پاورپوینت کامل بیا تا جهان را به بد نسپریم ۳۶ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل بیا تا جهان را به بد نسپریم ۳۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل بیا تا جهان را به بد نسپریم ۳۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل بیا تا جهان را به بد نسپریم ۳۶ اسلاید در PowerPoint :
فردوسی را «بزرگترین حماسهسرای ایران زمین» خواندهاند.۱ این عنوان بهحق، شایسته اوست. سراسر شاهنامه آکنده از شرح هنرمندانه دلاوریها و جانفشانیهای مردم ایران بهطور اعم، و گردان و پهلوانان آنها به نحو اخص است؛ اما شگفتا که این کتاب رزم، کتاب سیاست و آیین اداره مملکت و شیوه مردمداری نیز هست.
اندیشههای استبدادستیزی و دادگرایی در شاهنامه، به مناسبت ۲۵ اردیبهشت، روز فردوسی
درآمد: فردوسی را «بزرگترین حماسهسرای ایران زمین» خواندهاند.۱ این عنوان بهحق، شایسته اوست. سراسر شاهنامه آکنده از شرح هنرمندانه دلاوریها و جانفشانیهای مردم ایران بهطور اعم، و گردان و پهلوانان آنها به نحو اخص است؛ اما شگفتا که این کتاب رزم، کتاب سیاست و آیین اداره مملکت و شیوه مردمداری نیز هست. فردوسی تنها آموزگار وطندوستی و فداکاری در راه پاسداری از مرز و بوم نیست که معلم مردم دوستی و مدافع عدالت و نصفت و مخالف و منتقد خودکامگی و یکهتازی شاهان و حاکمان هم، هست. در این نوشتار کوشش شده است ضمن تفحص در بخشهای گوناگون شاهنامه و تحلیل منظومههای آن، به ردیابی شواهدی پرداخته شود که مستقیم، یا دستکم غیرمستقیم، به نقد و نفی خودکامگی و نکوهش بیدادگری مربوطند.
الف) استبدادستیزی
فردوسی در چندین جا از خودپسندی و تکبر خانمانبراندازی که بنا به مقتضا و طبیعت قدرت، غالبا دامنگیر صاحبان جاه و اقتدار بهویژه پادشاهان میشود، با تلخی، یاد کرده و درباره پیامدهای خطرناک آنها هشدار داده است؛ از آنجمله است در شرح پادشاهی جمشید، کیخسرو، ضحاک، کاووس و…
۱- داستان جمشید: از نخستین مناسبتهایی که در شاهنامه از غرور ناشی از قدرت و عواقب و توالی فاسد آن سخن رفته، در شرح احوال جمشید از پادشاهان معروف سلسله داستانی پیشدادیان است. جمشید از بزرگترین شاهان شاهنامه است. هموست که عید نوروز را پایهگذاری کرده است. پادشاهی او دستکم تا اواخر سلطنتش از هر جهت با موفقیت و کامکاری قرین است. دوران او، دورانی بهشتآساست: عمرها دراز است تا آنجا که طی ۳۰۰ سال، حتی یک مورد مرگ هم مشاهده نشده است. رنج و بیماری و فقر و فلاکت از ایران زمین رخت بربسته و شادکامی و خرمی جایگزین آن شده است. (اسلامی ندوشن، ۱۳۸۱، ص۱۰) فردوسی در توصیف این دوران درخشان و شکوفا و آسایش و گشایشی که طی آن، برای مردم فراهم آمده بود، گفته است:
کمر بست با فرّ شاهنشهی
جهان گشت سرتاسر او را رهی
زمانه برآسود از داوری
به فرمان او دیو و مرغ و پری
جهان را فزوده بدو آبروی
فروزان شده تخت شاهی بدوی
سپس درباره تأسیس جشن نوروز میگوید:
به جمشید بر گوهر افشاندند
مر آن روز را «روز نو» خواندند…
چنین جشن فرّخ از آن روزگار
به ما ماند از آن خسروان
***
چنین سال سیصد همی رفت کار
ندیدند مرگ اندر آن روزگار
ز رنج و ز بدشان نبُد آگهی
میان بسته دیوان به سان رهی
به فرمان مردم نهاده دو گوش
ز رامش جهان پر ز آوای نوش
چنین تا برآمد برین روزگار
ندیدند جز خوبی از کردگار
(شاهنامه، جمشید، صص۲۱۱۹)۲
اما دریغا که قدرت، بهویژه اگر مطلق و نامحدود باشد، دیر یا زود اغلب به فساد میانجامد و پیامدها و آثار شوم خود را آشکار میسازد: با گذشت زمان، رفتهرفته عفریت غرور و وسوسه خودکامگی، ناخودآگاه و ناخواسته، در روح و اندیشه جمشید رخنه میکند و چندی نمیگذرد که «جنون بزرگیطلبی» و عارضه روانی «خودشیفتگی»یکسره بر او مستولی میشود. جمشیدی که روزگاری، به تعبیر فردوسی: «به فرمان مردم دو گوش نهاده بود»، اکنون همه آدمیان و حتی بزرگان سالخورده و روحانیان را هیچ میانگارد، تا آنجا که حتی موبدان هم، در برابرش احساس درماندگی و سرافکندگی میکنند و توان و جرأت چونوچرا را با او در خود نمییابند. ببینید فردوسی چه نیکو گفتارها و رفتارهای بیمارگونه جمشید را که نظایر آنها را بارها و بارها در احوال و اقوال همه خودکامگان و جباران خودشیفته در طول تاریخ، کموبیش، دیده و یا شنیدهایم، وصف کرده است:
یکایک به تخت مهی بنگرید
به گیتی جز از خویشتن را ندید۳
منی کرد۴ آن شاه یزدانشناس
به یزدان بپیچید و شد ناسپاس
… چنین گفت با سالخورده مهان
که جز خویشتن را ندانم جهان
هنر در جهان از من آمد پدید
چو من نامور تخت شاهی ندید
جهان را به خوبی من آراستم
چنان است گیتی کجا۵ خواستم
خور و خواب و آرامتان از من است
همان کوشش و کامتان از من است
بزرگی و دیهیم شاهی مراست
که گوید که جز من کسی پادشاست؟
همه موبدان سرفکنده نگون
«چرا» کس نیارست گفتن نه «چون»
چو این گفته شد فرّ یزدان از اوی
بگشت و جهان شد پر از گفتوگوی۶
(همان، ص۲۱: ۲۰۱۱)
به نظر میرسد که فردوسی در این داستان خواسته یا ناخواسته، به دو خصیصه بسیار مهم تکوین استبداد که در تحلیل روانشناختی رفتار خودکامگان اهمیت وافر دارد، توجه کرده است: یک) تدریجی بودن پیدایش استبداد و غرور ناشی از آن. این خصیصه در مسیر زندگی سیاسی اکثر خودکامگان، بهوضوح مشاهده میشود: دیکتاتورها دربدو کار، عموما افرادی مردمگرا و کموبیش دمکراتاند؛ اما به مرور زمان و به مقتضای طبیعت قدرت، رفتهرفته دچار خودشیفتگی و خودمحوری میشوند و هرچه زمان میگذرد، بر شدت و سرعت این روند افزوده میشود.
دو) ناخودآگاهی خودکامگان از ناروایی اعمالشان به جهت قطع ارتباط آنها با واقعیات جامعه و دنیای خارج و نیز به دلیل خودفریبی و مشتبه شدن امر برخود آنها. پس از این توضیح کوتاه به توصیف کار جمشید میپردازیم که با شورش مردم و بریدن پیوند
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 