پاورپوینت کامل مقدمه‌ای برای همه آینده‌نگری‌ها ۴۹ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل مقدمه‌ای برای همه آینده‌نگری‌ها ۴۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مقدمه‌ای برای همه آینده‌نگری‌ها ۴۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل مقدمه‌ای برای همه آینده‌نگری‌ها ۴۹ اسلاید در PowerPoint :

لزوم خروج علم از فضای انتزاعی

۹- اگر کسی این جهان را جهان خیال و وهم (اینجا خیال و وهم به معنی مذموم لفظ نیست) بداند و مخصوصاً اگر بگوید هرگز چرخ زندگی بشر تا این اندازه با وهم نمی‌گشته است سخنش مایه تعجب می‌شود

لزوم خروج علم از فضای انتزاعی

۹- اگر کسی این جهان را جهان خیال و وهم (اینجا خیال و وهم به معنی مذموم لفظ نیست) بداند و مخصوصاً اگر بگوید هرگز چرخ زندگی بشر تا این اندازه با وهم نمی‌گشته است سخنش مایه تعجب می‌شود زیرا پندار شایع و غالب این است که علم گذشتگان ناچیز و نادرست و آمیخته به وهم بوده و به تدریج که علم پیشرفت کرده، آدمیان از چنگال وهم نجات یافته و با واقعیت آشنا شده و زندگیشان بر اساس علم و شناخت علمی قرار گرفته است و از این پس دیگر وهم در زندگی دخالت ندارد و اگر داشته باشد تقصیرش به گردن شاعران و فیلسوفان است. اینکه کسی بگوید جهان جدید از وهم دور شده و با متن زندگی و وجود سر و کار پیدا کرده است می‌تواند و باید به عنوان یک رأی و نظر و شاید یک اعتقاد مورد تأمل و بحث و چون و چرا قرار گیرد اما وقتی به فهم و درک و عقل مشترک که علم هم از عناصر مقوّم آن است می‌اندیشیم غلبه وهم چندان عیان است که نمی‌توانیم از آن چشم بپوشیم. مگر نه اینکه جهانی که گمان می‌شد از وهم و گمان دور می‌شود تا به عین اشیاء و حقایق برسد به فضای مجازی رسیده است و اکنون همه مردم جهان در فضای مجازی و با فضای مجازی زندگی می‌کنند و چنان با آن خو گرفته‌اند که نمی‌توانند بیندیشند که در این فضا چه می‌گذرد و چه بر سر فکر و عملشان می‌آید. می‌دانید که در امریکا جایی دیدنی هست به نام دیسنی‌لند. آنجا فضایی است که بازدیدکنندگانش غرق خیالات و رویاها می‌شوند. فیلسوف فرانسوی بودریار گفته است حسن دیسنی‌لند اینست که چندان ما را در ابرهای خیال سرگرم می‌سازد که وقتی بیرون می‌آییم آنچه را که در کوچه و خیابان می‌بینیم واقعی می‌پنداریم. دیسنی‌لند فضای مجازی گسترده در همه جا را واقعی جلوه می‌دهد یا از یادها می‌برد که کوچه منتهی به دیسنی‌لند هم رنگ و هوای فضای مجازی دارد حتی اگر سخن بودریار را آمیخته به غلّو بدانیم نمی‌توانیم منکر شویم که فضای مجازی زندگی جدید را راه می‌برد و به همین جهت است که نمی‌دانیم این جهان به کجا می‌رود. در هر زمان و دورانی مشهورات و مسلماتی وجود دارد که مردمان، بی‌نیاز از تفکر و تأمل، آنها را تصدیق می‌کنند و نمی‌پرسند این تصدیق از کجا آمده و ضامن درستی آن چیست. در اینجا میان درس‌خوانده و درس‌نخوانده و عالم و عامی و … تفاوتی نیست یا تفاوت کم است. پیروی از عقل مشترک و مشهورات زمانه برای هیچ‌کس عیب نیست. همه مردم در بیشتر دوران زندگیشان بر وفق رسم و عادت و به حکم مشهور و مقبول سخن می‌گویند و عمل می‌کنند اما اگر کسانی اصرار داشته باشند که مقبولات و مشهورات زمان جدید مطلقاً درست است و خلاف آنها را هرچه باشد باید نادرست و بد و زشت و خطرناک دانست و اساس قول و استدلالشان هم عادت و شهرت باشد این وهم را با وهم به معنی مشهور و عادی اشتباه نباید کرد. غلبه این وهم نشان غیاب خردمندی و حکمت است.

۱۰- آنچه در مورد عقل و فهم مشترک گفته شد اختصاص به جهان جدید و متجدد ندارد. در میان همه مردمان در هر زمان عقل و فهمی حاکم بوده است. اما اینکه گفته شد جهان جدید بیش از هر جهانی با وهم سر و کار دارد وجهش اینست که این جهان و علمش، جهان و علم ریاضی است. جهان ریاضی وجود ندارد بلکه ساخته می‌شود. در جهان جدید طراحی و ساختن به مدد علمی صورت می‌گیرد که درست است اما مابازای خارجی ندارد. این وهم را با پندار باطل و بیهوده یعنی وهم به معنی شایع یا در اصطلاح روان‌شناسی اشتباه نباید کرد. این وهم، وهم یا خیال طراحی و سازندگی و سامان‌دهی است. زندگی جدید با تخیل سامان یافته است و اگر تاریخ تجدد ادامه داشته باشد باز هم با تخیل سامان می‌یابد. تکرار می‌کنم که این خیال، خیال مذموم نیست بلکه وهم درست است که متقدمان آن را مرتبه‌ای میان خیال و عقل (بالاتر از خیال و پایین‌تر از عقل) می‌دانستند و این وهم است که در صورت ریاضی جدید راهی به ساختن و سازندگی می‌برد. این ساختن و سازندگی در صورتی ممکن و میسر می‌شود که چشم‌اندازی از آینده وجود داشته باشد و مردمان را به سوی خود بخواند و آنها را به فراهم‌آوردن شرایط برای پیمودن راه و رسیدن به چشم‌انداز و مطلوب برانگیزد. این اتفاقی نبود که اروپا راه علم جدید و آینده را همزمان پیش گرفت. یکی از اوصاف ذاتی علم جدید و جهان متجدد نسبت داشتن با آینده است. فرانسیس بیکن می‌گفت علم پیش‌بینی است یعنی پژوهش علمی صرف کشف روابط ضروری و قوانین علمی نیست بلکه علم تغییر دادن و ساختن و قدرت است. این نسبت میان علم و زمان در علم اقتباسی و آموختنی گم شده است در این اواخر شاید اروپا و امریکا هم دارند این نسبت را گم می‌کنند زیرا شاید قدرت تکنیک، برای آزادی در پژوهش جایی باقی نگذاشته باشد اما به هر حال علم تکنولوژیک سازنده فرداست. اینکه فردای تکنولوژی امروز چه فردایی باشد مطلب دیگری است.

۱۱- وقتی گفته می‌شود علم تکنولوژیک ناظر به آینده است مراد اثبات و تأیید این پندار نیست که آدمی می‌تواند علم را به استخدام خود درآورد و با آن به مقاصدی که دارد برسد و جهان را به هر صورتی که می‌خواهد درآورد. البته جهان با علم و اراده آدمی دگرگون می‌شود اما این علم و اراده تاریخی است و نظمی دارد که آدمی باید از آن پیروی کند. این نظم با آرزوها و تمناهای ما قوام نمی‌یابد. به همین جهت است که علم و اراده در تاریخ صورت‌های گوناگون و البته معینی با آثار و نتایج متفاوت داشته است. همه ما حق داریم که برای آینده بهتری بکوشیم و امیدوار باشیم که شرایط زندگی در جهان بهبود یابد. بسیاری کسان و از جمله بعضی از دانشمندان، آینده را آینده صلح و صلاح و علم و آزادی می‌دانند و چندان به این خیال امیدوار یا راضی و خرسندند که به چگونگی شرایط امکان تحقق صلح و صلاح در جهانی که پر از فتنه و آشوب و جنگ و خونریزی و دربدری است نمی‌اندیشند. درست است که دانایی توانایی است حتی بالاتر از این سخن افلاطون را نیز می‌توان پذیرفت که دانایی توانایی عمل خیر است اما هر دانایی توانایی نیست و اگر بود ما که می‌دانیم سه برابر مصرف جهانی، انرژی مصرف می‌کنیم از این اسراف منصرف می‌شدیم.

۱۲- انکار نمی‌توان کرد که علم، علم آدمی است و به انسان تعلق دارد (و به او تعلیم شده است)؛ تکنولوژی را هم آدمی پدید آورده است و آن را اداره می‌کند و از فوایدش بهره می‌برد اما وقتی می‌گوییم ما علم داریم در معنی این “داشتن” باید تأمل کنیم زیرا ممکن است بگویند داشتن در اینجا یک مسامحه است زیرا علم و تکنولوژی مال و ملک کسی نیست، بلکه دانشمندان با علمند نه اینکه مالک و دارای علم باشند. علم یک نظم تاریخی است و دانشمندان مأموران این نظم و نظامند و اختیار و قدرتشان در این نظام نظیر اختیار و قدرت مدیران در سازمان‌های اداری و البته بسیار کمتر است اگر اختیار مدیران در حدود قوانین و مقررات است. دانشمندان هم باید تابع قوانین نظام علم باشند تفاوتی که هست اینست که مقررات و قواعد اداری وضعی است و هر جا که نظم اجتماعی مستحکم نباشد تخلف از آن به آسانی صورت می‌گیرد اما قواعد و قوانین علم را دانشمندان در نظام علم درمی‌یابند نه اینکه آن را وضع کنند. پس طبیعی است که استحکام و ثبات و دوام قواعد و قوانین جهان علم از قواعد نظام اداری بیشتر باشد. علاوه بر این در علم مسامحه و تعارف و گروه‌بندی و فساد نیست یا کم و ک

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.