پاورپوینت کامل تاروپود انسانی یک خیزش صنعتی ۶۶ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل تاروپود انسانی یک خیزش صنعتی ۶۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل تاروپود انسانی یک خیزش صنعتی ۶۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل تاروپود انسانی یک خیزش صنعتی ۶۶ اسلاید در PowerPoint :
پیدایش صنعت نساجی در ایران معاصر چگونه توانست بر جریان شهرنشینی تأثیر بگذارد بررسی فرآیند تأثیرگذاری جریان صنعتیشدن بر جامعه و سیاست در ایران
بررسی پیامدهای اجتماعی شکلگیری و گسترش صنعت نساجی در تاریخ معاصر ایران
پیدایش صنعت نساجی در ایران معاصر چگونه توانست بر جریان شهرنشینی تأثیر بگذارد بررسی فرآیند تأثیرگذاری جریان صنعتیشدن بر جامعه و سیاست در ایران
صنعت نساجی و تولید گونههای پارچه در تاریخ ایران پیشینهای فراوان دارد. پارچهها، زریها و مخملهای تافته و یزدیهای ایران، روزگاری در سراسر جهان مشتریانی بسیار داشت. این رواج و گستردگی با تغییر شرایط جهانی و تضعیف حکومتهای مرکزی در ایران آرامآرام وضعیتی دگرگونه ازسرگذراند. پشتیبانینکردن حکومتها از صنایع نساجی و ورود بیرویه مصنوعات فرنگی، صنعت نساجی ایران را دچار رکود و زوال کرد. این مساله به ویژه در دوره قاجار شدت یافت؛ میزانی گسترده از پارچههای خوشبافت و ارزانقیمت اروپایی، بازار های ایران را در دست گرفتند. مصرفکنندگان به جای پارچههای دستساز ایرانی به سوی بهرهگیری از پارچههای وارداتی رفتند. صنعت نساجی ایران اما در دوره پهلوی اول، در جریان صنعتیسازی ایران باززنده شد. صنعتگران ایران بدینترتیب کارخانجاتی فراوان در مناطق گوناگون کشور بنیان گذاردند. صنایع تازهبنیان نساجی با جذب کارگران از مناطق گوناگون کشور، سیمای شهرها را دگرگون کردند؛ پدیده ای که در رشد شهرنشینی در این دوران تاثیری چشمگیر گذاشت. بنیانگذاری کارخانجات نساجی با پیدایش طبقه کارگران صنعتی، دگرگونیهای اجتماعی و سیاسی را در برخی مناطق کشور در پی داشت. نیاز صنایع نساجی به مواد اولیه همچنین زمینهای مناسب برای تخصصیشدن کشت بسیاری از محصولات کشاورزی صنعتی را در ایران فراهم آورد.
رکود صنعت نساجی در دوره قاجار
انسان از زمانی که به پوشش نیازمند شد، دریافت از پنبه و پشم میتوان نخ پدید آورد و آن را با دستگاههای دستی به پارچه تبدیل کرد؛ نخستین نمونههای صنعت نساجی بدینترتیب شکل گرفت. مردمان هر قومی و جامعه بنابر ویژگیهای فرهنگی و اجتماعی، پوشش خود را صورت بخشیدند. این فرآیند اما آرامآرام با افزایش پیوندهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی میان مردمان و کشورهای گوناگون جهان دستخوش دگرگونی شد. کارخانههای مدرن نساجی از اوایل سده نوزدهم میلادی در اروپا پدید آمدند. این صنایع میزانی گسترده و فراوان از پارچههای گوناگون را با قیمتی مناسب به بازارهای کشورهای سراسر جهان روانه میکردند. ایران نیز در دسته کشورهایی جای میگرفت که پذیرای تولیدهای این کارخانهها بود. صادرات منسوجات انگلیسی و روسی به ایران در دوره قاجار با توجه به حضور گسترده سیاست و اقتصاد این دو کشور در سرزمین دیرینه آسیای جنوب غربی به ویژه با تحمیل قراردادهای گوناگون سیاسی و بازرگانی افزایشی چشمگیر یافت. صنعت نساجی ایران که عموما کارگاهی، غیر ماشینی و کوچک بود، توانایی رقابت با کالاهای وارداتی را نداشت و بدینترتیب در آستانه نابودی جای گرفت. برخی بازرگانان با توجه به این وضعیت برای باززندهسازی صنعت منسوجات و بهبود اقتصاد این حوزه کوشیدند. بنیانگذاری «شرکت اسلامیه اصفهان» در سال ۱۲۷۷ قمری در این دسته کوششها میگنجید. شرکت اسلامیه اصفهان با سرمایه ۱۵ هزار تومان فعالیت را آغاز کرد. این بنیاد تولیدی و اقتصادی بنابر نظامنامه، از دادوستد کالاهای غیر ایرانی خودداری و تلاش خود را بر ترقی کالای داخلی و آوردن اسباب و کارخانجات سودمند متمرکز میکرد. همه اجزای این شرکت ملزم بودند لباس خود را از منسوجات و کالاهای داخلی تهیه کنند. روزنامه حبلالمتین در شماره ۱۰ سال هفتم خود درباره فعالیتهای شرکت اسلامیه چنین آورده است «لباسی که مدرسه به شاگردان میدهد سالی دو لباده زمستانی و تابستانی و عمامه و یک کلاه و زیرعمامه و دو جفت پاافزار. و تمام این اجناس باید ساخت داخل ایران باشد. لبادههایی که به شاگردان داده میشود، همه از شرکت اسلامیه هستند. این لباس را شاگردانی دوختهاند که در مدرسه، خیاطی آموختهاند و عمامه هم دوخت اصفهان است. اگر مدرسه بیشتر توانایی پیدا کند، پیراهن و شلوار هم برای شاگردان دوخته میشود». با وجود کوششهای انجامشده اما مشکلات مالی حکومت و پشتیبانینکردن از صنایع ایرانی، تداوم واردات انبوه کالا از روسیه و انگلیس را تداوم بخشید. صنایع ایران از جمله نساجی بدینترتیب در آستانه نابودی جای گرفتند. تحویلدار اصفهانی درباره زوال صنایع نساجی در کتاب «جغرافیای اصفهان» چنین مینویسد «چندین سال است پارچههای زرد و سرخ باطنسستِ فرنگستان رواج یافته؛ هردفعه اقمشه ایشان طرح تازه بود و هرکدام به نظرها تازگی داشته. مردم ایران، جسم و جان خود را رها کرده و به دنبال رنگ و بوی دیگران بالا رفتند و کار به جایی رسید که ایرانی از متاع خود رو گردانید و صنف نساج به شکست کلی رسید». رکود و شکست کار صنعتگران نساجی به آنجا رسید که کودکان در کوی و برزن میخواندند «هرکه کارش بود بافندگی/ مردنش بهتر بود از زندگی».
نسیم رونق صنعت نساجی وزیدن گرفت
ایجاد صنایع کارخانهای از اواخر دوره قاجار همواره از دغدغههای مهم نخبگان سیاسی و اقتصادی و فعالان بازرگانی در ایران به شمار میآمد. برخی رجال سیاسی و بازرگانان گرچه در این دوره کوشیدند اما به علت شرایط نیمهاستعماری حاکم بر اقتصاد ایران، جز ناکامی به دست نیاوردند. روی کارآمدن حکومتی متمرکز در ایران پس از جنگ اول جهانی، زمینه و وضعیتی مناسب برای پیدایش صنایع در کشور پدید آورد. دولت در دوره پهلوی اول با تمرکز بر امور اقتصادی برآن شد شیوه تولید صنعتی و کشاورزی در کشور را نوسازی کند. ساختار صنعتی با جهتگیری برای مصرف داخلی شکل گرفت. دولت بدینترتیب برای جذب سرمایههای غیر دولتی و گسترش صنایع، با وضع قوانینی چون معافیت گمرکی برای سرمایههایی که به شکل خرید ماشینآلات به کشور وارد میشدند و پشتیبانی از سرمایهگذاریها در این زمینه بستری مناسب فراهم آورد. صنعتی شدن با استراتژی جایگزینی واردات به منظور تولید کالاهای مصرفی، از رایجترین روشهای صنعتی شدن در کشورهای توسعهنیافته در نیمه نخست سده بیستم برشمرده میشد. این سیاست اقتصادی بنیانگذاری کارخانجات نساجی، کبریتسازی، قند و … را در مناطق گوناگون ایران زمینهساز شد. به نوشته جان فوران در کتاب «مقاومت شکننده» از شمار کارخانههای بنیان گذارده شده در دوره پهلوی اول در سراسر ایران، تعدادی قابل توجه از آنها کارخانجات نساجی بودند. نساجی در دوره پهلوی اول از صنایع عمده اشتراکی میان بخش دولتی و خصوصی به شمار میآمد. کارخانههای نساجی فعالیتهای خود را با دریافت وامهای چشمگیر و مناسب توسعه و گسترش میدادند. بخشی از این توجه حکومت به توسعه و تجهیز صنایع نساجی را در ایران، با برنامه متحدالشکل کردن لباس و اصلاح پوشش ایرانیان میتوان در پیوند دانست؛ حکومت در راستای دگرگونسازی پوشش در ایران و رواج شیوه پوشاک جوامع صنعتی اروپا در میان ایرانیان، به بهرهگیری از تولیدهای انبوه در حوزه نساجی نیازمند بود. دولت در عصر پهلوی اول، کارمندان و کارکنان کشور و لشگری را موظف ساخته بود از پارچهها و دیگر محصولات برآمده از صنایع ایرانی نساجی بهره بگیرند. ارتش به عنوان نمونه در آن سالها یکی از خریداران عمده محصولات کارخانجات نساجی به شمار میآمد.
توسعه شهرنشینی و دگرگونیها اجتماعی برآمده از صنایع
آغاز جریان صنعتیسازی ایران در دوره پهلوی اول، پیدایش و بنیانگذاری کارخانجات نساجی را در نقاط گوناگون کشور به ویژه مازندران زمینهساز شد. مازندران در این روزگار به عنوان یکی از قطبهای صنعت نساجی، سهمی چشمگیر در اشتغالزایی و خودکفایی اقتصادی کشور برعهده گرفت. صنعت نساجی در مازندران گرچه پیشینهای تاریخی نداشت اما به دلیل برخورداری از عوامل گوناگون فنی و محیطی همچون فراهمبودن مواد خام اولیه مانند پنبه و کتان، با کامیابی همراه شد. نساجی مازندران در آغاز با چندین واحد تولیدی در شهرهای شاهی (قائمشهر)، بهشهر، چالوس راهاندازی شد. این واحدهای تولیدی، پارچههای پنبهای، پشمی و پارچههای کتانی تولید کرده، در زمینههای گونیبافی و چیتسازی فعالیت بسیار داشتند. با شکلگیری و گسترش صنعت نساجی در مازندران، مسأله تامین نیروی کار از اهمیتی ویژه برخوردار شد. به روایت تورج اتابکی در کتاب «دولت و فرودستان»، زندگی روستاییان که بیشتر جمعیت ایران را در دوران پهلوی اول تشکیل میدادند، از شرایط مناسب برخوردار نبود و بنیانگذاری و فعالیت کارخانجات نساجی مهاجرت آنان را به شهرها در پی داشت. این پدیده به افزایش جمعیت شهری در منطقه مازندران انجامید. روستاییان بومی و بدون مالکیت، در آغاز بیشتر کارگران شاغل در صنایع را تشکیل میدادند اما بافت اقتصاد کشاورزی در مازندران موجب شد صنعت تازهبنیان نساجی با کمبود نیروی متخصص انسانی روبهرو شود. دولت برای حل کمبود نیروی انسانی در این زمینه، سیاست جابهجایی اجباری کارگران ماهر را از دیگر نقاط ایران پیش گرفت. آنگونه که اسناد تاریخی روایت میکنند، گزارشهایی گوناگون در این دوره از سوی وزارت داخله به فرمانداری اصفهان درباره فرستادن کارگران از شهرضا برای کار در نساجیهای تازهبنیان در شمال کشور وجود دارد. جابهجایی اجباری کارگران از نقاط مرکزی ایران به مازندران، سیاستی ناموفق بود. دولت به همین دلیل در دوره پهلوی دوم کوشید با ایجاد جاذبههایی زمینه را برای برانگیختن کارگران به کوچ فراهم آورد. مکانهای اقامتی و تفریحی با زمینه رضایتمندی شاغلان در آن صنایع در همین راستا ایجاد شود. مکانهایی همچنین در نزدیکی کارخانه برای اقامت متخصصان پدید آمد. همراستا با این کارها، آرامآرام امکانات تفریحی و رفاهی همچون باشگاه ورزشی، آسایشگاه و شیرخوارگاه برای رفاه و افزایش سطح زندگی کارکنان نساجی ایجاد شد. شیرخوارگاه وابسته به نساجی شاهی برای نگهداری از فرزندان کارگران زن شاغل در نساجی شاهی در ساعتهای کاری، از نمونه این اقدامات رفاهی به شمار میآمد. حضور گست
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 