پاورپوینت کامل قدرت یعنی حضور همگان ۵۴ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل قدرت یعنی حضور همگان ۵۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل قدرت یعنی حضور همگان ۵۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل قدرت یعنی حضور همگان ۵۴ اسلاید در PowerPoint :

اغلب فیلسوفان دیگر مغرب زمین مثل پوپر، سارتر و… کسانی هستند که در سنت‌های فکری مشخصی جای دارند. اما آرنت، جزو فیلسوفانی است که حقیقتا معلوم نیست به چه سنتی تعلق دارد و از این نظر ویژه و منحصر به فرد است.

گفتاری از جواد کاشی درباره هانا آرنت و اندیشه او در نشست حزب اتحاد ملت ایران اسلامی منطقه فارس

متن زیر سخنرانی محمدجواد غلامرضا کاشی، استاد علوم سیاسی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی است که در خصوص کتاب «خشونت» هانا آرنت در شیراز ایراد شده است. کاشی در این نشست به هانا آرنت و اندیشه‌های او پرداخته است که بخش‌هایی از آن را به روایت «سیاستتنامه» روزنامه «اعتماد» می‌توانید در ذیل بخوانید:

دانایی ممکن است دارایی فردی باشد اما قدرت مایملک جمعی است

اغلب فیلسوفان دیگر مغرب زمین مثل پوپر، سارتر و… کسانی هستند که در سنت‌های فکری مشخصی جای دارند. اما آرنت، جزو فیلسوفانی است که حقیقتا معلوم نیست به چه سنتی تعلق دارد و از این نظر ویژه و منحصر به فرد است. البته آرنت، فیلسوف سخت و پیچیده‌نویسی هم هست و پرداختن به او به آن معنای تخصصی، در اینجا خیلی امکان‌پذیر نیست. به خصوص که لازم است ابتدا به مسائل اصلی و پیچیده آرنت بپردازیم تا به این کتاب برسیم زیرا این کتاب، فقط در فرع کتاب‌های اصلی او قابل فهم است. بنابراین، می‌کوشم با مثال‌هایی متفاوت و به ویژه آوردن آرنت در عرصه زیسته خودمان، روح کلی کلام او را عرضه کنم. یکی از ویژگی‌های مهم آرنت، خانم بودن اوست؛ زنان بیش از مردان قادر هستند بر اساس تجربه‌های زیسته خاص خود به امور نظر کنند. مردان تا حدی نگاه منطقی و کلان دارند و بخش زیادی از ویژگی‌های خاص آرنت نیز ناشی از همین قدرت بیان او از منظر تجربه‌های زیرپوستی عمیق تجربه زندگی روزمره اوست. بنابراین، فکر کردم اگر من نیز بتوانم او را از منظر تجربه‌های زیسته خودمان بیان کنم، شاید از عهده این کار سنگین بربیایم.

با این مثال خیلی ساده شروع می‌کنم تا از اینجا دریچه‌ای به یکی از زوایایی که می‌توان آرنت را از آنجا آغاز کرد، باز کنم. کودکان در حین بازی، قهر و آشتی می‌کنند، گاهی یکدیگر را دوست دارند و گاهی از هم متنفرند. آنها گرم بازی هستند و ما بزرگ‌ترها عادت داریم از بیرون نظر کنیم و به بچه خود یا دیگری که عروسکش را به دوستش نمی‌دهد، بگوییم که این کار عادلانه یا مودبانه‌ای نیست. ما مرتبا کدهای اخلاقی، اصولی و منطقی‌ای که در ذهن‌مان وجود دارد را به بچه‌ها عرضه می‌کنیم و در این کار نیز تا حدی موفق و تا اندازه‌ای نیز ناموفق هستیم. کودکان اگر بخواهند کاملا مطابق آنچه ما به شکل منطقی و اصولی و مطابق با اصول اخلاق به آنها می‌گوییم عمل کنند، اصلا بازی کردن برای آنها غیرممکن می‌شود و نه عشق آنها ممکن است و نه نفرت‌های‌شان. ما دنیای بازی کودکان را نمی‌فهمیم، آنها نیز جهان منطقی ما را نمی‌فهمند. به هر حال، بازی بین این و آن و بین صورتبندی‌های منطقی ذهن ما و جهان آشوبگر پر از لذت و کیف بچه‌ها پیش می‌رود.

قدرت متفکران در جهان غیرعقلانی

از دنیای بچه‌ها وارد عرصه اجتماعی و سیاسی شوید؛ حالتی شبیه به این، در عرصه‌های سیاسی- اجتماعی کلان نیز وجود دارد. مردم به همین شکل کاملا متعارف زندگی روزمره، کینه‌ها، رنج‌ها، فقرها و آرزوهایی دارند. آنها در زندگی روزمره خود تحقیر می‌شوند، به هم امید می‌بندند، گاه رفتارهای جمعی انجام می‌دهند، در متن تحقیر و تشویق و معضلات و گشایش‌های زندگی روزمره، کارهایی به عقل آنها می‌رسد و انجام می‌دهند. جمع می‌شوند و قدرتی تولید می‌کنند، جهانی برای خود می‌آفرینند، اسطوره‌های خود را فراخوان می‌کنند تا اینکه جهان مشترکی می‌سازند و از دل این جهان مشترک و باورهای‌ جمعی، کینه‌های جمعی یا عشق و اشتیاق‌شان‌ را نسبت به کسی یا کسانی یا طبقاتی یا اموری شکل می‌دهند. این جهان نیز مثل جهان کودکان، خیلی عقلانی نیست، پر از عشق و هیجان و خواست و آرزو است. مردم، مطابق با این عشق و آرزوها کارهایی نیز انجام می‌دهند و گاه مثل بچه‌ها نیز به چاله می‌افتند اما به هر حال، این جهان مشترکی که در آن قدرتی تولید می‌شود، عالمی ساخته می‌شود و نیرو و انرژی‌ای آفریده می‌شود، در دل همین زیست روزمره، اسطوره‌ها، باورها و علایق آنها است.

اما در جهان زندگی روزمره مثل دنیای کودکان، بزرگ‌ترهایی نیز وجود دارند که در مقام فیلسوفان، دانشمندان و متخصصان ظاهر می‌شوند و مانند همان نقشی که والدین برای کودکان ایفا می‌کنند، رفتارها، باورها یا اشتباهات مردم و نظم و چارچوب مسائل را به آنها گوشزد می‌کنند. زیرا در همین جهان مشترک باورها و علایق، گاه فجایعی نیز می‌آفرینند. بحث این است که آیا اصلا مردم، می‌توانند بر حسب آن قواعد منطقی تخصصی کارشناسانه آن بزرگان جهان مشترکی داشته باشند؟ اصلا دیگر قدرت تولید خواهد شد؟ اگر مردم در زندگی روزمره خود احساس تبعیض و نابرابری می‌کنند و بر مبنای همین اعتقادات جمعی، گرد هم می‌آیند و فریادی می‌زنند و اغتشاش می‌کنند تا حدی اهداف آنها محقق می‌شود و تا حدی خیر. اما وقتی در خانه‌های خود می‌نشینند، قدرت آن فیلسوفان خیلی منطقی که همه‌چیز را درست و دقیق می‌بینند کجاست که بتوانند چیزی را جابه‌جا کنند؟

حیات سیاسی؛ عقیده یا حقیقت؟

آرنت، نظام آگاهی را بین مفهوم (

truth

) به معنای حقیقت و (

belief

) به معنای عقیده، از هم تفکیک می‌کند. عقاید، منظومه‌ای از باورهایی است که فقط عقلانی نیستند بلکه پر از احساس و هیجان و به نوعی با زندگی مردم نیز در نسبت هستند. مردم به اعتبار عقاید یکدیگر را دوست دارند، با هم احساس آشنایی می‌کنند، جهان مشترک دارند و… عقاید ویژگی متخصصان نیست، مردم از کوچک و بزرگ با عقاید درگیر هستند. اگر این عقاید نباشد ما فقط بدن و فیزیک هستیم. در مقابل این، آرنت، مفهوم حقیقت را می‌گذارد که باورهای یقینی، منطقی، دقیق و پیچیده است. باورهایی که عقل من و شما که آدم‌های جاری در زندگی روزمره هستیم به آنها نمی‌رسد. آنها را فیلسوفان و کارشناسان و متالهان و فقیهان می‌فهمند.

قصه از نظر آرنت بر سر این است که حیات سیاسی با کدام یک از این منظومه‌های آگاهی در نسبت است؟ اگر بخواهم کل پروژه آرنت را بگویم؛ او در بخش اعظم حیات فکری و فلسفی خود، حیات سیاسی را وابسته به جهان عقاید می‌دانست. اما آخر عمر اتفاقی برای آرنت افتاد که او را تکان داد، آرنت از این اعتقاد دست نکشید ولی در عین حال، گفت که حقیقت را نیز نمی‌توان نادیده گرفت. بنابراین، آرنت آخر عمر که فرصت نکرد این آرنت دوم را بپرورد، معتقد بود که حیات سیاسی به گونه‌ای به هر دوی این منظومه‌ها نیاز دارد. از نظر او، بنیاد سیاست یا حیات سیاسی، قدرت و میل ما به قدرت است. می‌دانید که آرنت متاثر از نیچه است، بنابراین، انسان جویای دانایی نیست بلکه در وهله اول، جویای قدرت است و قدرت یعنی زندگی، ظهور کردن و بالیدن. پس به قدرت نگاه منفی نداشته باشید. بنابراین، ما با میدان رقابت و قدرت و ائتلاف و ستیز و منازعه درگیر هستیم قبل از اینکه با مفاهیم انتزاعی به نام حقایق برین مواجه باشیم. زندگی از جنس شور و خلق و آفرینش است. میل به قدرت، به روایت نیچه‌ای همین است و آرنت نیز به همین نظر دارد. ما در جست‌وجوی خویشتن، اثبات خویش و خلق و ابداع در این عالم، یکدیگر را پیدا و با هم ائتلاف می‌کنیم. امکان ندارد قدرت و جست‌وجوی آن، در تنهایی اتفاق بیفتد درست برخلاف فلسفه و وصال حقیقت که در تنهایی اتفاق می‌افتد. من می‌خواهم شاعر بزرگی باشم اما اگر تو نباشی که به شعر من گوش کنی، من هیچ خواهم بود.

نقد آرنت به جامعه سرمایه‌داری و مدرن

بنابراین، قدرت با دیگری توام است. شرط تحصیل قدرت این است که تو باشی و اینجاست که میدان‌های مشترک حیات انسانی شکل می‌گیرد آدم‌ها مجتمع شده و خلاقان قدرت می‌شوند. همه نقد آرنت، به مارکس و جامعه سرمایه‌داری و مدرن این است که این میل به قدرت را از انسان‌ها گرفته و آنها را درگیر زندگی روزمره معاش خود کرده است. فقط یک عرصه وجود دارد که آدمیان می‌توانند میل به قدرت را تا حد اعلی بالا ببرند و آن، حیات سیاسی است. سیاست از نظر آرنت، یعنی قلمرویی از حیات جمعی که ما در آن جز جست‌وجوی خویشتن د

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.