پاورپوینت کامل زبان دینی عاری از خشونت و سلامت اجتماعی ۵۸ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل زبان دینی عاری از خشونت و سلامت اجتماعی ۵۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل زبان دینی عاری از خشونت و سلامت اجتماعی ۵۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل زبان دینی عاری از خشونت و سلامت اجتماعی ۵۸ اسلاید در PowerPoint :

«چگونه می‌توان میان تجارب اصیل معنوی با باورها و رفتارهای مشابهی که با عناوین دینی و معنوی ابراز می‌شوند، اما از اصالت و حقیقت برخوردار نیستند تفاوت گذاشت؟ به نظر می‌رسد در این زمینه در جامعه ما، دو افراط وجود دارد؛ یکی نفی هرگونه مشرب معنویت‌گرای متفاوت با گفتمان غالب ایدئولوژیک با برچسب‌هایی همچون کاذب و انحرافی و دیگری تمایل به انواع قشری‌گری، خرافه‌گرایی و گاه خشونت‌ورزی تحت نام دین و معنویت است. مرز میان معنویت مطلوب با دو جریان افراطی کدام است؟ تاثیر این جریان‌های فکری بر سلامت اجتماعی چیست؟»

بخشی از سوالات مطرح شده به این شرح است: «چگونه می‌توان میان تجارب اصیل معنوی با باورها و رفتارهای مشابهی که با عناوین دینی و معنوی ابراز می‌شوند، اما از اصالت و حقیقت برخوردار نیستند تفاوت گذاشت؟ به نظر می‌رسد در این زمینه در جامعه ما، دو افراط وجود دارد؛ یکی نفی هرگونه مشرب معنویت‌گرای متفاوت با گفتمان غالب ایدئولوژیک با برچسب‌هایی همچون کاذب و انحرافی و دیگری تمایل به انواع قشری‌گری، خرافه‌گرایی و گاه خشونت‌ورزی تحت نام دین و معنویت است. مرز میان معنویت مطلوب با دو جریان افراطی کدام است؟ تاثیر این جریان‌های فکری بر سلامت اجتماعی چیست؟»

دامنه این پرسش‌ها بسیار گسترده است و پاسخ دادن کلی به آنها مفید نیست. از این‌رو، من در اینجا از یک زاویه به بعضی از موضوعات مربوط به این سوالات پاسخ خواهم گفت و آن این است: «زبان دینی و معنوی عاری از خشونت چیست؟». تا شما شنوندگان که اهل نظر هستید ارتباط آن را با سلامت اجتماعی تحلیل کنید و نتایج لازم را بگیرید و ببینید که آیا زبان رسمی دینی در جامعه ما تحکیم کننده سلامت اجتماعی است یا تخریب کننده سلامت اجتماعی؟ آیا این زبان امکان تفکیک معنویت را از خرافات می‌دهد یا نه؟ زمینه تفکر را آماده می‌کند یا زمینه انجماد و توهم را؟ خشونت را نهادینه می‌کند یا تفاهم و تعامل را؟ چون وقت محدود است، در این باب با استفاده از فلسفه جدید زبان و هرمنوتیک به اشارات کوتاهی بسنده می‌کنم

.

۱-در فلسف جدید، یکی از مسائل مطرح شده این است که نسخ اصلی زبانِ انسانی نوشتار است یا گفتار؟ درک این موضوع، مسئله مهمی است. چه چیز نسخ اصلی زبان انسانی است؟ آنچه که ابتدائا و به صورت اصیل در پدیدار زبانی خود را نشان می‌دهد، گفتارها هستند یا نوشتارها؟ امروز نظر اکثر اندیشمندان و فیلسوفان زبان این است که نسخه اصیل زبان انسانی، شکل گفتاری آن است که این شکل گفتاری به صورت نوشتاری تبدیل شده است و آنها این را مسلم می‌دانند

.

۲-دربار چیستی گفتار شفاهی دو تصور وجود دارد: تصور اول این است گفتار شفاهی مجموع های از نشانه‌هاست که بر یک سلسله معناها دلالت می‌کند. این نشانه‌ها را کسی ایجاد می‌کند و آنها بر یک سلسله معناها دلالت می‌کنند. این نشانه‌ها همان الفاظ و جملات هستند. معناها قطع نظر از ادا شدن الفاظ و جملات به صورت پیشینی به گونه‌ای وجود دارند. کسی که الفاظ و جملات را ادا می‌کند، آن معنا را از طریق ابزار کلمات و الفاظ و جملات بیان می‌کند. تصور دوم که امروزه بیشتر طرفدار دارد، این است که هر گفتار شفاهی یک «فعالیت انسانی» یا

act

است. کسی که سخن می‌گوید یک فعالیت انسانی انجام می‌دهد و آن فعالیت با تمام وجود، ساختار و شخصیت او انجام می‌شود و یک «حیث» التفاتی و قصدی دارد. یعنی می‌خواهد چیزی را پدید آورد که معنا است. انسان‌ها با گفتار شفاهی معنی را پدید می‌آورند؛ نه اینکه معناهایی را که قبلا وجود داشته، بیان می‌کنند. بنابراین، تعریف دوم سخن گفتن هر یک از ما یک حرکت است، یک حرکت فراروندگی است. هر کس که سخنی می‌گوید از نقطه‌ای به نقط دیگر، از وضعیتی به وضعیت دیگر فرا می‌رود. در ارتباطات چند جانبه انسانی که در زندگی اجتماعی و تاریخی وجود دارد، ساحت‌های چندجانبه شکل می‌گیرد. به‌عنوان مثال در سخنرانی کنونی من شما می‌توانید بگویید که فلانی، جملاتی را پشت سر هم با آواها و تن صدای معینی ادا می‌کند. بله درست است. اما در اینجا این واقعیت قابل مشاهده است که من این جملات را پشت سر هم ادا می‌کنم تا به جایی برسم و معنایی را پدید آورم که شما بعد از اتمام سخنرانی من بتوانید بگویید فلانی این را گفت و مفهوم صحبتش این بود. من در اینجا نایستاده‌ام که به صورت ایستا، یک سلسله علامت‌ها تولید کنم تا آن علامت‌ها به معناهایی دلالت کنند؛ بلکه من در اینجا از گامی به گامی دیگر و از وضعیتی به وضعیتی دیگر و از معنایی به معنای دیگر حرکت می‌کنم تا معنای نهایی پدید آید و این یک حیث التفاتی و قصدی است. من دایما از لحظه و سخنی به لحظه و سخن دیگر فرامی‌روم. از اول روشن نیست که من به کدام نقطه فرا می‌روم ولی بعد از پایان سخنرانی شما می‌توانید به آن نقطه نهایی و معنای مرکزی پی ببرید. شاید یک جمع بندی در آخر سخنرانی داشته باشم و بگویم که می‌خواستم به کجا برسم. این یک فرارفتن مستمر است. در این حرکت معنای جملاتی که پشت سر هم ادا می‌شود، در گرو معنای کلی و نهایی است که عاقبت پیدا خواهد شد. اگر این جملات را تفکیک کنید، در آنها هیچ معنایی پیدا نخواهد شد. معنای نهایی، بر اثر ردیف شدن پشت سرهم این جملات شکل می‌گیرد. در فلسفه جدید هرمنوتیکی به این عمل «دور هرمنوتیکی» می‌گویند. یعنی یک «دور» وجود دارد؛ معناهای جملات در گرویِ معنای کلی و مرکزی هستند و حصول و پیدایش آن معنای مرکزی در گرویِ پشت سرهم ردیف شدن این جملات است. در تحلیل متوجه می‌شویم که این یک وضعیت پیچیده‌ای است. این وضعیت به ما کمک می‌کند تا از آفات ساده‌اندیشی‌ها در باب فهمیدن سخنان و اینکه «گفت، فهمیدیم و تمام شد» رها بشویم

.

۳-

نکته بسیار مهم دیگر این است که معنایی که شما از این سخنرانی من درک می‌کنید، از طریق همراهی شما با من ساخته و پرداخته می‌شود و در صورت عدم همراهی شما این معنا ساخته و پرداخته نمی‌شود. به همین دلیل، این تنها من گوینده نیست که حرکت «فرارفتن» انجام می‌دهد. در این حرکت، شنونده هم سهیم است و فهمیدن، خود یک عمل فرارفتن است. شنونده دائما انتظار می‌کشد که گوینده چه منظور و قصدی دارد و به کجا می‌خواهد برسد. این انتظار بردن و حرکتِ گوینده را لحظه به لحظه دنبال کردن همان عمل «فرارفتن شنونده» است. منِ گوینده اگر هیچ مخاطبی نداشته باشم، نمی‌توانم معنا تولید کنم؛ مگر اینکه برای خود یک عده مخاطب فرضی در نظر داشته باشم یا حدیث نفس کنم. اصولا، سخن گفتن ماهیت دیالوگی و گفتگویی دارد

.

۴-

از طرف دیگر معنای تولیدشده در هر سخن با معناهای تولید شده در گذشته و آینده ارتباط دارد. گرچه ممکن است که ما الآن به آنها توجه نداشته باشیم. منظور من این است که معناها در خلاء تولید نمی‌شود. مثلا معنای این سخنرانی من مسبوق به معناهایی است که در جامعه و فرهنگ ما از طریق سخن‌های دیگر پدید آمده است و در ارتباط با آنها تولید می‌شود. به عنوان مثال، این سخنرانی به تعریف و درک ما از سلامت اجتماعی در جامعه برمی‌گردد و اگر یک مفهوم به عنوان سلامت اجتماعی که در طول زمان و با تحقیقات متعدد در جامعه تولید شده، وجود نداشت؛ شما به سخنرانی من پی نمی‌بردید. به بیان دیگر، سخنرانی و حرکت من در اینجا در ارتباط با حضور معناهای گذشته در اینجا است. مشکل و دردی که ما از عدم سلامت اجتماعی در جامعه خود داریم، در اینجا حضور دارد و سخن گفتنِ من با آن در ارتباط است

.

۵-

مسئله دیگر این است که آیا من می‌توانم همه آنچه را که می‌خواهم در اینجا بیان کنم یا نه؟ آیا می‌توانم طوری سخن بگویم که همه ضمیرها مرجع‌های خود را پیدا کنند؟ آیا من می‌توانم طوری سخن جامع بگویم که پاسخ همه پرسش‌هایی که ممکن است در ارتباط با سخن من پیدا شود، در آن مضمر باشد؟ مسلما نه. ما از محدودیت‌های سخن گفتن خود درکی داریم که ما را در اینجا همراهی می‌کند. من باید در یک چارچوب سخن بگویم و آزادی عمل کامل ندارم و دست و پای من بسته است؛ و همه آنچه که فکر می‌کنم که باید گفته شود در یک سخنرانی به زبان نمی‌آید شنوندگان هم همه آنچه را می‌توان از سخنرانی فهمید در یک بار شنیدن نمی‌فهمند، باشنیدن‌های مکرر نکات بیشتری فهمیده می‌شود و هکذا

.

ازخودبیگانگی زبان دینی

اگر مقدماتی را که آوردم، بپذیریم؛ آشکار می‌شود که زبان اصیل آن زبان است که یک «معنای جدید» تولید کند؛ با شرایطی که گفته شد، زبانِ جدید سخنِ جدید می‌آورد و سخنِ جدید سازنده

(productive)

است. این سخن «افق» می‌گشاید. این گونه سخن، چشم‌ها را باز می‌کند و آنها را شستشو می‌دهد و ما را با معناهای جدید آشنا می‌کند که ما دربار آنها تامل و فکر می‌کنیم. زبان اصیل ما را به تفکر وامی‌دارد. اما متاسفانه زبان انسانی در قلمروهای مختلف به صورت‌های گوناگون از خود بیگانه می‌شود مثل خود انسان و آن موقعی است که زبان اصالت خود را از دست می‌دهد. من می‌خواهم در اینجا به این سوال پاسخ دهم که زبان دین و معنویت که یکی از زبان‌های انسان است، چگونه اصالت خود را از دست می‌دهد

 اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی، به دوستانتان معرفی کنید.

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.