پاورپوینت کامل واژگان چگونه جهان ما را شکل می‌دهند؟ ۵۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل واژگان چگونه جهان ما را شکل می‌دهند؟ ۵۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل واژگان چگونه جهان ما را شکل می‌دهند؟ ۵۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل واژگان چگونه جهان ما را شکل می‌دهند؟ ۵۰ اسلاید در PowerPoint :

با دستیابی به هر واژ جدید، به راهی تازه برای نگریستن به جهان دست می‌یابیم که می‌تواند تجرب ما را از جهان به‌نحو بنیادین زیروزبر کند. گاهی این تغییر بسیار اندک است؛ مثل زمانی که تفاوت نارون و بلوط را در زبان درک کنیم. اما وقتی به تفاوت اَشکال عشق یا آزادی دست یابیم، تجارب ما به‌نحوی تغییر می‌کند که به تحول فردی و حتی اجتماعی خواهد انجامید. چنانکه تیلور می‌نویسد: «کشف و ابداع، دو روی سکه‌ای واحدند: بیان تازه به آنچه در تلاش برای تحقق یا احاطه برآنیم، اجاز ظهور می‌دهد.»

با دستیابی به هر واژ جدید، به راهی تازه برای نگریستن به جهان دست می‌یابیم که می‌تواند تجرب ما را از جهان به‌نحو بنیادین زیروزبر کند. گاهی این تغییر بسیار اندک است؛ مثل زمانی که تفاوت نارون و بلوط را در زبان درک کنیم. اما وقتی به تفاوت اَشکال عشق یا آزادی دست یابیم، تجارب ما به‌نحوی تغییر می‌کند که به تحول فردی و حتی اجتماعی خواهد انجامید. چنانکه تیلور می‌نویسد: «کشف و ابداع، دو روی سکه‌ای واحدند: بیان تازه به آنچه در تلاش برای تحقق یا احاطه برآنیم، اجاز ظهور می‌دهد.»

یکی از پارادوکس‌های خلاقیت آن است که اصالت، معمولاً به همانندی و تشابه گرایش می‌یابد. آنچه یکی از اپراهای واگنر را در میان سایر آثار او ممتاز می‌سازد، همان چیزی است که آن را به‌صورتی خطاناپذیر «واگنری» می‌سازد. فلسفه نیز از این قاعده مستثنا نیست. بزرگ‌ترین متخصصان این حوزه دیدگاهی خاص داشته‌اند که به ظهور یک نظام سازگار انجامیده و درنتیجه تمام آثار آن‌ها را به تنوعات گوناگونی از زمینه‌ای واحد بدل کرده است. طبیعی است که هرچه اجزای بیشتری از این نظام را دیده باشیم، آشنایی با اجزای جدید نیز بیشتر خواهد بود. چنانکه دربار حیوان زبانمند۱ آخرین اثر چارلز تیلور، فیلسوف کانادایی نیز به‌یقین چنین است

.

تیلور نویسند سرچشمه‌های خود۲ (۱۹۸۹) و عصر سکولار۳، (۲۰۰۷) پیوسته به استدلال علیه گونه‌ای از طبیعت‌گراییِ تقلیل‌گرا پرداخته است که می‌کوشد جهان را به اجزای گسست فهم تقسیم کند؛ اجزایی که به تاریخ، زمینه و گفتار نیازمند نیستند. این تلقی‌های ناب‌گرا و فروکاهشی ممکن است در برخی از علوم مؤثر واقع شوند؛ اما متأسفانه برای فهم حوز معنا و ارزش‌های بشری، بیش‌ازحد ساده‌انگارانه‌اند. برای فهم این دست مسائل، باید به راه‌هایی حساس باشیم که ایده‌ها از طریق آن‌ها و باتوجه‌به ویژگی‌های خاص تاریخی و فرهنگی ترکیب می‌شوند. منظور ویژگی‌هایی است که به‌بهای دشواری‌های بسیار، از آن‌ها غافلیم یا وانمود می‌کنیم که وجود ندارند و این ما را به خطر می‌اندازد

.

اثر تیلور نیز با گفتار و تاریخ فکری او درهم تنیده است و به همین علت، اید محوری حیوان زبانمند تا حدود زیادی پیش‌بینی‌پذیر است. تیلور بر این باور است که زبان را، مانند هرچیز دیگری که برای نوع بشر اهمیت دارد، نمی‌توان به‌مثابه نوعی لِگوی۴ معناشناختی ‌درک کرد؛ لگویی که در آن واژگان منفرد با اَشکال ثابت و آشکار با یکدیگر تلفیق شده و جملات، پارگراف‌ها، مقالات و کتاب‌ها ساخته می‌شوند. در مقابل، زبان توسط فرهنگی که آن را تولید کرده است، شکل می‌گیرد و از این طریق کاربرانِ خود را نیز شکل می‌دهد. لذا «تز محوری کتاب این است که زبان تنها زمانی فهمیدنی خواهد بود که نقش قوام‌بخش آن را در زندگی بشر درک کرده باشیم

».

نکت جذاب کتاب نحو توسع این ایده توسط تیلور است. او بحث خود را از تمایزگذاری میان دو چیز آغاز می‌کند: آنچه «نظرگاه تخصیص‌دهنده یا قالب‌دهنده۵ به زبان» می‌نامد و نظرگاه سازنده و قوام‌بخش۶. نگرش تخصیص‌دهنده بر این فرضیه متکی است که اشیا در جهان و ایده‌ها در ذهن قرار دارند و وظیف زبان آن است که به‌سادگی یکی را به دیگری «تخصیص» داده و نشان‌گذاری کند. لذا هر زمان که به میزان کافی از این مواد خامِ زبان‌شناختی در اختیار داشته باشیم، می‌توانیم واحدهای بزرگ‌ترِ معنایی، مانند جملات را بسازیم. این فرایند درنهایت به ظهور آثار برجست فلسفی و ادبی خواهد انجامید

.

چنین دیدگاه ساده‌انگارانه‌ای مثال دیگری از «ذره‌گرایی تجربه‌گرای تجربه»۷ است که تیلور رویاروی آن می‌ایستد. او می‌پذیرد که «سخن بیانی از افکار است»؛ اما تأکید می‌کند که «سخن‌گفتن پوششی خارجی برای چیزی نیست که می‌تواند به‌صورت مستقل نیز وجود داشته باشد». جایگزین ویتگنشتاینی در پیشنهاد تیلور برای این تقلیل‌گرایی، نوعی نظرگاه کل‌گرا است که در آن، معنای واژه‌ها در شبکه‌هایی پیچیده با هم پیوسته هستند. در این شبکه‌ها فرهنگ و معناشناسی قابل‌تفکیک نیست: «هر واژه تنها در نوعی واژه‌نامه و زمین کاربردی زبان معنا دارد که درنهایت با گونه‌ای از صورت زندگی۸ درهم تنیده‌اند».

برای ادام نتایج منطقی این دیدگاه تا انتها ناچار باید تصدیق کرد که فهم معنای یک واژه یا جمله به‌صورت ایزوله‌شده از جامعه و زبانِ مرتبط، غیرممکن است. پس‌زمین فرهنگی همواره برای معنابخشی به پیش‌زمین زبانی ضروری است. ازاین‌رو ما هر امری را تنها زمانی می‌توانیم درک کنیم که عضو جامعه‌ای باشیم که معنا را ممکن می‌سازد. اید دکارتیِ انفکاک و تقدمِ «خود» باید معکوس شود و «خودآگاهی به‌عنوان نتیجه و خروجی نوعی تعاملِ میان‌فردی دربار اشیا تلقی شود». ازقضا همین دیدگاه به‌خوبی توضیح می‌دهد که به چه علت از لحاظ تاریخی دیالوگ بر مونولوگِ درونی، متقدم بوده است.

جنب دیگر چشم‌انداز سازنده و قوام‌بخش دربار زبان این است که با دستیابی به هر واژ جدید، به راهی تازه برای نگریستن به جهان دست می‌یابیم که می‌تواند تجرب ما را از جهان به‌نحو بنیادین زیروزبر کند. این تغییر گاه بسیار اندک است؛ مثل زمانی که تفاوت نارون و بلوط را در زبان درک کنیم. اما هنگامی که به فهم‌های ممکن و اَشکال عشق یا آزادی دست یابیم، تجارب ما به‌نحوی تغییر می‌کند که به تحول فردی و حتی اجتماعی خواهد انجامید. به‌طور مثال گسترش واژه‌ای چون «ازدواج» به پیوند میان هم‌جنسان در جهان معاصر فضای ممکن این عرصه در جهان را تغییر خواهد داد. چنانکه تیلور می‌نویسد: «کشف و ابداع، دو روی سکه‌ای واحدند: بیان تازه به آنچه در تلاش برای تحقق یا احاطه برآنیم، اجاز ظهور می‌دهد.»

این نوع تحلیل، طریق متداول در تعریف پیشرفت اخلاقی را به چالش می‌کشد. برای مثال ممکن است نتوانیم بفهمیم که چرا باوجود تأکید قانون اساسی ایالات متحده روی برابری انسان‌ها، به‌رسمیت‌شناخته‌شدن امریکایی‌های افریقایی‌تبار به‌عنوان انسان تا این حد طول کشید. اما این ابهام نتیج باور راسخ ما به این اسطوره است که ارزش‌های کنونی پیش از نام‌گذاری و اطلاق زبانی وجود داشته‌اند یا دست‌ِکم دامن این اصطلاحات مشخص بوده است؛ چنان‌که تیلور می‌نویسد: «ما خود را متقاعد می‌سازیم که برابری همواره همین معنا را داشته و اقلیتی که کنترل امور را در دست داشتند، صرفا یکسری انسان‌های مزور بوده‌اند»؛ درحالی‌که تغییرات اخلاقی عمیقاً با تغییرات معناشناختی پیوسته است و تاحدودی توسط آن برانگیخته می‌شود.

این‌ها مانند اغلب استدلال‌های اثباتی تیلور مهم و متقاعدکننده‌اند. آنچه به اثر آسیب می‌زند، این است که این اطلاعات ارزشمند به‌گونه‌ای نامتناسب، پر از تکرار و نامنظم در کتاب جای گرفته‌اند. این امر بیشتر بدان سبب آزارنده است که تیلور موارد متعددی از عبارات واضح و چرخش‌های بیانی خاطره‌انگیز را در اثر خود جای داده و صرفاً به ویراستاری جدی‌تر نیاز داشته است

.

البته جدای از دلایل سبْکیِ صرف، دلیل بنیادین‌تری نیز برای ناخوانایی و ناپذیرفتنی‌بودن این کتاب، آنگونه که می‌توانست باشد، وجود دارد. تیلور نیز مانند سایر متفکران هم‌نسل خود، استدلال‌ها را در زمین بحث تخصصی میان دانشگاهیان حرفه‌ای جای داده است. به‌طور مثال او به خطای «خط فکریِ پسافرگه‌ای در فلسف تحلیلی» حمله می‌کند؛ درحالی‌که حتی با کنارگذاردن اینکه چنین جریانی متعلق به دوران شکوفایی دانشگاه آکسفورد در قرن بیستم بوده، باز هم درگیری در منازعاتِ محدود و تخصصی با دیگر فیلسوفان، روشی نیست که سایر بزرگان فلسفه در تاریخ پی گرفته باشند. ایمانوئل کانت، دیوید هیوم و رنه دکارت به‌خوبی از مباحث جاری در دوران خویش آگاه بودند و در صورت لزوم به آن‌ها اشاره می‌کردند، اما بیشتر استدلال‌های اثباتیِ خود را در معرض ارزیابی بر اساس ارزش‌های پذیرفت خودشان قرار می‌دادند. تیلور نیز باید از روشی مشابه پیروی کند.

آغاز هر منازعه بدون شک منجر به آسیب خواهد شد و تیلور با این کار مقاومت‌های غیرضروری را در «طبیعت‌گرایان» برخواهد انگیخت؛ منظور آن‌هایی هستند که باور دارند جهان طبیعی هم آن چیزی است که هست. تیلور به‌عنوان مسیحی کاتولیک، پختگیِ نظرگاه طبیعت‌گرایانه را دست‌ِکم گرفته و به‌گونه‌ای می‌نویسد که گویا معتقد است: طبیعت‌گرایی یعنی اینکه تمام موجودات درون قلمرو طبیعت تکوین می‌یابند، پس ضرورتاً باید تمام غنای حیات بشری را به ارتباط میان اتم‌ها فروکاست. این در حالی است ‌که طب

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.