پاورپوینت کامل گفتارهای سیاسی حضرت امیر (ع) و واقعیت حدیث غدیر را چگونه تفسیر کنیم؟ ۴۸ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل گفتارهای سیاسی حضرت امیر (ع) و واقعیت حدیث غدیر را چگونه تفسیر کنیم؟ ۴۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل گفتارهای سیاسی حضرت امیر (ع) و واقعیت حدیث غدیر را چگونه تفسیر کنیم؟ ۴۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل گفتارهای سیاسی حضرت امیر (ع) و واقعیت حدیث غدیر را چگونه تفسیر کنیم؟ ۴۸ اسلاید در PowerPoint :
برای ورود به بحث، نخست گفتاری از حضرت با تفسیری از ابن ابی الحدید را اینجا نقل می کنیم:
شرح نهج البلاغه لابن أبى الحدید ؛ ج۷ ؛ ص۳۳ به بعد
۹۱ و من کلام له ع لما أراده الناس على البیعه بعد قتل عثمان رضی الله عنه
برای ورود به بحث، نخست گفتاری از حضرت با تفسیری از ابن ابی الحدید را اینجا نقل می کنیم:
شرح نهج البلاغه لابن أبى الحدید ؛ ج۷ ؛ ص۳۳ به بعد
۹۱ و من کلام له ع لما أراده الناس على البیعه بعد قتل عثمان رضی الله عنه
دَعُونِی وَ الْتَمِسُوا غَیْرِی فَإِنَّا مُسْتَقْبِلُونَ أَمْراً لَهُ وُجُوهٌ وَ أَلْوَانٌ لَا تَقُومُ لَهُ الْقُلُوبُ وَ لَا تَثْبُتُ عَلَیْهِ الْعُقُولُ وَ إِنَّ الآْفَاقَ قَدْ أَغَامَتْ وَ الْمَحَجَّهَ قَدْ تَنَکَّرَتْ.
وَ اعْلَمُوا أَنِّی إِنْ أَجَبْتُکُمْ رَکِبْتُ بِکُمْ مَا أَعْلَمُ وَ لَمْ أُصْغِ إِلَى قَوْلِ الْقَائِلِ وَ عَتْبِ الْعَاتِبِ وَ إِنْ تَرَکْتُمُونِی فَأَنَا کَأَحَدِکُمْ وَ لَعَلِّی أَسْمَعُکُمْ وَ أَطْوَعُکُمْ لِمَنْ وَلَّیْتُمُوهُ أَمْرَکُمْ وَ أَنَا لَکُمْ وَزِیراً خَیْرٌ لَکُمْ مِنِّی أَمِیراً.
…و هذا الکلام یحمله أصحابنا على ظاهره و یقولون إنه ع لم یکن منصوصا علیه بالإمامه من جهه الرسول ص و إن کان أولى الناس بها و أحقهم بمنزلتها لأنه لو کان منصوصا علیه بالإمامه من جهه الرسول ع لما جاز له أن یقول دعونی و التمسوا غیری و لا أن یقول و لعلی أسمعکم و أطوعکم لمن ولیتموه أمرکم و لا أن یقول و أنا لکم وزیرا خیر منی لکم أمیرا.
وتحمله الإمامیه على وجه آخر فیقولون إن الذین أرادوه على البیعه هم کانوا العاقدین بیعه الخلفاء من قبل و قد کان عثمان منعهم أو منع کثیرا منهم عن حقه من العطاء لأن بنی أمیه استأصلوا الأموال فی أیام عثمان فلما قتل قالوا لعلی ع نبایعک على أن تسیر فینا سیره أبی بکر و عمر لأنهما کانا لا یستأثران بالمال لأنفسهما و لا لأهلهما فطلبوا من علی ع البیعه على أن یقسم علیهم بیوت الأموال قسمه أبی بکر و عمر فاستعفاهم و سألهم أن یطلبوا غیره ممن یسیر بسیرتهما و قال لهم کلاما تحته رمز و هو قوله إنا مستقبلون أمرا له وجوه و ألوان لا تقوم له القلوب و لا تثبت علیه العقول و إن الآفاق قد أغامت و المحجه قد تنکرت. قالوا و هذا کلام له باطن و غور عمیق معناه الإخبار عن غیب یعلمه هو و یجهلونه هم و هو الإنذار بحرب المسلمین بعضهم لبعض و اختلاف الکلمه و ظهور الفتنه. و معنى قوله له وجوه و ألوان أنه موضع شبهه و تأویل فمن قائل یقول أصاب علی و من قائل یقول أخطأ و کذلک القول فی تصویب محاربیه من أهل الجمل و صفین و النهروان و تخطئتهم فإن المذاهب فیه و فیهم تشعبت و تفرقت جدا. و معنى قوله الآفاق قد أغامت و المحجه قد تنکرت أن الشبهه قد استولت على العقول و القلوب و جهل أکثر الناس محجه الحق أین هی فأنا لکم وزیرا عن رسول الله ص أفتی فیکم بشریعته و أحکامه خیر لکم منی أمیرا محجورا علیه مدبرا بتدبیرکم فإنی أعلم أنه لا قدره لی أن أسیر فیکم بسیره رسول الله ص فی أصحابه مستقلا بالتدبیر لفساد أحوالکم و تعذر صلاحکم.
و قد حمل بعضهم کلامه على محمل آخر فقال هذا کلام مستزید شاک من أصحابه یقول لهم دعونی و التمسوا غیری على طریق الضجر منهم و التبرم بهم و التسخط لأفعالهم لأنهم کانوا عدلوا عنه من قبل و اختاروا علیه فلما طلبوه بعد أجابهم جواب المتسخط العاتب.
و حمل قوم منهم الکلام على وجه آخر فقالوا إنه أخرجه مخرج التهکم و السخریه أی أنا لکم وزیرا خیر منی لکم أمیرا فیما تعتقدونه کما قال سبحانه ذُقْ إِنَّکَ أَنْتَ الْعَزِیزُ الْکَرِیمُ أی تزعم لنفسک ذلک و تعتقده.
و اعلم أن ما ذکروه لیس ببعید أن یحمل الکلام علیه لو کان الدلیل قد دل على ذلک فأما إذا لم یدل علیه دلیل فلا یجوز صرف اللفظ عن ظاهره و نحن نتمسک بالظاهر إلا أن تقوم دلاله على مذهبهم تصدنا عن حمل اللفظ عن ظاهره و لو جاز أن تصرف الألفاظ عن ظواهرها لغیر دلیل قاهر یصدف و یصد عنها لم یبق وثوق بکلام الله عز و جل و بکلام رسوله ع و قد ذکرنا فیما تقدم کیفیه الحال التی کانت بعد قتل عثمان و البیعه العلویه کیف وقعت.
ابن ابی الحدید در تفسیر این کلام در اینجا دو دیدگاه متقابل را نقل می کند؛ یکی از معتزله و دیگری از امامیه. او در تبیین دیدگاه امامیه سه نظر مختلف را نقل می کند اما متأسفانه ناقل این سخنان را معرفی نمی کند. بعید نیست این سخنان از ابن قبه رازی باشد.
دیدگاه معتزلیان به تعبیر ابن ابی الحدید مبتنی بر ظاهر کلام حضرت است. تفسیر آنان این بوده که بنابر این سخنان معلوم می شود حضرت امیر منصوص از جانب پیامبر نبوده چرا که اگر او منصوص بود این حق را نداشت که امامت و خلافت را که به او واگذار شده نپذیرد و از قبول آن تن زند. ابن ابی الحدید این دیدگاه و تفسیر را مقبول می داند و تأیید می کند. در مقابل البته چنانکه در عبارات او می خوانیم سه تأویل مختلف امامیه را که قائل به وجود نص بر امامت حضرت است را نقل می کند. تأویل نخست به نظر من با داده های تاریخی بیشتر سازگار است. توضیح اینکه بیعت با حضرت امیر در شرایط طبیعی صورت نگرفت. این بیعت چنانکه همه می دانیم بعد از بروز فتنه ای صورت گرفت که در نهایت به شکل گرفتن سنت غلطی انجامید که همانا قتل خلیفه بود؛ چیزی که حضرت با آن مخالف بود. حضرت امیر تمام تلاش خود را کرد تا مطالبات مخالفان عثمان و معترضین از طرق مسالمت آمیز ختم به خیر شود اما جریان حوادث به گونه ای رقم خورد که عثمان به قتل آمد. در چنین شرایطی معترضان و مخالفان عثمان پیشنهاد بیعت به حضرت امیر دادند. حضرت به درستی می دانست که علت مخالفت و اعتراضات آنان نسبت به عثمان چه بود و آنان چه مطالباتی از حضرت دارند. حضرت امیر با توجه به اسناد تاریخی و چندین گفتار که از او در اختیار ما قرار دارد تلاش کرد تا آنجا که ممکن است بیعت بر امر خلافتش را در چارچوب های مقبول برای اکثریت جامعه اسلامی و بنابر سنت های پذیرفته شده تا آن زمان سامان دهد. حضرت خلافت را در هر شرایطی نمی خواست و تدبیر هم حکم می کرد که تنها بر پایه شروط و مطالبات گروه معارضان و تأیید و بیعت آنان خلافت را قبول نکند. به هر حال حضرت امیر ابتدا از پذیرش این مسئولیت تن زد و چنانکه گفتیم این با تدبیر و عقلانیت سیاسی در شرایط بحران زده بعد از قتل خلیفه سوم سازگارتر بود. حضرت از آغاز با قتل عثمان مخالف بود و نمی خواست خلافتش برآمده از فتنه قتل عثمان و بدون پیشبینی های لازم جلوه کند. به همین دلیل هم در آغاز با پذیرش خلافت مخالفت کرد. از دیگر سو، حضرت می دانست که در چارچوب خواسته های محدود معترضان او در مقام یک “وزیر” و مشاور بهتر می تواند خواسته های آنان را برآورده کند و برای بهبود وضعیت آشفته ای که منجر به قتل عثمان شد و نسبت به اصلاح پیامدهای آن اقدام کند. بنابراین در گفتاری که از امام نقل کردیم بحث تدبیر سیاسی حضرت مطرح است و نه مسئله مبنای مشروعیت خلافت.
در گام دوم حضرت در برابر اصرار مردمی که بیعت با او را طلب می کردند تأکید می کرد که باید بیعت بر اساس همان اصولی باشد که قبل از آن زمان مقبول قلمداد می شد؛ یعنی با رضایت اهل مدینه (و مهاجرین و انصار) و اهل بدر و “شورا”ی مسلمین. طبیعی بود که در غیر این صورت مبانی خلافت او می توانست خیلی زود م
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 