پاورپوینت کامل آرمانهای انقلاب مشروطه ۶۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل آرمانهای انقلاب مشروطه ۶۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل آرمانهای انقلاب مشروطه ۶۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل آرمانهای انقلاب مشروطه ۶۰ اسلاید در PowerPoint :
بخش اعظم نگاه ما ایرانیها به انقلاب مشروطه، کاهشگرایانه است. بهقول طرفداران ایدئولوژی علم، دچار یک تقلیلگرایی (Reductionism) هستیم و انقلاب مشروطه را از کل به یکی از عناصر آن کاهش میدهیم. سپس بر آن پایه، در مورد آرمانها، پیآمدها و دستآوردهای انقلاب مشروطیت تحلیل میکنیم. چنین نگرشی خطاساز است
بخش اعظم نگاه ما ایرانیها به انقلاب مشروطه، کاهشگرایانه است. بهقول طرفداران ایدئولوژی علم، دچار یک تقلیلگرایی
(Reductionism)
هستیم و انقلاب مشروطه را از کل به یکی از عناصر آن کاهش میدهیم. سپس بر آن پایه، در مورد آرمانها، پیآمدها و دستآوردهای انقلاب مشروطیت تحلیل میکنیم. چنین نگرشی خطاساز است
.
پیش از اینکه دربارهی دستیابی یا عدم دستیابی به آرمانهای انقلاب مشروطه سخن بگویم، به برخی از این مشکلاتِ خوانشی دربارهی آرمانهای انقلاب مشروطه اشاره میکنم. بهنظر من در پنجاه سال اخیر، چه تحلیلگران و پژوهشگران و چه سیاستمداران و روزنامهنگاران، در روششناسی و معرفتشناسی انقلاب مشروطیت دچار مشکلات اساسی شدهاند
.
مشکل روششناسی از دو بعد قابل بررسی است: مطالعه یا تحلیل ما از انقلاب مشروطه تحلیلی علمی نیست؛ یعنی، بهجای اینکه انقلاب را در زمان خودش تحلیل کنیم، بر اساس زمانهی خود و در نتیجه، آرمانها و علایق و ارزشها و مسایل و دغدغههای امروزی خودمان آن را بحث و تحلیل میکنیم. بنابراین نمیتوانیم درک درستی از انقلاب داشته باشیم و آنچه میگوییم مشکلات امروزی ماست. باید نخست انقلاب مشروطه را بر اساس شرایط و دادههای مهم زمان خودش و منابع دست اول مورد مطالعه قرار دهیم
.
مشکل دوم ما این است که انقلاب مشروطه در عمدهی آثار و نوشتههای امروزی از دید نخبهگرایی – آنهم نخبگان اپوزیسیون ایران – بررسی شده است. یعنی اکثر نیروهای مخالف – احزاب چپ و راست یا مذهبی – که اکثراً نخبهگرا و در مقام اپوزیسیون بودهاند، بهجای بررسی جامع از دید مردم و جامعه، از زاویهی دیدگاه و دغدغههای خودشان نسبت به نظام و ارزشهای سیاسی، بهتحلیل انقلاب مشروطه میپردازند. آشکار است اگر ما صرفاً به مسایل و ارزشهای نخبگان و منافع آنها تکیه کنیم درک جامعی از موضوع و تحولات زمانه نخواهیم داشت. عمدهی تحولات اجتماعی نه بر اساس دغدغههای نخبگان، بلکه بر اساس درک جمعی و منافع جمعی جامعه روی داده است
.
مشکل بعدی در بررسی انقلاب مشروطه، مشکل معرفتشناسی است. ما در چگونگی درک انقلاب مشروطیت با دو مشکل اساسی روبهرو هستیم. یکی: دیدگاه تقلیلگرایانه به انقلاب مشروطیت؛ یعنی، این انقلاب را نه با توجه به کلیهی آرمانها و اهدافی که داشت، بلکه صرفاً در یک جزء و بر اساس یکی از آرمانها تحلیل میکنیم و این یک خطای معرفتشناسانه است. در این رابطه، کسانی که انقلاب مشروطیت را مطالعه میکنند، آن را در یک بعد، یعنی بحث دموکراسی و آزادی میبینند و دیگر ابعاد آن فراموش میشود. بهعبارت دیگر، اینکه انقلاب مشروطیت پیروز شده یا شکست خورده و چه پیآمدهایی داشته را بر اساس این دیدگاه تقلیلگرایانه تحلیل میکنیم. این باعث میشود ماهیت انقلاب مشروطه را درک نکنیم
.
مشکل دیگر اینکه است نگاه ما به انقلاب مشروطیت، نگاهی سیاسی ـ ایدئولوژیک بوده است؛ یعنی، آن را بر اساس ایدئولوژیهایی که با جریانهای سیاسی رابطه دارند، بررسی میکنیم. عدهای آن را بر اساس دیدگاههای چپ نگاه میکنند، یعنی بر پایهی دیدگاههای سوسیال دموکراسی و دیدگاههای چپ ارتدوکسی و انواع و اقسام نگاههای چپ مدرنی که وجود دارد. بنابراین انقلاب مشروطیت ایران خلاصه میشود در فعالیتها، اهداف و دیدگاههای چپگرایانهی افرادی چون حیدرخان عمواوغلو و دیگران، و چون اینها از بین رفتند پس انقلاب مشروطه هم شکست خورده و پروندهاش بسته میشود. آنهایی که دیدگاه مذهبی دارند همه چیز را به شیخ فضلالله نوری نسبت میدهند و به این نتیجه میرسند چون ایشان را اعدام کردند، پس مشروطه شکست خورد
.
مشکل دیگری که بهویژه در تحلیلهای پنجاه سال اخیر به آن دچار شدهایم، انتزاعی اندیشیدن است. یعنی بهجای آنکه که بیشتر به واقعیات و منابع دست اول آن دوران و آنچه رخ داده و مورد نظر مردم و جریانهای سیاسی بوده توجه کنیم، به بحثهای نظری و انتزاعی و مدلهای نظری مربوط به دیگر کشورها میپردازیم. زمانی، مارکسیسم مسلط بود و از آن دید بررسی میکردیم و میگفتیم وضع انقلاب مشروطه چنین است و در دورهای، پستمدرنیسم. از طرفی اکنون در علوم اجتماعی دانشجویان و استادان بهجای آنکه مشروطه را بر اساس دادهها و اهداف زمان خودش بررسی کنند، این که بر آن چه گذشته، چه خواستها و آمال و آرزوهایی داشته؛ بیشتر در پی آن هستند که مدل نظری فلان نظریهپرداز مارکسیست، مدرن، پستمدرن، انتقادی یا… چه میگوید؟ دادههایی را که در ذهن داریم بر اساس یک مدل نظری تحلیل میکنیم و دوباره به بیراهه میرویم
.
با توجه به این مشکلات روششناسی، بر این باورم اکثر تحلیلگران ما در درک خودشان از انقلاب مشروطه به خطا رفته و بهخصوص دچار خطای کاهشگرایی بودهاند؛ یعنی، تمام اهداف انقلاب مشروطه و پیآمدهای آن را در یک چیز خلاصه کردیم و آنهم «دموکراسی» است، و چون به دموکراسی نرسیدیم پس انقلاب مشروطه پروندهاش بسته شده است. بر همین اساس، علتهای زیادی را نیز برای شکست آن عنوان کردهاند. برخی میگویند فرهنگ سیاسی ملت ایران مشکل دارد و مردم ایران نمیدانستند دنبال چه میروند. این دیدگاهی اورینتالیستی (شرقگرایانه) و غربمحورانه است که شرق را مظهر همهی کاستیها و کجیها میداند که مردم ما هم هیچ درک درستی از مشروطه نداشتند. آنگاه نتیجه میگیریم با به جان هم افتادن گروهها و مردم، دموکراسی از بین رفت یا استبداد دموکراسی را از بین برد
.
بحث من این است که انقلاب مشروطهی ایران را نباید صرفاً در دموکراسی خلاصه کرد. نخبگان جامعهی ایران – همچون: روشنفکران، روزنامهنگاران، شاعران، نویسندگان، تاریخنویسان و سیاستمداران – در آن زمان با توجه به تحولاتی که از قرن نوزدهم و مشکلاتی که به دلایل اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، نظامی و فرهنگی برای ایران پیش آمده بود، سپس آگاهیهای جدیدی که بر اساس گرایشهای فکری و اندیشههای مدرن در ایران رایج شده بود، دچار بحران هویت شده و با مقایسهی ایران گذشته با روزگار خود، در پی چارهجویی برای بهبود وضع ایران بودند. بنابراین، این ذهنیت برای همه ایجاد شد که باید تحول اساسی در ایران صورت بگیرد که تحقق سه هدف و آرمان را هدف خود قرار دهد
.
اولین هدف و آرمان مشروطهخواهان که بر فضای آنزمان حاکم بود و میبایست در جامعهی ایران تحقق یابد، مسألهی بازسازی ایران بود. بازسازی و نوسازی ایران و جبران همهی خسارات واردشده بر آن. جامعهی ایران در مقایسه با غرب و رویارویی با آن، عقبافتاده بود و موقعیت پیرامونی یافت. نخبگان مشروطیت مهمترین هدفشان این بود که ایران بایست به جایگاه قبلی خودش باز گردد از آنجا که یک آگاهی تاریخی ناسیونالیستی (از نوشتههای جدید تاریخنویسان غرب و مطالعات بومی دربارهی ایران باستان) پیدا شده بود، نخبگان سیاسی و فکری با مقایسهی گذشته با اکنون میگفتند باید بکوشیم تا ایران بهلحاظ اقتصادی ـ اجتماعی و سیاسی بازسازی شود و شکوه و عظمت پیشیناش زنده شود. اگر در اشعار شاعران و نوشتارهای روزنامهنگاران و نویسندگان آن دوران بنگریم، همه مینالند که ایران چه بود و چه شد؟ و بایست به همان دوران بازگردیم. بازسازی و اعادهی عظمت سابق، نخستین آرمان انقلاب مشروطیت بود
.
آرمان دوم انقلاب مشروطیت، رهایی از سلطهی خارجی بود. در آنزمان دو قدرت و بازیگر جهانی، روسیه و بریتانیا، مشکلات بسیاری را برای مردم ایران درست میکردند و ما هیچ استقلالی نداشتیم؛ قراردادهایی که با ما بستند و سرزمینهایی که از ایران جدا کردند و امتیازهای بزرگی که گرفته شد قدرت تصمیمگیری را از حاکمان ایران گرفت. این جملهی ناصرالدین شاه معروف است که میگفت: اگر ما شمال برویم انگلستان مخالفت میکند، اگر جنوب برویم روسیه، پس مردهشور این مملکت را ببرد
.
با وجود این سلطهی خارجی، استقلال سیاسی ـ نظامی و اقتصادی یکی از اهداف و آرمانهای مشروطهخواهان شد و این که بکوشند ایران را از زیر سلطهی بیگانگان درآورده و خود تصمیمگیرنده باشند. آنها میگفتند اگر هم میبایست ارتباطات خارجی داشته باشیم باید با کشورهایی باشد که یار و مددکار ایران باشند – مانند ایالات متحده آمریکا و آلمان که آن دوره نیروهای سوم سیاست خارجی ایران بهشمار میرفتند
.
سومین آرمان و هدف انقلاب مشروطهی ایران، برقراری امنیت و ثبات سیاسی در کشور بود. ایران در آن هنگام، کشوری پر از هرجومرج و بدون نیروی نظامی و انتظامی بود که نه ثبات اجتماعی داشت و نه مرزها و شهرها و راههای تجاری امنیت داشتند. هرجومرج و ناامنی در کشور برقرار بود و جان و مال مردم در معرض بسیاری از تهدیدها قرار داشت. یکی از مهمترین خواستها و آمال و آرزوهای مردم و روشنفکران ایران، برقراری نظم و امنیت و یک دولت قوی مرکزی بود. اینها سه هدف اساسی انقلاب مشروطیت بودن
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 