پاورپوینت کامل زبان علم چه گونه به انگلیسی محض تبدیل شد؟ ۶۶ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل زبان علم چه گونه به انگلیسی محض تبدیل شد؟ ۶۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل زبان علم چه گونه به انگلیسی محض تبدیل شد؟ ۶۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل زبان علم چه گونه به انگلیسی محض تبدیل شد؟ ۶۶ اسلاید در PowerPoint :
if you can read this sentence, you can talk with a scientist. (اگر شما می توانید این جمله را بخوانید، پس میتوانید با یک دانشمند صحبت کنید.) البته شاید نه درباره جزئیات پژوهش او، بلکه حداقل یک زبان مشترک خواهید داشت. ا
if you can read this sentence, you can talk with a scientist
. (اگر شما می توانید این جمله را بخوانید، پس میتوانید با یک دانشمند صحبت کنید.) البته شاید نه درباره جزئیات پژوهش او، بلکه حداقل یک زبان مشترک خواهید داشت. اکثریت ارتباطات حاکم بر علوم طبیعی امروزه (فیزیک، شیمی، زیست شناسی، زمین شناسی) به انگلیسی صورت میپذیرد؛ در مقالات چاپ شده یا در کنفرانس ها، ایمیل ها یا همکاری های شامل تماس ویدیویی اسکایپ. مشاهدات شما از قدم زدن در راهرو های موسسات پژوهشی در کوالا لامپور، مونته ویدیو یا حیفا این موضوع را تایید میکنند. علم معاصر انگلیسی زبان است.
حتی مهم تر ازین علم معاصر تک زبانه است، همه تا حدی از انگلیسی استفاده میکنند که دیگر زبان ها اجازه ورود به مباحث علمی را ندارند. یک قرن پیش اغلب پژوهشگران در علوم غربی حداقل کمی انگلیسی بلد بودند اما آن ها همچنین فرانسوی زبان یا آلمانی زبان بودند یا حتی زبان های «فرعی» دیگر مثل روسی تازه ظهور پیدا کرده یا ایتالیایی در حال افول.
ویژگی چندزبانگی علم مدرن ممکن است تعجب آور به نظر برسد. آیا حتما داشتن یک زبان کارآمدتر است؟ چه قدر زمان از دست رفته برای یادگیری خواندن و نوشتن سه زبان صرف خواهد شد تا بتوانند مشتقات بنزین را سنتز کنند. اگر همه از یک زبان استفاده کنند، اختلاف نظر کمتری توسط ترجمه ایجاد میشود (مانند وقتی که نتایج در چند زبان نوشته شود، اختلافات بر سر اینکه چه کسی اول چیزی را کشف کرد وجود خواهد داشت) و در آموزش روش های آموزشی نیز انرژی کمتری هدر میرود. از این نظر علم معاصر صرفا به خاطر اینکه ما بیشتر به روی خود «علم» تمرکز کردیم و نه موارد بی اهمیتی مانند زبان باید با سرعت بسیار چشم گیری پیشرفت کند.
اگر فرد از اول کودکی با زبان انگلیسی بزرگ شده باشد، مفاهیم راحت تر منتقل میشوند. اما اکثر دانشمندان که امروزه مشغول به فعالیت هستند زبان انگلیسی زبان مادریشان نیست. اگر زمانی که آنها صرف یادگیری زبان کردند را در نظر بگیرید، کسب مهارت در زبان انگلیسی کارآمد تر از علم چندزبانه نیست، بلکه فقط به نوع دیگری ناکار آمد است. هنوز هم ترجمه و یادگیری زبان مرتبا رخ میدهد، تنها در انگلستان، استرالیا یا ایالت متحده است که این اتفاق جریان ندارد. مشکلی که سر راه بود جا به جا شده، اما کاملا برطرف نشده است.
با این حال دانشمندان معاصر کاملا با انگلیسی زبان بودن محاصره شدهاند، و ناآرامی و خروشانی سریع پژوهش های علمی حافظه رشته های مختلف را کوتاه میکند. آیا علم همیشه این گونه نبود؟ شرایط به این صورت نبود اما تنها دانشمندان بسیار قدیمی به یاد می آورند که اوضاع به چه شکل بود. معمولا دانشمندان یا انسان گرایان تصور میکنند که علم انگلیسی جایگزین تک زبانگی آلمانی شده است، که بعد از فرانسوی و لاتین آمده و تا زمان ظهور علم سرزمین غرب عقب میرود که تصور می کنند که با تک زبانگی یونانی به وجود آمده است. فهمیدن تاریخچه علم در زنجیرهای از انتقالات تک زبانی جلوهای سطحی دارد، اما درست نیست. هیچ وقت این گونه نبوده است.
اگر از دید وسیع تری نگاه کنیم، میتوانیم دو نوع رژیم زبانی را در علم غرب مشاهده کنیم: چند زبانگی و تک زبانگی. تک زبانگی نسبتا جدید است و از در اوایل دهه ۲۰ شروع شده و تقریبا در دهه ۷۰ است که رژیم چندزبانگی با قدمت قرن های متوالی کاملا ناپدید میشود. علم انگلیسی زبان است، اما اولین نسلی که با آن نظام چند زبانه بزرگ شدهاند هنوز طول عمرشان باقی است. برای درک بهتر چگونگی این تغییر ما باید به عقبتر برگردیم.
در قرن ۱۵ در اروپای غربی، فلسفه طبیعی و تاریخ طبیعی – دو حوزهای که جهان را از آن طریق میآموختند که تا قرن ۱۹ به َ«علم» تبدیل شدند- هر دو ساختاری چند زبانه داشتند. علی رغم این که زبان یادگیری در قرون وسطی میانی و رنسانس لاتین بوده است.
موقعیت نامعمول لاتین با سیستم چندزبانگی مقارنت ندارد و حتی برعکس، بر روی آن مهر تایید میزند. همانطور که هر فرد انسان گرا یا مدرس گرای اواخر قرون وسطا میدانست فلسفه طبیعی به زبان لاتین تاریخ خوشآیندی حتی از زمان روز های پر افتخار روم سپری کرده بود. (سیسرو و سنکا هر دو در این زمینه اثرات درخشانی نوشته بودند.) اما همان انسان گرایان و مدرسیان میدانستند که زبان حاکم بر دانش قدما تا آخرین غارت روم یونانی هلنی بود و نه لاتین. آنها میدانستند که در قرن ها قبل از آن ها فلسفه طبیعی بیشتر از هر زبان کلاسیک دیگر به زبان عربی رواج داشت. ترجمه کار های پایهای فلسفه طبیعی از عربی به لاتین باعث زنده شدن دوباره تولد دانش در غرب بود. دانشوران می دانستند که دانش اکنون یک ساختار چند زبانه دارد.
لاتین وسیلهای مناسب برای بیان ادعاهای طبیعت جهانی بود. اما همه در این گفتگو چند زبانه بودند،همانطور که زندگی نیز به همین شکل بود. جدای از افراد معدودی که والدین عجیبی داشتند (مونتین به عنوان مثال آورده شده) هیچ کس لاتین را به عنوان زبان اول خود فرا نمی گرفت و تعداد کمی از ان به عنوان شفاهی استفاده میکردند. لاتین زبان دانش کتبی بود اما تمام کسانی که از آن استفاده میکردند (مانند ارسموس روتردام) از لاتین در کنار زبان های دیگر برای برقراری ارتباط با خدمتکارانشان، اعضای خانواده و حامیانشان بهره میبردند. لاتین زبانی وسیلهای بود برای پل زدن میان جامعه های زبانی و کم و بیش خنثی در نظر گرفته میشد. به خاطر این که به آموزش بیشتری نیاز داشت، مطمئنا گروه هایی از طبقات مردم را حذف میکرد اما فراتر از دسته های سیاسی و کلیسایی بود. پروتستان ها مکررا از آن استفاده میکردند (اغلب بیشتر از کاتولیک ها)،در اواخر قرن ۱۸ به عنوان زبان دانش آکادمی تازه برپاشده علمی سن پترزبورگ وارد روسیه ارتودوکس شده بود.
شاید مهم تر از همه از آنجایی که لاتین زبان مادری هیچ ملتی نبود و دانشمندان در سراسر اروپا و جامعه های عرب میتوانستند به یک اندازه از آن استفاده کنند و هیچ کس «صاحب» این زبان نبود. به این دلایل لاتین وسیله ای مناسب برای بیان ادعاهای طبیعت جهان بود. اما تمام کسانی که در این بین حضور داشتند، چند زبانه بودند و خودشان زبان مناسب برای مخاطبانشان را انتخاب میکردند. هنگامی که سوئدی ها میخواستند برای شیمی دانان بین المللی چیزی بنویسند از لاتین استفاده میکردند. وقتی میخواستند با مهندسان معدن صحبت کنند به سوئدی تغییر زبان میدادند.
این نظام در قرن ۱۷ شروع به فروپاشی کرد، به عنوان بخش اساسی در میان چیزی که زمانی انقلاب علمی خوانده میشد. گالیلئو گالیله کشف خود از ماه های ژوپیتر را با عنوان پیغام رسان ستارهای (
Sidereus Nuncius
) در ۱۶۱۰ به لاتین منتشر کرد اما کارهای مهم دیگر او به ایتالیایی بود. وقتی که او در تلاش بود تا افراد داخلی را مخاطب قرار دهد و به دنبال حامیان و پشتیبانی بود زبان خود را عوض میکرد. کتاب
Principia (
۱۶۸۷) نیوتون به زبان لاتین نوشته شده بود اما کتاب
Opticks
(۱۷۰۴) به انگلیسی بود (که در ۱۷۰۶ به لاتین ترجمه شد).
در تمام اروپا دانشمندان از مخلوطی از زبان ها استفاده میکردند و ترجمه هایی به لاتین و فرانسه شکوفا شدند تا ارتباط را برقرار سازند. تا انتهای قرن ۱۸ آثار شیمی، فیزیک، فیزیولوژی و گیاه شناسی رشد رو به افزایشی به زبان های انگلیسی، فرانسوی، آلمانی و هم چنین ایتالیایی، هلندی، سوئدی، دانمارکی و دیگر زبان ها داشتند. در سی سال اول قرن ۱۹ هنوز هم بسیاری از افراد فرهیخته لاتین را انتخاب میکردند. (ریاضی دان آلمانی کارل فردریش گاوس یادداشت های علمی خودش را حداقل تا ۱۸۱۰ به لاتین مینوشت به همان زبانی که ژولیو سزار برای نوشته های خود استفاده میکرد.) علم مدرن به صورت سازمان یافته ای از چندزبانگی رنسانس ظهور کرد.
دغدغه های کارآمد بودن به عنوان یک مزیت پذیرفته شده که به همراه صنعتی سازی اروپای قرن ۱۹ به وجود آمد، در حال تغییر نظام چندصدساله چندزبانگی بود. بسیاری از زبان ها به نظر اتلاف وقت به حساب میآمدند؛ اگر تمام وقت خود را صرف یادگیری زبان بکنید تا بتوانید آخرین مطالب فلسفه طبیعی را مطالعه کنید، هیچ نمی توانید پژوهش های خود را انجام دهید. در حدود سال ۱۸۵۰ زبان های علمی به انگلیسی، فرانسوی و آلمانی خلاصه شدند، که هرکدام به صورت مساوی بخشی از تولید کلی را در اختیار داشت. (اگرچه هر علمی توزیع مختلفی داشت اما تا انتهای قرن آلمانی زبان اول شیمی به حساب میآمد.)
ناسیونالیسم مدرن در کنار شکوفایی صنعت، اروپا را در بر گرفت. در بین قاره ها شاعران و اندیشمندان زبان های محاوره را بهبود بخشیدند و اصلاحات زیادی را انجام دادند تا بتوانند مدرنیته قرن ۱۹ را تحمل کنند. این پاسبان زبان ها با دشواری های زیادی رو به رو بودند تا زبان گفتاری مردم عادی را به سطح خواسته های ادبیات سطح بالا و علوم طبیعی برسانند. داستان هنر بسیار معروف است: ادبیات مدرن مجارستان، چک، ایتالیا، عبری و لهستانی و ادبیات دیگر کشور ها در نیمه دوم قرن شکوفا شد. اگرچه ارزش بالای کارآمد بودن در علوم به گونهای این بابل در حال تکوین را آرام کرد. زبان روسی هم به عنوان یکی از زبان های مهم انتشارات علمی (اگرچه کم اهمیت تر از بقیه بود) در آمد. عامه مردم «زبان های فرعی» مدام از این که از جریان خارج شده بودند اعتراض میکردند،درحالیکه آن سه زبان مهم بر سر این که باید دو زبان دیگر را فرا میگرفتند با هم به توافق نمیرسیدند.
بدون شک وجود سه زبان بار سنگینی بود. وجود یک زبان برای دانش علمی طرفدارانی نیز داشت که بجهانی بودن و خنثی بودن لاتین در زمان های پیشین را مرجع قرار میدادند. آن ها به دنبال اسپرانتو بودند. آن ها استدل
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 