پاورپوینت کامل هنجارهای اجتماعی یا احکام اخلاقی؟ ۴۴ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل هنجارهای اجتماعی یا احکام اخلاقی؟ ۴۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل هنجارهای اجتماعی یا احکام اخلاقی؟ ۴۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل هنجارهای اجتماعی یا احکام اخلاقی؟ ۴۴ اسلاید در PowerPoint :
آیا نیازی به اصول اخلاقی برای تنظیم روابط اجتماعی هست؟ آیا کسی در جهان بر مبنای اصول اخلاقی رفتار و برخورد میکند یا حتی اصلاً کسی میتواند بر آن مبنا رفتار و برخورد کند؟ آیا انسان ها به خودی خود، در سازگاری با هنجارهای اجتماعی، درست و اخلاقی رفتار نمیکنند و نیازی به اصول قطعی جهان شمول دارند؟
خاستگاه رویکرد اخلاقی:
آیا نیازی به اصول اخلاقی برای تنظیم روابط اجتماعی هست؟ آیا کسی در جهان بر مبنای اصول اخلاقی رفتار و برخورد میکند یا حتی اصلاً کسی میتواند بر آن مبنا رفتار و برخورد کند؟ آیا انسان ها به خودی خود، در سازگاری با هنجارهای اجتماعی، درست و اخلاقی رفتار نمیکنند و نیازی به اصول قطعی جهان شمول دارند؟
امانوئل کانت
به پرسش هایی اینگونه دربار اخلاق همواره دو پاسخ یکسره متفاوت و در عین حال متضاد داده شده است و هیچ گاه تشخیص پاسخ درست امری ساده نبوده است. هر دو پاسخ هم درست و هم نادرست به نظر میآیند و این بر پیچیدگی مسئله میافزاید.
از یکسو بنظر میآید که اصول اخلاقی آنچنان مهم هستند که در مورد اهمیت آنها نمیتوان مبالغه کرد. تضمین قوام زندگی اجتماعی و حتی تداوم زیست ساده مادی را میتوان بدان ها نسبت داد. عملاً وفاداری به اصول اخلاقیای همچون وفا به عهد، پرهیز از دروغ و عدم استفاده ابزاری از دیگران زندگی اجتماعی را امری ممکن می سازد.
در غیاب آنها اعتماد متقابل، هم زیستی اجتماعی و همکاری غیر ممکن خواهند بود. این در حالی است که شناخت اصول اخلاقی و توجه به اهمیت آنها از هر انسانی بر نمیآید.
فرایند زندگی اجتماعی با جدائیها و رقابتهایش انسان را به ترجیح منافعی شخصی یا گروهی خویش بر هر امر دیگری و نادیده گرفتن اصول اخلاقی بر میانگیزد. در این شرایط، احکامی معین باید رویکرد اخلاقی را به انسان گوشزد کنند یا به او همچون یک حکم یادآوری کنند تا او اخلاقی رفتار کند.
از سوی دیگر میتوان ادعا کرد که هیچ کس بر مبنای اصول اخلاق دست به کنش نمیزند. بدون تردید انسانها بر مبنای هنجارها و معیارهائی رفتار میکنند و دست به کنش میزنند اما این هنجارها و معیارها بیشتر اجتماعی هستند تا اخلاقی.
فرد نیز هیچگاه توجهی آگاهانه و هدفمند بدان ها ندارد بلکه چون آنها را درونمند و به بخشی از وجود خویش تبدیل ساخته بر آن مبنا رفتار میکند. کنش هنجارمند تا حد زیادی به شکل خود به خودی صورت میگیرد.
کمتر کسی از سر تأمل و سنجیدن بدیل های موجود از خُلف وعده، دروغگویی و قتل اجتناب میروزد. ما بیشتر چون عادت کردهایم به وعده وفا کنیم، راست بگوییم و از خشونت بپرهیزیم چنین رویکردهائی را دنبال میکنیم.
گاه البته در موقعیت هائی مجبور میشویم با ارزیابی بدیل ها و تأمل درباره هنجارها رفتار معینی را در پیش گیریم. چون فکر میکنیم حرف راست ممکن است به منافع خود ما یا دیگران لطمه وارد آورد دروغگویی را بر میگزینیم و به تأمل دربار درستی یا نادرستی هنجارهای اجتماعی میپردازیم.
ولی حتی در چنین شرایطی سنجش اعتبار و موضوعیت هنجارها را با توجه به چگونگی درک عمومی از آنها و داوری مردم در مورد کنش فرضی خود انجام میدهیم.
اخلاق مبتنی بر هنجارهای اجتماعی
در جهت برگذشتن از دوئیت و شکاف بین هنجارهای اجتماعی و اصول اخلاقی، اندیشمندانی مانند هگل و دورکهایم درکی اجتماعی از اخلاق را مطرح ساختهاند. مفهوم اخلاق عینی هگل و هنجارهای اجتماعی ِ اخلاقی گونه دورکهایم ناظر بر اخلاقی استوار بر هنجارهای اجتماعی است.
هگل و دورکهایم هر دو جامعه را کلیتی اخلاقی-هنجاری میدانند، کلیتی که به هم پیوستگی خود را مدیون توافقی هنجاری-اخلاقی است. به هر رو این به هم پیوستگی برای آنها به هیچ وجه در تضاد با آزادی و خودسامانی فرد قرار ندارد.
آنها هر دو شیفت فردیت و خودسامانی اعضای جامعه مدرن هستند و بر این باورند که ساختار جامعه مدرن و نظام هنجاری آن زمینهساز فردیت و آزادی انسان هستند. با اینهمه این آزادی، برای آنها، بمعنای آزادی محض مجرد نیست.
در دیدگاه آنها هنجارهای اجتماعی پیشاپیش در قامت هنجارهای اخلاقی بدیلها را مشخص میسازند. فرد آزاد نیست تا آنچه را که میخواهد، صرفنظر از آنکه جامعه چه انتظارات معینی از او دارد، انجام دهد بلکه او فقط در محدود معینی آزاد است. آزادی و فردیت او آزادی و فردیتی اجتماعی است.
انتقادی که میتوان متوجه این دیدگاه ساخت این نیست که تصویری غیر حقیقی از واقعیت ارائه میدهد یا برداشتی محدود از آزادی انسان دارد. در فرایند زندگی روزمره انسانها عملاً بگونهای خود به خودی، بر مبنای هنجارهایی درونی شده عمل میکنند.
آزادی آنها حتی در بازترین جوامع مدرن محدود به چارچوب معینی از هنجارها و قواعد است. هنجارهایی مانند مراقبت از قوام شخصیتی دیگران و اهمیت استقلال مادی و روانی-اجتماعی قابل نقض برای هیچکس نیستند و کسی که آنها را نقض میکند مقام و در نتیجه اقتدار و آزادی خود را از دست میدهد.
نقد اصلی به دیدگاه هگلی-دورکهایمی این است که هیچ مشخص نمیسازد فرد در موقعیتهای خاص یا بحرانی، که اعتماد لازم را به هنجارها ندارد یا آنها را حاوی هیچ پیام معینی نمیداند، باید چگونه و بر مبنای چه اصولی عمل میکند.
هنجارهای اجتماعی-اخلاقی جهان شمول نیستند، نه فقط محدود به ارزش ها و دیدگاههای مطرح در یک جامعه هستند بلکه همچنین محدود به درکی هستند که مجموعه افراد معینی به آن رسیدهاند.
حال در چنین شرایطی اگر کسی بخواهد دیگرگونه عمل کند درک هگلی-دورکهایمی مشخص نمیسازد او چگونه میتواند اخلاقی عمل کند.
اخلاق معطوف به عقلانیت و محاسبه
در مقایسه با درک هنجاری، اخلاق معطوف به عقلانیت و محاسبه، اعم از اخلاق وظیفه و حکم-محور مورد نظر کانت یا اخلاق پیامدگرای فایدهباوران، شیو برخوردی جهان شمول و یکسان را به انسان ارائه میدهد.
در درک کانت، خرد عملی حکم قطعی جهان شمولی را پیشروی انسان قرار میدهد. استدلال عقلایی انسان را به این اصل می رساند که آنگونه عمل کند که همه بتوانند بدون هیچگونه استثائی آنگونه عمل کنند.
حکم عقل باید در شرایط مشابه برای همه یکسان باشد. از این لحاظ چون هر کس در خود برای خود یک غایت است، هیچکس حق ندارد از دیگری بسان یک وسیله استفاده کند.
در درک کانت وظیفه اخلاقی همیشه در شمای کلی آن پیشاپیش مشخص است. انسان نه در بستر وابستگیها و دلبستگیهای اجتماعی و شخصی که بر عکس در بستر ایستادگی در قبال آنها و تعقل به آن میرسد.
اعتبار فوقالعاده نظریه کانت درست در همین نکته نهفته است. حکم اخلاقی حکم خرد است؛ حکم بالاترین و در عین حال دم دستترین مرجع سنجش و داوری.
از ا
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 