پاورپوینت کامل امر اجتماعی، سیاست، تاریخ ۴۸ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل امر اجتماعی، سیاست، تاریخ ۴۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل امر اجتماعی، سیاست، تاریخ ۴۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل امر اجتماعی، سیاست، تاریخ ۴۸ اسلاید در PowerPoint :
پیش از آغاز بحث و تلاش برای پاسخگفتن به این پرسش باید از ضرورت طرح آن پرسید. این پرسش مسبوق به چه مسئلهای است؟ «امر اجتماعی» بهمنزله مفهوم قرار است پاسخ به چه مسئلهای باشد؟ این نکته ما را به مسئله «آغاز مناسب» میرساند. درست است که اندیشیدن همواره با طرح مسئله آغاز میشود، اما مسئله امری خنثی و معصوم نیست، هر مسئله مسبوق به پیشفرضهایی است و پیشفرضها هستند که مسئله را تعین میبخشند و مسیر اندیشیدن را تعیین میکنند.
مقدمهای در باب پرسش امر اجتماعی
پیش از آغاز بحث و تلاش برای پاسخگفتن به این پرسش باید از ضرورت طرح آن پرسید. این پرسش مسبوق به چه مسئلهای است؟ «امر اجتماعی» بهمنزله مفهوم قرار است پاسخ به چه مسئلهای باشد؟ این نکته ما را به مسئله «آغاز مناسب» میرساند. درست است که اندیشیدن همواره با طرح مسئله آغاز میشود، اما مسئله امری خنثی و معصوم نیست، هر مسئله مسبوق به پیشفرضهایی است و پیشفرضها هستند که مسئله را تعین میبخشند و مسیر اندیشیدن را تعیین میکنند. با «آغاز نامناسب» و آنچه برگسون «شبهمسئله» یا «مسئله کاذب» مینامد، اندیشه به بیراهه میرود و از انجام وظیفه انتقادی خود، وظیفهای که سرشت اندیشه را رقم میزند، بازمیماند. بنابراین بههنگام طرح مسائل باید با نگرشی انتقادی به بررسی پیشفرضهای آنها پرداخت. به هنگام اندیشیدن به «امر اجتماعی» یکی از آغازگاههای نامناسب که به طرح معماهای لاینحل و اتلاف وقت منجر میشود، «فرد» است؛ خواه فرد به معنای زیستشناختی یا روانشناختی، و خواه فرد در مقام فاعل شناسایی یا خاستگاه مطلق اندیشه و عمل بهمعنای مورد نظر دکارت. وقتی با فرد منزوی شروع میکنیم برای رسیدن به امر اجتماعی، با معمای لاینحل «دیگران» یا «اگوهای دیگر» مواجه میشویم و کارمان به فلسفهبافیهای بیسرانجام میکشد و در نهایت از اندیشیدن به امر اجتماعی بازمیمانیم.
واقعیت این است که صرفنظر از نظرورزیهای دکارتی در باب سوژه منزوی و بیجهان، همه ما در زندگی روزمره «فهم»ی ضمنی و درواقع، عملی، از امر اجتماعی داریم. بنابراین، صراحتبخشیدن به این فهم عملی (knowing how) میتواند نخستین گام برای اندیشیدن به امر اجتماعی باشد. البته روشن است که این مسئلهشدن امر اجتماعی مسبوق به یک بحران است؛ یعنی ازآنرو به طرح پرسش امر اجتماعی رسیدهایم، که سروکارداشتن روزمره و غیرتماتیک ما با دیگران یا تجربه متعارف امر اجتماعی در هستن ما «با» دیگران دچار اختلال شده است. با توجه به همین نکته است که میتوان به پرسش ضرورت طرح سؤال امر اجتماعی پاسخ داد.
یکی از عرصههایی که رجوع به آن ما را برای صراحتبخشیدن به فهم عملیمان از امر اجتماعی یاری میکند، عرصه بازیهاست. بازی شاید بهترین نمونه امر اجتماعی باشد. البته ممکن است کسی اعتراض کند که بازیهای فردی هم داریم. منظور ما نظریهپردازی در باب بازیها نیست و نمیخواهیم بازی بهطورکلی را با امر اجتماعی یکی کنیم. به عبارت دیگر، غرض نه تعریف بازی، بلکه رجوع به برخی بازیها و تجربههایی است که از بازیکردن این بازیها داریم، برای اندیشیدن به امر اجتماعی. البته با پیشرفتن در این مسیر میتوان در مورد بازیهای فردی هم بحث کرد و نشان داد که حتا تجربه بازیهای فردی نیز فرسنگها فرق دارد با غرقشدن در امر شخصی و در این بازیها هم بازیگر با چیزی جز خود سروکار دارد که اوباشی خیال و رفتار دلبخواهی و بیقاعده را محدود میکند. این نکته ما را به مهمترین مؤلفه بازی میرساند: قاعدهمندی. وقتی در متن بحث از امر اجتماعی سخن از بازی به میان میآید، منظور بههیچوجه بازیگوشی یا مسخرهبازی نیست. هرکس بازی خاصی را تجربه کرده باشد، «جدیت» بازی را تصدیق میکند. وقتی بازیای جدیت خود را از دست میدهد، البته میتوان بازی را ادامه داد، ولی این تداوم بازی بدون جدیت، ادا درآوردن است، و درواقع، بازی به پایان رسیده است.
بازی را با احتیاط میتوان سلسلهای از کنش و واکنشهای قاعدهمند تعریف کرد. بازیگر یا بازیگران با ابزارهای زبانی و غیرزبانی، درگیر برهمکنشهایی میشوند، که قواعدی بر آنها حاکم است.
اگر بخواهیم این مفهوم بازی را تعمیم دهیم به عرصههای دیگر، و مثلا نهادهای مختلف را بهمنزله بازیهای گوناگون تحلیل کنیم، خواهناخواه پای مسائل و مفاهیم دیگری به میان میآید، که فقط با معطوفکردن توجه به بازیها نمیتوان به آن پرداخت. مثلا مسائل مربوط به پیامدهای بازیها و موقعیتهای سوژهای که در جریان برهمکنشهای قاعدهمند شکل میگیرند. ضرورتها و الزامهای حاکم بر تحول یا تغییر بازی. در یک کلام میتوان گفت، هرگاه در اندیشیدن به امر اجتماعی پای تاریخ و مسائل برخاسته از آن به میان میآید، مفهوم بازی کارایی خود را از دست میدهد.
درواقع، نحوه ادامه این بحث و بسط آن تابع مسائلی است که ما را به طرح پرسش امر اجتماعی رسانده است. یعنی همان بحرانی که امر اجتماعی را به مسئله تبدیل کرده است. این بحران را بهطورکلی میتوان در قالب «سر برآوردن امر تاریخی» صورتبندی کرد. برای نزدیکشدن به این نکته باید وضعیتهایی را در نظر آورد که دیگر کنش و واکنش قاعدهمند، یا کنش متقابل مطابق الگوی مقوّم بازی ناممکن میشود. وضعیتهایی از این دست را میتوان وضعیتهایی توصیف کرد که در آنها تاریخ بهزور وارد بازی میشود و آرامش قاعدهمند یا قاعدهمندی آرامشبخش آن را برهم میزند. براساس چنین وضعیتهایی است که قیاس امر اجتماعی و بازی نابسندگی خود را نشان میدهد. البته ناگفته پیداست که اگر مسئله حفظ وضع موجود از طریق تجویز یک بازی خاص باشد، با مفهوم بازی خیلی کارها میشود کرد. اما اگر کسی دغدغه تغییر و ظهور امر نو را داشته باشد، باید ابزارهای مفهومی دیگری را به کار گیرد. این امر ما را به ضرورت اندیشیدن میرساند. مسئله اخیر را به این صورت میتوان طرح کرد: شرایط تکوین،؛ تداوم، ثبات، تحول یا اضمحلال بازیها چیست؟ چگونه یک بازی تصلب پیدا میکند و راه را بر نقد خود و تکوین بازیهای جدید میبندد؟
برای کوتاهکردن بحث به یکی از راههای اندیشیدن به این پرسشها اشاره میکنیم. درواقع، به مفهومی نیاز داریم که ما را از ساحت «بازی» فراتر ببرد. مفهوم «میدان نیرو» و مفاهیم مرتبط با آن چارچوبی مفهومی شکل میدهند که ما را برای پاسخگفتن به این پرسشها یاری میکند. با رعایت ایجاز میتوان گفت هر حرکت در این یا آن بازی خاص، درعینحال حرکتی در یک میدان نیروست؛ یعنی هر حرکت مطابق قواعد این یا آن بازی خاص، درعینحال اعمال نیرو در امتداد یک خط نیروی خاص است. البته وقتی از نیرو سخن میگوییم باید به خاطر داشته باشیم که هر نیرو در واقع، یک نیرو-نسبت است و از سوی دیگر، نیرو-نسبت با نیرو-نسبت یا نیرو-نسبتهای دیگر در ستیز است. بهاینترتیب، به امر سیاسی بهمنزله امری درونماندگار امر اجتماعی میرسیم.
مارکس و امر اجتماعی
مفهوم «شیوه تولید» نزد مارکس کانون چارچوبی مفهومی است که همه این شرایط مفهومی را برآورده میکند. در این چارچوب مفهومی، امر اجتماعی در یک میدان نیرو قرار میگیرد. مفهوم «شیوه تولید» از یکسو، بعد سیاسی-اجتماعی اقتصاد را روشن میسازد و از سوی دیگر با فراهمآوردن امکان تشخیص منطقهای منحصربهفرد نظامهای اجتماعی، سر
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 