پاورپوینت کامل بحث امامت از هشام بن الحکم تا تلخیص الشافی شیخ طوسی ۴۵ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل بحث امامت از هشام بن الحکم تا تلخیص الشافی شیخ طوسی ۴۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل بحث امامت از هشام بن الحکم تا تلخیص الشافی شیخ طوسی ۴۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل بحث امامت از هشام بن الحکم تا تلخیص الشافی شیخ طوسی ۴۵ اسلاید در PowerPoint :
بحث های کلامی متکلمان امامی با مخالفان و تبیین مبانی کلامی بحث امامت بی تردید نخست با هشام بن الحکم و مکتب او آغاز شد و بعدها با کسانی مانند فضل بن شاذان ادامه یافت. با این وصف مهمترین سهم را تا آنجا که ما می دانیم متکلمانی بر عهده گرفتند که با مبانی کلامی معتزله آشنایی عمیقی داشتند.
بحث های کلامی متکلمان امامی با مخالفان و تبیین مبانی کلامی بحث امامت بی تردید نخست با هشام بن الحکم و مکتب او آغاز شد و بعدها با کسانی مانند فضل بن شاذان ادامه یافت. با این وصف مهمترین سهم را تا آنجا که ما می دانیم متکلمانی بر عهده گرفتند که با مبانی کلامی معتزله آشنایی عمیقی داشتند. نیمه دوم سده سوم قمری دوران شماری از متکلمان امامی است که پیشتر در شمار معتزلیان بودند و بعداً به مذهب امامیه تغییر مذهب دادند. از مهمترین این اشخاص باید ابن قبه رازی را نام برد. ما متأسفانه از نوشته های دیگر نمایندگان این مکتب چیزی، جز دو سه تکه متن کوتاه در اختیار نداریم اما بر اساس آنچه از ابن قبه امروزه در اختیار است می توان تا حدود زیادی مبانی کلامی بحث امامت را آنطور که نمایندگان این مکتب تبیین و صورتبندی می کرده اند دریابیم. آنان از مباحث معتزلی بهره می بردند تا مبانی کلامی بحث امامت و نص و عصمت را تبیین کنند. مبانی بحث عصمت قبل از این دوره توسط هشام بن الحکم تبیین شده بود. بعداً به ویژه ابن راوندی و ابو عیسی الوراق مبانی جدیدی مطرح کردند که به کار امامیه در زمینه بحث نص امامت آمد. درباره سهم آنها و به طور خاص ابن راوندی در این مورد خاص منابع معتزلی شاید تا اندازه ای اغراق کرده باشند اما اصل آن با وجود آنکه انگیزه های آنها را به شکل جزیی نمی دانیم غیر قابل تردید است. هر چه هست روشن است که مبانی کلامی بحث نص جلی بر امامت از پیش از نیمه سده سوم قمری و با توجه به منظومه های فکری کلامی و اصولی متکلمان و فقیهان مورد توجه قرار گرفت و از سوی متکلمان امامی پذیرفته و متحول شد. متکلمان امامی با سابقه آشنایی با مبانی کلامی معتزلی نظریه نص را بعداً با توجه به مباحث مربوط به قاعده لطف و عصمت آمیختند و از آن تقریرهای مختلفی عرضه کردند. در مقابل معتزله به این نظریات پاسخ دادند. قاضی عبد الجبّار در کتاب المغنی و باقلانی در آثار مختلفش همزمان این دیدگاه ها و نظریات را هر یک بر اساس های متفاوت کلامی معتزلی و اشعری مورد انتقاد قرار دادند. قاضی عبد الجبّار در این میان دسترسی بیشتری به متون کلامی امامیه درباره امامت داشت. قبل از او مجموعه ای از کتاب ها و ردیه های متقابل امامی و معتزلی درباره امامت میان امامیه و معتزله رد و بدل شده بود و کسانی مانند ابن قبه و ابن مملک و ابو القاسم بلخی و ابو علی جبایی در این زمینه درگیر شده بودند. بسیاری از این نوشته ها بر اساس شناختی مستقیم و مجادلاتی رو در رو نوشته شده بود. طرفین امامی و معتزلی مبانی طرف مقابل را به خوبی می شناختند و در بسیاری از مسائل اتفاق نظر هم داشتند و از آن آرای مشترک زمینه ای برای رد یکدیگر فراهم می کردند. در واقع برخلاف بحث با اشعریان و یا حنبلیان امامیه و معتزله به خوبی سخنان یکدیگر را می فهمیدند و استدلال های همدیگر را درک می کردند. در واقع اختلافاتشان درباره امامت بیشتر جنبه ای نظری و بحثی و کلامی یافته بود. قاضی عبدالجبّار این کتاب ها و متون را در اختیار داشت. در المغنی در مجلد آخر که مربوط به امامت است از این آثار و به ویژه آثار ابن قبه بهره برد؛ گرچه گاهی نوع تقریرات او از مذاهب امامیه در بحث امامت دقیق نبود و همین گاه اعتراض شریف مرتضی را در الشافی برانگیخته است. البته این خود بخشی از ادبیات جدلی بود و خصوم معمولا از این شیوه ها استفاده می کردند. در واقع استدلالات طرف مقابل را با تعابیری مانند “ان قیل” و یا “ان قلت” و از این قبیل به گونه ای روایت می کردند که نقات ضعف استدلال روشنتر جلوه کند. قاضی عبد الجبّار کار دیگری هم در المغنی کرد که مورد انتقاد شریف مرتضی قرار گرفت: او همه جا اصرار دارد تا نشان دهد نظریه نصّ سابقه کهنه ای در تشیع امامی ندارد و این نظریه بیشتر مرهون ابن الراوندی است. آنچه قاضی عبد الجبّار در المغنی در رد امامیه در زمینه امامت مطرح کرد چنانکه گفتیم ریشه در نقدهای بلخی و جبایی ها و دیگر معتزلیان داشت و خود بعداً به عنوان اساس اصلی همه نقدهای معتزلیان و حتی زیدیان بر علیه امامیه قرار گرفت. البته زیدیه بحث های خاص خود را هم در نقد امامیه داشتند که ریشه آن به خصوص به ابو زید علوی، نویسنده کتاب الاشهاد و معاصر ابن قبه رازی می رسد. بعدها حتی در سده هفتم قمری ابن ابی الحدید از همین مبانی قاضی عبد الجبار بهره گرفت و در شرح نهج البلاغه خود از مبانی کلامی امامت در دیدگاه امامیه انتقاد می کرد. او البته همه جا پاسخ های شریف مرتضی را هم نقل می کند و می کوشد با کمال احترام سخنان او را به شکل مختصر مورد نقد قرار دهد (مناسب است در تصحیح مجدد کتاب الشافی شریف مرتضی و یا حتی کتاب المغنی قاضی عبد الجبّار از این نقل قول ها در کتاب شرح نهج البلاغه که بسیار با تفصیل و با عین الفاظ نقل شده بهره گرفته شود). قبل از ابن ابی الحدید کسانی از معتزله و حتی زیدیان معتزلی مشرب به نقدهای شریف مرتضی بر مغنی در زمینه امامت پاسخ دادند که از دست کم یک مورد آنها متنی باقیمانده است (معرفی متن مورد اشاره خود مقاله مستقلی می طلبد). البته برخی شاگردان مکتب شریف مرتضی هم در این میان نسبت به این نقدها واکنش نشان دادند که از آنها در کتاب ها گزارش هایی در دست است (مناسب است نقدهای ابن ابی الحدید بر الشافی خود موضوع مطالعه ای مستقل قرار گیرد و تکه های آن از سرتاسر کتاب شرح نهج البلاغه او گردآوری و به بحث گذاشته شود). با این همه نقدهای شریف مرتضی بر بخش امامت کتاب المغنی مجموعه ای کامل در بحث امامت در اختیار قرار نمی دهد. او در آثار دیگرش و از جمله الذخیره بحث امامت را مستقلا مطرح کرده است اما در الذخیره هم باز توجه می دهد که اصل بحث ها را در الشافی قبل از آن عرضه کرده (ص ۴۰۹) و در این کتاب هم در واقع بحث های او در تمامی ابواب امامت نیست. علت اینکه بحث های او در الشافی کامل نیست یکی بدین دلیل است که شریف مرتضی در بسیاری از مباحث پایانی کتاب المغنی اساساً به بحث نپرداخته و یا به دلیل موافقت با قاضی عبد الجبّار در آن مباحث و یا به دلیل آنکه قبلا مبانی آن موضوعات را در بخش های اولیه کتاب رد کرده بوده لزومی به بحث و بررسی ندیده است. علت دیگر هم این است که اساساً بحث های قاضی عبد الجبّار خود شامل همه مباحث مربوط به بحث امامت و نقدهای محتمل نمی شود. از جمله این بحث ها نقدهای محتمل معتزلی است بر نظریه غیبت که فصلی مستقل را در کتاب المغنی به خود اختصاص نداده است. شریف مرتضی هم طبعا به بحث غیبت به صورت مستقل در کتاب الشافی نپرداخته اما با این وصف رساله مستقلی دارد با عنوان المقنع که در آنجا این بحث را مطرح کرده است. این رساله بعداً مورد انتقاد معتزله و زیدیه قرار گ
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 