پاورپوینت کامل احادیث بداء و طینت در منابع حدیثی اهل تسنن ۷۷ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل احادیث بداء و طینت در منابع حدیثی اهل تسنن ۷۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل احادیث بداء و طینت در منابع حدیثی اهل تسنن ۷۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل احادیث بداء و طینت در منابع حدیثی اهل تسنن ۷۷ اسلاید در PowerPoint :

این مقاله تلخیص و بازنویسی یکی از مباحث میرحامد حسین نیشابوری لکهنوی از کتاب “استقصاء الإفحام” اوست که در آن، احادیث بداء و طینت را در منابع اهل تسنن نشان داده است. وی با استناد به منابع تسنن، به آن گروه از دانشمندان اهل تسنن که این گروه احادیث را ویژه شیعه می‌دانند، جواب داده است. میرحامد حسین، کتاب یاد شده را در پاسخ به مطالب حیدر فیض آبادی دانشمند سنّی قرن سیزدهم نوشته است.

میر حامد حسین نیشابوری لکهنوی

بازنویس: عبدالحسین طالعی*[۱]

چکیده: این مقاله تلخیص و بازنویسی یکی از مباحث میرحامد حسین نیشابوری لکهنوی از کتاب “استقصاء الإفحام” اوست که در آن، احادیث بداء و طینت را در منابع اهل تسنن نشان داده است. وی با استناد به منابع تسنن، به آن گروه از دانشمندان اهل تسنن که این گروه احادیث را ویژه شیعه می‌دانند، جواب داده است. میرحامد حسین، کتاب یاد شده را در پاسخ به مطالب حیدر فیض آبادی دانشمند سنّی قرن سیزدهم نوشته است.

کلیدواژه‌ها: بداء؛ طینت؛ منابع اهل تسنن؛ لکهنوی، میرحامد حسین؛ استقصاء الافحام (کتاب)؛ فیض آبادی، حیدر.

مقدمه

علامه مجاهد میرحامد حسین (۱۲۴۶– ۱۳۰۶) را بیشتر اهل نظر، به کتاب ارزشمند عبقات الانوار می‌شناسند که دانشنامه‌ای بسیار گسترده در امامت است و به بهان پاسخ به کتاب تحف اثناعشریه، جوانب و ابعاد مختلف احادیث کلیدی باب امامت را به بحث و بررسی گذاشته است. در بار آن بارها سخن گفته‌اند و هنوز جای سخن هست.

اما باقیات صالحات آن دانشور بزرگ، منحصر به کتاب یاد شده نیست. یکی دیگر از آثار ارزشمند عمر شصت سال او که کمتر شناخته شده و کمتر درباره آن سخن می‌رود، کتاب «استقصاء الاِفحام» است. در پاسخ به کتاب منتهی الکلام نوشته مولوی حیدر علی فیض‌آبادی است که سه جلد از آن دهها سال پیش به صورت چاپ سنگی در هند منتشر شده و همان نسخه چاپی چنان کمیاب است که به نسخه خطی شباهت دارد.

باری، عالم معاصر، آیه الله سید علی میلانی پس از آن که دستاورد دهها سال تلخیص و تعریب عبقات الانوار را با عنوان «نفحات الازهار» در بیست مجلد نشر داد، به همین شیوه، تلخیص و تعریب کتاب استقصاء الافحام را در سه مجلد با عنوان «استخراج المرام من استقصاء الافحام» منتشر کرد (قم، ۱۴۲۵). وی در این کتاب، مطالب کتاب میر حامد حسین را مستند کرده و به گونه‌ای خوش خوان ارائه می‌کند.

میر حامد حسین در این کتاب، مانند عبقات، رویکرد احتجاجی و نقضی دارد و سخنان فیض‌آبادی را با استناد به آثار اهل تسنن پاسخ می‌گوید.

احادیث بداء و طینت، از موضوع‌های مورد بحث میر حامد حسین در کتاب استقصاء الافحام است که گزارشی بسیار مختصر از آن را به کمک کتاب استخراج المرام (ج ۱، ص ۲۳۳ – ۲۵۳، ۳۵۹ – ۳۶۹) در اینجا می‌آوریم.

نیاز به توضیح نیست که درونمای برخی از این منقولات یا توضیحات، مورد تأیید فرهنگ شیعی نیست و فقط بدان روی بدانها اشاره می‌شود که روشن گردد سخن آنان که این عقاید را منحصر به شیعه می‌دانند، خطا است. چنانکه پاره‌ای از سخنان به صحابه و تابعین منسوب است و این استناد در نظر اهل تسنن در شمار احادیث معتبر است. استناد متون سنی به امام علی۷ نیز به جهت صحابی بودن آن گرامی ‌است.

این یادداشت در چهار بخش تدوین شده است.

بخش اول صحت اصل بداء

فیض‌آبادی در مورد عقید شیعه به بدا، همان جمل مشهور فخر رازی و سلیمان بن جریر زیدی را آورده است. (بنگرید: الملل و النحل، ج ۱ ص ۱۵۹ – ۱۶۰)

بخشی از پاسخ حامد حسین نقل مواردی از آثار معتبر اهل تسنن است که بدا را پذیرفته و اخبار آن را روایت کرده‌اند. مروری مختصر بر این موارد خواهیم داشت.

جلال الدین سیوطی و عمر بن علی حنبلی در دو کتاب خود، بارها اخبار مربوط به بدا را روایت کرده‌اند.

۱. از مجاهد: وقتی آیه «و ما کان لرسول أن یأتی بآیه إلا بإذن الله» (رعد ۳۸) نازل شد، به پیامبر گفتند: خداوند کارها را به پایان برده و مال و منالی نصیبت نشده است. در پاسخ آنها این آیه نازل شد: «یمحو الله ما یشاء و یثبت». (رعد ۳۹) خداوند متعال اعلام داشت که دست من باز است و در هر ماه رمضان تقدیرهای جدیدی برای امور خواهم داشت. (الدر المنثور ج ۴ ص ۶۵۹)

۲. ابن عباس ذیل آی «یمحو الله مایشاء و یثبت» گوید: خداوند در هر ماه رمضان، تقدیرات یک سال را به آسمان دنیا می‌فرستد. تمام امور را در آن محو و اثبات می‌کند مگر سعادت و شقاوت و حیات و ممات. (همان) سیوطی همین سخن را از مجاهد آورده است. (الدر المنثور، افاده الخبر بنصه فی زیاده العمر و نقصه)

۳. کلبی از جابر انصاری ذیل آی یاد شده می‌آورد که خداوند، روزی‌ها را کم و زیاد می‌کند، اجل را محو می‌فرماید و افزون می‌دارد. (الدر المنثور، ج ۴ ص ۶۶۰؛ نیز: رساله إفاده الخبر فی زیاده العمر و نقصه از سیوطی)

۴. ابودرداء گوید: رسول خدا فرمود: خداوند در ساعت اول از سه ساعت پایانی هر شب، به ام الکتاب می‌نگرد که هیچ کسی بدان نظر نکرده، و در آن محو و اثبات می‌کند. (اللباب فی علم الکتاب ج ۱۱ ص ۳۲۰)

۵. ابن مردویه و ابن عساکر از امام علی بن ابی‌طالب۷ روایت کرده‌اند که از پیامبر در مورد آی «یمحو الله …» پرسید. پیامبر پاسخ داد: صدقه و نیکی به والدین و احسان به دیگران شقاوت را به سعادت بر می‌گرداند، بر عمر می‌افزاید و مرگ‌های بد را از انسان دور می‌سازد. (سیوطی، الدر المنثور ج ۴ ص ۶۶۱؛ همو، افاده الخبر بنصه فی زیاده العمر و نقصه؛ قاضی ثناء الله، در تفسیر خود – نسخه خطی – آن را آورده و گوید: مراد، قضاء معلّق است.)

۶. حاکم از ابن عباس آورده که گوید: حذر از قدر سود نمی‌رساند، ولی خداوند با دعا هر چه از قدر را که بخواهد محو می‌فرماید. حاکم آن را صحیح می‌داند. (الدر المنثور، ج ۴ ص ۶۶۱)

۷. قیس بن عباد گوید: خداوند در روز دهم ماه رجب هر چه را بخواهد محو می‌فرماید. (همان)

۸. قیس بن عباد گوید: خداوند در روز دهم ماههای حرام اموری را محو و اثبات می‌کند: ذیحجه، محرم، رجب. (همان)

۹. عمر بن خطاب در حال طواف پیرامون بیت می‌گفت: خدایا! اگر شقاوت یا گناهی بر من نوشته‌ای، آن را محو کن؛ زیرا تویی که هر چه را بخواهی محو و اثبات می‌کنی و ام الکتاب نزد توست. پس آن را سعادت و آمرزش قرار ده. (همان)

۱۰. ابن مسعود می‌گفت: هر کس این دعا را بخواند، خداوند معیشت او را می‌گستراند: …. ان کنت کتبتنی عندک فی ام الکتاب شقیا فامح عنی اسم الشقاوه و ثبّتنی عندک سعیدا … – تا آخر دعا. (سیوطی، الدر المنثور ج ۴ ص ۶۶۱؛ حنبلی، اللباب فی علوم الکتاب ج ۱۱ ص ۳۲۰. فخر رازی در تفسیر خود ج ۱۹ ص ۶۴ – ۶۵ عقیده به کاستی و افزایش در اجل و روزی و سعادت و شقاوت را به عمر و ابن مسعود نسبت می‌دهد. ابن کثیر، واحدی، بیضاوی، و دیگر مفسران نیز این نسبت را آورده‌اند)

۱۱. ابن عباس ذیل آی «یمحو الله مایشاء و یثبت» از دو کتاب یاد می‌کند: کتاب محو و اثبات، و ام الکتاب. (الدر المنثور ج ۴ ص ۶۶۰)

۱۲. کعب الاحبار به عمر بن خطاب گفت: اگر یک آیه در قرآن نبود، از هر رویدادی تا قیامت به تو خبر می‌دادم: آیه یمحو الله … (الدر المنثور ج ۴ ص ۶۶۴)

حامد حسین می‌نویسد: اگر برای کعب الاحبار روا باشد که چنین ادعایی کند، چگونه برای امیر المؤمنین و امام سجاد۸ این مدعا روا نباشد و سخن این دو گرامی ‌(بحار الانوار ج ۴ ص ۹۷ و ۱۱۸) را نمی‌پذیرید؟

۱۳. ضحاک آی «یمحو الله …» را چنین معنا می‌کند: گویی خداوند می‌فرماید: هر چه را بخواهم، نسخ می‌کنم و مقدر می‌دارم، زیاد و کم می‌کنم …. (الدر المنثور ج ۴ ص ۶۶۴)

بخش دوم: وقوع بداء در امت‌های گذشته

محدثان سنی بارها اخبار مربوط به تغییر تقدیر در امت‌های پیشین را روایت کرده‌اند. خلاص برخی از این اخبار در پی می‌آید.

۱. خداوند خواست در مورد سه تن در بنی اسرائیل بدا کند: ابرص و اقرع و اعمی.

ابرص رنگ و پوستی نیکو از خدا خواست. ملک بر او دست کشید، رنگ و پوست او نیکو شد. آنگاه از او پرسید: کدام مال را بیشتر دوست داری؟ گفت: شتر. به او ده شتر داد.

به اقرع نیز پس از تغییر رنگ و پوست، ده گاو داد. نابینا را نیز بینا کرد و گوسفند به او بخشید. (صحیح بخاری، کتاب الانبیاء، باب ما ذکر عن بنی اسرائیل، باب ۹۴۷)

۲. حضرت یونس۷ به مردم وعد عذاب الهی داد. آنان از این سخن به خود آمدند، همه افراد خانواده‌ها جدا از یکدیگر به درگاه خدا ضجه زدند. خداوند آنان را بخشید و عذاب را از آنان برداشت. یونس در راه نشسته بود که کسی از او قضایا را پرسید و او را به دروغ نسبت داد. یونس به غضب آمد، که خداوند فرمود: «و ذا النون إذ ذهب مغاضبا» (انبیاء ۸۷) (الدر المنثور، ج ۴ ص ۳۹۲ و ج ۵ ص ۶۶۷)

قاضی ثناء الله در تفسیر خود، این خبر را آورده و می‌گوید: در پاره‌ای از اخبار آمده که عادت آن قوم چنان بود که دروغگو را می‌کشتند، لذا تصمیم به قتل یونس۷ گرفتند. آنان یونس را دروغگو می‌دانستند، چون بارها وعد عذاب به آنها داده بود، ولی خداوند آن عذاب را از مردم برداشته بود. (تفسیر ثناء الله، نسخه خطی)

سیوطی از امام علی۷ روایت می‌کند: حذر از قدر، قدر را بر نمی‌گرداند؛ ولی دعا قدر را بر می‌گرداند. و این در قرآن است: «الّا قوم یونس لمّا آمنوا کشفنا عنهم عذاب الخزی فی الحیاه الدنیا» (یونس ۹۸) (الدر المنثور، ج ۴ ص ۳۹۲)

ابن عباس گوید: ان الدعاء لیردّ القضاء و قد نزل من السماء. اقرؤوا إن شئتم: «إلّا قوم یونس لمّا آمنوا کشفنا عنهم». دعوا، فصرف عنهم العذاب. (همان)

۳. مجاهد گوید: حضرت موسی۷ به قوم خود خبر داد که تمام ماه ذوالقعده را در کوه طور می‌ماند و وعد بازگشت داد. ولی به امر الهی ده شب بیشتر ماند. همین ده شب مای امتحان مردم شد. (الدر المنثور، ج ۳ ص ۵۳۵) سیوطی در این زمینه ضمن حدیثی طولانی نیز آورده که مردم گفتند: چرا موسی به ما وعده داده ولی خلف وعده کرده است. (همان ج ۵ ص ۵۷۵)

۴. ابو عبدالله مثنّی بن انس بن مالک انصاری – قاضی بصره و عالم آن دیار که از بزرگترین شیوخ بخاری است – از ابوهریره روایت کرده که پیامبر فرمود: در امت‌های پیشین شخصی بود که به لانه‌های پرنده‌ها سر می‌زد و جوجه‌ها را می‌گرفت. پرنده به درگاه الهی شکایت کرد. خداوند وحی فرستاد که اگر آن شخص بازگشت، او را نابود می‌کنم. اما در موعد مربوط چنین نشد. پس از پرس و جو معلوم شد که در راه قرص نانی به سائل داده، و خداوند، آن کیفر را از او برداشته است. (دمیری، حیاه الحیوان ج ۲ ص ۱۵۱)

۵. وهب گوید: حضرت عیسی۷ بر یک قصار گذشت و از مرگ نزدیک او خبر داد. عصر آن روز، او را دیدند. علت پرسیدند. او گفت که از سه قرص نان که همراه داشته، دو قرص را به دو فرد نیازمند داده و آنها دعا کرده‌اند که خداوند، بلا را از او دفع کند. پس از این، او باری را که بر دوش داشته گشوده و مار سیاهی در آن دیده، و دو ملک که مار را برداشته‌اند. حضرت عیسی فرمود: به دلیل صدقه، سالم ماندی و عمرت افزون شد. (زندوبستی، روضه العلماء – خطی)

۶. ابن حنبل در کتاب الزهد آورده که شخصی در قوم صالح۷ بود که مردم را می‌آزرد. از حضرت صالح خواستند که نفرینش کند. چنان کرد و خبر داد که از شرّ او آسوده شده‌اند. (یعنی مرگ او) او هر روز برای هیزم شکنی می‌رفت. یک روز یکی از دو قرص نان را که همراه داشت، به نیازمند داد. رفت و سالم بازگشت. علت را از صالح۷ پرسیدند. فرمود: به دلیل صدقه عذاب از او برداشته شد. (دمیری، حیاه الحیوان ج ۱ ص ۳۷)

۷. پیامبر فرمود: در بنی اسرائیل دو برادر بودند که در دو شهر، حکومت داشتند، یکی عادل به مردم و اهل صله رحم، دیگری ظالم به مردم و قاطع رحم. خداوند به پیامبر زمانشان خبر داد که عمر برادر نیکوکار، سه سال دیگر و عمر برادر ستمکار، سی سال دیگر به پایان می‌رسد. پیامبر، به همه مردم خبر داد. هم مردم شهر حاکم ظالم و هم گروه حاکم عادل غمگین شدند. پدرها، مادرها، فرزندان، جدا از هم سه روز در بیابان به درگ

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.