پاورپوینت کامل دریای راز و روشنایی ۶۶ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل دریای راز و روشنایی ۶۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل دریای راز و روشنایی ۶۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل دریای راز و روشنایی ۶۶ اسلاید در PowerPoint :

سیدحیدر آملی از بزرگانی است که در سده هشتم هجری تلاش فراوانی در جهت گسترش معنویت و فهم عمیق معارف دینی کرد و جا دارد که او را در ردیف کسانی بگذاریم که در نشر و بسط حکمت و معنویت شیعی کوشیدند.

اشاره: سیدحیدر آملی از بزرگانی است که در سده هشتم هجری تلاش فراوانی در جهت گسترش معنویت و فهم عمیق معارف دینی کرد و جا دارد که او را در ردیف کسانی بگذاریم که در نشر و بسط حکمت و معنویت شیعی کوشیدند. به‌تازگی انتشارات اطلاعات کتابی با عنوان «پاورپوینت کامل دریای راز و روشنایی ۶۶ اسلاید در PowerPoint» در دسترس خوانندگان قرار داده است که تا حدی به این موضوع می‌پردازد. آنچه در پی می‌آید، بخشهایی از آن است.

***

عرفان و معنویت اسلامی در قرآن و روایات آنقدر فراوان است که ما را از مراجعه به متون دیگر بی‌نیاز می‌کند. در این میان سهم عرفای ایرانی و به‌ویژه عرفای شیعی در معرفی و شناساندن این گنجینه معنوی، به‌سزا و عمده و قابل تحسین است. تلاش بیهوده برخی از شرق‌شناسان در جهت ارائه منشأ غیر اسلامی برای تشیع و عرفان و جنبه باطنی دین، راه به جایی نمی‌برد؛ زیرا این دو واقعیت به عنوان جنبه‌های اساسی وحی اسلامی آنقدر بدیهی و استوار است که هیچ‌گونه ادله کاذب تاریخی نمی‌تواند آنها را نادیده بگیرد. صرف وجود میوه بر روی درخت ثابت می‌کند که ریشه‌های آن در زمینی است که آن را تغذیه می‌کند و ثمره معنوی فقط می‌تواند حاصل شجری روحانی باشد که در حقیقت وحی ریشه دارد…

سیّدحیدر آملی ـ فقیه، متکلم، فیلسوف و عارف شیعی امامی سده هشتم هجری ـ کوشیده است تا در آثار خویش در دفاع از شیعه حقیقی و تبیین و تحلیل این مسئله، روشنگری و احیاگری کند. آثار و افکار وی ما را مستقیماً در بطن مسئله مهمی قرار می‌دهد که اسلام معنوی و عرفان شیعی نام دارد و سرچشمه آن را می‌توان در تعالیم ائمه(ع) به عنوان معتبرترین منابع تفسیر باطنی آیات قرآن سراغ گرفت و سهم سیّد در این میان بی‌بدیل و قابل تأمل و کندوکاو است.

نگاهی به اوضاع تاریخی، سیاسی، اجتماعی و مذهبی

عصر مغول در ایران با حمله چنگیز در سال ۶۱۶ق آغاز شد و دوران اقتدار آنان در ۱۳ ربیع‌الثانی سال ۷۳۶ق با مرگ ابوسعید بهادرخان تقریباً به پایان رسید. بعد از این تاریخ، دوران هرج و مرج و اختلال در سرتاسر ایران آغاز شد که حدود نیم قرن ادامه داشت. حدود چهار ماه و نیم بعد از مرگ ابوسعید یعنی ۲۵ شعبان ۷۳۶ تیمور دیده به جهان گشود و ۴۶ سال بعد با شروع اولین لشکرکشی او به ایران در سال ۷۸۲، مقدرات این ملت دوباره به دست کسی افتاد که در قدرت‌طلبی تقریباً همانند چنگیزخان بود. در فاصله میان زمان مرگ سلطان ابوسعید تا استیلای قطعی تیمور بر ایران، یعنی سال ۷۹۵ هجری که حدود ۶۰ سال طول کشید، چندین سلسله از حکومت‌های مستقل از جمله آل‌چوپان، آل‌جلایر و آل‌مظفر به وجود آمدند. در مازندران سادات مرعشی به حکومت رسیدند و سلسله‌های محلی دیگر نیز که از قدیم وجود داشتند، قدرت یافتند. یکی از این خاندان‌ها که دوره زندگی سیّدحیدر در طبرستان با آن مصادف بود، سلسله باوندیان است.

این خاندان ایرانی از امیران طبرستان که حدود هفتصد سال (۴۶ ـ ۷۵۰ق‍) در مناطق کوهستانی آن ناحیه فرمان راندند، سه بار در طول این مدت فروپاشیدند. نسب این خاندان از طریق یزدگرد، انوشیروان و پرویز به ساسانیان می‌رسد. این سلسله مشتمل بر سه شاخه کاووسیه (ملک‌الجبال)، اسپهبدان و کینه‌خواریه بود. پس از فروپاشی سلسله خوارزمشاهیان، حدود هجده سال از حکمرانان باوند نامی نبود تا در سال ۶۳۵ هجری حسام‌الدوله اردشیر بن کینخوار توانست قدرت را بار دیگر به دست گیرد و سومین شاخه باوندیان را بنیان نهد. فخرالدوله حسن بن شاه کیخسرو بن یزدگرد، هشتمین جانشین وی و آخرین امیر این سلسله بود که از سال ۷۳۴ تا ۷۵۰ق حکمرانی کرد.

این امیر، سیّدحیدر را به خود نزدیک کرد و بعد او را به وزارت رسانید. سیّدحیدر از وی و پدرش به نیکی یاد کرده و با لحنی پراحساس سخن می‌گوید. فخرالدوله در سال ۷۵۰ به قتل رسید. با کشته شدن او فرمانروایی باوندیان بر طبرستان پایان گرفت و اسفندیار خاندان جدیدی به نام خاندان «بنی‌اسفندیار» در مازندران تأسیس کرد.

اهمیت دوره تیموریان در تاریخ ایران، بیشتر در تحولات فکری، مذهبی و فرهنگی نهفته است که در این روزگار شکل گرفت. سیاست عدم تعصب نسبت به مذهب که در دربار بسیاری از ایلخانان، اتخاذ شده و کم‌کم در سراسر اجتماع بسط یافته بود، در این دوره ادامه نیافت. در این عصر، روح مذهبی بیش از پیش تقویت شد. از مشخصات دیگر این دوره ظهور جنبش‌های شیعی ـ صوفی همانند حروفیه و نوربخشیه است که بیش از آن سربداریه و سادات مازندران نیز قیام کرده بودند. بررسی زمینه‌های تاریخی این نهضت‌ها در ایران پس از اسلام، حاکی از آن است که اکثر آنها دارای ماهیت شیعی با گرایش‌های آشکار صوفیانه بوده‌اند.

یکی دیگر از ویژگی‌های دوران تیموری، بسط و توسعه و پیشرفت فوق‌العاده تصوف و ازدیاد خانقاه‌هاست. حاکمان تیموری نسبت به برخی سلسله‌های صوفیه بر حسب عقاید و تعصبات دینی خاص خویش رفتار می‌کردند؛ اما به‌طور کلی آنان به مشایخ صوفیه اعتقاد بسیار داشتند و همین امر باعث رونق تصوف در قرن هشتم و نهم شد. از مهمترین ویژگی‌های تصوف در این دوره تأثیر عظیم محیی‌الدین عربی (۵۶۰ـ۶۲۱ق) بر تصوف ایرانی است. با ظهور او عصر زرین حکمت عرفانی آغاز شد و بعد از پیوند با حکمت اشراقی سهروردی، جهش بزرگی را در الهیات شیعی به وجود آورد. برخی از فلاسفه و متألهان کوشیده‌اند تا در تعالیم خود حکمت شیعی را ترویج کنند. ابن‌ترکه اصفهانی (۷۶۱ـ۸۳۰ق) نویسنده «تمهیدالقواعد» در قرن هشتم هجری شاید اولین کسی بود که تلاش کرد میان فلسفه و عرفان پیوند دهد. در قرون بعد این گرایش به دست عده کمی از عرفا و حکمای شیعی نظیر سیّدحیدر تسریع شد. آثار و افکار وی در نوشته‌های دوره صفوی از جمله ابن‌ابی‌جمهور احسائی (۸۳۸ ـ بعد از ۹۰۱) صاحب کتاب المُجلی و حافظ رجب بُرسی (۷۴۳ ـ پس از ۸۱۳) صاحب کتاب مشارق‌الانوار تأثیر گذاشت.

زندگی و احوال سیّدحیدر

هرچند قالب تذکره‌نویسان در مورد زندگی، احوال و آثار سیّدحیدر آملی باب سخن گشوده‌اند، اما بهترین و کامل‌ترین منبعی که می‌تواند ما را به شناخت سیر زندگی و سلوک معنوی‌اش راهنمایی کند، زندگینامه خودنوشت اوست. سلسله سیّدحیدر آن‌گونه که در تفسیر «المحیط الاعظم» آورده است، با هجده واسطه به امام سجاد(ع) می‌رسد.

از اشاره سیّد مبنی بر اتمام کتاب «المقدمات من کتاب نص‌النصوص»، در ۷۸۲ق و اینکه سن خود را ۶۳ ذکر می‌کند، می‌توان سال تولدش را در ۷۲۰ یا ۷۱۹ دانست. محل تولد وی نیز در آمل بوده است. او حدود سی‌سال به تحصیل عقاید اجداد خود(ع) مشغول بود، سپس به تحصیل علوم منقول و معقول ‌پرداخت. تحصیلات وی ابتدا در آمل و سپس در خراسان و استرآباد بود وی از آنجا به اصفهان رفته، بیست سال در آنجا مقیم می‌شود، سپس به زادگاه خود بازمی‌گردد و به خدمت فخرالدوله فرزند شاه‌کیخسرو درمی‌آید و از نزدیکان و همدمان وی می‌شود و مدتی بعد از نایبان و حاجبان مخصوصش می‌گردد و مال و جاه فراوان می‌یابد و سرانجام به وزارت فخرالدوله منصوب می‌شـود.

چندی بدین منوال می‌گذرد تا اینکه داعیه حق در باطنش غلبه می‌کند و شوقی تام به تجرید و توحید در وی پیدا شد. در نص‌النصوص می‌گوید: «باید بدانی که حق‌تعالی مرا به ترک ماسوای خود و توجه تام به سوی خویش فرمان داد، به من الهام فرمود تا مقام و منزلی بجویم که در آن ساکن شده و به موجب امر و اشارت او به طاعت و عبادت وی بپردازم؛ چنان جایی و مکانی که عالیتر و شریف‌تر از آن در این عالم نباشد. لذا پس از ترک وزارت و ریاست و مال و جاه و پدر و مادر و فرزند و تمام خویشان و برادران و یاران به سوی مکه ـ شرفها الله تعالی ـ روانه شدم و خرقه‌ای ژنده که دور انداخته بودند و بهایی نداشت، به تن کردم.»

با خرقه‌ای مستعمل برای زیارت اماکن مقدس شیعه و بیت‌المقدس و سپس مکه قدم در راه می‌گذارد. در راه از ری، قزوین و اصفهان می‌گذرد و تنها با صوفیه مراوده می‌کند و با آنان عهد اخوت و فتوت می‌بندد و تحت تعلیم شیخی به نام نورالدین طهرانی قرار می‌گیرد. این شیخ محقق، عارف زاهدی ‌است که عوام و خواص قبولش داشته و به وی ارادت می‌ورزیدند. میان سیّدحیدر و شیخ نورالدین به مدت یک ماه یا کمتر صحبت و مجالست برقرار شد تا آنکه خرقه صوری را از دست او می‌پوشد و ذکر خاص را از او به تلقین دریافت نموده، از هم‌صحبتی با او در این مدت کم، بهره‌های فراوانی می‌برد…

اگر بخواهیم همانند برخی از محققان دوران زندگی سیّدحیدر آملی را به دو دوره ایرانی و عراقی تقسیم نمائیم، می‌توان سالهای ۷۲۰ تا ۷۵۰ق را دوره ایرانی زندگی وی دانست که تا اینجا مطالبی که ذکر شد مربوط به این دوره بوده است.

در عراق

دوره عراقی زندگی سیّدحیدر از سال ۷۵۱ با مسافرت از اصفهان به بغداد آغاز می‌گردد. او بعد از یک‌ سال مجاورت و سکونت در مشاهد مقدسه نجف، کربلا، ‌کاظمین و سامره، در سال ۷۵۱ به نیت حج، تنها و فقیر به سوی مکه و مدینه سفر می‌کند با این قصد که آنجا بماند. در آنجا انواع بلایا را تحمل نمود و در راه وصول به حقیقت، به مجاهده و ریاضت می‌پردازد و به تصریح خودش در اکثر حالات آیه «و من یخرج من بیته مهاجراً الی الله…» بر زبانش جاری بود. سپس به مدینه می‌رود و عزم مجاورت می‌کند؛ اما عواملی از جمله بیماری، مانع می‌شود، از این‌رو روانه نجف اشرف شده و در آنجا به ریاضت، خلوت و عبادت سخت مشغول می‌شود.

در آنجا به عارف کامل بزرگوار، عبدالرحمن مقدسی برمی‌خورد و «منازل‌السائرین» خواجه عبدالله انصاری و «فصوص‌الحکم» ابن‌عربی را با شروحشان و دیگر کتب مربوط به این فن را نزد وی می‌خواند و حقایق کتابهای تصوف، به کشف، بر او آشکار گشته، معارف و حقایقی بر قلبش افاضه می‌شود که به اظهار برخی از آنها می‌پردازد.

استادان منقول و معقول

سیّدحیدر پیش از این احوالات، از علوم اهل بیت(ع) بسیاری از کتب اصول و فروع را نزد شیخ فخرالدین حلّی (۷۷۱ ـ۶۸۲) فرزند علامه حلّی فرا گرفته بود. او از فخرالمحققین اجازه‌های متعددی دریافت کرده بود که متن یکی از آنها را در تفسیر المحیط الاعظم که در رمضان سال ۷۶۱ق در حله دریافت کرده، ذکر می‌کند.

ابوالمطهر حلی در آن اجازه، سیدحیدر را با لقب «زین‌العابدین ثانی» خطاب نموده است! کتبی که وی اجازه نقل آنها را داشته است، عبارتند از: جوامع‌الجامع (در ت

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.