پاورپوینت کامل طریقت صفویه ترکیببند محتشم ۱۱۱ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل طریقت صفویه ترکیببند محتشم ۱۱۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۱۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل طریقت صفویه ترکیببند محتشم ۱۱۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل طریقت صفویه ترکیببند محتشم ۱۱۱ اسلاید در PowerPoint :
توضیح این نکته ضروری است که مولانا محتشم باید در اینجا نیز مشبه به را به گونهای انتخاب کند که همانند «نخل» در بند چهارم، از لحاظ صفات و مشخصات و ویژگیها شایستگی اشتراک در شباهت با امام را داشته باشد و این موجود نمیتواند موجودی عادی و ناشایسته باشد. بنابراین شباهت امام و ماهی در این بیت تنها به خاطر فلسهایش با زخمهای تن امام نیست؛ همچنین تنها به خاطر افتادن در دریای خون نیست.
توضیح این نکته ضروری است که مولانا محتشم باید در اینجا نیز مشبه به را به گونهای انتخاب کند که همانند «نخل» در بند چهارم، از لحاظ صفات و مشخصات و ویژگیها شایستگی اشتراک در شباهت با امام را داشته باشد و این موجود نمیتواند موجودی عادی و ناشایسته باشد. بنابراین شباهت امام و ماهی در این بیت تنها به خاطر فلسهایش با زخمهای تن امام نیست؛ همچنین تنها به خاطر افتادن در دریای خون نیست. «ماهی» اصطلاحی رازآلود در طریقت صفویه و طرایق همسو با او و نیز نمادی ژرف در اعتقاد آیینی مسیحیت است. سخن کوتاه که «ماهی» نماد عیسی مسیح(ع) است، و این نماد در بسیاری از آثار هنری معماری، فرشبافی، نساجی و… ایرانی اسلامی مشهود است، بویژه در قلمرو طریقت صفویه و در منابع مربوط به آن و طرایق همسویش نیز «ماهی» جایگاهی خاص دارد. استاد شهید مرتضی مطهری در کتاب حماسه حسینی تشابه حضرت عیسی مسیح(ع) و حضرت امام حسین(ع) را به صورت مستند و منطقی با استناد به قرآن و حدیث به شرح زیر آوردهاند که
:
۱
ـ عیسی(ع) فرمود: «انّی عبدالله آتانی الکتاب و جعلنی نبیّا. و جعلنی مُبارکًا أین ما کُنتُ و أوصانی بالصّلاه و الزّکاه ما دُمتُ حیّا. و برًّا بوالدتی و لم یجعلنی جبّارًا شقیّا. والسّلامُ علیّ یوم وُلدتُّ و یوم أمُوتُ و یوم أُبعثُ حیّا: من بند خدایم. به من کتاب داده و پیامبرم ساخته است. و مرا هر جا که باشم، مبارک گردانده، و مرا تا زندهام به نماز و زکات سفارش فرموده است. و مرا نیکوکار به مادرم قرار داده و جبار و شقی نساخته است. و درود بر من روزى که به دنیا آمدم و روزى که مىمیرم و روزى که زنده برانگیخته مىشوم». (مریم، ۳۰ـ ۳۳)
۲ـ بین حضرت عیسی در امت مسیح و حضرت امام حسین در امت اسلام وجه شباهتهایی هست؛ از آن جمله از حیث مادر که مریم(س) «سیده النساء» است و همچنین حضرت زهرا(س). درباره حضرت مریم قرآن میفرماید: «و اذ قالت الملائکه یا مریمُ إنّ الله اصطفیک و طهّرک وا صطفیک على نساء العالمین: [یاد کن] که فرشتگان گفتند: ای مریم خداوند تو را برگزیده و پاکیزه ساخته و بر تمام زنان جهان (زمان خودت) برتری داده است.» (آلعمران، ۴۲)
در احادیث نیز وارد شده که نظیر این خطاب برای حضرت زهرا واقع شده. شاعر میگوید
:
فانّ مریم احصنت فرجها و جاءت بعیسی کبدر الّدُجی
فقد احصنت فاطمُ وجهها و جاءت بسبطی نبیّ الهُدی
ترجمه: مریم دامن خویش از آلودگی نگه داشت و عیسی را که ماه تابان شبهای تار است، به دنیا آورد. فاطمه نیز روی خود را (از غیر خدا) بازداشت و دو نواده پیامبر(ص) را به دنیا آورد
.
حضرت مریم(س) صدیقه آن امت است: «ما المسیحُ ابنُ مریم الاّ رسولٌ قد خلت من قبله الرّسُلُ و اُمّـُهُ صدّیقهٌ کانا یأکُلان الطّعام: مسیح پسر مریم جز پیامبر نیست که پیش از او نیز پیامبرانی بودهاند و مادر او صدّیقه (راستین) است که هر دو غذا میخوردند.» (مائده ۷۵) حضرت زهرا(س) نیز صدیق این امت است. درباره هر دو «بتول عذرا» گفته شده است
.
۳ـ شباهت دیگر، در مدت حمل است. در حدیث است (نفس المهموم، ص۶، و بحار، ج۱۰، باب ۱۱) که مدت حمل سیدالشهدا شش ماه طول کشید و هیچ کس شش ماهه متولد نشد که در عین حال بماند، مگر حسین و عیسی علیهماالسلام. در حدیث است که آیه «و وصّینا الإنسان بوالدیه إحسانًا حملتهُ أُمُّهُ کُرهًا و وضعتهُ کُرهًا و حملُهُ و فصالُهُ ثلاثُون شهرًا حتّى إذا بلغ أشُدّهُ و بلغ أربعین سنه قال ربّ أوزعنی أن أشکُر نعمتک الّتی أنعمت علیّ و على والدیّ و أن أعمل صالحًا ترضیهُ و أصلح لی فی ذُرّیّتی انّی تُبتُ إلیک و انّی من المُسلمین» (احقاف، ۱۵) [به انسان سفارش کردیم به پدر و مادرش نیکی کند که مادرش با زحمت، دوران بارداری و وضع حمل او را گذراند، و دوران بارداری و شیرخوارگی وی سی ماه به طول انجامید تا اینکه به حد بلوغ و رشد خود رسید و چهل ساله شد. گفت: پروردگار من! مرا الهام ده تا نعمتی را که بر من و پدر و مادرم ارزانی داشتهای، سپاس گزارم و عملی شایسته کنم که مورد پسند تو باشد، و فرزندانم را صالح گردان. همانا من به درگاهت توبه میکنم و من از مسلمانان هستم] اشاره است به سیدالشهدا. عیسی برّا «بوالدتی» بود و حسین «وصّینا الانسان بوالدیه احسانا»؛ عیسی گفت: «انّی عبدُالله»، درباره حسین نازل شد: «انّی من المُسلمین»
.
عمرو بن سعید بن عاص اشدق ـ حاکم مکه ـ نامهای نوشت به سیدالشهدا «و حذّرهُ من النّفاق و الشّقاق» [و او را از نفاق و درگیری پرهیز داد]! حضرت در جواب نامهاش نوشت: «لم یُشاقق الله و رسولهُ من دعا الی الله و عمل صالحاً و قال انّی من المُسلمین» [کسی که به سوی خدا میخواند و عمل شایسته میکند و میگوید من از مسلمانانم، با خدا و رسول نزاع نکرده است.] اشاره است به آیه کریمه: «و من أحسنُ قولًا مّمّن دعا إلى اللّه و عمل صالحًا و قال إنّنی من المُسلمین» (فصلت، ۳۳) چه کسی خوشگفتارتر است از آنکس که به سوی خدا میخواند و عمل شایسته میکند و گوید که من از مسلمانانم؟
در باب حمل عیسی، نُه ساعت و نُه روز هم گفته شده، ضمناً شباهتی هم در نحوه حمل و وضع هست که هر دو «کُرهاً» بوده، اما مریم به خاطر اینکه فرشته بر او ظاهر شد و مریم گفت: «انّی اعوذُ بالرّحمن منک ان کُنت تقیّا» و گفت: «یا لیتنی متُّ قبل هذا» و حضرت زهرا به واسطه اینکه پیغمبر خبر داده بود که [فرزند او] کشته خواهد شد، و چون به حضرت گفته شد که ائمه و اوصیا از ذریه او خواهند بود، راضی شد
.
در باب حمل حضرت سیدالشهدا اگر تولد آن حضرت در سوم شعبان و تولد حضرت مجتبی در نیمه رمضان باشد، ممکن نیست آنچه در بعضی روایات رسیده که فاصله آنها شش ماه و ده روز است، درست بیاید. شش ماه و ده روز، با روایاتی منطبق است که تولد حضرت را در آخر ربیع الاوّل ذکر کرده. (رجوع شود به نفسالمهموم).
۴ـ شباهت دیگر آنها در عقیدهای است که مردم در مسأله «تفدیه» پیدا کردند. المنجد میگوید: «الفادی، لقب سیدنا یسوع المسیح الذی افتدانا بدمه الکریم.» و خیال کردند که آنها کشته شدند که گناه دیگران را به گردن بگیرند و دیگران آزاد باشند و تکلیف ساقط شد! درباره عیسی اصل کشته شدن دروغ است و درباره سیدالشهدا(ع) فلسفه کشته شدن این نبود. به قول مولوی: «زانکه از قرآن بسی گمره شدند
…
»
شباهت دیگر در «زکیّ» و «مبارک بودن» است؛ یعنی هر دو وجود برکتخیز فوقالعاده شدند. در تحف العقول(ص، ۴۹۶) ضمن مناجاتهای خداوند به عیسی مینویسد: «یا عیسی، اُوصیک وصیّه المُتحنّن علیم بالرّحمه حتی حقّت لک الولایه بتحرّیک منّی المسره، فبورکت کبیراً و بورکت صغیراً حیثُ ما کُنت. “ای عیسی، به تو سفارش کنم سفارش آن که مهربان و دلسوز توست، تا به جهت اینکه شادی مرا بجویی سزاوار پیوست با من شوی، تو در بزرگی و کودکی برکت داده شده هر جا که بودی”
.
)
«برکت» عبارت از نموّ در خیر، چنان که از تفسیر مجمعالبیان و صافی و غیره برمیآید. مفردات راغب میگوید: «و لمّا کان الخیرُ الالهیُّ یصدُرُ من حیثُ لا یُحسُّ و علی وجه لا یُحصی و لا یُحصرُ قیل لکُلّ ما یُشاهدُ منهُ زیاده غیرُ محسوسه هُو مبارکٌ و فیه برکه. [چون خیر الهی از جایی که محسوس نیست و به صورتی که به شمار و حصر درنمیآید صادر میشود، از این رو به هر افزونی غیرمحسوسی که مشاهده شود، گفته میشود مبارک است و در آن برکت است.] همان طور که یک زمین مبارک است مثل زمین فلسطین(و بارکنا حولهُ…) (این سالها مدعی هستند که اسرائیل به اندازه نفت ایران از مرکبات بهره برده است)، همان طور که بعضی آبها پربرکتند مثل آب باران (و نزّلنا من السّماء ماءً مُبارکا (ق، ۹) [ از آسمان، آبی پربرکت فرو فرستادیم] همان طور که بعضی حیوانها مبارک و پربرکتند مثل گوسفند؛ همان طور هم بعضی انسانها واقعاً «وجود مبارک» میباشند و درباره آنها تعارف نیست، زمینی هستند که همه ساله محصول میدهند، بارانی هستند دائم
.
داستان فُطرُس ملک، رمزی است از برکت وجود سیدالشهدا که بالشکستهها با تماس به او صاحب بال و پر میشوند. همچنین جمله «جعل الشّفاء فی تُربته و الاجابه تحت قُبّته و الأئمّه من ذُرّیّته» نشانه دیگر از مبارک بودن آن حضرت است…. افراد و ملتها اگر به راستی خود را به گهواره حسین بمالند، از جزایر دورافتاده رهایی مییابند و آزاد میشوند
.
امروز همه روی زمین رشک برین شد
تا از صدف پاک خدا دُرّ ثمین شد
فرمان خداوند به جبریل امین شد
با خیل ملک از عرش تازان به زمین شد
تا عرضه دهد تهنیت حضرت خاتم
صبح ازل از غیب برآورد تنفس
انوار هدی تافت بر آفاق و بر انفس
تا چند دلا، راندهای از صُقع تقدس؟
برخیز و فراگیر پر و بال چو فُطرُس
بر تهنیت مقدم مولود مکرّم
بدون شک مکتب حسینی راه نجات این امت است؛ زیرا کرسی حسین کرسی امر به معروف و نهی از منکر است. آنچنان که از سوره الشعراء برمیآید، ظهور پیغمبران در فترتها به علت شیوع مفاسد بوده است؛ ولی ما میبینیم مکتب زنده حسین، ظهور حسین است؛ در همه اعصار، یعنی در هر سال و هر محرم امام حسین به صورت یک مصلح عالی ظهور میکند و این فریاد را به گوش میرساند: «الا ترون انّ الحقّ لا یُعملُ به… »یا این که: «الموتُ اولی من رُکوب العار…» به امام حسین منسوب است
:
سبقتُ العالمین الی المعالی بحُسن خلیقهٍ و عُلُوّ همّـه
و لاح بحکمتی نورُ الهُدی فی دیاجی من لیالی مُدلهمّـه
یُـرید ُ الجـاحدون لیُطفئوهُ و یأبی اللهُ الاّ ان یُتـمّه
ترجمه: با خوشخلقی و بلندهمتی از همه جهانیان به مقامات بلند پیشی گرفتم. و نور هدایت در شبهای تیره با حکمت من درخشید. منکران میخواهند این نور را خاموش کنند و خداوند نخواسته جز اینکه آن را تمام و کامل کند
.
۵
ـ یک شباهت دیگر این است که مسیحیان و مسلمانان، ولادت و رفتن این دو را بزرگ میشمارند… و اما در وفات ما میگرییم، و آنها در روز عروج یعنی سه روز بعد از کشته شدن، شادی میکنند. (رجوع شود به شماره ۷ و ۸)
شاید شباهت بین عیسی و سیدالشهدا در یک امر دیگر هم باشد و آن عدم سابقه اسمی است، و شاید این جهت مربوط به «یحیی» باشد نه عیسی، و در این صورت شباهت بین حسین علیهالسلام و یحیی است، کما اینکه این دو در شهادت به خاطر یک مرد بسیار فاسد با هم شبیهند و هر دو شهید امر به معروف و نهی از منکرند: «و انّ من هو ان الدُّنیا انّ رأس یحیی اُهدی الی بغیٍّ من بغایا بنیاسرائیل
».
۶
ـ شباهت دیگر بین آنها در انصار و حواریین است: «کما قال عیسی بنُ مریم للحواریّین من انصاری الی الله…» [چنانکه عیسی بن مریم به حواریان گفت: چه کسانی یاور من به سوی خدا خواهند بود؟](صف، ۱۴)
سیدالشهدا نیز در شب عاشورا حواریین خود را انتخاب کرد. در الانوار البهیه، (صفحه ۴۵) از موسی بن جعفر علیهالسلام نقل میکند، میگوید: «و فی وصیّه موسی بن جعفرٍ علیهما السلام لـهشام قال: و قال الحُسینُ بنُ علیٍّ علیهما السلام: انّ جمیع ما طلعت علیه الشّمسُ فی مشارق الارض و مغاربها بحرها و برّها و سهلـها و جبلـها عند ولیٍّ من اولیاء الله و اهل المعرفه بحقّ الله کفیء الظّلال. ثُمّ قال علیهالسلام: الا حُرٌّ یدعُ هذه اللُّماظـه لاهلـها؟ لیس لانفُسکُم ثمنٌ الاّ الجنّه فلا تبیعوها بغیرها فانّهُ من رضی من الله بالـّدُنیا فقد رضی بالخسیس [در سفارش موسی بن جعفر علیهماالسلام به هشام آمده که حضرت فرمود: حسین بن علی علیهماالسلام فرمود: تمامی چیزهایی که خورشید بر آن میتابد در مشرق و مغرب زمین و دریا و خشکی و زمین هموار و کوهها، همه و همه نزد ولی خدا و اهل معرفت به حق خداوند چون سایهای بیش نیست. آیا آزادمردی پیدا نمیشود که دست از این لقمه جویدهشده بردارد؟ برای شما جز بهشت بهایی نیست، پس خود را به غیر بهشت مفروشید، که هر کس از خدا به دنیا راضی شود، به چیز پستی راضی گشته است.] مولوی در جلد سوم مثنوی داستان ظهور روحالقدس را بر مریم به نحو عالی ذکر کرده است
.
مجموع شباهتها با عیسی علیهالسلام: در مادر از نظر سیده النساء بودن، صدّیقه بودن، بتول عذرا بودن، مخاطب ملائکه بودن، در مدت حمل، در کراهت حمل، در «برّ» به والده و والدین، و در «انّی عبدالله» و«انّی من المُسلمین»، در اعتقاد تفدیه، در مبارک بودن، در بزرگداشت ولادت و وفات، در عدم سابقه اسمی، و در انصار و حواریین، و با یحیی در شهادت. (استاد مطهری، حماسه حسینی، ج۲، ص۱۴۵ـ۱۵۰
(
به دنبال این مستندات، استاد شهید توضیحاتی را که از مطالعات مجلات روزنامه از جمله نوشتههای محمد مسعود و روزنامه کیهان و شنیدههای خود مرقوم داشتهاند و در نهایت به چهار شباهت واقعی نتیجه گرفتهاند که
:
پس در اینجا یک سلسله شباهتهایی واقعی از نظر شخصیت واقعی این دو وجود مقدس است که عبارت است از
:
الف)مادر: سیدهالنساء، صدیقه، مخاطب ملائکه، بتول عذرا
.
ب) مدت حمل، ج) کراهت حمل، د) مبارک بودن: [عیسی علیهالسلام:] و «جعلنی مبارکا» امام حسین علیهالسلام؛ «و جعل الشفاء فی تربته و الاجابه تحت قبّته و الائمه فی ذریّته. لولا صوار مهم و قطع نبالهم، لم تسمع الاذان صوت مکبّر».[۱ـ خداوند شفا را در تربت او و اجابت دعا را زیر بارگاه او و امامان را از نسل وی قرار داده است. ۲ـ اگر شمشیرها و قطعات تیرهای آنان نبود، هیچ گوشی صدای اذان مکبری را نمیشنید.] (شهید مطهری، همان، ج۲، ص۱۵۵)
پس از سخنان متقن و مستند استاد شهید مرتضی مطهری، بررسی تطبیقی و جامع آنتوان بارا، درباره این جلوه آینه در آینه را از نظر میگذرانیم که آورده است
:
درخت فکر انسانی چگونه به حماسه شهادتطلبانه و فداکارانه حسین(ع) نگاه میکند؛ اندیشهای که بر پایه دو رکن شهادتطلبی و فداکاری آن هم به گستره انسانیت، استوار است؟ عیسی بن مریم(ع) شهادتطلبانه و فداکارانه به سوی مردم آمد تا حق را به آنان بشارت دهد. (یوحنا ۱۴ر۶) قیام فداکارانه و شهادتطلبانه عیسی و حسین(ع) تشابه و نزدیکی بسیاری با هم دارند. اگرچه تفاوتهای آشکاری در علل و کیفیت آن وجود دارد، ولیکن جوهره و اهداف آنها با هم تفاوتی ندارند. شباهت بین عیسی و حسین(ع) در تولد و سیره زندگی آن دو تجلی نموده است
.
گفته میشود «هیچ مولودی ششماهه به دنیا نیامده که زنده مانده باشد مگر حسین و عیسی»؛ فاطمه هنگامی که حسین را به دنیا آورد، مریض شد و شیرش خشک گردید. رسول خدا به دنبال دایهای گشت، ولی نیافت. نزد او میآمد و انگشت ابهامش را در دهان او(ع) میگذاشت تا آن را بمکد و خداوند انگشت ابهام رسول خدا را غذای این کودک تازه به دنیا آمده قرار داد. این کار چهل شبانه روز طول کشید. خداوند گوشت او را از گوشت رسول خدا قرار داد.(ابوالشهدا، عقاد، ص۵۴) و این، سخن رسول بزرگوار را تفسیر میکند که: «حسین از من است و من از حسینم» و بدین ترتیب اگر حسین شیرخواره، غذای نبوت را خورد، عیسی مولود نفحه آسمانی به مریم(ع)، از قدرت الهی تغذیه شد
.
کشیشی مسیحی گفته است: «اگر حسین از ما بود، در هر سرزمین پرچمی به نام او برافراشته بودیم و در هر روستایی برایش منبری برپا کرده، تا مردم را به نام حسین به مسیحیت دعوت نماییم.» چنین سخنی به گزافه گفته نشده است، بلکه منظور این است که «فداکاری» و «شهادتطلبی» که دو رکن اساسی دین مسیحیت است، به بهترین شکل به وسیله حسین(ع) در هنگام شهادتش ترسیم شده است؛ شهادتی که جز بشارتدهندگان به ادیان آسمانی و کسانی که در مقابل انحراف و ستم ایستادگی میکنند کسی اقدام به آن نمینماید و حسین یکی از آنان بود
.
اگر به نقاط تشابه و اختلاف بین دو شهید بزرگ اسلام و مسیحیت بازگردیم، مییابیم که این دو حتی در تفاوتهایشان نقاط مشاب
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 