پاورپوینت کامل هر بند گسسته شد مگر بند اجل ۳۴ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل هر بند گسسته شد مگر بند اجل ۳۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل هر بند گسسته شد مگر بند اجل ۳۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل هر بند گسسته شد مگر بند اجل ۳۴ اسلاید در PowerPoint :

مرگ عبارت از آن است که بین انسان و خواست‌ها و علائقش حائلی پدید آید. این مرگ، عین «وارستگی» است. اسقاط این اضافات و بریده شدن این تعلقات، نامش «مرگ» است. همان مرگ اختیاری که میسر نمی‌شود جز با «عشق».

چرا تنها انسان قادر است به مرگ بیندیشد؟

مرگ عبارت از آن است که بین انسان و خواست‌ها و علائقش حائلی پدید آید. این مرگ، عین «وارستگی» است. اسقاط این اضافات و بریده شدن این تعلقات، نامش «مرگ» است. همان مرگ اختیاری که میسر نمی‌شود جز با «عشق».

فصل ممیزه‌ انسان از سایر حیوانات چیست؟ برخی انسان را «حیوان ناطق» خوانده‌اند. برخی او را «حیوان اجتماعی» می‌دانند. اما فیلسوفان اگزیستانسیالیست وجه ممیزه‌ انسان را «مرگ‌اندیشی» تلقی می‌کنند و انسان را «حیوان مرگ‌اندیش» تعریف می‌کنند. تنها حیوانی که به مرگ فکر می‌کند انسان است و این اندیشیدن به مرگ، قطعاً بر نوع زندگی انسان تأثیر می‌گذارد.

«مرگ‌اندیشی» کمک می‌کند به اخلاقی زیستن، رعایت حدود و رعایت حقوق کردن. و این، زیستن با رعایت مرگ است.

اما دسته‌ دیگری نیز هستند که از «مرگ‌اندیش» بالاترند. نه مرگ گریزند و نه مرگ ستیز؛ بلکه «مرگ طلب»اند. اهل فنا و به تعبیری، عاشق شهادتند. تأثیر این شهادت‌طلبی در اخلاقی زیستن، از تأثیر مرگ‌اندیشی بسیار بالاتر است.

در عرفان اسلامی نهایت عشق و عرفان و غایت سلوک فناء فی‌الله است. از این فناء فی الله، عرفا تعبیرات مختلفی دارند: فانی شدن، نیست شدن، سوختن و به تعبیر مولانا دود پراکنده شدن. البته این امر دو رو و دو جنبه دارد. از یک جنبه فناء فی‌الله است و از جنبه‌ای دیگر بقاء‌ بالله. از یک جنبه‌ خود عارف، خود پنداری او، از بین می‌رود و در وجود معشوق، یعنی در خداوند، ذوب می‌شود. اما از جنبه‌ دیگر، با همین فنا، شخص عارف و شخص عاشق خداگونه می‌شود و صفات معشوق را به خود می‌گیرد.

یکی از تفاوت‌های «فنا» در عرفان اسلامی و «نیستی» و «نیروانه» در عرفان‌های شرقی –همچون آیین هندو و آیین بودا- همین است. در آن عرفان‌ها، جنبه‌ سلبی فنا بیشتر مورد تأکید است یعنی سلب هستی غایت عرفان است. ولی در عرفان اسلامی به همان نسبت سلب، بر جنبه‌ ایجابی فنا که رسیدن به مقام «ولایت» و باقی بالله بودن و صفات معشوق را کسب کردن است، تأکید می‌شود.

یعنی کسی که به فنا رسید صاحب ولایت می‌شود، خداگونه می‌گردد و در وجود او جز خدا نمی‌ماند. به قرب نوافل می‌رسد. یعنی خدا چشمش می‌شود، گوشش می‌شود، دستش می‌شود و زبانش می‌شود. بلکه بالاتر، به قرب فرائض می‌رسد. چشم خدا می‌شود، گوش خدا می‌شود و دست خدا می‌شود. «عین الله» و «یدالله» می‌شود. در زیارت جامعه‌ کبیره، خطاب به خداوند عرض می‌کنیم که «لا فرق بینک و بینها الا انهم عبادک» هیچ فرقی بین تو و این اولیا نیست مگر اینکه تو خالقی و آنان مخلوق. تو ربی و آنان عبدند. همین یک فرق، تفاوت بین عرفان اسلامی و عرفان مسیحی است. ولی با وجود این فرق، معنای این فراز از زیارت این است که همه‌ صفاتی را که تو‌ داری آنها نیز دارند. به تعبیر مرحوم آیت‌الله حاج شیخ حسنعلی نجابت شیرازی، طبق همین فراز از زیارت، هرچه را از خدا می‌خواهیم، هرچه را از خدا انتظار داریم، می‌توان از همین اولیا خواست. می‌توان از پیامبر(ص) و از علی(ع) خواست. که ناد علیاً مظهر العجایب.

به هر حال، مسأله «فنا» در عرفان اسلامی از جایگاه مهمی برخوردار است و تعابیر مختلفی از آن می‌شود. یکی از این تعابیر، در ادبیات عرفانی ما، «مرگ» است. چرا که در نظر اکثر ما، مرگ یک نوع «نیستی» و یک نوع «نیست شدن» است. اهل معرفت نیز از این واژه برای بیان «فنا» استفاده می‌کنند. حتی در لسان حضرت ختمی مرتبت(ص)، علی(ع) و اولیای دین همین واژه آمده است: موتوا قبل ان تموتوا «بمیرید قبل از اینکه بمیرید». مردن قبل از مرگ یعنی چه؟ آیا یک پارادوکس است؟ خیر. مرگ اول در اینجا همان «فنا» است.

یک زمان از مرحوم حضرت آیت‌الله نجابت(ره) سؤال کردم که حقیقت مرگ چیست؟ در جواب این آیه‌ شریفه را تلاوت کردند «و حیل بینهم و بین ما یشتهون». مرگ عبارت از آن است که بین انسان و خواست‌ها و علائقش حائلی پدید آید. وقتی که ما تعلق خاطرهایی داریم، وابستگی‌هایی داریم و در دنیا فرو شده‌ایم، مرگ عبارت خواهد بود از قیچی شدن این وابستگی‌ها و تعلقات. اگر از آن سو بنگریم، این مرگ، عین «وارستگی» است. یعنی اگر انسان با اختیار خود ترک تعلق کند، مرگ اختیاری، فنا و «موتوا قبل ان تموتوا» را معنی ‌کرده است. «من پنداری» چیزی جز همین اضافات و تعلقات نیست. اسقاط این اضافات و بریده شدن این تعلقات، نامش «مرگ» است. همان مرگ اختیاری که امثال امام حسین(ع) آن را انتخاب کرده‌اند. این امر میسر نمی‌شود جز با «عشق» که:

بمیرید، بمیرید، در این عشق بمیرید

در این عشق چو مردید، همه روح پذیرید

بمیرید، بمیرید، وز این مرگ مترسید

کز این خاک برآیید، سماوات بگیرید

بمیرید، بمیرید، وزین نفس ببرید

که این نفس چو بند است و شما همچو اسیرید

و این یعنی «شهادت». به تعبیر قرآن کریم، خدا در سینه‌ انسان دو قلب قرار نداده است. این دل از هر چه پر شد، جا برای چیز دیگری نمی‌ماند. گاه از هوای نفس و از «خود پنداری» پر می‌شود و گاه از عشق خدا مملو می‌گردد و هر چه غیر اوست می‌سوزد و از بین می‌رود.

چنان پر شد فضای سینه از دوس

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.