پاورپوینت کامل هنر نزد ایرانیان است و بس ؟ ۴۸ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل هنر نزد ایرانیان است و بس ؟ ۴۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل هنر نزد ایرانیان است و بس ؟ ۴۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل هنر نزد ایرانیان است و بس ؟ ۴۸ اسلاید در PowerPoint :
بسیاری با استناد به همین بیت، فردوسی را نژادپرست می دانند که هنر را فقط نزد ایرانیان می بیند نه نزد نژادهای دیگر. نخست باید دید بیت یادشده در چه بافتی سروده شده است: بهرام گور، پادشاه نامدار ساسانی خود به رسولی از طرف خودش نزد شَنگُل پادشاه هند میرود تا باژ بستاند. آنجا کَرگ (کرگدن) و اژدهایی را میکشد و یکی از مردان دیوزور شاه را چنان بر زمین میکوبد که استخوانهایش خرد میشود. شنگل دخترش سپینود را بدو میدهد، ولی فغفور چین، پدرزن شنگل، برنمیتابد که شاهزادهبانویی چون نوهاش، زن فرستادهای از ایران شود
بیت زیر از شاهنامه بسیار پرآوازه و بر سر زبانهاست
:
هنر نزد ایرانیان است و بس / ندارند شیر ژیان را به کس
بسیاری با استناد به همین بیت، فردوسی را نژادپرست می دانند که هنر را فقط نزد ایرانیان می بیند نه نزد نژادهای دیگر. نخست باید دید بیت یادشده در چه بافتی سروده شده است: بهرام گور، پادشاه نامدار ساسانی خود به رسولی از طرف خودش نزد شَنگُل پادشاه هند میرود تا باژ بستاند. آنجا کَرگ (کرگدن) و اژدهایی را میکشد و یکی از مردان دیوزور شاه را چنان بر زمین میکوبد که استخوانهایش خرد میشود. شنگل دخترش سپینود را بدو میدهد، ولی فغفور چین، پدرزن شنگل، برنمیتابد که شاهزادهبانویی چون نوهاش، زن فرستادهای از ایران شود؛
پس نامه ای به رسول بهرام، یعنی خود بهرام میفرستد و او را دعوت می کند که به چین بیاید، لابد برای منصرف کردن بهرام از ازدواج و شاید هم توطئهای درچیده بوده است. بهرام به سطر سطر نام فغفور پاسخ می گوید. نخست می گوید: تو چرا در عنوان نامه نوشتی «از شهریار جهان»، حال آنکه «شهنشاه بهرام گورست و بس!؛ دوم اینکه اشاره کردی به کارهای من درهند؛ اینجاست که از زبان بهرام گفته میشود (چاپ خالقی مطلق – امیدسالار، ج۶، ص۵۸۵، ب۲۲۳۲-۲۲۳۴)
:
همان اختر شاه بهرام بود/ که با فرّ و اورند و با نام بود
هنر نیز زایرانیان است و بس!/ ندارند کرگ ژیان را به کس
همه یکدلانند و یزدانشناس / به نیکی ندارند از اختر سپاس
بنابر این، بیت مذکور از زبان بهرام گور سروده شده است، نه آنکه نظر خود شاعر باشد. در شاهنامه، برای آگاهی از نظرگاهها و اعتقادات فردوسی، تنها باید به بیتهایی استناد کرد که او جدا از منبع منثور خود، سخن میگوید. در بیت یکم «اختر» مجاز از «بختِ نیک» است؛ همان است که بدان علاق سبب و مسبَّب گفتهاند؛ شاعر سبب (اختر) گفته و از آن، مسبَّب (بخت نیک که ناشی از اختر است) اراده کرده است؛ چون اعتقاد بر آن بوده است که بختِ هرکسی از اختران صادر میشود. شاعر میگوید: اژدهاکشی و کَرگکشیِ من در هند به سبب بخت بلند بهرام بود و در مصراع دوم بیت مورد بحث ما، کرگ قطعاً اشاره دارد به همان کرگکشی بهرام نزد شنگل. بنا بر این، نویسش معروفتر «شیر ژیان» در این بیت که در برخی دستنویسها هم هست (نک: همانجا، پانوشت ۱۲)، قطعاً نادرست است
.
نکت مهم دیگر این است که خالقی مطلق در چاپ جدید شاهنامه (ج۲، ص۵۷۰، ب۲۲۳۰) همان نویسش معروف «نزد» را در متن نهاده است. از میان ۱۵ دستنویس، تنها کهنترین دستنویس کامل شاهنامه (موز بریتانیا مورخ ۶۷۵ق) – که در نیم دوم شاهنامه، دستنویس اساس تصحیح محسوب میشود- نویسش «نیز ز» را دارد و ۱۴ تای دیگر بعلاو دستنونویسهای سعدلو (ص۷۵۷) و سنژوزف (ص۷۲۸) در نویسش معروفتر «نزد» همداستاناند. اساساً یکی از دشواریهای تصحیح شاهنامه در این بخش، این است که در بسیاری موارد، نویسش یگان دستنویس اساس در تقابل با هم دستنویسهای دیگر قرار میگیرد و از آنجا که بنا به شواهد گوناگون، کاتب آن باسواد و خوشذوق بوده است، مصحح همواره با این تردید روبهرو میشود که نویسش یگانه، محصول ذوق این کاتب است یا نویسش کهنی است که فقط در این دستنویس باقی مانده است (برای بحثی مشروح در این باره نک: خطیبی، ص۴۹-۶۸). به نظر نگارنده در بیت مذکور، نویسش یگان دستنویس اساس یعنی «هنر نیز زایرانیان است و بس»، به دلایل زیر محتملتر است
:
۱
نویسش «نیز زایرانیان» در سنجش با «نزد ایرانیان» دشوارتر است؛ زیرا تلفظ معمول «ز» در شاهنامه «زِ
» (ze)
است که در اینجا اگر اینگونه تلفظ شود، وزن به هم میریزد؛ پس باید همراه با ایرانیان (پس از افتادن همزه در آغاز «ایرانیان»)، به صورتِ «زایرانیان
»(zirnin)
تلفظ شود. بنابر این، این نویسش به لحاظ خوانش دشوارتر از «نزد ایرانیان» است. به بیان دیگر، احتمال اینکه کاتبان نویسش«نیز زایرانیان» را به « نزدِ ایرانیان» تبدیل کرده باشند، بیشتر است تا عکس آن
.
۲
در محور طولی بیتها، نویسش مختار ما مناسبتر است و پیوستگی بیتها را بهتر نشان میدهد، در حالی که با نویسش «نزد ایرانیان» پیوستگی بیتهای سوم و چهارم بریده میشود. توضیح بیشتر اینکه، در بیت یکم، شاعر می گوید از بخت و فرّ و شکوه بهرام بود که من آن کارهای شگفت را کردم و در بیت بعدی میگوید هنر نیز از آنِ ایرانیان است و بس، کسانی که کرگ (کرگدن) ژیان را به هیچ می گیرند. چرا بهرام میگوید «هنر نیز…»؟ در شاهنامه هنر معانی گوناگون و بسیار گستردهتر از معانی امروزی آن (معادل
art)
دارد که از آن جملهاند: توانایی، دانایی، کاردانی، قابلیت، صنعت، فن ، دانش و حتی پاکدامنی و پرهیزگاری (برای این معانی، نک: واژهنام پایان یادداشتهای شاهنامه، از خالقی مطلق). از سوی دیگر، در بسیاری موارد در شاهنامه، هنر از گوهر (گهر) یا نژاد متمایز شده و بارها گفته شده است که اگر کسی (بیشتر پادشاه یا پهلوانی) این دو را با هم داشته باشد، شخص برگزیده و زبدهای است[۱]. گوهر، داشتههای ذاتی آدمی است، ولی هنر چیزهایی است که آدمی کسب میکند. گوهر یا نژاد به تنهایی کافی نیست، بلکه باید با هنر نیز ترکیب شود. در بیت یکم از فرِّ پادشاه ایران سخن میگوید که خدادادی است و در بیت دوم میگوید هنر نیز که اکتسابی است، بازهم از آن ایرانیان است. درست چند بیت پیش از همین بیتها، شنگل بهدرستی درمییابد که رسول بهرام باید شاهزاده، شاید هم برادر بهرام باشد و پس از آنکه بهرام، هم در دلیری (زمین زدن پهلوان دیوزور) و هم در چوگانبازی شایستگی خود را نشان میدهد، شنگل به او میگوید: «که ای پرهنر باگهر پیشگاه». درست است که فغفور نمیداند که این فرستاده همان بهرام گور است، ولی بهرام که خود میداند پادشاه است و از همین رو، هم از فرّ و شکوه خود دادِ سخن میدهد و هم از هنر خود
.
۳
در بیت مورد نظر، «نزدِ» به معنی «از آنِ، متعلق به» است، ولی نگارنده پس از بررسی یکایک بیتهای پرشمار شاهنامه که این واژه را در خود دارند، معنی مورد نظر را نیافت. در لغتنامه و فرهنگ بزرگ سخن این معنیِ «نزد» هست، منتها با شاهدی از همین بیت فردوسی و البته یکی دو شاهد قدیمی دیگر که دشوار میتوان از آنها معنی مورد نظر را استنباط کرد[۲]. از این رو، به احتمال فراوان، در متون کهن زبان فارسی، این معنی «نزدِ» به کار نرفته است. اما در شاهنامه[۳] و متون کهن، حرف اضاف «از/ ز» در معنی «از آنِ، متعلق به» فراوان به کار رفته است. این معنی در واژ نام پایان یادداشتها شاهنامه (ذیلِ «از») از خالقی مطلق نیست، ولی در بیت زیر آشکارا حضور دارد (دربار پسران فریدون)
از این سه دو پاکیزه از شهرناز/ یکی کِهتر از خوبچهر ارنواز (ج۱، ص۹۲)
در شواهد زیر نیز «از» در همین معنی به کار رفته است
:
(قرن ۴) آغاز کار شاهنامه از گردآوریده ابومنصور المعمری دستور ابومنصور عبدالرّزّاقِ عبداللهِ فرّخ («مقدم قدیم شاهنامه» یا «مقدم شاهنام ابومنصوری»، ص۱۳۴)
.
(قرن۴) مَلِک روم حق خویش خواهد که آن پادشاهی بهستم از وی انوشروان بستده بود و آن
پادشاهی هرگز از عجم نبودهاست (بلعمی، ج۱، ص ۱۰۷۴)
.
قرن ۵) بگه: حق از خداوند شما، کی خواهد کو بگروی و کی خواهد کو کافر شه (قرآن قدس، ج۱، ص۱۸۷)
.
(قرن۶) امّا دیوار بود از دو کودک بیپدر در شهر (ابوالفتوح رازی، ج ۱۳، ص۴)
.
(قرن۷) بود در روزگار هیرودیس مَلِک یهودا یکی کوهون نام او زکریا از خاندان آل ابیآ و زن ا
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 