پاورپوینت کامل سقراط چگونه شهروندی بود؟ ۸۶ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل سقراط چگونه شهروندی بود؟ ۸۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل سقراط چگونه شهروندی بود؟ ۸۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل سقراط چگونه شهروندی بود؟ ۸۶ اسلاید در PowerPoint :
در فهم متعارف، سقراط را شهید آزادی بیان میدانند، اما او حکم مرگ خویش را بهدلیلی دیگر پذیرفت.
در فهم متعارف، سقراط را شهید آزادی بیان میدانند، اما او حکم مرگ خویش را بهدلیلی دیگر پذیرفت.
حدود ۲۴۰۰ سال پیش سقراط در آتن محاکمه شد. هیچ مناقشهای بر سر وقایع اصلی در محاکم سقراط وجود ندارد، اما بهخوبی روشن نیست که چرا آتنیها سقراط را گناهکار تشخیص دادند. در دیدگاه متعارف، سقراط را قربانیِ دادستانی فرصتطلب و شهروندانی جاهل میدانند. اما جوزایا اوبر، استاد دانشگاه استنفورد، میگوید این برداشتی نادرست از محاکم سقراط است. درعوض، محاکم سقراط به پرسشهایی دربار تعهد و وظیف شهروندی برمیگردد. برای فهم محاکم سقراط بهناگزیر باید به سیاست نگاه کرد، اما به شیوهای سنجیدهتر.
حدود ۲۴۰۰ سال پیش، در ۳۹۹ ق.م، سقراط در آتن محاکمه شد. اتهام او بیدینی بود و محاکمه در «دادگاه مردم» برگزار شد. سقراطِ هفتادساله، سالیان دراز، فیلسوفی سرشناس و متفکری مشهور در میان مردم بود. ملتوس، بهعنوان شاکی، سقراط را متهم کرد که قوانین آتن را زیر پا گذاشته است، زیرا به خدایانِ رسمی احترام نمیگذارد، خدایان جدیدی معرفی میکند و ذهن جوانان را منحرف میسازد.
ملتوس، بهعنوان مدعی، و سقراط، بهعنوان متهم، در برابر هیئتمنصفهای شامل ۵۰۱ نفر از همشهریهای خود، در مدت زمانی مشخص سخنان خود را ایراد کردند. سخنرانیِ کیفرخواست ملتوس بر جای نمانده است، اما دو نسخه از سخنرانی سقراط در دفاع از خود به دست ما رسیده است: نسخهای در آثار افلاطون و دیگری در آثار فردی همهچیزدان و زیرک بهنام گزنفون موجود است. اکثر اعضای هیئتمنصفه، حدود ۲۸۰ نفر، سقراط را گناهکار دانستند و او با زهرِ شوکران اعدام شد.
هیچ مناقشهای بر سر وقایع اصلی در محاکم سقراط وجود ندارد، اما بهخوبی روشن نیست که چرا آتنیها سقراط را گناهکار تشخیص دادند و ما امروز چه برداشتی میتوانیم از این کار داشته باشیم. کسانی که به دموکراسی و حاکمیت قانون باور دارند لابد بسیار به این محاکمه علاقهمند هستند. اگر نتیجهگیریْ آن باشد که دموکراسی، بهعنوان حکومت مستقیم مردم بر خود، بهطورِ مرگباری مستعدِ سرکوب عقاید مخالف است یا اینکه مخالفانِ دموکراسی باید خیانتکارانِ صاحبنفوذ شمرده شوند، در این صورت، ما با انتخابی ناخوشایند بین دموکراسی و آزادی اندیشه روبهرو هستیم.
اما این برداشتی نادرست از محاکم سقراط است. درعوض، این محاکمه به پرسشهایی دربار تعهد و وظیف شهروندی پاسخ میدهد. «دادگاه مردم» سقراط را محکوم کرد، زیرا او نپذیرفت که معیارِ مسئولیت شخصی در قبال پیامدهای سخنرانی عمومی، دربار پروژ فلسفی او صادق است. سقراط حکم گناهکاری خویش را بهعنوان حکمی الزامآور پذیرفت و جام شوکران را نوشید، زیرا او به صلاحیت دادگاه و قوانین محاکمه اذعان داشت. او در حالی به این امر سر نهاد که باور داشت هیئتمنصفه در تفسیر قانون مرتکب اشتباهی اساسی شده است.
طبق فهم متعارف، اتهامِ بیدینی به سقراط صرفاً سرپوش بود و انگیز محاکم وی نیز مسائل سیاسی بود. تنها چهار سال پیش، شورشی دموکراتیک موجب سرنگونی «حکومت نظامیان» شده بود که چندین ماهِ پرآشوب بر آتن حاکم بودند. ملتوس، در سخنرانی کیفرخواست خود در دادگاه، احتمالاً از شهروندان آتنی خواسته بود تا بر پیوند بلندمدت سقراط با اعضای این حکومت ضددموکراتیک و تبهکار تمرکز کنند.
آی.اف استون، روزنامهنگار و ادیب آمریکایی، در کتاب خود محاکم سقراط۱ (۱۹۸۸) تفسیری تأثیرگذار از این رخداد ارائه میدهد. از دیدگاه او، این محاکمه درحقیقت دفاع یک دموکراسیِ درمانده از خود بود. از دیدگاه استون، سقراط در توجیه برنام وحشیان حاکمان برای استفاد نادرست از قدرت نقش داشت و خیانتکار بود. در دیدگاه متعارف، سقراط را قربانیِ دادستانی فرصتطلب و شهروندانی با جهالت عامدانه میدانند. درحقیقت، برای فهم محاکم سقراط بهناگزیر باید به سیاست نگاه کرد، اما بهشیوهای سنجیدهتر. نگاه به سقراط، بهعنوان الگوی بارزِ فرد خودمختار، صرفاً بهعنوان شهید راه آزادی بیان، نادرست است. برای فهم این محاکمه باید به فرهنگ سیاسی آتن و بهطورِ ویژه به تعهداتِ شهروندی موردانتظار از شهروندان آتنی توجه کرد. تعهداتِ خودِ سقراط به شهرش بر جریان محاکمه تأثیر گذاشت و این تعهداتْ بخشهای اصلیِ فرهنگ سیاسی آتن بودند که رابط بین سخنرانیِ عمومی و مسئولیت را شکل میدادند. درواقع، کارهای سقراط، ملتوس و هیئتمنصفه را باید در چارچوب توجه خاصِ آتنیها به نقش شهروندِ مسئول در دولت دموکراتیک و ایدئالِ مسئولیت شهروندی فهمید. بنابراین، این محاکمه، از جهات مختلف، داستان تعهد شهروندی است و از برخی جهات با «سیاستِ بهرسمیتشناختن»۲، یعنی ویژگی مناقشات اخیر در آمریکا، بسیار متفاوت است.
ماکسیموس صوری۳، نویسند رومی در قرن دوم میلادی، در بازگویی این محاکمه، ادعا میکند که سقراط از پاسخ به اتهامات ملتوس خودداری ورزید و سراسر سکوتی موقرانه اختیار کرد. درواقع، مخالفانی که در پی انکار اعتبار یک نظام سیاسی هستند هرازگاهی از شرکت در جلس دادگاه یا همکاری با نظام حقوقی بهطورِ اصولی سر باززدهاند. اما سقراط صلاحیت دادگاه را به رسمیت شناخت. او فعالانه به دفاع از خویش پرداخت، هرچند از بسیاری جهات، این دفاع برخاسته از ویژگیهای شخصی او بود.
نکت مهم آن است که سقراط مشروعیت محاکمه را به چالش نمیکشد. او از بیرون دربار یک نظام سیاسی فاسد داوری نمیکند، بلکه بهعنوان یک شهروند در محاکمه مشارکت میکند. بهعنوان یک شهروند، وظیف شهروندی وی او را وامیدارد تا به این اتهامات پاسخ دهد: چرا بهشیوههایی عمل کرده که برای جامعه زیانبار بوده است؟ نسخ افلاطون از دفاعیه بهروشنی نشان میدهد که سقراط میکوشد تا خود را تبرئه کند، تا نشان دهد که او به جامعه زیان نرسانده است. درواقع، سقراط خود را خیرخواه شهروندان بازمینمایاند که باید پاداش هم بگیرد. بهباور او، تاریخچ کمکهای او به زندگی شهروندی در آتنْ وی را شایست این افتخار میسازد که در مرکز حکومت به او وعدههای غذای مجانی داده شود.
بسیاری از رسالههای افلاطونْ تعهدات سقراطِ شهروند را اثبات میکند و فرهنگ سیاسیِ آتن را بهروشنی به تصویر میکشد. در رسال کریتون۴، سقراط توضیح میدهد که، باوجود محکومیت خود، گریختنِ او از زندان از نظر اخلاقی پذیرفتنی نیست. در رسال کریتون، افلاطون به خوانندگانْ گفتوگویی ارائه میدهد که در دلِ گفتوگویی دیگر است. در این گفتوگو قوانین آتن، در هیئت یک شخص، با سقراطی غیرواقعی سخن میگوید. این سقراطِ غیرواقعی قصد دارد با گریختن از زندان و فرار به سرزمینی دور از مجازات بگریزد.
قوانین آتن، در رسال افلاطون، صرفاً قوانین رسمی و مکتوبِ دولت آتن نیستند، بلکه اصول مدنیِ آن را نیز شامل میشوند. قوانین از سقراطِ غیرواقعی و نافرمان میپرسند که او چه کمبودی در آنها یافته و چه زمانی آن کمبود را کشف کرده است. قوانین به سقراط گوشزد میکنند که او از طریق آنها (قوانین مربوط به ازدواج) به دنیا آمده است. قوانین اظهار میکنند که، از طریق اصول مربوط به مسئولیت والدین در قبال فرزندانِ خود، او را پرورش دادهاند. سرانجام، او از طریق آنها دانش آموخته است. سقراط تمام اینها را میپذیرد. او مشتاقانه این خوبیها را میپذیرد و آنها را بهعنوان «خوبی» به رسمیت میشناسد. اگر او اینچنین ثمرههای قوانین را پذیرفته است، اکنون سقراط بر چه مبنایی میتواند روی خود را برگرداند و مشروعیت آنها را انکار کند؟
بسیاری از رسالههای افلاطونْ تعهدات سقراطِ شهروند را اثبات میکند و فرهنگ سیاسیِ آتن را بهروشنی به تصویر میکشد. در رسال کریتون۴، سقراط توضیح میدهد که، باوجود محکومیت خود، گریختنِ او از زندان از نظر اخلاقی پذیرفتنی نیست. در رسال کریتون، افلاطون به خوانندگانْ گفتوگویی ارائه میدهد که در دلِ گفتوگویی دیگر است. در این گفتوگو قوانین آتن، در هیئت یک شخص، با سقراطی غیرواقعی سخن میگوید. این سقراطِ غیرواقعی قصد دارد با گریختن از زندان و فرار به سرزمینی دور از مجازات بگریزد.
قوانین آتن، در رسال افلاطون، صرفاً قوانین رسمی و مکتوبِ دولت آتن نیستند، بلکه اصول مدنیِ آن را نیز شامل میشوند. قوانین از سقراطِ غیرواقعی و نافرمان میپرسند که او چه کمبودی در آنها یافته و چه زمانی آن کمبود را کشف کرده است. قوانین به سقراط گوشزد میکنند که او از طریق آنها (قوانین مربوط به ازدواج) به دنیا آمده است. قوانین اظهار میکنند که، از طریق اصول مربوط به مسئولیت والدین در قبال فرزندانِ خود، او را پرورش دادهاند. سرانجام، او از طریق آنها دانش آموخته است. سقراط تمام اینها را میپذیرد. او مشتاقانه این خوبیها را میپذیرد و آنها را بهعنوان «خوبی» به رسمیت میشناسد. اگر او اینچنین ثمرههای قوانین را پذیرفته است، اکنون سقراط بر چه مبنایی میتواند روی خود را برگرداند و مشروعیت آنها را انکار کند؟
قوانین آتن همچنین اشاره میکنند که سقراط میتوانسته است آتن را ترک کند و به مکانی دیگر در سرزمینهای یونان برود. او آزاد بوده است که این کار را بکند. اما قوانین اظهار میکنند که، ازآنجاکه او ماندن را برگزیده، دوباره درستیِ آنها را به رسمیت شناخته است. قوانین به سقراط یادآوری میکنند که خودِ محاکمه بهشیوهای درست اجرا شده است، مطابق با همان اصولی که سقراط با تداوم حضورِ خود تأییدشان کرده است.
قوانین اذعان میکنند که شاید اعضای هیئتمنصفه در حکم خود اشتباه کرده باشند و شاید برهان سقراط برای بیگناهیِ خود بهتر از برهان ملتوس برای گناهکاری او بوده باشد. اما اینْ اشتباهی انسانی بوده است و نه اشتباه قوانین. امکان اشتباه از سوی شهروندانِ تشکیلدهند هیئتمنصفه، که داورانِ کارهای او خواهند بود، بخشی از کل معاملهای است که سقراط در جریان پرورش و آموزشِ خود پذیرفته است و آن را با حضور مداوم در جامع مدنیِ آتن تأیید کرده است. او باید بداند که شهروندان آتنی، هنگامی که بهعنوان قانونگذاران یا داورانْ گرد هم میآیند، انسانهایی فانی و خطاپذیر خواهند بود. آنها قرار نیست همیشه امر درست را تشخیص دهند.
سقراط مشروعیت محاکمه خود را به چالش نکشید
درواقع، سقراط بهخوبی میدانست که مجمع شهروندان ممکن است دچار اشتباهات بسیار فاحشی شوند. هفت سال پیش از محاکمه، او بهمدت یک سال عضو یک شورای شهروندی پانصدنفره بود که تعیین دستورِکار و راهبریِ جلسات مجمع مدنی قانونگذاری را بر عهده داشت. سقراط، هنگامی که این شورا پیشنهادی تاریخی را بررسی میکرد، عضو آن بود. پیشنهادْ آن بود که گروهی از ژنرالهای آتنی را بهصورت یکجا محاکمه کنند. دلیل محاکمه آن بود که آنها از انجام وظیف خود در رابطه با خدم کشتیهای جنگیِ آتنی، که در یک جنگ دریایی غرق شده بودند، بهطورِ مجرمانه کوتاهی ورزیده بودند. از دیدگاه سقراط، محکومکردنِ ژنرالها بهعنوان یک گروه، بهجای بازداشت آنها برای محاکم انفرادی، از نظر آیین دادرسی نادرست است. از نگاه او، این کار برخلاف اصولی است که به هر متهم آتنی اجازه میدهد بهصورت انفرادی در دادگاه حاضر شود. سقراط با رأیگیری دربار این پیشنهاد مخالف بود، اما دیگر اعضای مجمعْ نظر او را نپذیرفتند. او عقیده داشت که محاکم گروهی اشتباهی فاحش خواهد بود، اما او منظور خود را بیان کرده بود: هنگامی که شهروندانِ مسئول برای اجرای قوانین اشتباه میکنند یا حتی ترجیح میدهند که آنها را نادیده بگیرند، خدشهای به اعتبار قوانین وارد نمیشود.
سقراط، در طول محاکمهاش، به وظایف شهروندیِ خود اذعان دارد. هنگامی که او، بهجای آنکه سکوت کند، در دادگاه از خود در برابر اتهامات ملتوس دفاع میکند، حق دادگاه برای داوری دربار خود را به رسمیت میشناسد. هنگامی که او، بهجای استفاده از نقش کریتون برای فرار، در زندان میماند و جام شوکران را مینوشد، بهعنوان شهروندی مطیع قانون در دولت آتن رفتار میکند. البته سقراط بسیار فراتر از یک شهروند آتنیِ صرف بود. او بیشترِ دوران بزرگسالیِ خود را صرف کاری کرد که آن را مأموریتی الهی میدید، یعنی کشف حقیقت دربار موضوعاتی با اهمیتِ بنیادی و جهانشمول: عدالت، شجاعت، خرد، میانهروی، عشق و معرفت. او زندگی و استعدادهای چشمگیرِ خود را بهطور کلی وقف پاسخ به یک پرسش کرد: زندگیِ خوب نیازمند چه چیزهایی است؟ او در پی آن بود که، به هرکس که مایل به گفتوگو با او باشد، نشان دهد که چرا این گزینشْ درست است: گزیدن زندگیِ سنجیده بهجای زندگی در جستوجوی «خوبیهای» میانتهی و موردستایشِ عموم با نام شهرت، ثروت و قدرت.
سقراط، برای آنچه مردم امروزه «خرد جمعی»۵ مینامند، ارزشی قائل نبود و آن را تحقیر میکرد. دموکراتهای آتنیْ نفرت او را بر میانگیختند؛ آنها اظهار میکردند در مورد امور مهمْ جمع و گروه بهطور یکجا احتمالاً بهتر از هر فرد متخصصی میتواند تصمیم بگیرد. صرفنظر از اینکه آیا، بهصورت بالفعل، متخصص در هنر سیاست وجود داشت یا خیر، سقراط بهطور حتم فرض میکرد چنین متخصصی ممکن است وجود داشته باشد و آتنیها، درحقیقت، خود را فریب میدادند که فکر میکردند بهطور دستهجمعی خردمند هستند.
چگونه سقراط هم اید خرد جمعی را تحقیر میکرد و هم، درعینحال، حتی هنگامی که با چگونگی تفسیر
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 