نهاد متخاصم نیستند. در این مکتب عدالت منهای آزادی، فردیّت بی‌اعتنا به جامعه، حقوق جدا مانده از اخلاق، و عرفان مهجور افتاده از توحید و معنویت دور از عقلانیت متصور نیست. این ارزشها در اندیشه سیاسی و هندسه فکری حسین(ع)، همراه و همعنان و مکمّل یکدیگرند و تقارن متوازن و شکوهمندی یافته‌اند که در لحظه‌لحظه قیام عاشورا خودنمایی می‌کنند

.

نوشته‌اند امام(ع) پس از آگاهی از شهادت مسلم بن عقیل و‌ هانی بن عروه، خبر را به اطلاع همراهان رساند و فرمود: «هرکه می‌خواهد برگردد، آزاد است و ما حقی بر او نداریم.» طبری پس از نقل این گزارش می‌نویسد: «این کار را از آن رو کرد که گمان داشت بدویان از پی او آمده‌اند، به این پندار که سوی شهری می‌رود که مردمش به اطاعت وی استوارند و نخواست با وی بیایند و ندانند کجا می‌روند، که می‌دانست وقتی معلومشان کند، جز آنها که می‌خواهند جانبازی کنند و با وی بمیرند، همراهش نمی‌روند.»۶

سبحان‌الله! کسی که هدفش تنها رسیدن به قدرت و حاکمیت است، این‌گونه سخن نمی‌گوید! سخنان حسین(ع) از آغاز هجرت از مدینه تا فرجامین لحظات حیات و چه می‌گویم؟ در هر برهه که با مردم سخن می‌گوید، همواره در هم‌تنیدگی آزادی و عدالت و عرفان و صداقت را به‌زیبایی نشان می‌دهد. آن بزرگوار در عصری سخن از «عدالت اجتماعی» و حقوق «بینوایان» می‌گوید که کشتن و زنده به گور کردن انسانها قبحی نداشت و فرمانروایان، سوختن و پاره پاره کردن آدمیان را از حقوق انحصاری خود قلمداد می‌کردند و شگفت‌تر آنکه در آغاز، فریاد امام(ع) علیه عوامل و علتهای اصلی نگون‌بختی جامعه‌هاست. کسانی که زمینه‌ها را برای ستم و استبداد آماده کرده‌اند

.

امام(ع) از «مصیبت بزرگ» علما و دانشمندان می‌گوید و از ذلّتی که قبل از همه دامن آنها را آلوده است! درد جانکاهی که در طول تاریخ، ریشه اصلی کج‌روی‌ها بوده و به‌روشنی نشان می‌دهد که استبداد هم در زمین مناسب خود و در فضای مستعد رشد می‌کند، و طرفه آنکه فقدان «عدالت اجتماعی» را نیز، بی‌اعتنایی روشنفکران و فقیهان به مسئولیتی می‌داند که خداوند به عهده آنها نهاده است.۷

امام(ع) با فریاد بر سر عالمان عصر که خود را از معرکه کنار کشیده و با هر منکری سازش کرده‌اند، می‌فرماید: «عهود و احـکام رسول خدا(ص) خوار و حقیر و بی‌ارج شده، کورها و لالها و زمینگیرها، در همه شهرها بی‌سرپرست مانده و کسی در اندیشه آنها نیست. شما به اندازه مقام و مسئولیت خود کاری نمی‌‌کنید، و به کسی هم که به وظیفه قیام می‌کند، کمکی نمی‌کنید و با مسامحه و سازش با ظالمان، خود را آسوده می‌دارید و به گوشه‌ای می‌خزید. این همه مسئولیت، چیزی است که خداوند شما را به آن فرمان داده و شما از آن همه غافلید. مصیبت شما از همه مردم بزرگتر است، شما مقام علمی خود را حفظ نکردید و در حراست مقام علمی مغلوب و سرافکنده شدید… شما خودتان ستمگران را در جایگاه عالمان قرار دادید و امر حکومت خداوند را به آنان واگذاشتید، تا به شبهه کار کنند و در شهوات دلخواه خود غوطه‌‌ور باشند و… شما ناتوانان را زیردست ظلمه کردید کـه برخی را برده و مقهور کنند و برخی را بسته یک لقمه نان و ذلیل و مغلوب نمایند، مملکت را برای خود زیر و رو کنند و رسوایی هوسرانی را بر خود هموار سازند و…»۸

در این خطبه، امام(ع) قبل از همه، «خاصّان» را مخاطب ساخته و علتها و زمینه‌های تبهکاری اجتماعی را نشانه رفته است. همان‌ها که «اشراف القبائل» لقب گرفته و طبقه جدیدی را شکل داده‌اند؛ عناصری که به فرموده امام(ع)، به «مصانعه و ادهان» خو گرفته و با سکوت و سازش و سلطه‌پذیری و انفعال خود، نبردهای حق‌طلبانه را در طول تاریخ به شکست کشانده و عناصری چون معاویه را بر جایگاه پیامبر(ص) نشانده‌اند. در چنین جامعه‌ای، ذلّت نهادینه می‌شود و رکنی از فرهنگ اجتماعی محسوب می‌گردد. روشن است که در چنان فضایی، دیگر از سخنرانی و مقاله و نصیحت و اعتراض، کاری ساخته نیست و چنین است که امام(ع) در آغاز حرکت از مکه به سوی کوفه می‌فرماید: «خُطّ الموتُ علی ولد آدم، مخطّ القلاده علی جید الفتاه».

بدین‌سان می‌نگریم که «عاشورا» قیامی برای غارت و حاکمیت بر جان و مال دیگران و جهان‌گشایی ظالمانه و چیره‌شدن به هر قیمتی نیست. برای صرف حکومت و قبضه قدرت هم نیست، بلکه هدف اساسی قیام عاشورا، انقلابی جاوید در جانها و وجدان‌ها و اندیشه‌ها و جهان‌نگری‌هاست. انقلابی که جوشان‌ترین منبع و فیّاض‌ترین سر‌چشمه حرکت‌ها و نهضت‌های عدالت‌خواه و آزادی‌بخش تاریخ گردید؛ و انقلاب‌های پی در پی پس از عاشورا، نه فقط به سقوط بنی‌امیه و بنی‌مروان انجامید که تنها در دولت عباسیان از آغاز حکومت آنها تا عصر مأمون، آتش بیش از چهل نهضت عدالت‌خواهانه شعله کشید که عموماً از انقلاب عظیم عاشورا الهام می‌گرفت و شعار محوری آنها، عمل به کتاب و سنت پیامبر(ص) و احقاق حقوق مردم و اجرای عدالت و انتقام «ثار» مقدس حسین(ع) بود

.

به تعبیر دیگر، عاشورا کانون نورگستر و پایداری شد که تمام نهضت‌های پراکنده را در ظل و ذیل خود گرفت و پرچمی افراشت که جهان آینده اسلام در سایه آن، و در چارچوب مستحکمی که عاشورا آفرید، شکل و شمایل ویژه‌ای گرفت. بدین‌سان، ایده مبارزه و استراتژی اصلی آن، در سایه عاشورا ادامه یافت و جهان اسلام به طرفداری از «علویان» به پا خاست، و خونخواهی حسین(ع)، نقش پرچم انقلاب‌هایی شد که در طول تاریخ علیه ستم و بی‌عدالتی شعله‌ور گردید

 اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی، به دوستانتان معرفی کنید.

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.