پاورپوینت کامل صدور فتوا بر اساس نگاه استقلالی به جنس هنر ۴۴ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل صدور فتوا بر اساس نگاه استقلالی به جنس هنر ۴۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل صدور فتوا بر اساس نگاه استقلالی به جنس هنر ۴۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل صدور فتوا بر اساس نگاه استقلالی به جنس هنر ۴۴ اسلاید در PowerPoint :

استاد محقق داماد در این گفتار،‌ ابتدا به این نکته می‌پردازد که منظور از «فقه ‌هنر»، نباید احکام مربوط به مصادیق و فرمهای خاص هنری (مجسمه‌سازی،‌ موسیقی، شعر و…) باشد، بلکه یک نگاه استقلالی به هنر لازم است که در زاویه نگاه هیچ یک از فقیهان، وجود نداشته است.

اشاره: استاد محقق داماد۱ در این گفتار،‌ ابتدا به این نکته می‌پردازد که منظور از «فقه ‌هنر»، نباید احکام مربوط به مصادیق و فرمهای خاص هنری (مجسمه‌سازی،‌ موسیقی، شعر و…) باشد، بلکه یک نگاه استقلالی به هنر لازم است که در زاویه نگاه هیچ یک از فقیهان، وجود نداشته است. در ادامه با ارائه تعریفی از جنس هنر، به بیان برخی خصوصیات مشترک در فعل هنر که ممکن است در بردارنده حکم شرعی باشد، می‌پردازد. سپس با توضیحاتی درباره اهمیت هنر برای جذب به الهیات و دین، امکان صدور فتاوای مشوق فقهی برای استفاده و ترویج هنر در این مسیر را بعید نمی‌داند. این نوشتار از کتاب «فقه هنر» برگرفته شده است.

*

فقه هنر از دو منظر می‌تواند مورد بحث قرار گیرد: نگاه اول به شکل مسائل فقهی است که به گونه موردشناسی با مسائل هنری ارتباط دارد. این نوع مسائل در فقه ما بسیار سابقه‌دار بوده و با هنر مرتبط است، ولی مسأله‌محور است؛ مثل بحثهای مجسمه‌سازی، نقاشی، تصویر،‌ موسیقی و مبحث غنا که همگی مسائل موردی هستند. این نوع نگاه کردن به مباحث، مسأله‌محوری است. بسیاری از این مباحث از امهات مباحث فقهی ماست؛ مثلا فقیه در مورد چیستی حکم مجسمه‌سازی، نقاشی، نقاشی تصویر زنده و تشبیب بحث و گفتگو می‌کند. یا مباحثی دیگر مانند لهو و غنا که فقها آنها را از قدیم در مکاسب محرّمه بحث کرده‌اند. به طور یقین مراد از «فقه هنر» به صورت تخصصی این نوع مباحث (بحث فقهی موضوعات هنری به صورت مسأله‌محور) نیست؛ چرا که این موضوعات و مسائل، مباحثی است که در کتب فقها به آنها اشاره شده و روش استنباط آن هم روشن است.

به نظر می‌رسد اضافه کردن کلمه فقه به هنر در «فقه هنر» مسأله‌محوری نیست؛ یعنی در مباحث «فقه هنر» به مقوله هنر به عنوان یک نگاه مستقل به آن، پرداخته می‌شود نه به موارد و مسائل هنر، باید دقت کنیم که فقها به عنوان هنر به مسائل فقهی هنر نگاه نکرده‌اند. تمام مباحث صورت گرفته در موضوعات مجسمه‌سازی، نقاشی و موسیقی هیچ کدام نگاه «بما انّه فنّ» نیست و اصلا به هنر یا فن‌بودن این موضوعات توجه نشده است. جالب اینجاست که به هیچ وجه یکی از فقها هم از این جهت به این موضوعات فقهی نگاه نکرده‌اند.

با بیان گفته شده، ترکیب اضافه‌شدن فقه به هنر، هنر را به عنوان هنر به صورت یک پدیده نگاه می‌کند که باید به آن از نظر موازین فقهی نگاه شود و مورد بحث قرار بگیرد. باید این واقعیت را پذیرفت که مقدار زیادی از ترویج کلام و الهیات عقلانی اسلام، مدیون هنر قرآنی است؛ یعنی مسأله فصاحت، جاذبه اولیه قرآن مجید است. باید به این مسأله هم توجه داشت که فصاحت و بلاغت یکی از شئون هنری است. قرار گرفتن «فصاحت و بلاغت» در متون درسی حوزه نیز به این دلیل است که از نظر کلام اسلامی که ریشه این دروس در قرآن مجید است، در حقیقت هنر قرآن جاذبه آن است و اعجاز قرآن نیز به شمار رفته است. به عبارتی یعنی هنر قرآن، اعجاز آن است و با نگاهی دیگر، اعجاز قرآن مدیون هنر قرآن است.

آنچه قرآن تحدی می‌فرماید: «ان کنتم فی ریب ممّا نزّلنا علی عبدنا فأتوا بسوره من مثله وادعوا شهداء‌کم من دون الله ان کنتم صادقین. فان لم تفعلوا و لن تفعلوا فاتقوا النار التی وقودها الناس و الحجاره اُعدّت للکافرین». (بقره: ۲۴ـ ۲۵)، یعنی هرگز بشر نخواهد توانست چنین کاری انجام دهد. معنای آیه این است که هنر قرآنی، نوعی هنر است که بشر نمی‌تواند آن را انجام بدهد. با توجه به اینکه هنر انسانی در این عالم وجود دارد، لابد باید گفته شود که در حقیقت هنر را باید از مقوله بالتّشکیک دانست؛ همان‌طور که «وجود» از منظر فلسفه اسلامی یک مقوله بالتشکیک است.

حال معنای هنر از مقوله بالتشکیک، یعنی جلوه‌ای هنری وجود دارد که فقط خدا می‌تواند آن را بیافریند و مختص خداست و توان بشری از انجام این نوع هنر، از این بابت که آفریده شده،‌ قاصر است. این در حالی است که رتبه‌های پایین‌تر از حد الهی آن،‌ افرادی همان هنر را دارند؛ مثلا حافظ، سعدی و دیگر شعرای زبردست جهان از نظر فصاحت، بلاغت و زیبایی کلمات، هنرمند هستند. بنابراین هنر در مقوله فصاحت و بلاغت، مقوله‌ای بالتشکیک است.

پس چون آغاز ادبیات و الهیات اسلامی از هنر است، باید خیلی به آن توجه کرد و از زاویه متفاوتی به آن نگریست.

فقها در مکاسب محرّمه در مورد مجسمه و غنا، از این حیث که جزء کسبهای حلال یا حرام هستند، صحبت می‌کنند؛ اما از مسأله هنر «بما هو فن» صحبتی به میان نمی‌آورند. چون فقها و فقهی که بیشتر در این مباحث گفتگو کرده، فقه متن‌محور است؛ روایاتی در این باب وجود دارد (کلینی، ۱۴۰۷، ج۶، ص۵۲۷؛ ابن بابویه، ۱۴۰۶، ص۲۲۳؛ ابن بابویه، ۱۴۱۳، ج۴، ص۳؛ حر عاملی، ۱۴۰۹، ج۵، ص۳۰۸)؛۲ اطلاق،‌ عموم، ظهور و نص این روایات در مورد حرمت یا حلیت کسب این موضوعات هنری بوده و در این مورد بحث کرده‌اند و به تبعش، از این روایات استفاده کرده و حلیت و حرمت آنها نشان داده شده است. فقط در حقیقت با استناد به این روایات در این موضوع‌ها گفتگو کرده‌اند (برقی، ۱۳۷۱، ج۲، ص۶۱۹؛ خویی، ج۱، ص۲۲۴؛ شهید ثانی، ۱۴۱۳، ج۳، ص۱۲۶).

مسأله مهم در اینجا عدم توجه فقها به آفرینش‌های هنری از این زاویه است که در آن ظهور انسانی و تصنع زیبای انسانی صورت گرفته است. باید توجه داشت که این آفرینش هنری، تجلی‌دهنده هنر است. اما به هر حال فقیه تابع ادله است. مطیع و پیرو ادله است و نباید برای انشاء حکم از قلمرو ادله موجود بیرون برود.

فقها می‌گفتند در قرآن آمده است که «من الناس من یشتری لهو الحدیث لیضلّ عن سبیل‌الله بغیر علم و یتّخذها هُزوا اولئک لهم عذاب مهین» (لقمان:۶) بنابراین موسیقی مصداق «لهو الحدیث» است (بهبهانی: ۴؛ دزفولیر۲: ۲۶۹؛ خوانساری: ۱۶) یا مثلا روایتی بر حرمت مجسمه‌سازی یا روایتی دیگر بر حرمت نقش کشیدن دلالت می‌کند. از ظهور الفاظ در روایات، این حرمت‌ها و احکام استفاده می‌شود.

با وجود جنس مشترکی به نام تجلی هنری در آفرینشی هنری، متأسفانه فقها به آن توجه نکرده و در این مورد نظریه‌پردازی نیز نکرده‌اند. درنتیجه وجود چنین نگاه متفاوتی، باید حکمی متفاوت در مجسمه‌سازی و نقاشی انشاء کرد؛ چرا که باید توجه به جلوه‌ هنری نیز در این‌گونه احکام لحاظ شود.

حال آیا می‌توان حرمت هرگونه هنرمندی را نتیجه گرفت؟ فقها نمی‌توانستند به حرمت هر گونه هنرمندی فتوا دهند. در ضمن باید توجه داشت که به هر حال فقیه تابع دلیل است و از ادله موجود و روایات خاصی که به دستش رسیده، استفاده و حکم داده است.

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.