پاورپوینت کامل ویرایش در ایران، نگرش، یا فروکاستن به روش؟ ۶۹ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل ویرایش در ایران، نگرش، یا فروکاستن به روش؟ ۶۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل ویرایش در ایران، نگرش، یا فروکاستن به روش؟ ۶۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل ویرایش در ایران، نگرش، یا فروکاستن به روش؟ ۶۹ اسلاید در PowerPoint :

می توانم مطمئن باشم که از خواندن این آگهی تبلیغاتی تعجب نمی کنید: «آموزش تایپ و ویرایش در کوتاه ترین مدت». چه جای تعجب؟ در راست رو به روی دانشگاه تهران می توان عده ای تابلو به دست را دید که برای نوشتن پایان نامه های دانشگاهی در سطوح مختلف و نگارش مقاله برای «مجله های معتبر» داخلی و خارجی بی پرده تبلیغ می کنند

می توانم مطمئن باشم که از خواندن این آگهی تبلیغاتی تعجب نمی کنید: «آموزش تایپ و ویرایش در کوتاه ترین مدت». چه جای تعجب؟ در راست رو به روی دانشگاه تهران می توان عده ای تابلو به دست را دید که برای نوشتن پایان نامه های دانشگاهی در سطوح مختلف و نگارش مقاله برای «مجله های معتبر» داخلی و خارجی بی پرده تبلیغ می کنند؛ حتی می توان با آنها بر سر قیمت و زمان هم چانه زد. لابد اگر طّی چند سال گذشته معلوم می شد که داوران، پایان نامه های دانشگاهی و مقاله هایِ«در سطح جهانی» را به دقت می خوانند و فرق میان اصلی و جعلی را تشخیص می دهند، امروز شاهد تابلو به دست های آن راسته نبودیم که بر شمارشان بیش از پیش افزوده می شود. پس حق بدهید که آموزشگاه هایی هم مدعی شوند در مدت یک ماه، شاید هم چند روز کمتر، گواهی گذراندن «دور تایپ و ویرایش» را صادر کنند و ویراستار تحویل جامعه بدهند.

پیش از پرداختن به مطلب، می خواهم حتماً بر این نکته تاکید بورزم که با هرگونه برخورد شدید با این گونه تبلیغات، یا ورود قو قهریه برای به هم زدن این گونه کسب و کارها، کاملاً مخالفم. محصول بُنجل و استفاده از روش های سودآور مخالف شئون فرهنگی، به جامع ما منحصر نیست. مگر شمار کسانی که از راه راسته های پایان نامه و مقاله نویسی، از دانشگاه های خارج از کشور مدرک گرفته اند، کم است؟ شرکت های چند ملیتی پرشعبه که از راه دفترهای نمایندگی شان در کشورهای مختلف می توانند از سریع ترین راه ها مدرک های دانشگاهی معتبر کف دست پرداخت کنندگان مبلغ های کلان بگذارند، فقط در جامع ما نمایندگی ندارند. اجناس و کالاهای بنجل هم، که شاید همه بدانند در کجاها تولید می شوند و چه شبکه هایی با چه منافع کلانی آنها را وارد و پخش می کنند، فقط بازارهای کشورهای در حال توسعه را پر نکرده است.

باری، تجربه های مکرر در تاریخ علم و فرهنگ نشان داده است که فعالیت های به هم پیوسته در هم زمینه ها معمولاً با هم صعود و با هم فرود می کنند. حلقه های زنجیره های مناسب با هم تناسب دارند. ویرایش، حلقه ای از زنجیر به هم پیوست نشر، از شمول همین قاعد پیوستگی بیرون نیست. در بار این پیوستگی اختلاف نظر کمتر دیده می شود تا ایجاد زنجیر سالم نشر که از چه حلقه هایی با چه ویژگی هایی تشکیل شود، و نیز این نکته که برای دست یافتن به نشری سالم و متوازن، با کدام حلقه باید شروع و چه حلقه هایی را باید بیشتر تقویت کرد.

نگارنده که سال های زیادی نشر و یرایش تدریس کرده است و در زمین آموزش ویراستاری و تربیت ویراستار هم مقداری تجرب مکتوب و مدوّن دارد، در اینجا می خواهد بر پای تجربه و مشاهده های مستقیم خودش به چند نکته بپردازد:

ـ چرا ویرایش در کشور ما در مسیری قرار نگرفته است که دست کم همانند مسیر نشرهای موفق کشورهای همتراز در سطح فرهنگی باشد؟؛

ـ چگونه می توان زمینه را برای پرورش ویراستارانی فراهم ساخت تا به سهم خود بر روند نشر سالم تاثیر بگذارند؟؛

ـ و از آنجا که ویرایش با نگرش، زبان، ادب، آموزش، پژوهش و بسیاری از جنبه های فرهنگ هر کشوری پیوستگی دارد، آیا می توان روند کنونی ویرایش را همچنان به حال خود رها کرد، و در برابر تاثیرهای آن بی تفاوت ماند؟

*

آموزش های ویراستاری در کلاس های درس، و حتی در کارگاه های عملی، به تجرب مستقیم نگارنده، در مجموع با زمان، نیرو و هزینه های صرف شده در این راه تناسب ندارد. از دوره های کوتاه مدت و عملی در شماری از موسسات در ده ۱۳۴۰ تا اواسط ده ۱۳۵۰ش که بگذریم، تا جایی که اطلاع دارم و منابع را بررسی کرده ام، نخستین دور آموزش برنامه ریزی شده و نسبتاً بلند مدت برای تربیت ویراستار، در انتشارات سروش برگزار شد. شادروان کریم امامی، مدیر بخش ادیتوریال (ویراستاری) موسس انتشارات فرانکلین، پس از تعطیل شدن شاخ این موسسه در ایران، مدیریت انتشارات سروش را بر عهده گرفت و به قصد فعال کردن فعالیتهای انتشاراتی و توسعه دادن برنامه های سروش، چند جوان مستعدتر را از راه آزمون و گفت و گو برگزید و کوشید با برگزاری دور چند ماه آموزشی، که جنبه های مختلف ویرایش در آن تدریس شود، ویراستارانی را بپروراند. این دوره از ۱۳۵۵ آغاز شد و چند ماهی ادامه داشت. بنده هم یکی از مواد آموزشی این دوره را تدریس می کردم. پس از گذشت زمان، افزوده شدن بر تجربه ام و مقایسه هایی که با دوره های دیگر در جاهای دیگر به عمل آوردم، به این نتیجه رسیدم که دور سروش با توجه به زمان، نیرو و هزین صرف شده، بازده موافق انتظار را نداشته است. مدرسان آن دوره، از جمله خود من، برای نخستین بار بود که در دور آموزش ویراستاری تدریس می کردند؛ منابع درسی و تجرب تدریس این موضوع وجود نداشت؛ نیاز سنجی به عمل نیامده بود؛ از میان آموزش دیدگان ـ که البته یکدست و همتراز هم نبودند ـ فقط چند تن به ویراستاری یا شاخه هایی به گونه ای مرتبط با آن ادامه دادند و بقیه از این عرصه به کلی بیرون رفتند. از این گذشته، وقوع انقلاب، برکناری شادروان کریم امامی، تغییر یافتن مسیر انتشارات سروش و همراه شدن آن سازمان با گرایش های جدید حاکم بر رسانه های تلویزیون و رادیو، دفتر را به گونه ای دیگر ورق زد. این، سرنوشت نخستین دور برنامه ریزی شد آموزش ویرایش پیش از انقلاب در ایران بود.

اشاره به نکته ای مرتبط با آن دوره، و نیز به قصد مقایسه ای شاید روشن گر، لازم است. بر پای آمار کتابشناسی ملّی ایران، سر جمع کتاب های منتشر شده در کشور در ۱۳۴۹ش به رقم ۴۳۵۹ عنوان رسیده بود. این رقم در تاریخ نشر ایران، از دور حکومت فتحعلی شاه قاجار، که نشر کتاب با نظارت عباس میرزا نایب السلطنه و هم اندیشان و مشاورانش در ده ۱۲۴۰ق/ حدوداً ده ۱۸۲۰م آغاز شده بود، تا آن سال بی سابقه بود. از دیدگاه کمّی رقم انتشار کتاب، سال ۱۳۴۹ش نقط اوج و قل منحنی نشر کتاب تا پیش از انقلاب به شمار می آمد. از ۱۳۴۹ش به بعد، منحنی کمّی نشر با شیبی تند رو به فرود گذاشت، در ۱۳۵۳ش به ۱۸۷۲ عنوان و در ۱۳۵۵ش به ۱۶۸۹ عنوان تنزل کرد. شادروان کریم امامی کوشش خود را درست در همان دور تنزل آغاز کرده بود. آشفتگی اوضاع در سال های ۱۳۵۶ و ۱۳۵۷ش هم به سود آن گونه برنامه ریزی نبود که شادروان کریم امامی و همفکران اش به آن می اندیشیدند.

پس از انقلاب و سپری شدن دور فترتی چند ساله در نشر کتاب و شاخه های وابسته، رکورد ۱۳۴۹ش شکسته شد و شمار کتاب های انتشار یافته در ۱۳۶۸ش به رقم بی سابق ۵۳۱۵ عنوان در آن سال رسید ـ صرف نظر از شبهاتی که در مبنای محاسبات آمار کتاب هست. به هر حال، شیب صعودی منحنی در ده ۱۳۷۰ش تند شد و در پایان آن دهه از ۲۰ هزار عنوان فراتر رفت. این رشد که علت های چندگانه ای دارد ـ و البته به موضوع بحث این مقاله مربوط نمی شود ـ نیاز به ویرایش را از چند جنبه آشکار ساخت؛ به ویژه آنکه شماری دانشنامه و منبع مرجع هم در دست تدوین بود، کتاب های درسی و دانشگاهی بسیاری باید نوشته و منتشر می شدند، شمار نشریه های عمومی و تخصّصی در افزایش بود، و در این میان دانشنامه ها بیش از همه به ویراستاران مبرز و ویرایش های قابل اطمینان نیاز داشتند، ویراستارانی که معیار کارشان در مقام مقایسه، با حاصل کار سرپرستی و سرویراستاری کسی همچون شادروان غلامحسین مصاحب در دایره المعارف فارسی سنجیده می شد. من هم که از سال های نخستین همان دهه دانشنامه نگاری را آغاز کرده بودم و در جریان جست و جوها برای یافتن سرویراستاری مناسب قرار داشتم که بتواند منبع مرجع را با ضوابط مقبول سرپرستی کند، از نزدیک شاهد تلاش های تنی چند از مسئولان دانشنامه ها بودم که می جُستند، اما نمی یافتند. آنجا بود که در ارزیابی های فنّی تر، ارزش کار شادروان مصاحب آشکار و آشکار تر، و نیز دانسته شد که وجود سرویراستارانی که بتوانند با دقتی همچون دقت او و نظارت مسئولانه اش تدوین و انتشار منابع مرجع را سرپرستی کنند، چه ارزشی برای دانش و فرهنگ کشور دارد؛ و حتی وجود ویراستاران کاردانی که بتوانند نشر را در شاخه های مختلف آن مدیریت کنند.

شماری از نهادهای فرهنگی، درست در همان سال ها که می خواستند فعالیت های انتشاراتی شان را گسترش دهند، پی بردند که کمبود ویراستار کاردان چه مانع بزرگی بر سر راه نشر کتاب است. چندین دور آموزشی و بازآموزی برای پرورش ویراستار در سازمان های مختلف برگزار شد که گسترده ترین و بادوام ترین آن دوره های آموزش ویراستاری مرکز نشر دانشگاهی بود. حمایت دکتر نصرالله پورجوادی، مدیر وقت آن مرکز از آن دوره ها و همکاری آموزشی پیش کسوتان و با تجربگانی همچون شادروان ابوالحسن نجفی، استاد احمد سمیعی(گیلانی) و چند تن دیگر، بزرگ ترین دستاورد آموزش ویراستاری در مقایسه با دوره های دیگر در نهادهای دیگر بود. گویا در آغاز در نظر بود ارزش آموزشی این دوره دست کم با دوره های کارشناسی ارشد برابری کند. حتی شماری از دانشجویانی که در این دوره ها شرکت می کردند، فارغ التحصیلان دوره های ارشد و دکتری بودند. علاقه مندانی از هم رشته ها، از جمله علوم تجربی، پزشکی، مهندسی، کشاورزی، کامپیوتر، علوم اجتماعی و انسانی، هنرها و جز آن در دوره های مرکز نشر شرکت می کردند، و اینها نشان امیدوارکننده ای از راه یافتن هنر و فنّ ویرایش به رشته های مختلف علوم بود، رشته هایی که به متخصصان و کارشناسان ویراستار سخت نیازمند بودند.

چند سال پی در پی در دوره های مرکز نشر دانشگاهی تدریس کردم و بر پای مشاهده و تجرب مستقیم شاهد بودم که به مرور و بر اثر تغییراتی در مدیریت و به علاقه گی و بی توجهی بعضی مدیران، کاسته شدن از امکانات مالی، ضعیف شدن انگیزه های نخستین، و همپا با کاهش فعالیت های انتشاراتی آن مرکز، دوره های آموزشی ویراستاری هم به تدریج کم رمق تر و کم رنگ تر شد و اعتباری که در این راه با زحمات فراوان به دست آمده بود، از کف رفت.

چند موسس پژوهشی، آموزشی، علمی و انتشاراتی دولتی و وابسته به دولت، اتحادی ناشران تهران، و چند ناشر هم دوره های کوتاه مدتی برای آموزش ویراستاری ـ البته فقط ویرایش زبانی، صوری و نسخه ویرایی ـ برگزار کردند. شماری از مدرسان این دوره ها مشترک بودند. در تعداد نه چندان کمی از این دوره ها تدریس کردم و باز از نزدیک می دیدم که کوشش در راه نزدیک کردن هدف ها، دیدگاه ها، برنامه ها،

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.