پاورپوینت کامل واقع‌گرایی سیاسی در آینه سیاست‌نامه‌نویسی ۵۹ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل واقع‌گرایی سیاسی در آینه سیاست‌نامه‌نویسی ۵۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل واقع‌گرایی سیاسی در آینه سیاست‌نامه‌نویسی ۵۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل واقع‌گرایی سیاسی در آینه سیاست‌نامه‌نویسی ۵۹ اسلاید در PowerPoint :

ماکیاول از اندیشمندانی است که نظریه‌پردازان تعابیر و برداشت‌های گوناگون از اندیشه‌هایش دارند. او با گسست از منطق اخلاقی سیاستنامه‌نویسی، شالوده‌ای نو برای بنیادگذاری سیاست فراهم کرد که آغاز دورانی تازه در تاریخ اندیشه سیاسی است. او دریافتی از قدرت سیاسی به‌ دست داد که با الزامات زمان سازگار بود؛ الزاماتی که با «منطق» از سویی و «اخلاق سنتی» از سوی دیگر همخوانی نداشت.

بازخوانی اندیشه سیاسی ماکیاول و خواجه نظام‌الملک

اشاره: ماکیاول از اندیشمندانی است که نظریه‌پردازان تعابیر و برداشت‌های گوناگون از اندیشه‌هایش دارند. او با گسست از منطق اخلاقی سیاستنامه‌نویسی، شالوده‌ای نو برای بنیادگذاری سیاست فراهم کرد که آغاز دورانی تازه در تاریخ اندیشه سیاسی است. او دریافتی از قدرت سیاسی به‌ دست داد که با الزامات زمان سازگار بود؛ الزاماتی که با «منطق» از سویی و «اخلاق سنتی» از سوی دیگر همخوانی نداشت. از این دیدگاه، می‌توان او را نقطه گذار از فلسفه سیاسی کلاسیک به اندیشه سیاسی مدرن و در شمار «نظریه‌پردازان سیاسی» دانست؛ زیرا نخستین کسی بود که بر پایه روشهای تجربی و تاریخی به بررسی سیاست پرداخت و با گسست از سنت فکری اسکولاستیکی حاکم و در امتداد اندیشه‌های سیاسی مطرح شده در دوران رنسانس، پدیده‌هایی چون دولت، حکومت و قدرت سیاسی را به عنوان پدیده‌هایی طبیعی که برآمده از کشاکش نیروهای اجتماعی است و ماندگاری یا از میان رفتن آنها نیز به این عوامل بستگی دارد، مورد توجه قرار داد.

هدف این نوشتار، نه بررسی اندیشه‌های ماکیاول و خواجه نظام‌الملک طوسی ـ به‌گونه کلی ـ بلکه بررسی شیوه نگرش ماکیاول به قدرت سیاسی و تلاش در به دست دادن دریافتی درست از آرا و اندیشه‌های وی در این زمینه است. ماکیاول با «نگرشی مکانیکی» بر آن شده است تا مسائل سیاسی ـ از جمله قدرت سیاسی ـ را به «خودی خود» و به‌گونه پدیده‌ای مستقل مورد توجه قرار دهد. خواجه‌نظام‌الملک نیز کمابیش ۴۵۰ سال پیش از ماکیاول می‌زیسته و می‌توان او را پیشگام واقع‌نگری‌ـ نه رویکرد واقع‌گرایی ـ در سیاست دانست. این نوشتار از شماره ۳۰۴ ماهنامه «اطلاعات سیاسی ـ اقتصادی» برگرفته شده است.

الف) درآمد

«بر آن شده‌ام راهی در پیش گیرم که تاکنون هیچ کس در آن گام ننهاده است؛ راهی است دشوار و پر مشقت؛ ولی اگر کوشش‌هایم با نظر اغماض نگریسته شود، همین خود پاداش من خواهد بود.»(ماکیاوللی، ۳۵:۱۳۷۷)

نخستین پرسشی که در زمینه شناخت اندیشه‌های یک نظریه‌پرداز سیاسی پیش می‌آید، این است که مسئله یا به سخن دیگر دغدغه و محور فکری او چیست؟ چه عاملی او را برانگیخته است تا دریافت‌های خود را به‌ صورت یک نظریه سیاسی به رشته تحریر درآورد؟ نویسنده چه هدفی را دنبال می‌کند؟ به ‌نظر می‌رسد که کمابیش همه نظریه‌پردازان سیاسی، کار خود را با دیدن بی‌نظمی در زندگی سیاسی آغاز می‌کنند و بیشتر آنان آثار خود را در زمانی می‌نویسند که احساس می‌کنند جامعه‌شان دچار بحران شده است. درواقع، نظریه‌پرداز ژرف‌اندیش از چند و چون اوضاع در پیرامون خود آغاز می‌کند، مسائل و مشکلات را در نظر می‌گیرد و بر آن می‌شود که با شناخت علل آنها و به دست دادن تصویری نمادین از کلیت‌های نظم‌یافته (برای سامان‌بخشی دیگربار به جامعه) پاسخی بیابد.

پس می‌توان چنین استدلال کرد که رخ نمودن بحران‌ها و از هم‌گسیختگی‌های اجتماعی، زمینه طرح نظریات تازه و رویارویی آشکارتر اندیشه‌ها را فراهم می‌آورد و در حال و هوای بحران و روند دگرگونی است که شاهد رویارویی اندیشه‌های گوناگون می‌شویم. برای پشتوانه‌دارتر کردن این استدلال، می‌توان نقطه مقابل این وضع اجتماعی، یعنی برهه‌های آرام و خالی از تنش را نیز مورد توجه قرار داد که در این مقاطع، نظریه‌پردازی یک استثناست؛ برای نمونه، برخی اندیشمندان (مانند دانیل بل) متأثر از فضای آرام دهه ۱۹۵۰، سخن از «پایان ایدئولوژی و نظریه» به میان آورده‌اند. (ر.ک: اسپریگنز، ۵۱:۱۳۷۷ـ۳۹)

نظریات ماکیاول نیز از این قاعده مستثنی نیست. نظریه سیاسی او تلاشی است در راه شناخت دگرگونی‌های ژرف رخ داده در ایتالیای آن زمان و یافتن پاسخ‌هایی برای پایان دادن به بی‌نظمی‌های سیاسی سایه‌افکن بر آن. به سخن دیگر، می‌توان خط سیر فکری او را در راستای پی‌ریزی گونه‌ای اقتدار سیاسی واحد ـ به عنوان تنها راه برون‌رفت از آشفتگی‌های سیاسی ـ پی گرفت. اندیشه سیاسی ماکیاول و به‌ویژه تفسیر تازه وی از قدرت، «محتوای خود را از جهان سیاسی که وی آن را تجربه کرده و در آن زیسته، یعنی جهان بی‌ثبات، قطعه‌قطعه، پُردسیسه و پر توهمی ـ که در آن، بینندگان چه بسیارند و دریابندگان چه اندک ـ به‌ دست می‌آورد» (کلگ،۹۵:۱۳۷۹ـ۹۴).

برتراند راسل با اشاره به این وضع می‌نویسد: «یک چنین راستگویی فلسفی را در بیان نادرستی‌های جهان سیاست فقط از یک دانشمند سیاسی که در ایتالیای دوره رنسانس می‌زیسته است، می‌شود انتظار داشت. فلسفه او پایه علمی دارد و بر تجربیات و شواهد عینی استوار است. بیشتر تنقیدهایی که از مطالب رساله شهریار شده، ناشی از خشم مزوّرانی است که عملا بر مبنای تعلیمات ماکیاول کار می‌کنند، ولی از اقرار به کیفیت اعمال خود نفرت دارند!» (شیخ‌الاسلامی، ۳۱۶:۱۳۶۹ـ۳۱۵)

برای دریافت هرچه بهتر اندیشه‌های سیاسی ماکیاول و مسئله مورد توجه در اینجا ـ یعنی تفسیر تازه او از قدرت ـ نخست نگاهی به زمانه سیاسی وی می‌افکنیم و سپس با درنظر گرفتن پایه‌های روش‌‌شناختی اندیشه او، به موضوع یاد شده می‌پردازیم.

ب) زمینه‌های سیاسی ـ اجتماعی

«نیکولو ماکیاوللی» (

Nicollo Machiavelli

، ۱۵۲۷ـ ۱۴۶۹) در فضای پر تحول و دستخوش دگرگونی فلورانس در دوران رنسانس چشم به جهان گشود. در سراسر زندگی‌اش، ایتالیا دستخوش فراز و فرودها و دگرگونی‌های ژرف سیاسی بود که مایه تجزیه آن به پنج دولت با سرزمین‌های کوچک شده بود. همه این دولت‌ها مانند جوامع سیاسی اعصار کهن، دولت‌شهرهایی بودند که حکومت پاره‌ای از آنها، مانند «ونیز» و «فلورانس»، جمهوری بود؛ درحالی‌که برخی دیگر در دست فرمانروایان مستبد قرار داشت. از لحاظ داخلی، همه آنها کانون رقابت‌های سنگین سیاسی، جاه‌طلبی‌های شخصی و در همان‌حال، کانون‌هایی برای پیدایش و بالندگی فرهنگ هنری و ادبی تازه در دوران رنسانس بودند.

عامل دیگری که نقشه سیاسی ایتالیا را آشفته‌تر می‌ساخت، وجود سرزمین‌هایی در این شبه‌جزیره بود که حکومت‌های مستقل نداشتند و مستقیم از سوی کلیسای کاتولیک (که مقر آن در شهر رُم بود) اداره می‌شدند. جدا از این عوامل، پراکندگی و نبود همبستگی میان شهرهای ایتالیا نیز بهانه خوبی به‌ دست دیگر کشورهای یکپارچه و نیرومند همچون اسپانیا و فرانسه می‌داد تا به خاک این کشور دست‌اندازی کنند. در چنین وضعی، دغدغه اصلی نخبگان و سیاستمداران میهن‌پرست ایتالیا، نگهداشت یکپارچگی سرزمینی کشورشان بود. ماکیاول در نامه‌ای به فرانچسکو ویتوری اذعان می‌کند که زادگاه خود را بیش از وجود خود دوست دارد (

Berlin,2000:48

).

در همین راستا یکی از پژوهشگران می‌نویسد: «ماکیاولی اعتبار اخلاق مسیحی را رد نمی‌کند. همچنین نمی‌پذیرد که در سایه ضرورت سیاسی می‌توان دست به هر کاری زد. به جای آن، او کشف می‌کند که اخلاق آشکارا در رویدادهای سیاسی رعایت نمی‌شود و هرگونه سیاست‌گذاری مبتنی بر این فرضیه در فضای ناآرام به بن‌بست می‌رسد. در واقع توصیف عینی او از کنشهای سیاسی، متضمن نشانه‌هایی از بدبینی یا بی‌توجهی نیست، بلکه مایه گرفته از نگرانی است» (

Berlin,2000:47

).

گوشه‌نشینی ماکیاول پس از یک دوره فعالیت سیاسی و روی آوردن به بررسی و نوشتن آثار ادبی، مایه خلق دو اثر مشهور «شهریار» و «گفتارها، درباره ده جلد اول تاریخ تیتوس لیوی‌یوس» شد. شهریار ماکیاول با این امید نوشته شده بود که شهرها و جمهوری‌های ایتالیا به یاری شهریاری مقتدر، از گرداب آشفتگی و پراکندگی رهایی یابند. ماکیاول، کتاب‌های دیگری نیز نوشته است که مهمترین آنها عبارت است از: «فن‌جنگ» (۱۵۱۹) و «تاریخ فلورانس» (۱۵۲۰) (ر.ک: اسکینز، ۱۳۷۲؛ اشتراوس، ۱۳۶۸؛ عنایت، ۱۳۸۰؛ فاستر، ۱۳۷۶).

پ) روش در اندیشه سیاسی ماکیاول

ماکیاول از اندیشمندانی است که تعابیر و برداشت‌های گوناگون از اندیشه‌هایش شده است و از همین‌رو، گاه بزرگ داشته شده و گاه، تقبیح شده است. در زبان اصطلاحات سیاسی، واژه «ماکیاولیسم» مترادف با گونه‌ای «بدنامی»، «نیرنگ‌بازی» و «فریب» است؛ «در ادبیات سده هفدهم، ماکیاول را شیطان مجسم توصیف می‌کردند و سپس در تشبیهی غریب، خود شیطان یک ماکیاولیست لقب می‌گرفت که به لقب ماکیاولیسم آلوده است. اما در قرن نوزدهم که عصر ظهور ناسیونالیسم می‌باشد، ماکیاول که شیطان مجسم بود، به مقام رفیعی ‌رسید و از او به‌ عنوان «فرزانه حامی آزادی» (طباطبایی، ۳۳:۱۳۶۶) یاد می‌شد. میهن‌پرستان ایتالیایی، همواره کتاب شهریار را با اشتیاق می‌ستودند؛ در ۱۸۶۹، چهارصدمین زادروز او را در ایتالیا جشن گرفتند و بر لوحه‌ای که ب

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.