پاورپوینت کامل اندیش? سیاسی چیست و به چه دردی میخورد؟ ۸۵ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل اندیش? سیاسی چیست و به چه دردی میخورد؟ ۸۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل اندیش? سیاسی چیست و به چه دردی میخورد؟ ۸۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل اندیش? سیاسی چیست و به چه دردی میخورد؟ ۸۵ اسلاید در PowerPoint :
دهمین همایش سالانه انجمن علوم سیاسی ایران با موضوع «وضعیت فکر سیاسی در ایران معاصر» پنجشنبه پنجم اسفندماه ۱۳۹۵ با حضور اساتید و پژوهشگران برجسته حوزه اندیشه سیاسی و سایر حوزههای مرتبط، در خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد.
دهمین همایش سالانه انجمن علوم سیاسی ایران با موضوع «وضعیت فکر سیاسی در ایران معاصر» پنجشنبه پنجم اسفندماه ۱۳۹۵ با حضور اساتید و پژوهشگران برجسته حوزه اندیشه سیاسی و سایر حوزههای مرتبط، در خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد. این همایش در سه سالن به شکل موازی برگزار شد و موضوعات مختلفی را در زمینه فکر سیاسی مورد توجه قرار داد. متن زیر گزارش کامل سخنرانی سیدجواد طباطبایی در این همایش است.
نقدی بر فهم اندیشه سیاسی در حوزه
قبل از اینکه وارد بحث اصلی بشوم باید اشارهای به سخنان دکتر لکزایی داشته باشم. آقای دکتر لکزایی! خیلی بعید بود که آنچه من در مورد زوال اندیش سیاسی نوشتم در حوزه درست فهمیده نشود. حدود ۳۰ کتاب در پاسخ به زوال اندیش سیاسی نوشته شد که نشان میدهد این مسئله بهدرستی فهم نشده است. وقتی من گفتم زوال اندیش سیاسی معنی آن این نبود که اندیش سیاسی نبوده است، معنی آن این است که این اندیشه زوال پیدا کرده است؛ بنابراین بعد از آن شما هرچه بنویسید که اندیش سیاسی وجود داشته، نتوانستید حرف من را پاسخ دهید؛ و از طرفی دیگر کتابی منتشر کردید با نام «دوام اندیش سیاسی» که انصافاً فاجعه است. همین جا حضوری به شما میگویم این کتاب هیچ معنیای ندارد. از طرف دیگر اگر میخواستید لااقل قواعد فارسی و حسن تألیف را رعایت کنید، باید میگفتید تداوم اندیش سیاسی در ایران یا اسلام. من کتاب دیگری در مورد خواجه نظام نوشته بودم، عنوان آن را هم تداوم گذاشتم.
پس شما باید فکر میکردید یا پیشنهاد میکنم بعد از این فکر بکنید و این پروژه را تعطیل بکنید، چون آن پروژه تقریباً از نظر من غیرقابل دفاع است. شما باید توضیح میدادید نسبت این زوال با آن تداوم در کجاست. این پرسش یک بحث علمی مهم و فلسفی است. شما آنجا مقداری فیش دارید، آن را میدهید به یک نفر بعد میگویید یک نفر میرود اندیش سیاسی فاضل مقداد مینویسد، یکی هم اندیش سیاسی محمدباقر خوانساری و غیره. هم اینها خیلی مهم است، اما یک چیز در هم اینها به طور عجیبی تکراری است و آن هم این است که الدین و الملک توأمان. خب این را اردشیر بابکان گفته بود، دیگر به درد شما نمیخورد، دیگر نمیتوانید از آن استفاده کنید. حتی به نظر من اردشیر بابکان وقتی این عهدنامه را نوشت اندیش سیاسی داشت و بر مبنای یک فهمی از جهان ایرانی پیش از اسلام این حرف را گفته و وقتی شما بعد از اسلام این حرف را تکرار میکنید، ناچار باید یک تئوری درست بکنید و بر مبنای آن تئوری بگویید الدین و الملک چگونه توأمان هستند. اگر به اینجا میرسیدید به یک نکت خیلی مهم برمیخوردید و آن عبارت از این بود: بحث سیاست چیست؟ موضوع سیاست چیست؟ سیاست در مورد چه چیز صحبت میکند؟ حال اگر از اینجا وارد میشدید به جای اینکه ۲۰ الی ۳۰ مورد کتاب بنویسید [که به هیچ دردی نمیخورد]، میتوانستید یک کتاب خوب بنویسید و توضیح دهید سیاست چیست، اگر زوال پیدا کرد به چه ترتیبی زوال پیدا کرد، اگر تداوم پیدا کرد به چه ترتیبی تداوم پیدا کرد؛ و از مجموع اینها میتوانستید یک تئوری بزرگتر درست کنید و به جای اینکه با حلوا حلوا کردن دهنمان را شیرین کنیم که ما اندیش سیاسی داریم، آن وقت میتوانستیم یک نظریه بدهیم و بگوییم چه چیز داریم. چون شما اشاره کردید و من هم مثل شما طلبه هستم، نمیتوانستم این فرصت را از دست بدهم، مجبور به پاسخ شدم.
نقدی بر اندیشه سیاسی
با این مقدمه به بحث خودم برمیگردم: اندیش سیاسی چیست و به چه دردی میخورد؟ بخش اول سخنان من انتقادی است که سعی میکنم آن را باز کنم. دانشکد علوم سیاسی و حقوق دانشگاه تهران که در ادام مدرسه عالی به وجود آمد ظاهراً اولین جایی است که اندیش سیاسی در آن وارد شد. چون برخی از اسناد از دست رفته و اطلاعات ما چندان دقیق نیست، احتمالاً اندیش سیاسی حدود سالهای ۱۳۳۰ برای اولین بار وارد دانشکد حقوق شد و در گروه علوم سیاسی تدریس شد. برای قبل از آن من منبعی پیدا نکردم. در شرح درسها هم که دانشگاه گاهی اوقات چاپ میکرد من چیزی پیدا نکردم. تا سال ۴۵ یا ۴۶ دانشکده ۳ رشته داشت: حقوق، علوم سیاسی و علوم اقتصادی. عمدتاً دانشکدههای ما بر پای مدل دانشکدههای فرانسوی مخصوصاً دانشکد حقوق پاریس درست شد. کسانی که به آنجا رفته بودند و آمدند بهتدریج متوجه شدند که ضمن درسهایی که در پاریس (و احتمالاً دیگر دانشکدهها) وجود دارد، درس دیگری است به اسم اندیش سیاسی (با تأکید بر اندیشه).
در پاریس تا دهههای اخیر این درس را میدادند، عنوان انگلیسی آن عبارت بود از
historical Political ideas
. وقتی این درس را وارد کردند
ideas
را به اندیشهها ترجمه کردند و در وزارت علوم درسی ارائه شد به اسم اندیشهها که به ۱ و ۲ تقسیم شد، بعد که وارد قرن بیستم شدیم اندیش قرن بیستم هم وارد درسها شد، بعد ایران و اسلام را اضافه کردند. امروز ما درسی در دانشگاه داریم که میگویند اندیشههای ۱، اندیشههای ۲. برای این درسها هم شروع کردیم به نوشتن کتاب و سازمانی به اسم سمت را به وجود آوردیم و ادعای آن هم این بود که کتاب تولید کنیم تا هم وابستگی ما به کتاب خارجی قطع شود و هم تولید علم بکنیم. در جهت علوم علم گروه علوم سیاسی هم در آن به وجود آمد -که الآن نمیدانم چه کسانی آن را اداره میکنند- در آن گروه کتابهای علوم سیاسی هم نوشتند. وقتی این درسها را نوشتند ما از یک جایی چیزی گرفتیم و خوب هم آن را ترجمه نکردیم:
ideas
. البته قبل از سالهای ۴۰ آن را بهتر ترجمه کرده بودیم، قبل از آن میگفتند تاریخ عقاید سیاسی و یا تاریخ عقاید اقتصادی، بعدها شد اندیشه، اندیشهها در مورد این درس چیز جعلی است. وقتی شروع به نوشتن کتاب کردیم (سمت محل هم علمای هم رشتههای ما هم هست، یعنی ظاهراً هم فارسیدان داریم هم کسی که تاریخ اندیش سیاسی مینویسد و هم انگلیسیدان) و این کتاب را نوشتیم، عنوان آن را گذاشتیم «تاریخ اندیشههای …» و چون در سطح جهانی تولید کردیم در پشت جلد به انگلیسی نوشتیم «…
political thought
». شما در سطح جهانی بگردید که یک کتابی پیدا کنید که کتاب تاریخ اندیشه باشد و جمع به کار برده باشد، نمیتوانید پیدا کنید. میتوانید به کتابخان کنگره مراجعه کنید که تمام اسناد جهانی در آنجا وجود دارد؛ اما دمدستترین وبسایت آمازون است، شما هرچه بنویسید
thoughts
، پاسخی که میبینید مفرد است، معادل آن در آلمانی و فرانسه هم بهصورت جمع به کار نمیرود.
بنابراین ما یک اشکالی داریم و آن این است که وقتی ما راجع به اندیشه صحبت میکنیم، نمیدانیم که اندیشه در معنای دقیق آن… یعنی از افلاطون تا هگل تا هایدگر هیچیک اندیشههای سیاسی ندارند بلکه اندیش سیاسی دارند؛ برای اینکه حرف روشن است، اندیش سیاسی یعنی نظام منضبط مفاهیمی که چفت و بسط درونی و منطقی اینها را از داخل نشان دادند نه اینکه هرکس هر چیزی را گفت، میشود به آن گفت اندیشهها. البته اندیشهها داریم و این کلمه در بعضی جاها به کار میرود هم در فرانسه و هم انگلیسی، ولی نه این کلمه؛ اینها تأملات جستهگریخته و نامنسجمی است که کسانی نوشتند. یکی از معروفترین کسانی که این کلمه را بهصورت جمع به کار برد
Pensées
پاسکال است؛ اما آنجا هم نمیگوییم اندیشههای پاسکال، میگوییم تأملات پاسکال. او یکسری مسائل الهیاتی و اخلاقی و سیاسی را بهصورت پاراگراف، پاراگراف و جمله، جمله آورده و گفته اینها
Pensées
است؛ یعنی اندیشههای مجزا و جدا از هم هستند. یا فرض کنید در آلمانی همینطور است؛ بیسمارک خاطرات خود را در آخر عمر نوشته و گفته
Denken
؛ یعنی این تأملات زمانی است که من صدراعظم آلمان بودم.
پس ما یک اشکال اساسی داریم که پیشنهاد من این است که هرچه زودتر این مسئله را روشن کنند که داریم در مورد چه چیز صحبت میکنیم؛ آیا اندیشهها مینویسیم و هر رطب و یابسی را تحویل دانشجو میدهیم یا اینکه نه تاریخ اندیشه درس میدهیم؛ یعنی تاریخ منطقی فکر کردن دربار موضوعی به نام سیاست و قدرت را داریم بحث میکنیم، اینها دو چیز کاملاً متفاوت هستند. از زمان تشکیل این دانشکده و از زمانی که اولین کتاب توسط دکتر عزیزی نوشته شده است این ابهام وجود داشته و دارد. بعضیها مثل خود دکتر عزیزی خوب درس میدادند و خودشان هم متوجه مفهوم بودند، چون زبان خوب بلد بود خوب هم درس خوانده بود، اگرچه این درس را نخوانده بود، چراکه از همین کتابش معلوم است. اما دیگرانی بودند که خوب نبودند یا الآن هستند که خوب نیستند و از تهران تا یاسوج و تا خراسان در حال تدریس هستند.
بنابراین باید در جایی این را درست کنیم و وقتی هم سفارش میدهیم، بدانیم که ۱- باید تاریخ اندیشه بنویسند نه تاریخ اندیشهها ۲- وقتی هم که میدهیم آن را ترجمه کنند از استادان انگلیسی بگیرند که لااقل اگر خودشان نمیدانند از آمازون و گوگل و کتاب لغت و کتابخانههای عمومی استفاده کنند و بگردند ببینند این عنوان که ترجمه کردید درست است یا نادرست است.
اندیش سیاسی در ایران دو متولی دارد (مثل بعضی چیزهای دیگر) و در یک وضعیت اسفناک به سر میبرد؛ یکی اینکه دانشگاهها و گروههای علوم سیاسی رسمی ما تاریخ اندیش سیاسی درس میدهند، اینکه دولت آمده و گفته یک شرح درسی وجود دارد که من نوشتم و بعد یک مؤسسهای درست کرده به اسم سمت که گفته شده شما کتاب بنویسید و تحمیل میکنیم (بر روی تحمیل میکنیم تأکید میکنم) به دانشجو. این مثل همه چیزهای تحمیلی است که پیش نمیرود، رقابتی وجود ندارد که بخواهد برای بهتر شدن تلاش کند. در غرب مؤسسات بزرگ، کتابهای درسی مینویسند، آنکسی که بهتر مینویسد کتابش را میخرند، آنکسی که غلط مینویسد را نمیخرند. اما وقتی شما یک عدهای را مجبور میکنید که من این را نوشتم، غلط هم نوشتم اما شما مجبورید بخرید، به این معنی است که برخی از کتابها ۵۰ هزار بار چاپ شده، یعنی ۵۰ هزار نسخه مطلب غلط دادیم دست دانشجو و معلم؛ و نه معلم صدایش در آمده (چون اصلاً مسئلهاش نیست) و نه شاگرد (چون طبیعتاً نمیداند). چرا ما کاغذ حرام میکنیم، امکانات حرام میکنیم، وقت دانشجو را تلف میکنیم؟
نمونهای بگویم تا بخندید. در یکی از همین کتابهایی که ۵۰ هزار نسخه به چاپ رسیده، از بوعلی سخن میگوید و میگوید ضمناً یک رسالهای هم دارد به اسم سلامان و آبسال. معلوم میشود که در این ۵۰ هزار نسخه کسی نیامده است بگوید آبسال جانشین ارج است و امکانات هم اجازه نمیداد ابنسینا بخواهد در این زمان زندگی کند و از این کلمه استفاده کند. این نشان میدهد که این مؤسسهای که عریض و طویل است و کتاب آن هم به اجبار در دست دانشجویان هست، از اینهمه استادی که درس دادند، نفهمیدند و اگر هم فهمیدند، گفتند گور پدرش ولش کن! این هر دو فاجعه است. وضعیت اندیش سیاسی ما هرقدر هم بخواهیم تبلیغ بکنیم در این حد است. چند کتابی که در دانشگاههای ما وجود دارد بعضی رونویسی از روی بعضی دیگر است. وقتی دانشگاه تهران خواست ۷۰ کتاب در هفتادمین سالگرد دانشگاه چاپ کند (یکی از آنها کتاب دکتر محسن عزیزی است) به این معنی است که ما در این فاصله کار زیادی نکردیم، چیزی تولید نکردیم و همان اولی آخرین هم است، این فاجعه است.
از طرف دیگر مقدار زیادی از این کتابها را ما ترجمه کردیم، اما عمدتاً اصطلاحات را بلد نیستیم. کسانی ترجمه میکنند که احتمالاً تنها زبانی که بلدند انگلیسی است، اما آن را هم درست بلد نیستند. از طرف دیگر فاجعه این است که فارسی بلد نیستند، یعنی کمتر کتابی ترجمه شده که غلط فارسی نداشته باشد (قرار بود این مسائل را آقای فولادوند بگویند که تشریف نیاوردند، من بهعنوان جانشین ایشان میگویم)؛ بنابراین نه فارسی درست میدانیم نه انگلیسی. وقتی ابسال را آبسال مینویسیم و کسی صدایش درنمیآید، طبیعی است که از غلطهای انگلیسی هم کسی صدایش درنمیآید. از طرفی وقتی این کتابها را دانشگاه و سمت منتشر میکنند با آن ساختمان چندطبقه و پر از هیئت علمی، معلوم است که صدای یک آدم معمولی شنیده نمیشود مگر اینکه درجهای از جنون در او وجود داشته باشد.
**
دانشگاه ما وظیف دانشگاه را بهدرستی نمیتواند انجام دهد… بهعبارتدیگر دانشگاه ما در ادام دبیرستان است، چون هنوز کلم دانشگاه برای ما جا نیفتاده که چیست. درست است که
university
را ترجمه کردند اما
university
در زبانهای لاتینی سابق تمدنی و فرهنگی و مفهومی دارد که ما آن را نمیدانیم. کسانی که دانشگاه تهران را ساختند و آرم آن را درست کردند، اگرچه به فارسی نوشتند «دانشگاه تهران»
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 