پاورپوینت کامل یادی از شادروان استاد باستانی پاریزی ۳۴ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل یادی از شادروان استاد باستانی پاریزی ۳۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل یادی از شادروان استاد باستانی پاریزی ۳۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل یادی از شادروان استاد باستانی پاریزی ۳۴ اسلاید در PowerPoint :
یک سال بیش نیست که بلبل ز باغ رفت
گرم است از دمِ نَفَسش آشیان هنوز
پنجم فروردین ماه سالروز درگذشت استاد نامدار تاریخ و شعر و ادب ایران است
یک سال بیش نیست که بلبل ز باغ رفت
گرم است از دمِ نَفَسش آشیان هنوز
پنجم فروردین ماه سالروز درگذشت استاد نامدار تاریخ و شعر و ادب
ایران است. بزرگ مردی که در زمینههای دیگری هم شایستگی عنوان «استاد» را
داشت ولی باید آن آزاده مرد را با همان عنوان که خود او دوست داشت و به کار
می برد «دکتر ابراهیم باستانی پاریزی، استاد تاریخ
دانشگاه تهران» بخوانیم. استاد باستانی نویسنده توانایی بود که سبکی خاص
خودش در تاریخ نگاری یا به قول یکی از دوستانش «تاریخ بازی» خلق کرد و تاریخ
را به زبان ساده و گاه عامیانه میان مردم برد و پس از انتشار بیش از پنجاه
اثر خواندنی که اغلب حاوی حوادث تلخ و شیرین
تاریخ بودند و بارها چاپ شدند، پس از نود سال عمر با برکت و عزت در اوج
افتخار و سرفرازی درکمال آرامش جان به جان آفرین تسلیم کرد
.
به باور من استاد باستانی پاریزی رند دلسوختهای بود که آتش درون
شیدایی خود را به نُک قلم میریخت و آوایِ دلش را با تاریخ گذشتگان می
آمیخت و از آن چه در کوچه پس کوچههای تاریخ دریافته بود، با توجه به اوضاع و
احوال کنونی دنیا عرضه میکرد. کوشش استاد این
بود که خواندنیهای تاریخ و ویژگیهای زندگی مردمان قرون و اعصار را با
ملاحت و طنزی که خاص خودش بود همراه با داستانها و ضرب المثلها و دیدهها
و شنیدههای روزمره یِ عمر طولانیش درآمیزد و به نسلهای تازه سر برکشیده
عرضه کند و در عین حال هر طور هم شده گریزی
۱
بزند به
دیار صاحبدلان کرمان که سخت به آن دلبسته بود. تا آنجا که برای نمونه در
بیمارستان مهر هم وقتی برای پزشکان سخن میگفت، گریزگاهی به نام احمد نفیسی
شهردار اسبق تهران پیدا میکرد و آرام میگرفت
.
۲
استاد باستانی پاریزی اهل سیر در آفاق و انفس بود و به جای آن که در گوشه
کتابخانه بنشیند و سر در کتابهای تاریخی فرو برد، به اغلب نقاط دنیا سفر
می کرد و هر بار با کوله باری از تازه یافتههای تاریخی و کشف کتابهای نایاب به وطن باز میگشت و دیدهها و خوانده
های سفرش را با کلامی دلنشین که سوز و ساز هم داشت به خوانندگان بی شمار
آثارش ارائه میداد. برای نمونه از یک کتاب پر ورق او با نام از پاریز تا
پاریس یادی کنم که به راستی خواندنی است. او که کثیرالسفر بود به جای
سفرنامههای معمول و متداول اغلب با نثر فاخر و
پربارش یک تابلو زیبا از آن چه دیده بود ترسیم میکرد و با بخشی از تاریخ
گذشتگان و شنیدههای سفرش که شامل همه جا و همه چیز میشد، پیوند میزد و
هر خوانندهای به قدر درک و توانایی خود از آن بهره میگرفت و لذت میبرد
تا آنجا که هرچند به قول خودش بعضی از مطالب
در کتابهای گوناگون استاد تکرار میشد، باز هم تازگی خودش را داشت. به
دلیل همین سفرهای بی شمارش طی بیش از نیم قرن که مقیم کانادا شده ام هر
زمان به ایران آمدم و قصد دیدار استاد را داشتم، گفتند در سفر است
!
من بیش از چند جلسه کلاس درس استاد باستانی را درک نکرده ام و آن هم
در ایامی بود که پس از اخذ لیسانس به دیار مورد علاقه اش کرمان بازگشته بود
و در دبیرستان شاپور کرمان دبیر تاریخ و معلم انشای ما در کلاس دهم بود
.
متاسفانه دیری نپایید که استاد را به ریاست
دبیرستان دخترانه بهمنیار شهر کرمان انتخاب کردند و سایه اش از سر ما کم
شد. اما با توجه به علاقهای که من و دوستم اصغر خان اصفهانی به استاد پیدا
کرده بودیم و ایشان هم به فرموده خودش مختصر ذوقی در ما سراغ گرفته بود،
رخصت داد در فرصت مناسب سراغ او برویم و از محضرش
کسب فیض کنیم. ما هم استفاده میکردیم و ساعاتی که استاد پس از تعطیل
مدرسه پیاده روی میکرد، مغتنم میشمردیم و در خیابانهای خلوت خاکی
کرمان او را که دوچرخه رالی سبز رنگ نو را به جای عصا در دست گرفته و کنار
آن قدم میزد، همراهی کرده راه میپیمودیم و با اجازه
استاد سؤالات خودمان را مطرح میکردیم و گاه سروده تازه مان را هم می
خواندیم و افتخار میکردیم از دریای دانستههای او ولو در حد قطراتی که
گنجایش درکش را داشتیم استفاده بریم
.
متاسفانه این فرصت هم زیاد به طول نیانجامید و استاد برای ادامه
تحصیل و اخذ دکترای تاریخ عازم تهران شد و هر یک از ما هم از گوشهای فرا
رفتیم و به کاری مشغول شدیم و استاد هم هر روز برگ تازهای رو میکرد و
کتاب جدیدی منتشر مینمود. اگر اظهار کنم که قریب
به اتفاق آثار استاد را نه یک بار که بارها خواندهام، سخنی به اغراق نمی
گویم. بیشتر نوشتههای استاد را ابتدا در مجله ارزشمند یغما ـ یادگار
ارزشمند استاد حبیب یغمایی ـ میخواندم و پس از چند هفته در «خواندنیها»
تجدید چاپ میشد و دیر یا زود به صورت کتابی حاوی مجموعهای از مقالات یا کتابی پرورق مستقل نظیر حماسه کویر پشت ویترین کتاب فروشیها بود که میخریدم و به خانه میبردم و مونس شبهایم بود. حالا هم در
دیار غربت نه همه که بیشتر کتابهای استاد باستانی، سه ردیف از قفسههای
کتابخانه محقر خصوصی مرا به خود اختصاص داده و سر
پیری باز هم یک بار آنها را دوره کردهام. کنار تختخوابم حداقل یکی از
آثار استاد قرار دارد که مونس بیدار خوابیهای شبانه من است
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 