پاورپوینت کامل فرسایش در نگارش و پژوهش ۷۷ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل فرسایش در نگارش و پژوهش ۷۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل فرسایش در نگارش و پژوهش ۷۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل فرسایش در نگارش و پژوهش ۷۷ اسلاید در PowerPoint :

ایرج افشار خاطرنشان ساخته است: در دوره جدید مجله‌ای (ش۲۶) نوشته نگارنده را درباره سیدابوالقاسم انجوی شیرازی که هنگام ارتحالش نگاشته بودم نقل فرموده، ولی کمترین اشاره‌ای به محل درج نخستین آن نوشته نکرده‌اند

ایرج افشار خاطرنشان ساخته است: در دوره جدید مجله‌ای (ش۲۶) نوشته نگارنده را درباره سیدابوالقاسم انجوی شیرازی که هنگام ارتحالش نگاشته بودم نقل فرموده، ولی کمترین اشاره‌ای به محل درج نخستین آن نوشته نکرده‌اند تا به خواننده تازه‌جو، آن نوشته را جدید نشان دهند و بدتر آنکه نام مخلص در صفحه اول به عنوان همکاران تحریریه به قید درآورده‌اند تا خواننده تصور کند بنده عضو هیات تحریریه مجله است! (افشار، ۱۳۸۳-۱۱)

استاد سیدمحمد محیط طباطبایی پژوهش‌هایی درباره خیام نیشابوری انجام داد و در آنها ثابت کرد سروده‌هایی که به نام خیام مشهور است، از شاعر معاصرش، ابن خیام بوده است. شخصی تمامی این مطالب را در مقدمه رباعیات خیام به نام خود چاپ کرد! محیط طباطبایی می‌گوید: «وقتی شما این مقدمه را می‌خوانید، درمی‌یابید که او شاعر نبوده، شعر فارسی نسروده و به زبان عربی شعر می‌گفته است واین اشعار از آن دیگری است. مقدمه تمام می‌شود؛ ‌اما رباعیات به نام خیام نیشابوری پیش روی شماست! چاپ زیبا دارد و درآن به اسم من هم ابدا اشاره‌ای نگردیده است.» (میراث ماندگار، ج۱، ۱۵۸)

حجت الاسلام والمسلیمن یعقوب جعفری از نویسندگان باسابقه و عضو تحریریه مجله مکتب اسلام متذکر گردید مدتهاست مشغول نگارش «تفسیر کوثر» هستم که مجلداتی از آن را انتشارات هجرت قم چاپ کرده است. اخیرا درصدد گردیدم تفسیر سوره انعام را جداگانه به طبع برسانم. قبل از آن ملاحظاتی روی برخی تفاسیر نمودم، دیدم آقایی تفسیر سوره انعام دارد؛ اما با نهایت تأسف دیدم با اغماض هشتاد درصد مطالبش رونویسی از تفسیر کوثر است! (جعفری، ۱۳۹۲، بیانات)

استاد حاج مرتضی شفیعی اردستانی طی نیم قرن تلاش‌های تحقیقی، مقالات و جزوات متعددی درباره تاریخ، جغرافیا، انساب و رجال اردستان و زواره تدوین نموده و برخی از آنها را انتشار داده است. ایشان در لابلای نوشته‌های خود از نویسندگان جوان این منطقه سخت گلایه کرده که از آثارش رونویسی می‌کنند و با پخته‌خواری، کتابسازی می‌کنند و نامی از وی که در پژوهش و تتبع این مباحث متقدم است، نمی‌آورند و صرفا مشتاق شهرتند. (شفیعی اردستانی، ۱۳۹۱، ۸۷).

ربایش آثار با شیوه‌های دیگر

دزد نادان گر یکی ابریق برد دزد دانا دفتر تحقیق برد

و به گفته خاقانی شروانی:

خاقانی! آن کسان که طریق تو می‌روند

زاغند و زاغ را روش کبک آرزوست

گیرم که مارچوبه کند تن به شکل مار

کو زهر بهر دشمن و کو مهره بهر دوست؟

(خاقانی، ۱۳۵۷، ۵۹۰)

گویا ماجرای اسفبار کتابسازی پایان پذیر نیست و هر روز که می‌گذرد روندی نامطلوب‌تر از گذشته به خود می‌گیرد و سارقان محصولات فکری و علمی، سرزمین سرسبز معرفت و فضیلت را به کویرهایی خشک و سوزان و عاری از رویش و شکوفائی مبدل می‌سازند. از عواملی که این روند ناروا را به وجود آورده، آثاری است که توسط برخی همایش‌ها کنگره‌ها و نشست‌های فرهنگی و ادبی انتشار می‌یابد. اگرچه در رأس این گردهمایی‏ها شخصیت‌های علمی قرار دارند وارزیاب‌های خبره‌ای را برمی‌گزینند، اما چون فرصت همایش نسبتا کوتاه است و از طرف گروهی از این شرایط فراهم آمده برای نامجویی و کامجویی استفاده می‌کنند، گاهی در میان منشورات آنها آثاری دیده می‌شود که مصداق بارزی از کتابسازی و سرقت آثار دیگران است. استاد نجفی کرمانشاهی ـ از کتاب‌شناسان معاصر و محقق عرصه رجال و تراجم ـ که در برگزاری کنگره آخوند خراسانی، فعالیت داشت، نقل می‌کرد بانویی مطالبی را بدون تغییر در عبارات برای این کنگره ارسال داشت که بعدها متوجه شدیم از نوشته مؤلفی دیگر کاملا رونویسی کرده است (نجفی کرمانشاهی، ۱۳۹۱).

حجت الاسلام والمسلمین عبدالرحیم اباذری مقاله جامعی درباره زندگی، اندیشه و آثار آیت الله احمدی میانجی نوشته و آن را در یکی از مجلدات «ستارگان حرم» درج کرده بود و چون متنش در شبکه اینترنت قابل استفاده بود، هنگامی که مقرّر گردید همایشی به مناسبت تکریم مقام این شخصیت برگزار گردد، به دنبال فراخوانی این همایش، مقالاتی به دبیرخانه آن ارسال گردد. از میان مقالات رسیده، حدود شانزده مقاله غالبا و بدون هیچ گونه اضافه و باز پژوهشی رونویس گردیده از این مطالب بود که در شبکه مجازی قابل برداشت بود!

به گفته حجت الاسلام والمسلمین سیدضیاء مرتضوی (ریاست کنونی دانشنامه امام خمینی)، آیت الله شفیعی نماینده خبرگان رهبری در استان خوزستان، در سال ۱۳۸۱ مقاله‌ای برای درج در ویژه‌نامه مجله حکومت اسلامی، درباره‌امام حسین(ع) فرستاده بود، مقاله‌ای دیگر نیز به دفتر مجله رسید که عین آن بود. با آیت الله شفیعی تماس گرفته شد که ماجرا چیست، متذکر گردید این مقاله را برای همایش امام حسین(ع) که یکی از نهادها برگزار می‌کرد فرستاده بودم؛ اما آنجا مورد استفاده قرار نگرفت. گویا یکی از دست اندرکاران همایش این مقاله را به نام خودش فرستاده بود!

استاد اکبر ثبوت طی سالها زحمت و تحمل مشقت فراوان کتاب «جامع البین» شهید اول در اصول فقه را تصحیح نمود. مقرّر گردید این اثر در سلسله آثار کنگره آن شهید به طبع برسد. ایشان در انتظار مشاهده حروفچینی نهایی کتاب یادشده و مشغول تألیف مقدمه‌ای برای آن بود که با کمال شگفتی خبردار گردید این کتاب در دو جلد چاپ گردیده و ذکری از اییشان به عنوان مصحح کتاب نبود؛ اما در هر دو جلد مجموعا شش بار نام کسی که این تصحیح زیر نظرش انجام گرفته است آمده بود. ثبوت می‌گوید بدین گونه حق معنوی‌ام و اینکه برای کتاب مقدمه‌ای بنویسم و آن را به استادم علامه شیخ محمدتقی آملی اهدا کنم، فراموش گردید. جالب آنکه برای بی‌خبر نگه داشتن من از بلایی که بر سر کتاب آورده‌اند، با اینکه تعدادی از آثار کنگره مزبور را برایم فرستادند، مرا از طبع و نشر جامع‌البین مطلع نکردند. این بود سرانجام عهدی که برای تصحیح جامع‌البین با من بستند و شرط و شروطی که پذیرفتند و… این است پاداش آن همه زحمت‌های یک معلم و پیر خدمتگزار فرهنگ اسلامی (ثبوت، ۱۳۸۸،۴).

در سال ۱۳۹۱ کنگره بزرگداشت یکی از عرفای معاصر در تبریز برگزار شد. در سلسله انتشارات این همایش، کتابی به نام «کوه توحید» دیده می‌شود که مصداق کتابسازی است و از تدوین کتاب و چگونگی ساماندهی مطالبی مشخص است که مؤلف در این کتاب حضور بسیار کم رنگی دارد. عبارات متعددی پشت سر هم ردیف گردیده که نثرهای متفاوتی با هم دارند و مؤلف نکوشیده که حداقل بین این منقولات متراکم، نوعی رفق و اتصالی به وجود آورد. نویسنده که مدعی پژوهش است، در خاتمه کتاب منابع و مآخذی را آورده است که در عناوین آنها، نام مؤلف، نام ناشر و تاریخ طبع اشتباهات و خطاهای زیادی به چشم می‌خورد و چنین برمی‌آید که خود به این آثار مراجعه نکرده و از روی پاورقی‌ها یا پی‌نوشته‌ها و ارجاعات دیگران این فهرست را تنظیم کرده است. بیشترین رونویسی در این کتاب از کتابی است که به مأخذ آن هیچ اشاره‌ای ندارد، در حالی که به یک روزنامه عادی ماخذ داده است. (گلی زواره، نامه به مسئول کمیته علمی کنگره و نامه دبیر همایش به نگارنده، ۱۳۹۱)

نادیده گرفتن حق مؤلفان توسط ناشران نیز ضایعه‌ای ناگوار برای فرهنگ و پژوهش می‌باشد، این گونه کتابسازی‌ها در دهه‌های قبل هم رواج داشته، ولی در سنوات اخیر شیوع قارچ گونه‌ای پیدا کرده است. اگر از ناشران نوپا که به اصطلاح از این آشفته بازار برای رونق کسب و کار خود بهره می‌برند بگذریم، اخیرا چندین ناشر حرفه‌ای و اصولی نیز که تاکنون آثاری نفیس، اساسی و تأثیرگذار به طبع می‌رسانیدند، به این نهج پرآفت روی آورده‌اند.گروهی نیز که در عرصه نشر، کارنامه‌ای خوب از خود به جای نهاده‌اند، برای گریز از پرداخت حق التألیف، به دنبال آثاری هستند که دهها سال از مرگ پدیدآورنده‏اش گذشته باشد و یا در خارج از کشور به چاپ رسیده باشد. اگر به همین میزان اکتفا می‌کردند، عارضه اش کمتر بود؛ اما متأسفانه به جای نام مؤلف اصلی، نام خود و گاه نام دوستان و مقربان خود را روی جلد ضبط می‌کنند. گاهی هم به عنوان نسخه‌پردازی و ویرایش در متن کتاب، تغییراتی به وجود می‌آورند و خواننده را در صحت مندرجات آن به تردید وامی‌دارند. (مؤسسه خانه کتاب، ۱۳۸۶، ۳۷۴)

بازخوانی متون

از اشکال کتابسازی یکی هم بازنگاری و بازخوانی متون کهن فارسی است. این جماعت نمی‌دانند اینها میراث گرانقدر علمی وادبی گذشتگان است که با این رفتارها در جهت نابودی آنها اقدام می‌کنیم. خوانندگان علاقه دارند از نحوه نگارش اهل قلم در ادوار تاریخی آگاه گردند و بهترین نمونه‌ای که در این باره می‌توان ارائه داد تاریخ بیهقی است که به لحاظ نثر زیبا و واقعیت‌های تاریخی که مطرح کرده است. بعد از گذشت قرنها هنوز هم با بهترین متون منثور ادب فارسی پهلو می‌زند، با این اوصاف دیگر بازنگاری و تحریری نواز این گونه آثار، این جذابیت و اهمیت را محو می‌کند و باید نهادهای فرهنگی ذی‌ربط اجازه ندهند این گونه آثار طبع و نشر گردند. البته در سال ۱۳۸۰ سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اقدام به طبع و نشر کتابی با این مشخصات کرده بود.

جمع‏بندی

با توجه به پیشینه‌ای که مطرح گردید و بررسی‌ها و تحلیل‌ها و تفسیرهای انجام گرفته درباره کتابسازی از گذشته تا کنون، می‌توانیم به اجمال دیدگاه‌های مطرح گردیده در این نوشتار را در محورهای ذیل مشخص کنیم:

۱ـ هر مؤلفی وقتی در صدد نگارش اثری است، در مسیر فرآیندی قرار می‌گیرد که ضمن اینکه قرنها قبل آغاز گردیده، بعد از او ادامه دارد. این واقعیت راه را برای هر گونه مسئولیت‌گریزی و نگارش‌های تکراری و بی‌خاصیت مسدود می‌نماید. در نتیجه هر مؤلفی وقتی اثری را عرضه می‌کند، ضمن اینکه برای معاصرانش مفید و آموزنده است، در شکوفایی علمی و فرهنگی سهمی به‌سزا داشته است.

۲ـ متفکران و اندیشمندانی که آثاری ماندگار خلق کرده‌اند، به نحوی که نگاشته‌های آنان مورد مراجعه علاقه‌مندان قرار گرفته است، برای پدیدآوردن کتاب خود رنجهای زیادی را تحمل کرده‌اند و کاوش‌های فکری و علمی را از طریق پژوهش‌های میدانی و استفاده از تجارب ارزنده علما و اهل معرفت، عمق بخشیده و مستند نموده‌اند.

۳ـ مؤلفان و اهل ادب و فرهنگ ضمن اینکه آثاری گرانسنگ خلق کرده‌اند، در قرون گذشته که این آثار به صورت نسخه‌های دستی محدود و در دسترس افراد قرار می‌گرفته، نگران آن بوده‌اند که در میراث ارزشمند آنان تحریف و تغییری به وجود آورند و بخشهایی از آن را محو کرده یا مطالبی از آن را به خود نسبت دهند.

۴ـ آثار ادبی و فکری اعم از نظم و نثر، ضمن اینکه خود در اوج قرار دارند، ولی بی‌نیاز از کاوش‌ها و کوشش‌های ذوقی و علمی دیگران نخواهد بود. از این موضوع در منابع متعدد به عنوان تأثیرگذاری و تأثیرپذیری یاد شده است.

۵ـ در گذشته این گونه مرسوم بوده است که اهل حکمت و معرفت از نوشته‌های دیگران در خلق آثار خود استفاده کنند، اما به‌ندرت مشخص می‌کردند مطالبی را که در اثر خود آورده‌اند، از کیست. این شیوه شاید در آن اعصار، سرقت ادبی محسوب نمی‌گردید، اما حکمای قرون بعد هنگام تدریس و تبیین مفاهیم نوشته‌‌های مذکور، تلاش کرده‌اند اقوال دیگران را به صاحبان اصلی برگردانند و بین نوآوری‌ها و نظریه‌پردازی‌ دانشوران مزبور با نظرات دیگر اندیشمندان تفاوت قائل شوند.

۶ـ اینکه برخی، محصولات مکتوب دیگران را به نام خود مصادره کرده‌اند، نوعی «انتحال» است؛ یعنی اینکه سخن و فکر دیگری را بر خود بسته‌اند که این حرکت مذموم مصداق تدلیس است و در واقع ستمی آشکار بر نویسنده اصلی است.

۷ـ برخی کارگزاران که در دستگاه حکّام و فرمانروایان، صاحب منصب و مقامی بوده‌اند، به اعتبار نفوذ سیاسی و اقتداری که به دست آورده و نیز برخورداری برخی توانایی‌های علمی، ‌نویسندگان گمنامی را فرا خوانده‌اند تا به آنان در تألیف اثری تاریخی یا ادبی کمک کنند؛ اما آن نوشتار را به نام خود معرفی کرده‌اند و حق آن

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.