پاورپوینت کامل اخلاق امامحسن مجتبی(ع) ۴۳ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل اخلاق امامحسن مجتبی(ع) ۴۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل اخلاق امامحسن مجتبی(ع) ۴۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل اخلاق امامحسن مجتبی(ع) ۴۳ اسلاید در PowerPoint :
حکمت نه فلسفه است نه اخلاق. این را میدانیم، اما از پاسخ این پرسش که حقیقت حکمت چیست، به دلیل استعمال آن در معانی مختلف به طور دقیق آگاه نیستیم. وقتی از میراث حکمی امامان یا اولیای الهی سخن میگوییم، مراد از حکمت چیست؟ وقتی فردوسی را حکیم میشمردیم، اشاره به کدام وجه شعری او داریم؟
حکمت نه فلسفه است نه اخلاق. این را میدانیم، اما از پاسخ این پرسش که حقیقت حکمت چیست، به دلیل استعمال آن در معانی مختلف به طور دقیق آگاه نیستیم. وقتی از میراث حکمی امامان یا اولیای الهی سخن میگوییم، مراد از حکمت چیست؟ وقتی فردوسی را حکیم میشمردیم، اشاره به کدام وجه شعری او داریم؟
شاید کلیترین پاسخ این باشد که مقصود کلمات حکیمانهای است که از یکسو نشاندهنده عمق بینش حکمی آن بزرگواران و از سوی دیگر، ابزاری برای ارائه بخشی از آگاهیهای اخلاقی و انسانی به جامعه است. اینجا مقصود تقسیم حکمت به نظری و عملی نیست، بلکه تجربههای ذهنی و عملی انسانی و ناظر به کمال مطلق و ارزشهای فطری است که به صورت کلمات حکیمانه بر زبان جاری میشود. این روایت که «اگر کسی چهل روز خود را خالص برای خدا گرداند، خداوند حکمت را از قلبش بر زبانش جاری میکند»، همین حکمت است.
به سخن دیگر، در کنار بیان اصول اعتقادی و فکری، و همین طور شریعت و فقه، قسمتی به عنوان اخلاق وجود دارد که بخشی از منبع آن، آموزههای الهی در قرآن و حدیت و بخشی دیگر از فطرت انسانی و روح حکمی انسانهاست. حکمت نه فلسفه است و نه وحی مستقیم الهی، حکمت معارف برخاسته از فطرت پاک الهی است. وقتی گفته میشود که لقمان «حکیم» است، دقیقا به همین معناست. حکمت برآیند معرفتی توحید، شریعت و اخلاق است که خداوند روی آن تکیه میکند. فهمی اخلاقی از معارف توحیدی، چیزی که خیر کثیر ـکوثرـ خوانده شده است: «و من یوت الحکمه فقد اوتی خیرا کثیرا». (بقره: ۲۶۹) خداوند در قرآن مرتبه حکمت را در مرتبه پس از کتاب و حتی در جایی پیش از تورات و انجیل قرار داده است: «ویعلمه الکتاب والحکمه والتوراه والانجیل» (آل عمران: ۴۸) و در جای دیگر: «و اذ علمتک الکتاب والحکمه والتوراه والانجیل» (مائده: ۱۱۰). و در جای دیگر: «ادع الی سبیل ربک بالحکمه والموعظه الحسنه» (نحل: ۱۲۵)، بنابراین همان طور که کتاب ابزار هدایت است، حکمت هم ابزار هدایت است. درباره لقمان هم آمده است: «و لقد آتینا لقمان الحکمه» (لقمان: ۱۲). در آیه اخیر، امام کاظم معنای حکمت را برای هشام بن حکم، به معنای فهم و عقل دانستهاند. (کافی: ۱ر۱۶).
یکی از جنبههای آگاهی بخشی اهل بیت، صدور کلمات حکمتآمیز است که به خصوص در فرهنگ ادبی عرب، جایگاه ویژهای داشته است: از رسول خدا(ص) نقل شده که فرمود: «ان الله اجری علی السن اهل بیتی مصابیح الحکمه» [خداوند چراغهای حکمت را بر زبان اهل بیت من برافروخته است] و در جای دیگر: «ما زهد عبد فی الدنیا الا اثبت الله الحکمه فی قلبه و بصره فی الدنیا: هیچ بندهای در دنیا زهد نورزید جز آنکه خداوند حکمت را در قلب او ثابت گرداند و در امر دنیا او را بصیر گردانید.» از امام علی(ع) نقل شده که فرمود: «روّحوا انفسکم ببدیع الحکمه: جانتان را با تازههای حکمت آرامش ببخشید.» از رسول خدا(ص) نقل شده است که فرمود: «رأس الحکمه مخافه الله: اوج حکمت، ترس از خداست.»
این میراث در درجه اول از پیامبر(ص) و امام علی(ع) و پس از آنان، از سایر امامان با بیان کلمات قصار حکیمانه و اخلاقی، میراثی با ارزش و قابل تأمل است. البته بسیاری از بزرگان در تاریخ اسلام نیز جملات حکیمانهای دارند و این اساسا یک موهبت الهی است. در آثار ادبی کهن اسلامی، مانند کتابهای جاحظ، ابنقتیبه، ابن عبدالبر و بسیاری دیگر، این کلمات به صورت موضوعی درج شده و برای قرنها منبعی برای تغذیه فکری تودههایی بود که این آثار را مطالعه میکردند.
در این میان، چهره ویژهای از امام مجتبی(ع) در آثار کهن ادبی در بیان کلمات حکیمانه وجود دارد که به اختصار به آن اشاره میکنیم؛ برای مثال این سخن امام مجتبی(ع) که فرمود: «الحلم وزیر العلم»۱ یا این سخن آن حضرت که «المصائب مفتاج الاجر:۲ مصیبتها کلید پاداشاند»، از این قبیل است.چند جمله از مواعظ حکیمانه و اخلاقی امام مجتبی(ع) چنین است:
یابن آدم، عف عن محارم الله تکن عابدا: ای فرزند آدم! از حرامهای الهی خود را پاک نگه دار، عابد خواهی بود.
و ارض بما قسم الله سبحانه تکن غنیا: راضی به آنچه خدا تقسیم کرده باش، بینیاز خواهی بود.
و احسن جوار من جاورک، تکن مسلما: با اطرافیانت خوب رفتار کن، مسلمان خواهی بود.
و صاحب الناس بمثل ما تحب ان یصاحبوک بمثله، تکن عدلا: با مردم همانگونه رفتار کن که دوست داری با تو رفتار کنند، عادل خواهی بود.
در برابر شما، اقوامی بودند که اموالی گرد آوردند، بناهایی ساختند، آرزوهای طولانی داشتند؛ اما آنچه فراهم آوردند، بیفایده ماند، کارهایشان فریب و بیپایه شد و سکونتگاههایشان، مقبره گردید.
ای فرزند آدم! از روزی که از مادر زاده شدی، یکسره در نابودی عمرت تلاش میکنی. از آنچه در اختیار توست، توشهای برای آنچه پیشروی توست فراهم ساز مؤمن زاد و توشه برمیدارد، کافر به عیش میپردازد. و تزودوا فانّ خیر الزاد التقوی:۳ توشه برگیرید که بهترین توشه تقواست.
نمونه دیگری از جملات حکیمانه آن حضرت اینهاست:
اذا سمعت أحدا یتناول أعراض الناس، فاجتهد أن لایعرفک: وقتی دیدی که کسی متعرض آبروی مردم میشود، تلاش کن تا تو را نشناسد.
و لا تتکلّف ما لاتُطیق: آنچه طاقت انجامش را نداری، بر خود تکلیف مکن.
و لاتتعرّض لما لا تُدرک: متعرض آنچه بدان نمیرسی، مشو.
و لا تعد ما لا تقدر علیه: آنچه را توانایی بر آن نداری، وعده مده (در شمار میاور).
و لا تُنفق الاّ بقدر ما تستفید: جز به مقدار آنچه بهره میبری، خرج مکن.
و لا تطلب من الجزاء إلا بقدر ما عندک من الغناء: جز به مقدار داشتههایت، برداشت مطلب.
و لا تفرح إلا بما نلت من طاعه الله تعالی: جز در آنچه طاعت الهی را به جای میآوری، شاد مباش.
و لا تتناول إلاّ ما تری نفسک أهلا له: جز در آنچه خود را شایسته آن میدانی، وارد مشو.
فإنّ تکلّف ما لا تُطیق، سفه: چرا که تکلیف ما لایطاق سفاهت است.
و السعی فیما لا تدرک، عناء: تلاش برای آنچه دست نایافتنی است، زحمت است.
و عدهٌ ما لا تنجز، تفضح: وعدهای که بدان عمل نکنی، رسوایی است.
و الإنفاق من غیر فائده، حربٌ: خرج کردن در آنچه فایده ندارد، عصبانیت و خشم است.
و طلب الخیر بغیر غناء، سخافه: انتظار برداشتی افزون بر داشت، بیعقلی است.
و بلوغ المنزله بغیر اس
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 