پاورپوینت کامل بیستوچهار نکته درباره استفاده از واژه «مردم» ۵۸ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل بیستوچهار نکته درباره استفاده از واژه «مردم» ۵۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل بیستوچهار نکته درباره استفاده از واژه «مردم» ۵۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل بیستوچهار نکته درباره استفاده از واژه «مردم» ۵۸ اسلاید در PowerPoint :
حتی اگر بتوان بارها و بارها بر این شعار انقلاب نوپای فرانسه صحه گذاشت که «ما به پشتوانه اراده مردم اینجاییم» باید اذعان کنیم که «مردم» به خودی خود، بههیچوجه اسمی مترقی نیست. وقتی پوسترهای ملانشون هم از «مکانی برای مردم» دم میزنند دیگر این واژه فقط یک لفاظی گنگ است.
۱. حتی اگر بتوان بارها و بارها بر این شعار انقلاب نوپای فرانسه صحه گذاشت که «ما به پشتوانه اراده مردم اینجاییم» باید اذعان کنیم که «مردم» به خودی خود، بههیچوجه اسمی مترقی نیست. وقتی پوسترهای ملانشون هم از «مکانی برای مردم» دم میزنند دیگر این واژه فقط یک لفاظی گنگ است. همینطور باید بپذیریم که «مردم» یک اصطلاح فاشیستی هم نیست، حتی اگر کاربرد واژه ملت (
Volk
) در قاموس نازیسم ظاهرا به سمت مردم میل کند. حالا هم که دیگر همه از «پوپولیسم» مارین لو پن حرف میزنند و آن را محکوم میکنند گیجی و ابهام بیشتر شده. حقیقت آن است که «مردم» هم مثل بسیاری از واژگان سیاسی اصطلاحی خنثی است. همهچیز به زمینه استفاده از این واژه بر میگردد. بنابراین باید اندکی دقیقتر آن را بررسی کنیم.
۲.صفت «مردمی» از این جهت بهتر است، دلالتهای ضمنی روشنتری دارد و فعالتر است. فقط باید به معنای عباراتی بنگریم مثل «کمیته مردمی»، «جنبش مردمی»، «جبهه مردمی»، «قدرت مردمی»، و حتی در سطح دولت، «دموکراسی مردمی» – بگذریم از «ارتش آزادیبخش مردمی» – تا دریابیم این صفت میخواهد اسم را سیاسی کند و هالهای به آن ببخشد که قطع جریان ظلم را با روشنای یک حیات نوی جمعی ترکیب میکند. البته وقتی از «مردمی»بودن یک خواننده یا سیاستمدار حرف میزنیم صرفا درباره یک واقعیت آماری حرف میزنیم بدون هیچ ارزش واقعی. ولی وقتی یک جنبش یا قیام را در زمره جنبشهای مردمی به حساب میآوریم اینطور نیست، درست مثل برهههایی از تاریخ که مسئله بر سر رهایی بود.
۳. از طرف دیگر، وقتی واژه «مردم» با یک مضافالیه، بهخصوص یک مضافالیه مربوط به هویت یا ملیت، بیاید به آن مشکوکیم.
۴. البته میدانیم که «جنگ دلاورانه آزادیبخش مردم ویتنام» هیچ مشروعیت یا وجه مثبت سیاسی نداشت. وقتی پای ظلموستم قدرتی استعماری یا حتی تجاوز تحملناپذیر قدرتی خارجی در میان است، به نظر میرسد واژه «آزادیبخش» به «مردم» رنگوبوی انکارناپذیری از رهاییبخشی میدهد – مردمی که در این بستر با مضافالیه [مثل «ویتنام»] همراه میشود که آن را مشخص میسازد. و به طریق اولی امپریالیستهای استعمارگر هم ترجیح میدهند از «قبایل» یا «گروههای قومی» سخن بگویند اگر نه از «نژادها» و … . واژه «مردم» فقط به درد فاتحانی میخورد که با فتوحاتشان به قدرت رسیدند: «مردم فرانسه»، «مردم بریتانیا»، بله … ولی مردم الجزایر، مردم ویتنام؟ نه، حرفش را نزن! حتی امروز سخنگفتن از «مردم فلسطین» در برابر رژیم اسرائیل؟ اصلا حرفش را نزن. دوره جنگهای آزادیبخش ملی – اغلب به بهای مبارزات مسلحانه – حق استفاده از واژه «مردم» را برای آنها که استعمارگران اجازه نمیدادند از این واژه استفاده کنند برقرار کرد، آنهایی که فقط خودشان را مردمان «حقیقی» میدانستند. و با این کار، کاربرد «مردم + صفت ملی» را تقدیس کرد.
۵. ولی گذشته از فرایند خشونتبار مبارزات آزادیبخش، گذشته از تلاش جنبش برای مصادره یک واژه ممنوعه، «مردم + صفت ملی» چه ارزشی دارد؟ بگذارید تصدیق کنیم که ارزش چندانی ندارد. بهخصوص در زمانه ما. چون اکنون زمانی است که حقیقت یکی از شعارهای قاطع مارکس خود را نشان میدهد، جملهای که همانقدر نیرومند است که فراموش شده، هرچند به باور نویسندهاش جملهای حیاتی است: «کارگران هیچ کشوری ندارند». این قضیه امروز صادقتر است چون گرچه کارگران همیشه خانهبهدوش بودهاند – زیرا باید از زمین و فقر روستایی کنده میشدند تا در کارگاههای سرمایهداری به صف شوند – امروز بیش از پیش خانهبهدوشاند. آنها دیگر فقط از روستا به شهر نمیروند بلکه از آفریقا و آسیا به اروپا و آمریکا میروند، حتی از کامرون به شانگهای یا از فیلیپین به برزیل. پس آنها به کدام «مردم + صفت ملی» تعلق دارند؟ اکنون به مراتب بیش از زمانی که مارکس، آن پیشگوی آینده طبقات، مشغول تشکیل انترناسیونال اول بود زمانهای است که کارگران کالبد زنده انترناسیونالیسماند، یعنی تنها قلمرویی که چیزی همچون «پرولتاریا» در آن امکان وجود دارد، «پرولتاریا» در اینجا یعنی کالبد سوبژکتیو یا بدن فاعلیتیافته کمونیسم.
۶. باید عباراتی همچون «مردم فرانسه» و سایر عباراتی را که در آن یک هویت بر «مردم» تحمیل میشود به تقدیر ارتجاعیشان واگذاریم. یعنی آنجا که «مردم فرانسه» در واقعیت معنایی ندارد جز «توده بیجنبش افرادی که دولت حق فرانسویبودن را به ایشان اعطا کرده است». ما تنها در مواردی این یوغ را میپذیریم که هویت مذکور یک فرایند سیاسی جاری در واقعیت باشد، مثل مورد «مردم الجزایر» طی جنگ الجزایر، یا «مردم چین» وقتی این عبارت بر زبان ساکنان شهر یانآن، مقر کمونیستها، بیاید. در جمیع این موارد باید حواسمان جمع باشد که «مردم + مضافالیه» فقط از طریق تقابل خشونتبار با یک «مردم + مضافالیه» دیگر واقعیت مییابد، «مردم + مضافالیه» دیگری که با ارتش استعماری خود حرکات شورشیان را زیر نظر دارد و منکر هرگونه حق استفاده آنها از واژه «مردم» است، یا ارتش یک دولت ارتجاعی که میخواهد یاغیان «ضد ملی» را نیست و نابود کند.
۷. بدینسان «مردم + مضافالیه» یا یک مقوله بیجنبش مربوط به دولت است (مثل عبارت «مردم فرانسه» که امروز بر زبان سیاستمداران هر دو جناح میآید) یا یک مقوله مربوط به جنگها و فرایندهای سیاسی در وضعیتهای بهاصطلاح آزادیبخش ملی.
۸. مشخصا در دموکراسیهای پارلمانی، «مردم» در عمل بدل شدهاند به مقولهای مربوط به حقوق یا اختیارات دولت. در فرایند رأیدادن، «مردم»، متشکل از مجموعهای از اتمهای انسانی، به فرد منتخب مقبولیتی خیالی اعطا میکنند. این است «حاکمیت مردم» یا دقیقتر بگوییم حاکمیت «مردم فرانسه». اگر منظور روسو از حاکمیت کماکان یک انجمن مردمی مؤثر و زنده بود – به یاد آوریم که روسو حکومت پارلمانی انگلیس را دغلکاری میدانست – امروز دیگر اظهر منالشمس است که چنین حاکمیتی با تکثر عقاید سست و ازهمگسیختهاش، مقوم هیچ سوژه سیاسی راستینی نیست. «مردم» در مقام مرجع قانونی فرایند نمایندگی معنایی ندارد جز محافظت از دولت در شکل فعلیاش.
۹. میپرسیم «کدام شکل فعلی؟». بدون پرداختن به جزئیات در اینجا خواهیم گفت دولتهای ما اصلا و ابدا واقعیتشان را از رأیدادن نمیگیرند بلکه از نوعی سرسپردگی به مقتضیات سرمایهداری میگیرند که نمیتوان بر آن فائق آمد و نیز اقدامات ضدمردمی همواره ملازم آن (بگذارید بهطور گذرا تأکید کنم یعنی آن ارزشهای بیتردید تصنعی که از صفت «مردمی» میآید). و این قضیه هر روز علنیتر، هر روز بیشرمانهتر جلوی چشمان ما اتفاق میافتد. و بدینسان است که دولتهای «دموکراتیک» ما از مردمی که مدعی نمایندگیشانند مادهای ساختهاند که میتوانیم بگوییم مایهای «تبدیلشده به سرمایه» است. اگر باور نمیکنید، اگر مثل توماس قدیس فقط چیزی را باور میکنید که به چشم ببینید، به اولاند بنگرید.
۱۰. ولی آیا «مردم» نمیتواند واقعیتی باشد که اساس صفت مثبت و مترقیِ «مردمی» را شکل میدهد؟ آیا یک «انجمن مردمی» نوعی نمایندگی «مردم» نیست در معنایی متفاوت از نمایندگی بسته و تحت نظارت دولت که پشت نقاب صفاتی همچون ملیت و قانونیسازی «دموکراتیک» حاکمیت پنهان شده؟
۱۱. بگذارید برگردیم به مثال جنگهای آزادیبخش ملی. در این بستر، مراد از «مردم ویتنام» در عمل وجود مردمی است که منزلت اجتماعیشان به عنوان یک ملت از ایشان گرفته شده بود، ملتی که تنها تا وقتی میتواند در صحنه جهانی بروز و ظهور داشته باشد که از دولت برخوردار باشد. بدینقرار، وقتی دولت وجود خارجی نداشته باشد «مردم» طی علیتی وارونه بدل میشود به جزئی از روند نامیدن یک فرایند سیاسی و بدینسان مقولهای سیاسی میشود. همین که دولت مذکور شکل بگیرد، قاعدهمند شود، و به عضویت «جامعه جهانی» درآید، مردمی که اقتدار خود را از آن میگیرد دیگر یک سوژه سیاسی نیست، بلکه بدل میشود به توده منفعلی که در همه جا دولت، صرفنظر از فرم آن، به آن شکل میدهد.
۱۲. ولی آیا درون این توده منفعل «مردم» نمیتواند حاکی از چیزی منحصربهفرد باشد؟ اگر مثلا اعتصابهای بزرگ فرانسه در دوران اشغال کارخانهها در ژوئن ۱۹۳۶ یا مه ۱۹۶۸ را در نظر بگیریم آیا نباید بگوییم یک مردم – «یک مردم کارگر» – اینجا در مقام نوعی استثنا سر برآورد درون بیجنبشی قانون اساسی که نامی ندارد جز «مردم فرانسه»؟ بله، میتوان و باید چنین گفت. و باید گفت که در رم قدیم یا در جزیره است
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 