پاورپوینت کامل هستی در اندیشه فیلسوفان یونانی ۵۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل هستی در اندیشه فیلسوفان یونانی ۵۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل هستی در اندیشه فیلسوفان یونانی ۵۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل هستی در اندیشه فیلسوفان یونانی ۵۰ اسلاید در PowerPoint :
در فرانسه پس از جنگ جهانی دوم، فلسفه هایدگر به طرز شگرفی در محافل روشنفکری نفوذ پیدا کرد و در حوزه فرهنگی تأثیرات عظیمی بر جای گذاشت. این تأثیر عمدتا مرهون ترجمههای هانری کربن و آثار سارتر، کوژو، وال و دیگر متفکرانی بود که از فضای نظری مسلط بر آکادمی آن دوران گریزان بودند، فضایی که مکتب راسیونالیسم نئوکانتی برنشویک بر آن سلطه داشت. خوانش سارتر از فلسفه هایدگر، تفسیری اگزیستانسیالیستی بود که در آن به دنبال پاسخی برای مسئله آزادی میگشت. ازاینرو، نوعی تفسیر اومانیستی از اندیشه هایدگر در سالهای آغازین پس از جنگ بر فضای فکری فرانسه غالب شد. و این غلبه تا زمان انتشار «نامه درباره اومانیسم» در ۱۹۴۷ ادامه داشت.
درباره گفتوگوهای ژان بوفره با هایدگر
در فرانسه پس از جنگ جهانی دوم، فلسفه هایدگر به طرز شگرفی در محافل روشنفکری نفوذ پیدا کرد و در حوزه فرهنگی تأثیرات عظیمی بر جای گذاشت. این تأثیر عمدتا مرهون ترجمههای هانری کربن و آثار سارتر، کوژو، وال و دیگر متفکرانی بود که از فضای نظری مسلط بر آکادمی آن دوران گریزان بودند، فضایی که مکتب راسیونالیسم نئوکانتی برنشویک بر آن سلطه داشت. خوانش سارتر از فلسفه هایدگر، تفسیری اگزیستانسیالیستی بود که در آن به دنبال پاسخی برای مسئله آزادی میگشت. ازاینرو، نوعی تفسیر اومانیستی از اندیشه هایدگر در سالهای آغازین پس از جنگ بر فضای فکری فرانسه غالب شد. و این غلبه تا زمان انتشار «نامه درباره اومانیسم» در ۱۹۴۷ ادامه داشت. این نامه در پاسخ به ژان بوفره نوشته شد و سرآغاز مکاتبات مهمی شد که سالها ادامه داشت و در آن مسائل بسیار مهم فلسفی به بحث گذاشته میشد. علاقه بوفره به پدیدارشناسی بود که مسبب آشنایی او با هایدگر شد. فردی به نام توارنیکی چند بخش از مقاله بوفره را برای هایدگر فرستاد، مقالهای که درباره اگزیستانسیالیسم نوشته بود. از طریق این مقاله بود که هایدگر با اگزیستانسیالیسم فرانسوی و تفسیرش از فلسفه خود آشنا شد. مکاتبات بوفره با هایدگر سرآغاز نقدهایی بود بر تفسیر اومانیستی-اگزیستانسیالیستی و نیز شکلگیری خوانشی جدید از فلسفه هایدگر. از رهگذر همین خوانش بود که بوفره سری کتابهای «گفتوگو با هایدگر» را سالها بعد به رشته تحریر درآورد.
در مواجهه با هر کتابی، یکی از پرسشهای مهمی که میتواند معیار فوقالعادهای برای ارزیابی آن در اختیارمان بگذارد این است که: این کتاب برای چه نوشته شده است؟ قرار است چه تأثیری در زندگیهامان بگذارد؟ اگر این کتاب نوشته نمیشد کجای کار جهان میلنگید؟! یافتن پاسخ برای این پرسشهای مطایبهآمیز در واقع وظیفهای بسیار مهم است، زیرا نه تنها معیاری به دست میدهد برای جداکردن آثار به اصطلاح اصیل از اراجیف و یاوهسراییهایی که تعدادشان بسیار بیشتر از دسته نخست است، بلکه همچنین به ما در درک متن آن کتاب به نحو مؤثری یاری میرسانند. باید پرسید: چه چیز نویسنده آن کتاب را واداشت تا آغاز به نوشتن آن کند؟ این پرسش آخر شاید بهتر از پرسشهای پیشین باشد. زیرا غرض از این پرسشها، ابدا یافتن انگیزهها و محرکهای روانشناختی نویسنده و چیزهایی از این قبیل نیست. باید در پی نیرویی بود که نویسنده را «واداشته» تا بنویسد، تا بدین ترتیب بتوان خود نیز به تسخیر آن نیرو درآمد. درباره کتاب حاضر نیز باید چنین پرسید. پرسش این است که با وجود این همه متخصص برجسته در تاریخ فلسفه باستان و آثار پرشمار درباره آن دوره، چرا بوفره بار دیگر به سراغ آنها و بهویژه فلاسفه نخستین یونانی میرود، آنهایی که در تاریخهای فلسفه متعارف معمولا با عنوان نسبتا تحقیرآمیز «پیشاسقراطیان» و یا حکمای طبیعی یاد میشوند. در حقیقت، بوفره ادامهدهنده پروژهای است که هایدگر آغاز کرده. چنین پروژهای را باید در راستای مسئله کلی هایدگر فهمید، و به ویژه هایدگر متأخر. در «هستی و زمان»، هایدگر در ادامه تحلیل دازاین و بررسی مؤلفههای اگزیستانسیال آن در بخش اول قصد داشت در بخش دوم آن به مسئله زمان بپردازد و آن را به عنوان «افق استعلایی هستی» تحلیل کند، پروژهای که البته ناتمام ماند. پس از هستی و زمان، هایدگر با بحث در باب «مسئله زبان و نسبت آن با هستی» بر آن شد که مسیری دیگر برای دستیافتن به این هدف برگزیند. به شرحی که خواهد آمد، تمامی آثار او را درباره فیلسوفان پیشین، و به ویژه یونانیان، میتوان کوششی دانست برای نزدیکشدن به این هدف.
پس از هستی و زمان، مسئله زبان بیش از پیش برای هایدگر اهمیت پیدا کرد، تا جایی که او در «مکالمهای درباره زبان» به این نکته اذعان میکند که آنچه مسیر اندیشه او را از آغاز تعیین کرد «تأمل درباره زبان و هستی» بوده است. بحث درباره این ارتباط ناگزیر او را واداشت تا مطالعهای عمیق و جدی پیرامون زبان یونانیان داشته باشد. اگر بخواهیم صرفا دورنمایی موجز در اینباره بدهیم و اشارهای به این طرح عظیم داشته باشیم، باید بگوییم که آنچه برای هایدگر اهمیتی ویژه دارد، شیوهای است که یونانیان بهواسطه آن در زبانشان، به چیزها و نیز به خود اندیشیدن میاندیشیدند. برای مثال، از نظر هایدگر واژه لوگوس (λογος) یونانی هم به معنای گفته یا سخن است، و هم اشارهای دارد به هستی؛ نکتهای که در ترجمههای این واژه کاملا از دست میرود (این واژه در فارسی به عقل، کلام، سخن و… ترجمه شده). آنچه هایدگر از سکنیداشتن یا اقامتکردن یونانیان در زبانشان مراد میکند چنین ارتباطی است. یونانیان از طریق زبانشان نسبتی بیواسطه با خود اشیاء داشتند. این نسبت و پیوند با اشیاء است که هایدگر آن را سکنیداشتن مینامد. چنین تجربه زبانیای در تقابل است با فهم زبان بهمثابه ابزاری برای حکایتکردن از جهان واقعیت. زبان برای آنها، آیینهای نبود که نشانگر وضع امور در واقعیت باشد، برای مثال آنگونه که مفهوم زبان نزد ویتگنشتاین اول و مکتب پوزیتیویسم منطقی درک میشود. درک ابزاری زبان که بر تاریخ متافیزیک سلطه داشته، زبان را متشکل از آواها یا حروف (به صورت واجها) میداند. ازاین رو، واژهها بدل به چیزها یا هستندههایی میشوند که در برابر هستندههای دیگر درون جهان قرار میگیرند و با آنها ارتباط دارند. در این دستگاه فلسفی، واژهها نمایانگر اشیاءاند. مقصود هایدگر از «مفهوم تصویری زبان» چنین فهمی از زبان است. فهم متعارف ما از زبان فهمی است متکی بر مفهوم ابزاری زبان، که از متافیزیک سنتی منشأ گرفته است. از نظر هایدگر، برای اندیشیدن به هستی لازم است دستخوش نوعی تجربه زبانی شویم که از فهم سنتی زبان فاصله میگیرد. این تجربه تازه همان تجربه اقامتگزیدن در زبان است؛ که در عین حال تجربهای است کهن: تجربهای که یونانیان از زبان داشتند. از نظر هایدگر و بوفره، در این تجربه بود که فلسفه و اندیشیدن فلسفی متولد شد، رشد و نمو پیدا کرد، و در نهایت در همانجا به انحطاط کشیده شد. تاریخچه این زایش و رشد و هبوط، موضوع جلد نخست «گفتوگو با هایدگر» ژان بوفره است.
ظهور فلسفه در یونان با دو فیگور همراه شد: هراکلیتوس و پارمنیدس. مفهوم محوری در فلسفه هراکلیتوس «کاسموس» است. کاسموس عمدتا به جهان فیزیکی یا کیهان برگردانده شده. اما از نظر بوفره، این امر مانع از درک اندیشههای بدیع هراکلیتوس میشود. کاسموس نوعی «چیدمان و ترتیب است که به یاری آن چیزها در اوج درخشش خویش ظاهر میشوند» (نقل از کتاب). درواقع، کاسموس «زمینه بنیادینی» است که به هستندهها اجازه میدهد «در هستنشان» آشکار شوند. این زمینه آشکارساز همان «ژرفنای ناپیدایی» است که هایدگر آن را هس
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 