پاورپوینت کامل تعلق یا عدم تعلق جعل به ماهیت ۵۱ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل تعلق یا عدم تعلق جعل به ماهیت ۵۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل تعلق یا عدم تعلق جعل به ماهیت ۵۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل تعلق یا عدم تعلق جعل به ماهیت ۵۱ اسلاید در PowerPoint :

اسپی نوزا به قضیه بیست و پنجمین قسم نخستین اتیک( کتاب-اخلاق)آورده است که«خدا فقط علت فاعلی وجود اشیاء نیست، بلکه علت ذات آنها هم هست».

و مترجم فاضل آن به پارسی به تعلیقه خویش بر قضیه مذکور ایراد کرده است که«یعنی که خدا هم معطی وجود است و هم مذوت ذات، یا هم جاعل وجود اشیاء است و هم جاعل ذات آنها.این مطلب، مخالف عقیده جمهور فلاسفه ماست که یا فقط ماهیت اشیاء را مجعول می‏دانند و یا وجود آنها را.»

الف-مدخل

:

اسپی نوزا به قضیه بیست و پنجمین قسم نخستین اتیک( کتاب-اخلاق)آورده است که«خدا فقط علت فاعلی وجود اشیاء نیست، بلکه علت ذات آنها هم هست».

و مترجم فاضل آن به پارسی به تعلیقه خویش بر قضیه مذکور ایراد کرده است که«یعنی که خدا هم معطی وجود است و هم مذوت ذات، یا هم جاعل وجود اشیاء است و هم جاعل ذات آنها.این مطلب، مخالف عقیده جمهور فلاسفه ماست که یا فقط ماهیت اشیاء را مجعول می‏دانند و یا وجود آنها را

.

»

(اسپی نوزا:اخلاق، ترجمه استاد دکتر جهانگیری، طهران، مرکز نشر دانشگاهی، ۱۳۶۴، ص ۴۳)

.

علی‏ای حال، به نحوی که به تضاعیف گفتار حاضر و لو به تلویح پدیدار خواهد آمد، بر کران از تسامحی در تعبیر نیست و البته آن هم غیر مأخوذ است، از آنروی که برخاسته است از ابهام نفس موضوع و اضطراب اقوال اهل حکمت و کلام و نقوض و ابرامات متعدد آنان در باب آن، آن هم به روزگاری در از و هر گونه‏ای که باشد رؤیت قضیه معهود به مقالی که آن را به سالی چند پیش از این بعضی از فضلاء در باب اسپی نوزا به جایی آورده بود و به هدایت آن رجوع به متن و تعلیقه مورد اشعار دراتیک، طبع افسرده را برانگیخت که از پی آنکه مدتی مثنوی تفکر او تأخیر شده بود، اندیشه‏ای کند و سخنی چند در باب آن بیاورد و این است آن

.

ب-مصطلح

:

۱-

جعل

:

جعل چنانکه مشهور است، منقسم است به دو قسم:جعل بسیط و جعل ترکیبی و هر چند که این انقسام مؤدی به اشتراک معنوی مفهوم آن است، بعید نیست که مفهوم آن مشترک لفظی می‏بوده‏ باشد، به میانه آن دو و هر گونه‏ای که بوده باشد«جعل بسیط عبارت است از افاضت نفس شئ و متعلق است به ذات«( اسفار، حروفی، ج ۱، ص ۳۹۶).

و جعل ترکیبی عبارت است از«گردانیدن شئ شئ دیگر و همی توان تنظیر کرد جعل بسیط و مرکب را به تصور و تصدیق، از آنروی که تصور نوعی از ادراک است که صرفا تعلق با ماهیت شئ می‏دارد، و تصدیق نوعی است دیگر از آن که پیوسته مستدعی طرفین است، یعنی موضوع و محمول تا نسبت به میانه آن دو در آید…و بدینگونه اثر تصور حصول نفس شئ است به ذهن، و اثر تصدیق گردیدن شئ است شئ دیگر، همچون جعل بسیط که اثر آن حصول شئ است و جعل ترکیبی که اثر آن حصول شئ است و جعل ترکیبی که اثر آن گردیدن شئ است شئ دیگر.و جعل مرکب از سر خلوّ ذات از عرضیات لا حقه به حسب واقع، تعلق اختصاصی با آن( عرضیات) می دارد و ذاتیات او متصور نیست»( ایضا:ص ۳۹۷)

.

۲-

ذات

:

ذات که بدین مقام اطلاق حقیقت نیز بدان می‏شود، عبارت است از«ماهیت موجود به وجود خارجی»( شرح منظومه حکمت، طهران، سنگی، ۱۲۹۸ ق، ص ۹۳)یعنی ماهیت شرط شیئیه یا مخلوطه و در یک سخن همان ماهیت موجود و نه ماهیت من حیث هی هی هر چند که این فرق گاه رعایت نمی‏کنند و آن( ذات)را به معنای مطلق الماهیه می‏آورند، چنانکه به کلام معهود اسپی نوزا نیز به همین معنای اخیر یعنی مطلق الماهیه و یا ماهیت من حیث هی هی استعمال شده است و نیز بایسته می‏بوده است که چنین استعمال شود

.

ج- ۱-نقل اقوال

:

از سر افادت فاضل قوشچی، صاحب شرح جدید

تجرید«در اینکه ماهیات ممکنه مجعول است به جعل جاعل یا نه اختلاف کرده‏اند و سه قول می‏دارند، نخست آنچه که مصنف( خواجه نصیر صاحب تجرید)اختیار کرده است و آن این است که کل ماهیات مجعول است به جعل جاعل، چه مرکب باشد و چه بسیط، از آنروی که سبب نیاز به تأثیر مؤثر، همانا امکان است که عارض استبر مرکبات و بسایط و از اینروی کل آن( ماهیات)محتاج است به جعل جاعل، دوم اینکه مطلقا غیر مجعول است، چه مرکب باشد و چه بسیط، و سوم اینکه مرکبات آن مجعول است به خلاف بسایط»( شرح تجرید، تبریز؟، سنگی، ۱۳۰۷ ق، ص ۹۹

).

۲-

تتمیم

:

افادت محقق لاهیجی را به نقل از شارح مقاصد، قول نخستین منسوب است به متکلمین و قول دومین منسوب است به معتزله و جمهور فلاسفه.( شوارق، طهران، سنگی، ۱۳۱۱ ق، ج ۱، ص ۱۶۴

).

۳-

ذکر برهان فلاسفه مشتمل بر نقض و ابرام

:

برهانی که از سوی حکما در مقام نفی تعلق جعل به ماهیت اقامه شده است، این است که لازمه قول به مجعولیت این است که ماهیت، خود، خود نباشد، مگر با جعل جاعل و مثل را انسانیت انسانیه منوط باشد به جعل، و با عدم تحقق آن( جعل)انسان، انسان نباشد، به حالی که ثبوت شئ بر نفس خویش ضروری است وسلب آن( شئ)از نفس، محال، و معنای ضرورت، استغنای از فاعل است، و نهاده بر این پایه ثبوت شئ بر نفس خویش مستغنی از فاعل است و مآلا غیر مجعول است

.

و این دلیل ردّ شده است اولا، به نقض، بدینکه«معدوم در خارج از نفس خویش مسلوب است»( فاضل قوشچی: ص ۹۹)و ثانیا، به حل، بدینکه درست است که سلب شی‏ء از نفس محال است، و لیکن این استحاله منصرف است به ایجاب معدول نه سلب بسیط.بدین بیان که به مثل معهود«با عدم جعل ماهیت، انسانیت رأسا و بالکلیه از ظرف خارج مرتفع می‏افتد، و نهاده بر این پایه هیچ حکمی ایجابی بر آن حمل نمی‏شود، و بالعکس سلب جمیع اشیاء به حسب خارج بر آن صادق می‏آید حتی نفس خویش.و این جز آن است که بگوییم که انسانیت در خارج متحقق است و با وصف تحقق، لا انسانیت است، و آنچه که محال است همین دومی است که ایجاب معدولی باشد، و نه نخستین که سلب باشد و مقول ما است»( مواقف، مصر، السعاده»۱۹۰۷ م، ج ۳، ص ۴۱)

.

و بعباره اخری توان گفت که«ثبوت شی‏ء بر نفس خویش متفرع است بر ثبوت نفس آن( شی‏ء)و نهاده بر این پایه اگر نفس آن متحقق نباشد او خود نیز نخواهد بود»( تعلیقه درب کوشکی بر شوارق:ج ۱، ص ۱۶۴)که البته این قول نیز نفی شده است، بدینکه سلبی که به حال ارتفاع بر انسان صادق است این است که معدوم، انسان یست نه اینکه انسان، انسان نیست.(شوارق، ج ۱، ص ۱۶۴)

و ما نیز همی توانیم که به جواب آن با اشعار به مناط قاعده فرعیت یا قاعده استلزام همان سخن سابق تکرار کنیم که ثبوت شی‏ء بر نفس خویش علی‏ای حال فرع ثبوت آن( شی‏ء)است.و این مبنی چنان مسلم انگاریم که آن را منسوب به ضرورت گردانیم و همی گوییم که همانگونه‏ای که ادعا شده است که استحالت سلب شی‏ء از نفس، ضروری است( ایضا وارق ج ۱، ص ۱۶۴)نیز فرعیت ثبوت شی‏ء بر نفس، بر ثبوت ذات شی‏ء ضروری است

.

د-از تاریخ فلسفه

:

از سر افادت حکیم سبزواری به شرح منظومه حکمت( ص ۵۷)سابقه بحث مسئله به روزگار شیخ الاشراق می‏رسد و قول مورد اشعار هر چند که مرسل است و علی الظاهر مبتنی بر استحسان، چنان می نماید که عاری از صحتی تاریخی نیز نمی‏بوده باشد، از آنروی که

:

اولا، افزون بر این کلام صدرا به بحث از ما نحن فیه از پی نقل قولی که«چنانکه محقق دوانی و تلامیذ او پنداشته‏اند و آن را مذهب اشراقیین انگاشته»( اسفار، ج ۱، ص ۳۹۹)، از قول آتی قاضی عضد ایجی که از ابناء قرن هشتم می‏بوده است به مواقف که «این مسئله از لغزش گاه ها است و ما می‏خواهیم که با اشارتی خفی به تحریر محل نزاع و منشأ مذاهب، اقدام ترا پابت گردانیم»( ج ۳، ص ۴۵)به آشکاری بر می آید که مسئله به روزگاری دراز، پیش از آنان، مطرح و محل نقض و ابرام می‏بوده است

.

و ثانیا، قاضی قاضی عضد و محقق دوانی، همچون غالب حکمای روزگاری که ما آن را دوره ششمین ادوار فلسفه در تمدن اسلامی تشخیص و دوران فترت اصطلاح کرده ایم( تاریخ ح

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.